مـديـريـت در حـد هويــج!

آرمان‌ملی- محمدسیاح: هیچکس فکرش را هم نمی‌کرد روزی قیمت هویج از قیمت موز فراتر برود و این موضوع به سوژه‌ای برای تلخند مردم تبدیل شود؛ اما مدیریت فشل و بدون برنامه‌ریزی این امر را محقق کرد! این اتفاق در هر دوره‌ای برای بخشی از سبزیجات و سیفی‌جات و میوه‌ها می‌افتد و این موضوع به اتفاقی عادی برای مسئولان بی‌عرضه تبدیل شده است؛ ولی این موضوع تاثیرمستقیم در سفره مردم می‌گذارد. تورم در میان محصولات کشاورزی و صیفی و باغی باعث کاهش تمایل مردم برای خرید شده و این موضوع آثارمنفی در سفره و نهایتا سلامتی مردم خواهد داشت و از طرفی اقتصاد کشاورزی را هم با خطر نابودی مواجه خواهد ساخت. مشکل اساسی‌تر در این میان نبود برنامه‌ریزی، اجرانشدن طرح آمایش سرزمینی، اصلاح الگوی کشت، نبود بانک اطلاعاتی از میزان و نوع محصولات تولید شده، عدم مدیریت نیاز بازار و البته دلالی و نبود نظارت بر بازار است. به‌عبارت ساده‌تر در ابتدای سال کشت هیچ برنامه‌ای برای کشاورزان و باغداران وجود ندارد تا آنها براساس نیاز کشور محصول کشت کنند به همین دلیل در هر جایی هر کشاورزی هرچه دلش بخواهد می‌کارد، بدون اینکه بداند واکنش بازار به آن محصول چه خواهد بود و همین باعث می‌شود یکسال فراوانی محصول و یکسال کمبود محصول بازار را در فشار قیمتی قرار دهد. براساس اعلام مرکز آمار ایران؛ نرخ تورم سالانه مردادماه برای خانوارهای کشور به ٤٥,٢ درصد رسیده که نسبت به همین اطلاع در ماه قبل، یک واحد درصد افزایش نشان می‌دهد. در کنار همه گرانی‌ها بیشترین افزایش قیمت نسبت به ماه قبل مربوط به گروه سبزیجات «هویج‌فرنگی، کاهو و قارچ» رکوردار بودند! متاسفانه در هر ماه افزایش قیمت براثر تورم ماهانه و سالانه و نقطه‌به‌نقطه بر افزایش قیمت‌ها تاثیرگذار است و نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت، اما موضوع مهمتر مدیریت شرایط حاضر برای بدترنشدن است حتی اگر در حال حاضر امکانی برای بهبود وضعیت وجود ندارد؛ ولی هر ماه آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان از این موضوع دارد که تورم همچنان رو به رشد است و آثار آن را مردم با پوست و استخوان خود در مواجهه با قمیت کالاها درک کرده‌اند. مشکلی که این روزها برای «هویج» پیش آمده است ماه‌ها قبل برای پیاز، سیب‌زمینی، گوجه‌فرنگی،  خیار، کاهو و سایر اقلام صیفی و در دروه‌ای برای میوه‌ها رخ داده بود. نقطه مشترک در همه کمبودها این بوده که اول تولید به حداقل رسید و دوم اینکه با کم‌شدن کالا و محصولی خاص توجه دلالان برای احتکار و گران‌فروشی بیشتر جلب می‌شود و همیشه این مردم هستند که باید ماه‌ها منتظر اقدامی از سوی مسئولان باشند تا بازار با افزایش عرضه به تعادل برسد تا بلکه قیمت کالای موردنیاز مردم کاهش یابد. 
 مشکل  کار  کجاست؟
در بسیاری از کشورهای جهان برنامه غذایی و پشتیبانی‌ای وجود دارد که کار آن جمع‌آوری داده‌هایی است که با عنوان «داده‌های استراتژیک» کشور شناخته می‌شوند، داده‌های استراتژیک از این جهت مهم هستند که هر کشوری باید با آگاهی از ظرفیت‌های خود در تولید محصولات موردنیاز مردم؛ مدیریت منظم و منسجمی را براساس برنامه‌ریزی داشته باشد. در ایران شرایط فرق دارد و همه‌چیز دیمی است! یعنی کشاورز بدون‌توجه به میزان بارش، نیاز بازار، توانایی خاک برای کشت، وضعیت اقلیمی منطقه، بدون نگاه به بازار صادراتی و داخلی و بدون‌توجه به توانایی خود اقدام به کشت محصولی می‌کند که فروش رفتن یا نرفتن آن به شایدها بستگی دارد! بدین‌معنا که کشاورزی بدون‌آگاهی و استفاده از روش‌های کشت نوین محصولی با کیفیت و کمیت پایین را تولید می‌کند که نه کمکی به خودش می‌کند نه بازارمصرف و نهایتا بعداز یکسال کار سخت بدون سود به سراغ کشت بعدی می‌رود و این رویه فرسایشی باعث شده تا بسیاری از کشاورزان کشور نتوانند از موقعیت‌های بالقوه از قبیل چهارفصل‌بودن بهره ببرند. اما در این ماجرا تنها مقصر کشاورز نیست. مسئولان وزارت جهاد کشاورزی و دولت‌ها اهتمام کافی به اجرای قوانین و طرح‌های مهم و تاثیرگذار در حوزه کشاورزی نکردند که از مهمترین آن طرح آمایش سرزمین است. از مهمترین خصوصیات برنامه آمایش سرزمین جامع‌نگری، کیفیت و سازماندهی آن است. سندی است که با توجه به اکوسیستم داخلی و بیرونی زمین و براساس میزان تاثیر و نقش‌آفرینی عوامل متعدد برای زندگی بهتر و تعامل بیشتر با طبیعت تنظیم می‌شود. عوامل نقش‌آفرین می‌توانند زمین‌شناختی، آب‌وهوا و قابلیت‌های اقلیمی منطقه باشند که شناخت و منظورکردن آنها در برنامه‌ها می‌تواند در میزان تعامل جمعیت‌های انسانی با محیط در جهت برآورده‌کردن نیازهای حیاتی چون آب، هوا، غذا و نیازهای امنیتی و تاب‌آوری انسان در مقابل حوادث طبیعی موثر باشد.
 صادرات در وسط  بلوای کمبود!
یکی از اتفاقات دیگری که باعث کمبود محصولات کشاورزی و رشد قیمت آن در داخل و به‌ویژه در بزنگاه‌ها می‌شود دادن مجوز صادرات است! در بسیاری از مواقع به‌دلیل نبود همان بانک اطلاعاتی از داده‌های استراتژیک؛ «در» صادرات محصولات کشاورزی بازمی‌شود بدون اینکه کسی توجهی به نیاز بازار داخلی کند، هرچند که تفاوت قیمت در داخل و خارج می‌تواند دلیلی برای این اقدام باشد، اما آیا تامین نیاز داخلی مهمتر از صادرات به شکل بی‌رویه نیست؟ منظور این نیست که باید جلوی صادرات گرفته شود؛ بلکه باید با برنامه‌ریزی براساس اطلاعات روز تولید محصولات و ذخیره و نیاز و مصرف بازار این اقدام صورت بگیرد نه اینکه هرچه داریم صادر کنیم و مصرف‌کننده داخلی با گران‌شدن کالا دستش به آن نرسد و بعد مسئولان برای کنترل بازار و قیمت، کاسه چه‌کنم دست بگیرند و وعده بهبود وضعیت را در چند هفته آینده بدهند!