اشتباه بزرگ به حاشیه راندن برجام


این که می‌گویند ایران در موضوع افغانستان رو دست خورده، سخن ناروایی است که ناشی از عدمِ شناخت از توانمندی‌های دستگاه دیپلماسی در بسیاری مناطق از جمله افغانستان می‌تواند باشد!
آفتاب یزد - رضا بردستانی: آن طور که تحلیلگران می‌گویند و می‌نویسند این روزها افغانستان به زمینی برای وزن کشیِ بازیگران مهم منطقه ای، بین‌المللی و جهانی تبدیل شده است به گونه‌ای که همه هستند از چین و روسیه و آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا گرفته تا قطر و عربستان و ترکیه و پاکستان و هند و ایران اما از بین ۱۵ کشوری که با ایران مرز مشترک آبی یا خاکی دارند و ۶ کشوری که با افغانستان همسایه هستند تنها ایران درگیر مذاکرات برجامی است آن هم مذاکراتی که مدت‌ها است در کما
به‌سر می‌برد. اظهار نظرات پیدا و پنهان نیروهای درون دولت و یا طرفدارِ دولت تلاش می‌کند حساب برجام و مسائل اقتصادی را از هم جدا کند اما وقتی یک اظهارِ نظر ساده بر سکه و ارز و بازار تاثیری شوک گونه می‌گذارد به طور طبیعی معلوم است اگر دولت در فقره‌ی برجام تصمیمی عاقلانه اتخاذ نکند، اولین بازنده‌ی آن مردم و به تبعِ آن دولتی است که می‌خواهد شعارهای انتخاباتیِ خود را محقق سازد.
در کنار این مسئله، تحولاتِ همچنان گیج و گنگِ افغانستان نیز در کنار بسیاری از رخدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی، ذهن را به این سمتِ و سو می‌برد که شاید بین سقوطِ دولت در افغانستان و چالش‌های ۱+۴ با ایران پیوندهای نامرئی‌ای وجود داشته باشد. برای بررسی بیشتر، آفتاب یزد در گفت و شنودی با محمدعلی بصیری، ابعاد مسائلِ مطرح شده را به بحث می‌گذارد.


> دولت جدید به دنبال تغییر تاکتیک در مذاکرات برجامی است؟!
محمد علی بصیری استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در واکنش به این پرسش که: «با توجه به وقفه‌ای که در روند مذاکرات برجامی رخ داده، انتقال قدرت در ایران و همین طور اتفاقات اخیر افغانستان چقدر این مسائل بر هم اثرگذار است؟» می‌گوید: تا مشخص شدن ترکیب کابینه و خصوصا وزیر خارجه و به تبع آن چینش جدید شورای عالی امنیت ملی کشور، شرایط برجام همین خواهد بود و این توقف ادامه خواهد داشت. اما کلیت دیدگاه دولت جدید این است که مذاکرات را ادامه دهند اما گفته شده نوع چینش و تاکتیکی که به کار خواهند برد متفاوت خواهد بود و مذاکره برای مذاکره و مذاکره بی‌پایان از تاکیدهای مکرر آن‌ها بوده است و قائل به مذاکره‌ای هستند که به نتیجه رسد و منافع ملی مردم ایران در آن به دست آید. این موضع اصلی دولت است اما اینکه چه زمانی ورود کند تا زمان چینش کابینه باید صبر کرد. »
بصیری ادامه می‌دهد: «طرف‌های مقابل از جمله روس‌ها در راس آن‌ها و بعد چینی‌ها و سپس اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها هم چنان ابراز امیدواری می‌کنند که با دولت جدید مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد. یعنی اراده در طرفین بر این است که مذاکرات را به نتیجه رسانند. لذا باید تا شروع این روند صبر کرد تا بتوان در مورد آن صحبت کرد. البته بحث افغانستان و تحولات اخیر بی‌تاثیر بر آینده برجام نخواهد بود.»
