دولت سیزدهم و نقش آن در ترمیم اعتماد اجتماعی

دولت سیزدهم با پذیرش مسئولیت اداره کشور با حجم سنگینی از انتظارات و مطالبات مردمی و مشکلات و مسائل داخلی و بین‌المللی روبه‌رو است که طبعاً مواجهه با آن‌ها مستلزم تلاش مجاهدانه و شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر دولتمردان در عین توسّل و توکّل به خداوند متعال با بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های ملی و فرصت‌های منطقه‌ای وجهانی و در چارچوب سیاست‌ها و راهبرد‌های کلان نظام اسلامی است وامید است که محصول تلاش‌ها و مجاهدت‌های دولتمردان در ماه‌های پیش رو علاوه بر حل تدریجی مشکلات و نارسایی‌ها، در ترمیم اعتماد اجتماعی تبلور یابد.
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با اعضای دولت سیزدهم ضمن تأکید به رئیس محترم جمهور و اعضای هیئت دولت مبنی بر اینکه «همتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همه عرصه‌های مدیریتی ان‌شاءالله به وجود بیاید»، محصول آن را احیای اعتماد مردم و امید مردم دانسته و یادآور شدند «اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کردند و امید به شما داشتند، با شما راه می‌آیند و کمکتان می‌کنند؛ این بزرگ‌ترین سرمایه است برای دولت که بتواند اعتماد مردم را جلب کند که البتّه این متأسفانه یک مقداری آسیب‌دیده و بایستی ترمیم کنید.»
در تحلیل چرایی فرسایش اعتماد اجتماعی در سال‌های اخیر اگرچه در سایه هدایت‌های رهبری معظم انقلاب اسلامی و مبانی فکری و اندیشه‌ای انقلاب، ارزش‌های انقلاب همچنان زنده و پویا و ایستادگی و مقاومت مردم ایران جهانیان را به تحیر واداشته و توطئه‌ها و ترفند‌های دشمنان برای استحاله و فروپاشی نظام یک‌به‌یک خنثی‌شده است، اما به دلیل برخی ضعف‌ها و آسیب‌ها در جامعه، اعتماد اجتماعی دچار فرسایش شده که دلایل آن را در دو حوزه می‌توان برشمرد:
در حوزه داخلی هرچند محور اصلی جنگ روانی و تبلیغاتی دشمنان بر این معطوف گردیده که القا کنند که کاهش سرمایه اجتماعی نظام ناشی از مبانی فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی است تا از این طریق قدرت جذب فرهنگ انقلاب را به‌ویژه در میان نسل جوان کاهش دهند، اما ریشه اصلی این فرسایش را باید در عمل مردم و مسئولان دانست؛ رواج اشرافی گری در میان برخی از مدیران و مسئولان، ضعف در اجرای عدالت اجتماعی، ناکارآمدی مدیران دستگاه‌های اجرایی در حل مسائل و مشکلات مردم، رشد و گسترش مفاسد اداری و ویژه خواری، گسترش مفاسد اخلاقی و اجتماعی و... ازجمله عوامل داخلی این فرسایش است.


در عرصه سیاسی نیز عملکرد نامناسب برخی از جریان‌های سیاسی و ناکارآمدی آن‌ها در رسیدگی به مسائل و مشکلات مردم که دوران دولت گذشته از مصادیق بارز آن است، در کنار دوقطبی‌سازی‌های کاذب و بر هم زدن وحدت و انسجام ملی، دامن زدن به چالش‌های درونی نظام، تضعیف روحیه ظلم‌ستیزی و استکبارستیزی در میان مردم و مسئولان کشور، عمل در راستای برنامه‌های دشمنان، نفوذ در ارکان اجرایی و اخلال درروند برنامه‌های کشور و فتنه‌انگیزی‌های داخلی نظیر فتنه‌های ۷۸ و ۸۸ از دیگر عوامل و زمینه‌های داخلی فرسایش اعتماد اجتماعی است.
