شغلی که روی هواست!

 در خیابان که راه می‌روی، چه می‌بینی؟ غیر از خودرو و درخت و مغازه، چیز دیگری توجهت را جلب می‌کند؟ آن‌هایی که کمی سربه‌هوا هستند، آن‌ بالا سوژه‌های جالبی برای تماشا گیر می‌آورند. یک نفر روی طناب باریکی ایستاده و مشغول شستن شیشه‌های برجی است که قبلا هربار از جلویش رد می‌شدی، تعجب می‌کردی چطور در آن ارتفاع همیشه شیشه‌هایش تمیز و درخشان است؛ یکی دارد سنگ‌های افتاده نمای ساختمانی را سرجایش محکم می‌کند و جایی دیگر یک نفر، ابزارِ جوشکاری به‌دست مشغول نصب تابلویی است. به‌جز سربه‌هوا بودن، به کمی کنجکاوی هم نیاز داری تا از چند و چون شغلی که در آسمان می‌گذرد، سردربیاوری. اگر تا حالا به صرافتش نیفتاده‌اید، چیزی را ازدست نداده‌اید چون پرونده امروز شما را با حرفه «کار در ارتفاع» آشنا می‌کند. «محسن شریفی» جوان 30ساله اهل اراک که تمام 12سال گذشته ،روزهایش را در ارتفاع گذرانده‌است، برای‌تان از شغل سخت و البته پردرآمدش می‌گوید.   ماهانه 25میلیون درآمد دارم محسن، انس و علاقه‌اش با ارتفاع را از تجربه سنگ‌نوردی کودکی دارد. خودش توضیح می‌دهد: «10ساله که بودم، سنگ‌نوردی را شروع کردم و این تجربه باعث شد خیلی زود، یعنی در 18سالگی وارد کار در ارتفاع شوم. شروعش کاملا تصادفی بود. برای کاری رفته‌بودیم تهران. آن‌جا آقایی بود که می‌خواست برای زدن خروجی پکیج، جرثقیل بگیرد و هزینه‌اش خیلی زیاد می‌شد. من بهش پیشنهاد کردم کار را با طناب برایش انجام بدهم. این اولین تجربه‌ام بود و پول خوبی هم بابتش گرفتم. کم‌کم خوشم آمد و ادامه دادم. من و دوستی به‌نام «جواد خانلری» اولین کسانی بودیم که در سال 89 این شغل را به شهرمان اراک آوردیم». محسن می‌گوید شغل اش درآمد خوبی دارد؛ یعنی ماهانه 24، 25میلیون!   آموزش اصولی، شرط ورود به بازار کار است محسن گرچه شغل اش را بدون آموزش حرفه‌ای شروع کرده اما بعدها دوره‌های کار در ارتفاع را گذرانده‌ چون اصلا شرط ورود به بازار کار، آموزش دیدن است. می‌گوید: «سازمانی به‌اسم «ایراتا» مخفف اتحادیه تجاری دسترسی با طناب صنعتی، در تهران دوره‌های آموزشی کار در ارتفاع را برگزار می‌کند. این آموزش‌ها سه سطح دارد؛ بعد از گذراندن سطح‌های کشوری، مدرکی مشابه گواهی فنی‌وحرفه‌ای دریافت می‌کنید که خیلی از شرکت‌های بزرگ، کارخانه‌ها، پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها شرطشان برای سپردن کار به شما، داشتن این مدرک است. بعد اگر بخواهید مدرک بین‌المللی بگیرید، به ترکیه سفر می‌کنید و بعد از آن می‌توانید در کشورهایی مثل قطر و ارمنستان که بازار کار خوبی دارند، پروژه بگیرید. مدت اعتبار این دوره‌ها یک سال است و پس از گرفتن یک مدرک، باید یک سال صبر و بعد برای دوره بعدی اقدام کنید. هزینه این آموزش‌ها به یورو حساب می‌شود. هفت سال پیش شهریه یک دوره، یک‌میلیون‌و800هزار تومان بود».   