> بازیگران مشترک در برجام و جریان افغانستان
استاد روابط بین‌الملل دانشگاه در موضوع بازیگران مشترک در برجام و غائله‌ی افغانستان می‌افزاید: این مسئله بستگی به آینده دولت در افغانستان دارد. تحلیل‌های ضد و نقیض هم از سمت تحلیل گران ایرانی و هم از سوی تحلیل گران خارجی و افغانستانی در این زمینه وجود دارد. آینده افغانستان بستگی به این مسئله دارد که آیا طالبان قدرت را در دست می‌گیرند یا تقسیم قدرت انجام می‌شود و اینکه دولت مستقر چه رفتاری در قبال بازیگران منطقه‌ای همچون ایران، عربستان، روسیه و چین خواهد داشت. اگر یک دولت ائتلافی و با حداقل تنش با همسایگان از جمله ایران در افغانستان روی کار آید شاید نقش مثبتی در تحرک برجام ایجاد کند یعنی ایران دغدغه‌ای از دولت جدید در شرق خود نخواهد داشت و فشار مضاعف یا امتیاز دهی برای این مسئله در برجام احساس نمی‌کند. در حالی که اگر دولت سرکوب‌گری از سمت طالبان روی کار‌ آید و ناامنی در مرزها ایجاد شود می‌تواند به‌عنوان یک اهرم منفی روی مذاکرات اثر گذارد و زیاده خواهی‌هایی که طرف غربی می‌خواهد را از طرف این فشار بخواهند چانه‌زنی کنند. بنابراین باید منتظر آینده افغانستان باشیم که به کدام سمت می‌رود. بنابراین تا حدی مسئله افغانستان و برجام به هم گره خورده است چون بازیگران مشترکی در دو جریان وجود دارند.
> روس‌ها روی خط ایران هراسی؟!
این تحلیلگر مسائل سیاسی در واکنش به این پرسش که: «احساس می‌شود روس‌ها تمایل به حفظ ایران هراسی در تقابل با غرب دارند یا به تعبیری استفاده از میز برجام برای دوری از تنش در مرزهای شرقی» می‌گوید: اینکه گفته می‌شود طالبان با گذشت زمان تجربه‌های میدانی برای اداره حکومت و تعامل با اقلیت ها، همسایگان و دولت را پیدا کردند و تا کنون نیز این گونه بوده که بدون تنش و خونریزی جدی جلو آمدند سخن بی‌راهی نیست اما در سوی مقابل، ایران در این ۴۲ سال با تجربه‌های جنگ مستقیم و غیر مستقیم و جنگ‌های نیابتی که در کل منطقه داشته و دیپلماسی نسبتاً تجربه مندی هم که در کنار میدان پیدا کرده بعید می‌دانم که در تحولات افغانستان دست بسته باشد. یعنی سناریوهای پخته و حساب و کتاب داری برای گروه‌های موجود در افغانستان از جمله طالبان، اقلیت ها، زنان و رقبا و متحدان خود دارد. بنابراین احتمالا ایران به راحتی رو دست نمی‌خورد که هزینه پرداخت کند و یا ناخواسته وارد یک جنگ و درگیری پر هزینه شود. این تجربه‌ها را ایران پشت سر گذاشته و در آینده هم در مورد افغانستان چنین روندی را پیش خواهد برد.
> تغییر زمین بازی بدون گرویی‌های لازم، خودزنی است
محمدعلی بصیری ضمن مهم خواندنِ زمین‌های بازی سنتی ایران، ایجاد تغییر بنیادین در برخی انگاره‌های سیاسی را بدون گرویی‌های لازم، خطرناک توصیف کرده می‌افزاید: افغانستان جزء حوزه امنیتی ایران است یعنی ایران نمی‌تواند نسبت به مسائل این کشور بی‌تفاوت باشد و همین طور در مورد عراق و آسیای میانه. به خصوص ایران چون در ۴ دهه با رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تنش داشته اقتضا می‌کند که با یک نگاه واقع‌گرایانه و چند لایه‌ای در این تحولات با احتیاط‌های حداکثری حضور پیدا کند. این بهتر می‌تواند منافع و امنیت ایران را تامین کند تا اینکه بخواهد نظاره‌گر بی‌تفاوت و حاشیه‌نشین شود. به هر جهت واقع نگری نسبت به جریاناتی که در افغانستان وجود دارد، نسبت به ضعف‌ها و نسبت به رقابت‌ها می‌طلبد هم به لحاظ دیپلماتیک و هم به لحاظ استراتژیک دولتمردان ایران مسائل را رصد کنند و پخته و حساب شده برای همه جریان‌ها برنامه ریزی داشته باشند و برای هر تحولی راه حل و پاسخی. حدس بنده این است کلیت ساختار ایران در وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی چنین ریشه‌ها و کارهایی را دارد. ایران در این ۴۲ سال بیکار نبوده و مسئله افغانستان از دستش خارج نشده و این‌ها تجربیاتی است که اکنون به بهترین وجه می‌تواند استفاده کند و هزینه‌های این تحولات را خنثی کند.
