محمد یوسفی آرامش نخستین قول فراموش شده!

ابتدای هفته جاری ابراهیم رئیسی و هیئت دولت پیشنهادی او، برای کسب اعتماد از مجلس جمهوری اسلامی و اخذ اعتماد از نمایندگان، پا به بهارستان گذاشتند و از برنامه‌های خود دفاع کردند؛ کابینه‌ای که عده‌ای از آن با نام دولت سوم احمدی نژاد یاد می‌کنند و برخی علی‌رغم تبلیغات تعدادی از رسانه‌های وابسته درخصوص جوان بودن این کابینه، انتقاداتی جدی به آن وارد می‌دانند. آنچه که در راس این انتقادات به چشم می‌آید‌، فراجناحی نبودن این کابینه پیشنهادی است. همان موضوعی که یکی از شعارها و قول‌های جدی ابراهیم رئیسی پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی بود. رزومه این افراد به صورت جدی نشان‌دهنده آن است که برخی آنها تجربه کافی در امور کشورداری را نداشته و به واسطه باور به یک خط فکری و نزدیکی حزبی خاص، حال گزینه وزارتخانه‎های ایران در یکی از سخت‌ترین بحران‌های اقتصادی تاریخ ایران هستند؛ کابینه‌ای که نه تنها فراجناحی نیست بلکه رزومه، مصاحبه‌ها، اعمال و کتاب‌هایشان به صورت جدی در جهت محدودسازی فضای اقتصاد کشور، فاصله گرفتن از تعامل با دنیا، باور به اقتصاد مقاومتی و دولتی و مخالفت جدی با FATF است. کابینه‌ای که اگر درحقیقت ذره‌ای از اقتصاد و کارآفرینی و کشورداری تجربه می‌داشت، مجدداً این تئوری تکراری شکست خورده را برای ملت خسته ایران تجویز نمی‌کرد و با تشویق به عدم الحاق به FATF و اقتصاد بسته بر داغ مردم نمی‌افزود. برخی از این افراد علی‌رغم نداشتن تجربه کافی، تنها تجربه‌های چند ساله کوتاه در جایگاه‌های نه چندان اثرگذار داشته‌اند، مجموعه‌هایی که مدیریت آنها به صورت مستقیم با سفره مردم و اقتصاد کلان کشور در ارتباط نبوده‌اند و تنها از بودجه کشور ارتزاق کرده‌اند. برخی مدیرانی که هر بار توپ‌های پلاستیکی‌شان پاره شد، از بیت‌المال توپی جدید گرفتند و توپ پیشین را لایه توپ جدید کردند اما این بار برای اولین بار با توپ چهل‌تکه به بازی اقتصاد ایران و مردمی که از پشت شیشه‌های نازک نظاره‌گر آن هستند می‌آیند.
بسیاری از این افراد، حداقل در کابینه‌های وابسته به کار و اقتصاد، نه تنها رزومه قابلی ندارند، بلکه در هیچ بحران اقتصادی کشور در سال‌های گذشته تجربه اجرایی لازم را نداشته‌اند. جدای از تمامی این نگرانی‌ها، خواندن اظهار نظرهای برخی از این افراد، تن هر اقتصاددانی را به لرزه می‌اندازد. پیشنهاد ثبت شرکت در ازای ازدواج و یا کوچک ساختن پارکینگ برای عدم استفاده از خودروی برند آمریکایی! که نشان از نبود منطق علمی در ساختار ذهنی برخی از این وزرای احتمالی دارد، باورهای مخربی که اقتصاد ایران را چون یک اسب رام نشده به جنون خواهد کشاند. جای شگفتی است که چگونه می‌توان از یک دانشگاه معتبر دکترای اقتصاد اخذ کرد ولی با تعاملات ساده اقتصاد کلان به‌خصوص تجارت آزاد، الحاق به معاهده‌های بین‌المللی و عدم آغشته‌سازی اقتصاد به باورهای شخصی آشنا نبود؟! به نظر می‌رسد، ابراهیم رئیسی با معرفی کابینه‌ای یک دست مخالف و یا حداقل بی‌رغبت به FATF و برجام و تعامل با جهان و کابینه‌ای که اکثراً از چهره‌های نزدیک به او به آستان قدس رضوی و قوه قضائیه ایران بوده‌اند، اولین قول خود که تشکیل یک دولت فراجناحی برای نجات اقتصاد ایران بود را زیر پا گذاشت. به صورت جدی درخصوص تصمیمات احساسی برخی از این وزرا، عدم تجربه کافی آنها و درک ناقص آنها از اقتصاد باید هشدار داد. این بار دیگر در وضعیتی نیستیم که بخواهیم با سفره مردم برای تاکید بر مواضع و اعتقادات شخصی خود، آزمون و خطایی انجام بدهیم و هر استراتژی نادرستی به سرعت ما را به سمت رشد تورم پیش خواهد برد‌.
سایر اخبار این روزنامه