مستکبر عوض نشده آن که عوض شده شما هستید

  سرویس سیاسی-

در بخشی از این گفت‌وگو اصغرزاده گفته است: «هیچ قانون طلایی‌ای برای بر سر موضع ماندن یا تغییر‌ندادن مواضعی که پرهزینه و علیه منافع ملی است و به لحاظ تاریخی زمانشان به سر رسیده، وجود ندارد. وقتی گفته می‌شود ذهنیت جنگ سردی به سر آمده، چون گفتمان متعلق به دهه‌های 60 و 70 میلادی و اوج جنگ سرد است که دوران تسلط پارادایم ضد‌آمریكایی در کشورهای جهان سوم و محافل انقلابی بود. البته بخشی از این امر ناشی از عملكرد خود ایالات ‌متحده در آن دوران در جهان به‌ویژه جنگ ویتنام بود؛ به طوری كه حتی در اروپا نیز نهضت ضد‌جنگ بسیار قوی شده بود. مداخله‌جویی و حمایت از پیدایش دیکتاتوری‌های نظامی و انجام کودتاهای ضد‌ملی ویژگی بارز سیاست خارجی آمریکا در این دوران است...»
اصغرزاده به صراحت مدعی می‌شود تقابل با زیاده‌خواهی و سلطه‌جویی آمریکا گفتمان متعلق به دهه‌های 60 و70 میلادی است و اکنون دیگر آمریکا روحیه مداخله‌جویی و انجام کودتا (کودتاهای رنگی و مخملی) ندارد. او مانند هم قبیله‌های خودش با تفکری پراگماتیسمی در مورد اتخاذ مواضع می‌گوید باید ببینیم سود و فایده در چیست؟! به عبارتی طبق نظر این قبیل افراد اگر فردا سود و فایده در انکار هویت ایرانی و مبارزه با فرهنگ ملی خودمان بود باید به این سمت حرکت کنیم!


او سپس در‌صدد برآمده آنچه بر او رخ داده را تعمیم دهد: «همین است که می‌بینیم گسست از باورهای ایدئولوژیک و تغییر مواضع در سال‌های گذشته میان بسیاری از انقلابیون رواج یافته است.»
در بخشی از این گفت‌وگو اصغرزاده هم داستان با آن تفکری که در خدمت استعمار بر آن برآمد تا شیخ فضل الله نوری را دار بزنند مدعی شده است: «در سال‌های مبارزه علیه شاه یعنی 50 سال پیش حتی سؤال نکردیم که چرا باید جلال آل‌احمد درباره شخصیتی نظیر شیخ‌ فضل‌الله نوری بنویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سرِ دار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از 200 سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد». در‌حالی‌که درست در بحبوحه انقلاب هم‌لباسی‌های شیخ فضل‌الله یعنی روحانیت که در پیشبرد انقلاب دست بالا را یافته بودند، به صراحت از آزادی و آزادی‌خواهی دفاع می‌کردند، در‌حالی‌که قرائت مدرن و مردم‌پسند آنان کیلومتر‌ها با آنچه شیخ فضل‌الله بر زبان آورده بود، متفاوت بود و ما سکوت کردیم چون فکر می‌کردیم همین درست است[!!]... آرا و عقاید شیخ در باب آزادی و قانون‌‌گرایی اظهار نمی‌شد. کمااینکه تلفیق مباحث جمهوریت و اسلامیت یا حق حاکمیت ملی و حقوق شهروندی که در اصول قانون اساسی تجلی یافت نیز کاملا متفاوت از نظرات شیخ فضل‌الله‌ نوری بود. شیخ در رساله‌ای نوشته بود: «آزادی قلم و لسان از جهات کثیره منافی با قانون الهی است. اگر نه، تو بگو فایده این «آزادی» چیست که این «کلمه قبیحه» را نشر می‌دهی؟. اگر فردا یهود و نصاری و مجوس و بابیه آمدند پای منبر و محراب ما، القای شیطنت کردند، نشر کلمه کفریه خود را کردند، ایجاد شبهه کردند و قلوب صافیه مؤمنین را تضلیل کردند، تو می‌خواهی چه کنی؟»
آنچه اصغرزاده از آن حمایت می‌کند آزادی جنگل‌وار است و آنچه شیخ فضل الله نوری گفته در مخالفت با آزادی بی‌حد و حصر و جنگل وار است. آیا به‌راستی باید با عنوان آزادی به هر دسته و گروهی اجازه فعالیت داد؟! گروه‌هایی که به انتشار افکار باطل خویش به منظور منحرف کردن جامعه و خاصه جوانان اشتغال دارند چرا باید با عنوان آزادی اجازه فعالیت داشته باشند؟!
برای درک بهتر به این مورد توجه کنید: می‌گوییم هر کسی آزاد است تا هر شغلی که دوست دارد برای خود برگزیند. با این اصل و با توجه به آنچه امثال اصغرزاده می‌گویند کسانی که در کار تجارت و خرید و فروش موادمخدر هستند باید آزاد باشند؟! چطور است که در این باب قایل به آزادی خرید و فروش موادمخدر نیستیم اما در مورد موضوعات فرهنگی یا اجتماعی می‌گوییم باید آزادی مطلق باشد؟!