برای شروع به سرمایه‌ای حداقل 50میلیونی نیاز دارید پس برای رسیدن به درآمد ماهانه بالایی که محسن گفت، باید حسابی خرج کرد. اگر آن مبلغ وسوسه‌تان کرده‌است، بد نیست از هزینه‌های ابتدایی کار هم اطلاع داشته‌باشید: «ابزارهای کار در ارتفاع داخل کشور تولید نمی‌شوند، عمدتا فرانسوی هستند و قیمت خیلی بالایی دارند. این را هم بگویم که خلاف تصور بعضی‌ها ابزارهای این کار با ملزومات سنگ‌نوردی فرق دارد و نمی‌شود برای مثال طنابی را که در طبیعت استفاده می‌کنید، در صنعت به‌کار ببرید. چند نمونه از ابزارها را بهتان معرفی می‌کنم؛ یکی طناب «هارنس» است که با حلقه‌هایی دور کمر و پا بسته می‌شود و برای ایمنی به‌کار می‌رود. قیمت هارنس در بازار از 11میلیون تومان به بالاست. وسیله دیگری داریم به‌اسم «آی‌دی» که نوعی ابزار قفل‌کننده است و برای حمایت و فرود استفاده می‌شود. آی‌دی در ایران معمولا به‌دلیل قیمت خیلی زیادش کاربرد ندارد و درعوض از وسیله دیگری به‌نام «گیری‌گیری» استفاده می‌کنیم. ابزار مهم دیگر، «کارابین» است که در اتصالات سریع سراغش می‌رویم. مجموع ملزومات کار حول‌وحوش 50، 60 میلیون تومان برای‌تان هزینه برمی‌دارد. تازه این را هم درنظر داشته‌باشید که این وسایل، تاریخ انقضا دارند و به‌طور مرتب باید تعویض شوند. بنابراین مثلا اگر شما سالی 200میلیون تومان درآمد داشته‌باشید، 60میلیونش صرف استهلاک ابزارهای‌تان می‌شود».  
در ارتفاع 125متری کار کرده‌ام بیشترین ارتفاعی که تا حالا تجربه کرده‌اید، چقدر بوده‌است؟ اگر مثل من پل هوایی سر خیابان اوج تجربه‌تان است و ترس از بلندی هم ندارید، شاید از تصور بودن در ارتفاع سر ذوق‌ آمده‌باشید. محسن می‌گوید بیشترین ارتفاعی که در آن کار کرده، نیروگاه «شازند» بوده‌ با 125متر بلندی که تعمیرات و رنگ‌آمیزی‌اش را برعهده داشته‌است. می‌پرسم آن بالا دیگر چه کارهایی برای انجام دادن پیدا می‌شود: «در ارتفاع همه کار می‌شود انجام داد ولی به مهارت شما بستگی دارد؛ شست‌وشوی نمای ساختمان، پیچ و رولپلاک، تعویض سنگ، سیمان‌کاری، ترمیم، جوشکاری و... . باید یک گروه داشته‌باشید و هرکس کار تخصصی خودش را انجام بدهد اما شغل ما فقط شامل این موارد نمی‌شود. ما اصول ایمنی را بلدیم، می‌دانیم چطور باید یک زخم را پانسمان کرد و اگر برای همکارمان حادثه‌ای رخ داد، چه واکنشی باید نشان بدهیم. متأسفانه بعضی‌ها بدون آموزش و مهارت وارد این شغل می‌شوند که فوق‌العاده خطرناک و حادثه‌ساز است». کسانی که این شغل را دوست دارند اما ترجیح می‌دهند تحصیلات آکادمیک هم داشته‌باشند، بنا به پیشنهاد محسن می‌توانند در دانشگاه یکی از رشته‌های «مهندسی ایمنی و بهداشت»، «امداد و نجات» یا «آتش‌نشانی» را بخوانند که از دانسته‌های‌شان در کار در ارتفاع استفاده کنند. البته تحصیل در دانشگاه، جای گذراندن دوره‌های آموزشی تخصصی را نمی‌گیرد.   شغل ما بازنشستگی زودرس دارد اگر شما هم مثل من دارید به این فکر می‌کنید که چرا هر متخصص کار در ارتفاع باید برای خودش ابزارهای جداگانه بخرد، جواب سوال‌تان را در توضیحات محسن پیدا می‌کنید: «شغل ما داخل کشور به‌رسمیت شناخته نمی‌شود. کار در ارتفاع در ایران تنها زیرنظر آتش‌نشانی قرار می‌گیرد که آن هم شرح شغلی‌اش مشخص است. برای همین همه ما این کار را به‌صورت آزاد انجام می‌دهیم و استخدام جایی نیستیم. یعنی از بیمه و بازنشستگی خبری نیست و برای خودمان بیمه حوادث انفرادی رد می‌کنیم. فشار این کار فوق‌العاده بالاست؛ آن‌قدر که در نهایت تا 35، 36 سالگی می‌توانید کار کنید. چون هرچه سن بالا می‌رود، مقدار زمانی که می‌توانید روی طناب بایستید، کم می‌شود و استهلاک ابزارها را هم افزایش می‌دهد. ازطرفی سرعت