اختلاف پدرخوانده ها ؟


محمد صادق جوادی حصار در گفتگو با آفتاب یزد: این اختلافات زمانی خطر ناک می شود که منافع سیاسی و جناحی بر منافع ملی و مردمی غلبه پیدا کند
آفتاب یزد: پیروزی لیست «تهران سربلند» در انتخابات شورای ششم شهر تهران که با دست چین شدگان حداد عادل و دست نوشته حمایتی قالیباف میسر شد، اگرچه شاید سرمستی زایدالوصفی را برای اردوگاه اصولگرایان به ارمغان آورد، اما در همین ابتدای امر که اعضای شورای شهر ششم هنوز سوار برکشتی مدیریت شهری نشده بودند شاهد اختلاف نظر پدرخواندگان بر سر گزینه‌های پیشنهادی پیرامون گزینش شهردار تهران بودیم و همین موضوع موانع بسیاری را بر سر راه دوره جدید مدیریت شهری پایتخت قرار داد چرا که به نظر می‌رسد در همین ابتدای امر اختلاف‌ها در اردوگاه اصولگرایان افزایش یافته و همین امر سبب شده تا شاهد انشعابات جدیدی در این جناح باشیم. پیش از این و در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد نیز شاهد بودیم که با یکدست شدن حاکمیت، دعواهای درون جناحی به اوج خود رسید و انشعابات جدیدی در اردوگاه اصولگرایان به وجود آمد. با این حال باید دید آیا تاریخ 8 ساله احمدی‌نژاد بار دیگر تکرار خواهد شد؟
‏nزورآزمایی برای تصاحب صندلی شهرداری تهران
منتخبین شورای ششم تهران، در ابتدا با معرفی ۴۱ نامزد پیشنهادی تصدی پُست شهردار پایتخت، بر روی نام ۶ گزینه به جمع‌بندی نهایی رسیدند و در نهایت نیز روز پنجشنبه هفته گذشته زاکانی با کسب رای حداکثری به عنوان شهردار تهران انتخاب شد. این انتخاب باعث شد تا بلافاصله، شاهد واکنش‌های مردم در فضای مجازی باشیم و استفاده از هشتگ #صندلی_بیقرار از سوی برخی کاربران مورد توجه قرار گرفت.


اما بعد از مراسم تحلیف اعضای شورای شهر تهران، مهدی چمران بی‌خبر از پخش زنده مراسم و روشن بودن میکروفونش گفت‌وگویی بحث برانگیز و عجیب با نرجس سلیمانی دیگر عضو شورای شهر داشت. آنگونه که در خبرگزاری‌ها اعلام شده است مهدی چمران رئیس شورای شهر جدید تهران که اطلاعی از روشن بودن میکروفن خود نداشت در پاسخ به انتقادات نرجس سلیمانی مبنی بر اینکه کاش رای‌های ما شفاف و آشکار بود و این مسئله پیش نمی‌آمد، پاسخ داد: «من دیشب یکی از بدترین شب‌ها را داشتم، حتی از جنگ بدتر بود. دیشب تا صبح نخوابیدم. خیلی ناراحت شدم از اینکه اسامی رفته و آن هم غلط و غلوط. آخه یعنی چی! یک عده را فشار می‌آورند، اما از لحاظ قانون نوشته مخفی است. رای مخفی است. چرا یک عده‌ای را می‌ترسانند و تهدیدشان می‌کنند. حالا گفته بودند رای ندهید همچین می‌کنیم! در حالی که رای مخفی بوده که من تذکر دادم.»
این موضوع حواشی بسیاری را به همراه داشت چرا که حاکی از بروز اختلافات جدی در اردوگاه اصولگرایان بود، اختلافاتی که تا پیش از این اعضای شورای شهر که حالا ریاست آن بر عهده چمران است آن را انکار یا تکذیب می‌کردند. افزایش حواشی سبب شد تا مهدی چمران مجبور به توضیح شود. او در واکنش به انتشار فایل صوتی در خصوص تهدید اعضای شورای شهر در انتخاب شهردار تهران، گفت:« تهدید به آن شکل نبوده و مثلا می‌گفتند تو به این رای بده. آخرش گفتیم همه سر جای خودشان بنشینند و خوشبختانه همه سر جای خودشان نشستند. بنابر این کسی رای کسی را ندیده است. صندوقی را در یک گوشه گذاشته بودیم و اعضای شورا به آنجا می‌رفتند و رای خود را می‌نوشتند و به صندوق می‌انداختند.» اما این توضیحات نیز اختلاف در اردوگاه اصولگرایان را توجیه نمی‌کند. اختلافی که هر چند اعضای ششمین دوره شورای شهر تهران آن را تکذیب می‌کنند اما به راحتی نشان می‌دهد انشعابات جدیدی در اردوگاه اصولگرایان را رقم زده است.
