یک خیر 14 زندانی مالی را آزاد کرد

چی شد که به فکر آزادی زندانیان افتادید؟

من همیشه دوست دارم از آنچه که خودم دارم با بقیه قسمت کنم. چندین سال است که همراه همسرم در فعالیت‌های خیرخواهانه شرکت می‌کنیم. از نجات و کمک همنوعان خودم لذت می‌برم. وقتی به کسی کمک می‌کنم، راحت‌تر زندگی می‌کنم و شادتر هستم. از هرچه دارم بیشتر لذت می‌برم. برای همین همیشه این کار را انجام می‌دهم. در مورد زندانیان هم از چند ماه پیش تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم.

چند نفر را آزاد کردید؟

حدودا سه ماه پیش بود که با دادستان و رئیس زندان شهرستان نور جلسه گذاشتیم. پیش از آن در گلریزان‌های مختلف برای آزادی زندانیان شرکت کرده بودم. ولی می‌خواستم خودم به طور مستقیم این کار را انجام دهم. در آن جلسه از آنها خواستیم که لیستی از زندانیان مالی غیرعمد به ما بدهند. در میان این لیست هفت نفر را انتخاب و با پرداخت بدهی‌هایشان آنها را آزاد کردیم. اما در ادامه دادستان نیز یک نفر را به ما معرفی کرد. یک نوجوان زیر 18 سال که به خاطر 60میلیون تومان در زندان بود. دادستان می‌گفت که می‌داند این نوجوان از روی عمد جرمی مرتکب نشده و نمی‌خواهد که مستقیم به زندان برود، برای همین بدهی او را هم پرداخت کردیم و تقریبا یک ماه بعد همه این افراد آزاد شدند.

فقط در شهرستان نور زندانی آزاد کردید؟

در تهران نیز چند بار با پرداخت بدهی زندانیان مالی، موجبات آزادی آنها را فراهم آوردیم.

بعد از آزادی، با زندانیان ملاقاتی داشتید؟

خیر. من و همسرم دوست نداریم که ما را بشناسند، ولی دورادور حواس‌مان به معیشت آنها بود. چند بار به آنها بعد از آزادی هم کمک کردیم.

به جز آزادی زندانیان در چه فعالیت‌های خیرخواهانه‌ای شرکت داشتید؟

حدودا 10 سال پیش بود که یک مدرسه در ورامین پیشوا ساختیم. در همان دوره دو مدرسه در شهرستان میناب و اسلامشهر نیز ساختیم. یک ساختمان دیالیز در شهرستان نور ساختیم. الان هم در حال ساخت یک ساختمان انتقال خون در شهرستان نور هستیم. کمک به موسسه‌های خیریه و سازمان‌هایی مثل بهزیستی و کمیته امداد هم که همیشه جزو فعالیت‌هایمان بوده است.

تا به حال از این فعالیت‌ها دلسرد هم شدید؟

هیچ‌وقت از این کار دلسرد نشدیم. من تا لحظه‌ای که زنده هستم، دلم می‌خواهد به این کمک‌ها ادامه دهم. من با این فعالیت‌ها زنده هستم و زندگی می‌کنم. همسرم هم همین‌طور. دوست داریم از آنچه داریم به همنوعان‌مان کمک کنیم. حتی اگر وضع مالی‌مان به خوبی الان نباشد، در آن شرایط هم سعی می‌کنیم در حد توان‌مان کمک کنیم. کمک کردن به ما انرژی زیادی می‌دهد. ما زندگی‌مان روی همین فعالیت‌ها می‌چرخد. دوست ندارم خودم در رفاه باشم در حالی که می‌دانم بسیاری از هموطنان و همشهری‌هایم به خاطر یک پول ناچیز زندگی‌شان در حال نابودی است. چطور می‌توانم نسبت به این مسائل بی‌تفاوت باشم.