عمل در این شغل حرف اول را می‌زند که خب با بالارفتن سن، این سرعت را به‌مرور ازدست می‌دهید. همین سختی‌های کار را از جنبه دیگری می‌توانیم حسن و امتیاز به‌حساب بیاوریم چون با توجه به دشواری‌اش هرکسی نمی‌تواند آن را انجام بدهد و بازار کار برای شما پررونق می‌ماند. اما نباید گول درآمد بالای کار در ارتفاع را بخورید چون موقتی است و همان‌طور که گفتم، از سنی به‌بعد نمی‌توانید انجامش بدهید. من در دانشگاه نقشه‌کشی صنعتی خوانده‌ام و می‌توانم برای بعد از بازنشستگی روی شغل دومم یعنی کابینت‌سازی حساب کنم. به علاقه‌مندان کار در ارتفاع هم توصیه می‌کنم در کنار آموزش دیدن برای این شغل، مهارت دومی هم یادبگیرند».   کار در ارتفاع جسم و روان قوی می‌طلبد محسن همراه یک گروه پنج‌نفره کار می‌کند که هرکدام‌شان در زمینه‌ای تخصص دارند و خودش گرچه مجموعه‌ای از مهارت‌ها را بلد است اما به‌طور مشخص کار امداد و نجات صنعتی انجام می‌دهد. امداد و نجات در شغل کار در ارتفاع با تصوری که این عبارت در ذهن ما ایجاد می‌کند و احتمالا شغلی مثل هلال‌احمر را به ذهن‌مان می‌آورد، متفاوت است: «کار ما همیشه در ارتفاع انجام نمی‌شود و گاهی برعکس سر از زیرزمین درمی‌آورد. مثلا در پالایشگاه‌ها گود عمیقی وجود دارد به طول 80متر که برای رفتن داخل آن به ابزارهای خاصی ازجمله دستگاه تنفسی نیاز است. در ایران معمولا برای انجام این کار، کارگر از کشورهایی مثل هند و پاکستان می‌آورند و خودمان نمی‌توانیم انجامش بدهیم. خب فرض کنید قرار است در گود پالایشگاه تخلیه کاتالیست انجام شود. فردی که مسئول این کار می‌شود، با طناب می‌رود پایین. کار شما که مسئول فرود آوردن او، حمایت کردنش از بالا و سپس بالاکشیدنش بعد از اتمام کار هستید، می‌شود امداد و نجات صنعتی که برای من سخت‌ترین بخش کار در ارتفاع است چون استرس و مسئولیت زیادی دارد». محسن توضیح می‌دهد: «کسانی ازپس کار در ارتفاع برمی‌آیند که آمادگی جسمانی بالا و کنترل خوبی روی اعصاب‌شان داشته‌باشند؛ چون یک خطای کوچک می‌تواند باعث مرگ شود.»   به‌خاطر کارم در خواستگاری جواب منفی می‌گیرم همیشه در انتخاب‌های خاص و خط‌شکن، اولین نگرانی بعضی‌های‌مان این است که «مردم چی‌ می‌گن؟» همین سوال را از محسن می‌ کنم که شغل اش از منحصربه‌فردترین کارهایی است که سراغ دارم. می‌گوید: «مردم در فضای مجازی خیلی از من راجع به کارم سوال می‌ کنند. کنجکاوند و دوست دارند بیایند روی طناب و ارتفاع را تجربه کنند اما همه نظرها مثبت نیست. تا حالا هرجا برای خواستگاری رفته‌ام، تا کارم را فهمیدند، جواب منفی دادند چون فکر می‌کنند کار خطرناکی است. خب البته خطر دارد اما نه برای کسی که اصولی انجامش می‌دهد. من تا حالا دو حادثه را پشت‌سر گذاشته‌ام ولی در هیچ‌کدامش اتفاق جدی برایم نیفتاده‌است. یک‌بار یکی از بچه‌ها کارگاه را از بلوک ساختمان گرفته‌بود که حین کار شل شد و بیشتر از یک متر سقوط کردم اما رفتم روی حمایت دومم و چیزی نشد. راجع به اصطلاحاتی که به‌کار بردم، توضیح می‌دهم: ببینید شما برای کار کردن در ارتفاع باید با ابزارهای مخصوص، «کارگاه» بزنید. کارگاه یعنی جایی که وزن روی آن وارد می‌شود، پس باید قسمت‌های مورداطمینان را برای این کار انتخاب کنید. مثلا اگر در ساختمان کار می‌کنید، تیرآهن‌ها