‏nچگونگی پیدایش فرقه احمدی‌نژادیسم
در دولت نهم و دهم برای اولین بار شاهد بودیم که یکدست شدن حاکمیت نه تنها به تنش‌ها پایان نمی‌دهد بلکه اختلافات درون گروهی را رقم می‌زند که شاید آسیب آن به جامعه و مردم بیشتر از اختلافات برون گروهی باشد. در آن سال‌ها احمدی‌نژاد که ریاست دولت نهم و دهم را بر عهده داشت، یک‌تنه با نامه‌نگاری‌ها، طعنه و کنایه‌ها، بگم‌بگم‌ها، سخنرانی‌ها و سفرهایش نشان داد که اتفاقا او که با حمایت اصولگرایان به ریاست دولت نهم رسیده بود و بعد با حمایت‌های فراوان سکاندار دولت دهم شده بود، مصداق بارز چاقویی است که دسته خوش را هم بریده! کم کم احمدی‌نژادی که روزی مورد وثوق بزرگان اصولگرا بود تبدیل به جریان انحرافی شد و فرقه احمدی‌نژادیسم را پدید آورد. البته اصولگرایان هنوز هم زیر بار اختلاف در اردوگاه اصولگرایان در زمان دولت نهم و دهم نمی‌روند چرا که احمدی‌نژاد را جریان انحرافی می‌دانند و اختلاف او با حداد عادل را اختلاف
درون گروهی قلمداد نمی‌کنند بلکه معتقدند این موضوع نشان‌دهنده اختلاف بین اصولگرایان و جریان انحراف در کشور است. با این حال باید دید چرا یکدست شدن حکومت در هر زمانی با پیدایش اختلاف‌های درون گروهی و انشعابات مختلف همراه است؟
‏nجریان‌هایی که محکوم به شکست هستند
محمدصادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در گفتگو با آفتاب یزد در این خصوص گفت:« واقعیت این است که شهرداری به ویژه شهرداری تهران، از متصدی یک وزارتخانه هم بیشتر نقش دارد بنابراین اختلافات بر سر تعیین شهردار تهران طبیعی است، چرا که اختلاف نظر در امور اجرایی جزو بدیهیات
و ذات کار اجرایی است. این موضوع مربوط به اصولگرایان نیست و اصلاح‌طلبان هم وقتی با هم کار می‌کنند بین خودشان اختلاف نظر‌هایی دارند.» وی تصریح کرد:« بخش زیادی از کار مدیریت اجرایی قانونی است اما آن بخش‌هایی که به سلیقه افراد بر می‌گردد یا با منافع آن‌ها گره می‌خورد، سبب به وجود آمدن تزاحم منافع می‌شود و همین امر نیز اولین منشاء اختلاف است. بنابراین طبیعی است که اختلاف نظر‌هایی وجود داشته باشد. وقتی جناح‌های مختلف در امور سیاسی در کنار هم کار می‌کنند، اختلاف‌های بین جناح ها، اختلاف‌های درون جناحی را پوشش می‌دهد. یعنی افراد سعی می‌کنند برای انسجام درونی، اختلافاتشان را تا حدی تعدیل کرده و درون مجموعه خودشان حل کنند اما وقتی رقبا حذف می‌شوند اختلافات درون جناحی به دو دلیل علنی می‌شود، اول اینکه وقتی کار اجرا می‌شود چون مدیریت اجرایی با سلیقه افراد هم مرتبط است طبیعی است که سلیقه و ذائقه، اصلاح‌طلب و اصولگرا نمی‌شناسد، بنابراین تغییر ذائقه بین خودشان به وجود می‌آید و بعد هم بروز می‌کند. دومین دلیل هم مسئله پست، منفعت و مقام درون گروهی است. یک نشانه این اختلافات در اردوگاه اصوگرایان تعدد لیست‌هایی است که در جریان انتخابات بین اصولگرایان به نمایش در آمد. وقتی چند طیف اصولگرا با یکدیگر رقابت می‌کردند طبیعی است که بعد از پیروزی هم این رقابت‌ها وجود داشته باشد چرا که هر یک توقع دارند در پیروزی به دست آمده سهم داشته باشند و از منافع مادی و معنوی این پیروزی بهره مند شوند. همین امر نیز منشاء اختلاف می‌شود.»
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت:« این اختلافات زمانی
خطر ناک می‌شود که منافع سیاسی و جناحی بر منافع ملی و مردمی غلبه پیدا کند. چون در آن زمان منافع مردم است که به خطر می‌افتد. وقتی یک جریان سیاسی می‌گوید اگر ما در این ماجرا شکست بخوریم در دوره آینده از قدرت به حاشیه خواهیم رفت، بنابراین برای اینکه در قدرت بمانند منافع جریانی خودشان را بر منافع ملی و مردمی ترجیح می‌دهند آن وقت است که منافع مردم نادیده گرفته شده و این موضوع بسیار خطرناک است. هر جا که جدال قدرت تیمی و جریانی با منافع مردمی به تعارض برسد و یک جریان سیاسی منافع ملی را قربانی منافع جریانی خودش کند قطعا مردم آن جا ضرر کرده اند. البته مردم متوجه این ضرر و زیان می‌شوند و فرق نمی‌کند که اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا، بدون شک از آن جریان روی برخواهند گرداند. جریان‌ها زمانیکه با منافع مردم به تعارض برسند قطعا در برابر مردم محکوم به شکست خواهند بود.» با این حال به نظر می‌رسد اگر اختلاف‌های درون گروهی اصولگرایان ادامه پیدا کند موجب به خطر افتادن منافع مردم خواهد شد و آن زمان است که دیگر جایگاه مردمی نخواهند داشت.