با این حال در تحلیل چرایی فرسایش اعتماد اجتماعی، سهم اصلی را باید به برنامه‌های دشمنان چه در عرصه تهاجم فرهنگی و جنگ روانی و چه در عرصه تحریم اقتصادی و فشار‌های سیاسی داد. اینکه در جریان فشار حداکثری بر مردم ایران در دوران دولت گذشته و کنونی امریکا اصل بر تداوم تحریم‌ها و فشار علیه مردم ایران است، به‌گونه‌ای که گردانندگان گذشته کاخ سفید تأکید می‌کردند که ما آن‌قدر به مردم ایران فشار می‌آوریم که نان برای خوردن نداشته باشند، هدفی را جز فرسایش اعتماد اجتماعی و فروپاشی درونی نظام اسلامی نداشته و ندارند. در این راستا برنامه‌های دشمن در عرصه جنگ نرم و تهاجم فرهنگی معطوف به معنویت زدایی و ترویج ابتذال و اباحه گری، تقدس زدایی از ارزش‌های اسلامی، دامن زدن به التهابات فکری و اجتماعی، تغییر باور‌ها و ارزش‌های دینی از طریق رسانه‌های جمعی و مجازی، ناکارآمد نمایی نظام سیاسی، گسست بین مردم و مسئولان، تخریب مسئولان و مدیران عالی نظام، تضعیف ولایت‌پذیری و... است. اما در عرصه اقتصادی و امنیتی که بر آن صراحت نیز دارند تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی با به صفر رسانیدن درآمد‌های کشور، افزایش مشکلات اقتصادی مردم و گسترش فقر و بیکاری، ناکارآمد‌سازی اقتصاد کشور، جلوگیری از دستیابی ایران به مواد اولیه و کالا‌های واسطه‌ای، دامن زدن به شکاف اقتصادی و فاصله طبقاتی در کشور و... است.
فارغ از تأثیرگذاری این راهبرد‌ها در بخش‌هایی از جامعه ایران، اما نکته مهم آن است که طراحان و مجریان بیرونی و داخلی این جنگ میدانی و روانی برای کاهش اعتماد اجتماعی، که شاید اوج عملیات آن‌ها بتوان در انتخابات اخیر دانست، بر شکست و ناتوانی در پیشبرد برنامه‌های خود اعتراف دارند. اما این امر به معنی غفلت از روند فرسایش اعتماد اجتماعی در نظام اسلامی نیست. نکته‌ای که در بیانات اخیر مقام معظم رهبری به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل پیش روی دولت سیزدهم مورد تأکید قرار گرفت، معظم له در این زمینه تأکید کردند اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه دولت است که متأسفانه تا حدی آسیب‌دیده است و راه‌ترمیم آن، «یکی شدن حرف و عمل مسئولان» است.
ترمیم اعتماد اجتماعی مردم که به‌عنوان یک مسئولیت تاریخی از دولت سیزدهم مورد انتظار است، مستلزم چند گام مهم است:
الف: اهتمام دولت‌مردان بر حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم.
ب:عدالت ورزی و فساد ستیزی به‌عنوان دو شاخصه اساسی نظام اسلامی.
ج:تحول در سبک زندگی دولتمردان و اتّخاذ سبک زندگی اسلامی و ایرانی با شاخصه‌های بی‌تکلف بودن در ممشی و منش، دوری کردن از منش‌های اشرافی گری.
د:مردمی بودن و ارتباط بی‌واسطه مسئولان و کمک خواستن از آن‌ها و به‌ویژه نخبگان برای حل مشکلات کشور.
و: عمل به وعده‌ها و ارائه گزارش‌های صادقانه و بدون مبالغه و بزرگ‌نمایی و عذرخواهی از مردم اگر درجا‌هایی خطایی اتّفاق افتاده باشد.
ز: کاهش تنش‌های سیاسی و پرهیز از طرح اختلافات و چالش‌های میان مسئولان در رسانه ها.
ح:پرهیز از سیاه نمایی و بحران نمایی شرایط کشور و طرح مشکلات بدون ارائه راه‌حل آن‌ها.
و: تقویت آموزه‌های دینی و اخلاقی در جامعه و به‌ویژه در میان مسئولان کشور.
ز: تلاش‌های بی‌وقفه در خدمت‌رسانی به آسیب دیدگان اجتماعی به‌خصوص در مناطق محروم و حاشیه‌نشین‌ها و اقلیت‌های دینی و مذهبی کشور و برجسته‌سازی رسانه‌ای آن‌ها.
ح: رفع تعارضات ساختاری در نظام مدیریتی و تسهیل خدمت‌رسانی به مردم.
ط: انتصاب مسئولان انقلابی، جهادی و مردمی در هر سه لایه راهبردی، عملیاتی و اجرایی.
ی:تهیه پیوسته عملیات روانی برای اقدامات کلیدی که احتمال اعتراضات و واکنش‌های اجتماعی را در پی داشته باشد.