جای خوبی برای کارگاه زدن هستند. این کارگاه‌ها برای محکم‌کاری باید در سه نقطه مختلف زده شوند تا اگر کارگاه اول بریده شد، روی بعدی که اسمش می‌شود «طناب حمایت» سوار شوید. نکته خیلی مهم در شغل ما این است که آن چه در بازار کار تجربه می‌کنید، با آموزش‌ها  فرق زیادی دارد. برای همین در ابتدا مخصوصا یک سال اول ،آن‌قدر استرس زیادی تجربه می‌کنید که شاید برای مثال انجام کار یک ساعته، هشت ساعت ازتان زمان بگیرد. مدام فکر می‌کنید اگر الان طناب پاره شود و اتفاقی بیفتد، باید چه کنم اما کم‌کم به‌صورت تجربی زیروبم کار را یاد می‌گیرید». محسن برایم تعریف می‌کند ظاهر کارش آن‌قدر خطرناک است که غیر از خانواده دخترهایی که به خواستگاری‌شان رفته، خانواده خودش را هم حسابی ترسانده‌است: «وقتی این کار را شروع کردم، مادرم یک هفته تمام گریه کرد و پدرم هم چندروز باهام حرف نزد ولی به‌مرور عادت کردند. این فقط یک روی ماجراست. در حوزه شخصی، کار در ارتفاع احساس فوق‌العاده خوب و اعتمادبه‌نفس بالایی به آدم می‌دهد که خیلی چیزها را جبران می‌کند».   خیلی‌ها از کار ما می‌ترسند خب حالا فرض کنیم یک نفر عشق ارتفاع است، آمادگی جسمانی بالایی دارد، بلد است در شرایط سخت خونسردی‌اش را حفظ کند و جواب رد شنیدن در خواستگاری هم چندان ناراحتش نمی‌کند؛ این شغل را می‌شود به او توصیه کرد؟ محسن می‌گوید: «کار در ارتفاع در کشورهایی مثل قطر، ترکیه، اسپانیا و ایتالیا درآمد خیلی زیادی دارد چون برای شما بیمه رد می‌شود و جزو کارهای سخت و زیان‌آور است ولی در ایران به کسی توصیه نمی‌کنم حداقل به‌عنوان شغل اول سمت این کار بیاید. گرچه یکی دوسال است که کار ما کم‌کم دارد جا می‌افتد ولی مردم هنوز وقتی شما را آن بالا می‌بینند، می‌ترسند و کارفرما اعتماد نمی‌کند که با طناب کار را برایش انجام بدهید. هرچه هم بگویی مسئولیت اش با خودم است، باز نگران‌است. برای همین بعضی‌ها ترجیح می‌دهند کار را با داربست برای‌شان انجام بدهید درحالی‌که داربست مشکلات خودش را دارد. مثلا در جاهای شلوغی مثل خیابان‌های اطراف حرم که تردد زیاد است، داربست مهمان یک روز است. روز بعد شهرداری به‌دلیل سدمعبر جمعش می‌کند و خب طناب، نه سدمعبری دارد و نه مزاحمتی؛ تازه اگر اصولی انجام شود، خیلی هم ایمن است».  
در ارتفاع جهان شکل دیگری می‌گیرد از این‌جایی که ما ایستاده‌ایم، یعنی روی زمین سفت، کار در ارتفاع جذاب و هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسد اما محسن می‌گوید: «فقط سال‌های اول هیجان دارد. بعد دیگر عادی می‌شود. حداقل برای من بعد از 12سال کار، ارتفاع 100متری فرقی با یک متر ندارد اما همه‌چیز که هیجان نیست. این شغل زیبایی‌هایی دارد که جای دیگری تجربه‌اش نمی‌کنید. وقتی می‌روید روی طناب، البته در پروژه‌های صنعتی و نه کارهای شهری، آرامش عجیبی می‌گیرید. همه‌چیز آن بالا یک شکل دیگر می‌شود، حتی صدای باد هم با صدای بادی که روی زمین می‌شنویم، خیلی فرق دارد. بعضی‌وقت‌ها که کارم تمام می‌شود، دلم نمی‌آید فورا بیایم روی زمین. نیم ساعت، یک‌ساعت همان بالا می‌نشینم و به آسمان نگاه می‌کنم. وقتی در ارتفاع هستید، همه‌چیز روی زمین به‌نظر کوچک می‌رسد و ارزش اتفاق‌ها برای‌تان عوض می‌شود. می‌فهمید اصلا برای خیلی چیزها نباید جنگید».