> هزینه برجام برای ایران
این استاد دانشگاه با اشاره به این امر که؛ ما در علوم سیاسی همیشه بر این اعتقاد هستیم که سیاست خارجی در اجرای سطوح مختلف آن باید به صورت متوازن پیش‌رود؛ خاطرنشان می‌سازد: دیپلماسی با همسایگان در اولین سطح ارتباطات است بعد از آن دیپلماسی با بازیگران منطقه‌ای و سپس در سومین سطح دیپلماسی با بازیگران فرامنطقه‌ای و جهانی است. عمده تمرکز دولت آقای روحانی روی بازیگران جهانی بود یعنی تصور آن‌ها این بود که اگر با بازیگران بزرگ در برجام کنار آیند قدرت‌های منطقه‌ای و همسایگان هم تابعی از آن‌ها مسائل‌شان با ایران را حل خواهند کرد. اما این اشتباه بود و فرصت‌هایی که با بازیگران منطقه‌ای بود سوخت و خساراتی هم به لحاظ اقتصادی و تجاری به ایران وارد شد. در حالی که باید هم زمان به این سطوح نگاه می‌شد و برنامه ریزی صورت می‌گرفت. اگر آقای رئیسی و دولتش این خلاء را بتواند پر کند و هم زمان این سه سطح دیپلماسی را جلو برد بسیاری از مشکلات داخلی و منطقه‌ای را می‌تواند به نفع منافع ملی و امنیتی ایران کاهش دهد. گفته شده دولت دیپلماسی ارتباط با همسایگان را دارد اما هنوز به طور رسمی اعلام نشده است. در مورد دیپلماسی جهانی هم اظهار نظرها ضد و نقیض است. امیدواریم دولت هر سه سطح دیپلماسی را پیش برد.
> به حاشیه بردن برجام اشتباه است!
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی ضمن اشتباه توصیف کردنِ به حاشیه بردن برجام تاکید می‌کند: سیاست خارجه مجموع این سه لایه است و هر کدام هم ابزارها و راهبردهای خاص خود را دارد. نمی‌شود با یک نگاه ایدئولوژیک و یک نگاه سفید و سیاه با مجموع این‌ها برخورد کرد.
وی ادامه می‌دهد: دیپلماسی برای کل نظام است ولی ۵۰ درصد قضیه نحوه اجرا است. یعنی اگر قوه مجریه اهتمام جدی برای عملیاتی کردن برجام داشته باشد نتیجه مطلوب حاصل می‌شود اگر چنین نباشد نتیجه لازم به دست نخواهد آمد.
> سرانجام برجام؟!
این استاد روابط بین‌الملل در پایان و در بررسی آینده‌ی برجام اظهار می‌دارد: ظاهرا هنوز درخواست‌های حداکثری آمریکا کاهش پیدا نکرده و دولت فعلی هم دولتی نیست که بخواهد امتیازهای ساختارشکنانه به آمریکا دهد. لذا این‌ها مذاکرات را جلو می‌برند ولی بیشتر می‌خواهند اقتصاد و مسائل سیاست خارجی را از کلیت آینده برجام مجزا کنند که این هم فکر جدیدی است که اگر عملیاتی شود و تحریم‌ها بیشتر دور زده شود و منابع ارزی و تجارت بهبود پیدا کند شاید غربی‌ها هم کوتاه آیند و زیاده‌خواهی‌های خود را در برجام کاهش دهند باید منتظر ماند و دید چگونه این سه‌حوزه را دولت با هم یا در سایه‌ی یکدیگر جلو می‌برد.