حضور زنان در کابینه خواسته اصلی بانوان نیست
طیبه سیاوشی، نماینده مجلس دهم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «در کمپین انتخاباتی دولت سیزدهم برخی از کاندیداها وعده‌های عجیب و غریبی را به زنان دادند. برخی برای اینکه زنان به آنها رای دهند وعده می‌دادند که
3 یا 4 وزیر زن در دولت ما به پاستور راه پیدا خواهند کرد».
این نماینده سابق در ادامه تاکید کرد: «آقای رئیسی هیچ وعده‌ای را برای حضور زنان در کابینه ریاست جمهوری ندادند و حتی یک زن هم برای حضور در کابینه سیزدهم به مجلس یازدهم معرفی نکرد. به نظر می‌آید، مسائل اقتصادی امروز در اولویت کاری آقای رئیسی قرار دارد و از دیدگاه بنده امروز شرایط کشور به‌گونه‌ای است که مطالبات زنان به سمت مسائل اقتصادی تغییر کرده و حضور زنان در کابینه ریاست جمهوری خواسته اصلی بانوان نیست».
مطالبات بانوان کشورمان موارد متعددی را شامل می‌شود، از مسائل اقتصادی گرفته تا مسائل فرهنگی و اجتماعی. مدعیان اصلاحات همواره سعی می‌کنند تا با تابلوی دفاع از حقوق زنان، بالعکس حقوق بانوان کشورمان را تضییع کنند.
حالا این روزنامه اصلاح‌طلب و این نماینده سابق، با اذعان به اولویت‌های بانوان کشورمان، تاکید کرده است که حضور زنان در کابینه، خواسته اصلی بانوان نیست.
گل­‌ها را شما افسرده کردید
روزنامه شرق در سرمقاله خود که به قلم مصطفی‌هاشمی‌طبا نوشته شده آورده است: «‌چهار سال قبل در انتخابات ریاست‌جمهوری فرصتی شد تا این سروده زنده‌یاد عباس یمینی‌شریف را که در کتاب‌های درسی بود، از سیمای جمهوری اسلامی ایران به سمع و نظر مردم و مسئولان برسانم... ما گل‌های خندانیم/ فرزندان ایرانیم/ ما سرزمین خود را/ مانند جان می‌دانیم/ ما باید دانا باشیم/ هشیار و بینا باشیم/ از بهر حفظ ایران/ باید توانا باشیم/ آباد باش‌ای ایران/ آزاد باش‌ای ایران/ از ما فرزندان خود/ دلشاد باش‌ای ایران.»
سپس نویسنده افزوده است: «اینک پس از چهار سال بی‌اعتنایی به این سروده و «ایران» از سوی مسئولان و مردم دل مام میهن «ایران» به تنگ آمده و پاسخ فرزندان ایران را می‌سراید.‌ای گل‌های خندانم/ فرزندان جانانم/ گیرم که دانا باشی/ هشیار و بینا باشی/ این مادر پرنعمت/ پردرد است و پرنقمت/ از درد و رنج و حرمان/ بر لب رسیده او جان/ اینک دلم پریش است/ افسرده است و ریش است/ کس فکر جان من نیست/ این ناسپاسی از چیست/ من مادری شریفم/ تاریخ را رفیقم/ چون کف نشسته این خاک/ بس دل شکسته شد تاک/ غافل شدید از من/ از رنگ و بوی گلشن...»
در ادامه این سرمقاله می‌خوانیم: «متأسفانه سازمان برنامه و بودجه دولت دوازدهم تنها در جهت حفظ رضایت ظاهری مردم (که البته توفیق نیافت) به مسئله پخش پول میان مردم بیش از دولت‌های نهم و دهم اهمیت داد و تلاش بی‌سرانجامی کرد تا بدون آنکه روش‌هایی برای مقابله با تحریم‌ها و تأمین حداقل‌های زندگی طراحی کند، صرفا برای مقابله با تورم حجم بودجه جاری کشور را افزایش دهد و سرانجام با پیشنهاد بودجه‌های سال‌های 1396 تا 1400 که از سوی مجلس قبل و مجلس فعلی متورم‌تر شد، بالغ بر 400 هزار میلیارد تومان کسر بودجه را به دولت سیزدهم تقدیم کرد.»
در این باره لازم به ذکر است که رسانه‌های اصلاح‌طلب از جمله شرق از حامیان سرسخت دولت تدبیر و امید بودند.‌ هاشمی‌طبا نیز که در مناظره‌های انتخاباتی حضور داشت به وضوح گفت که از رقابت‌ها کنار نمی‌کشد اما خودش شخصا به روحانی رای می‌دهد. باید گفت که عامل اصلی پژمرده شدن گل‌ها، طیف اصلی موسوم به اصلاح‌طلب و کسانی مانند ‌هاشمی‌طبا هستند.
رفتار قبیله­‌گرایانه مدعیان منافع ملی
روزنامه اعتماد روز پنج‌شنبه در گزارش اقتصادی خود با اشاره به انتشار فهرست وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور نوشت: «با گذشت يك هفته از برگزاري مراسم سوگند رييس‌جمهور در مجلس و با انتشار فهرستي از وزراي پيشنهادي او براي تشكيل كابينه، تيم اقتصادي او نيز تا حد زيادي مشخص شده است. البته پيش از اينكه ليست نهايي منتشر شود، گزينه‌هاي ديگري براي تيم اقتصادي دولت مطرح شده بود؛ حضور فرهاد رهبر در وزارت اقتصاد يا سعيد محمد در وزارت راه و شهرسازي، اما ليستي كه قرار است در مجلس بررسي شود نشان مي‌دهد كه قرار نيست تغيير رويه‌اي در سياست‌هاي اقتصادي ايجاد شود؛ چرا كه اولا سوابق كابينه پيشنهادي دولت نشان مي‌دهد كه باقي ماندن تحريم‌ها همچنان به عنوان پيش‌فرض دولت درنظر گرفته شده است، ثانيا تئوري‌هاي ارايه شده توسط برخي از اين چهره‌ها نيز در بلندمدت آثار سويي بر كشور خواهد داشت و ثالثا برخي افراد كابينه از چهره‌هاي نزديك به محمود احمدي‌نژاد هستند كه همين امر مي‌تواند خاطرات آنچه در سال‌هاي ابتدايي دهه نود بر اقتصاد گذشت، زنده كند.»
جریان اصلاح‌طلب و رسانه‌های منتسب به این طیف، برای هجمه به دولت رئیسی و تخطئه اقدامات وی، به شدت بی‌قرار بوده و به عبارتی عجله دارند. مدعیان منافع ملی فقط به این خاطر که هم قبیله‌های آنها که در 8سال گذشته در دولت تدبیر و امید بودند اکنون در دولت رئیسی نیستند بدون آنکه کابینه کارش را آغاز کرده باشد هجمه و حمله علیه آن را آغاز کرده‌اند.
در شرایطی که دولت روحانی با کارنامه‌ای بسیار ضعیف به کار خود پایان داد، اصلاح‌طلبان این عملکرد غیرقابل دفاع را بزک کرده و با یاس آفرینی مدعی هستند که در آینده نزدیک وضعیت کشور بغرنج شده و مردم به دوران روحانی حسرت خواهند خورد! جریان اصلاح‌طلب نه کارنامه قابل دفاع دارد و نه برنامه جامع و هدفمند برای رفع مشکلات مردم، گویا حیات این طیف صرفا وابسته به هراس‌افکنی و یاس‌آفرینی است.
عملکرد دولت روحانی در بورس، پول مردم را به باد داد
روزنامه مردم سالاری در گزارشی با عنوان «روزهای طلایی بورس با سود ۱۲/۸ درصدی طی دو هفته» نوشت: «دقیقا یک سال از روزهایی می‌گذرد که بازار سرمایه در اوج بود و چنان جذابیتی پیدا کرده بود که تمایل به سرمایه‌گذاری در بورس همه کشور را فرا گرفته بود و این موضوع حتی بر بازارهای دیگر هم تاثیرات عمیق گذاشته بود. در آن روزها بسیاری از صاحبخانه‌ها از مستاجران پول پیش طلب می‌کردند و کم‌تر کسی اجاره می‌خواست، بعضی افراد علی‌رغم هشدارهایی که داده می‌شد مسکن و خودرو خود را فروخته و در بورس سرمایه‌گذاری کردند و... اما مردادماه 1399 و در زمانی که شاخص کل بورس به عدد نجومی دو میلیون و 100 هزار واحد رسیده بود یکباره وضعیت برگشت. بازاری که طی پنج ماه رشد بیش از چهارصد درصدی را تجربه کرده بود دچار تعدیل و سپس سقوط شد. از آنجایی که بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد و غیرحرفه‌ای در ماه‌های آخر به این بازار پیوسته بودند، مات و مبهوت بودند و به انتظار بازگشت بازار نشستند، غافل از اینکه هر روز سرمایه شان کم‌تر می‌شود. این موضوع وقتی با افزایش بیش از پیش قیمت مسکن و طلا همراه شد، زیان سرمایه‌گذاران بورس را بیش‌تر نشان می‌داد.»
لازم به یادآوری است که رئیس‌جمهور 23 مرداد 99 در جلسه هیات دولت گفته بود: «همه کارهایی که ما برای ای‌تی‌اف و بورس انجام می‌دهیم برای این است که مردم بدانند جای سرمایه‌گذاری دلار و سکه نیست، جای سرمایه‌گذاری بورس و نفت است... با شرایطی که بورس دارد صندوق‌های ما می‌تواند فعال‌تر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایه‌گذاری و به ثمر رساندن باید کم‌کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخش‌تر است.» و «با شرایطی که بورس نشان می‌دهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.»
لازم به ذکر است که دعوت کردن از مردم برای سرمایه‌گذاری در بورس به خودی خود بد نیست بلکه جنبه منفی کار آنجاست که دولت پس از دعوت از مردم برای آمدن به بورس آن را محلی برای جبران کسری بودجه خود کرد.