7 نکته درباره 10 توصیه کیهان به دولت رئیسی

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: درستون «یادداشت روزکیهان»ِ شنبه، سیزدهم شهریور، «ده نکته ی کلیدی برای ترمیم اعتماد و امید مردم» ذکر شده که بعضاً ریشه در گذشته دارد و برخی نیز می تواند به تمامی ارکان حکمرانی تعمیم داده شود. کیهان به دنبال رسیدن به پاسخِ این پرسش که:«اعتماد و امید مردم چگونه بازسازی و ترمیم می‌شود و بایدها و نبایدهای دولت در این زمینه چیست؟»، ده مورد را به اصطلاح فهرست می کند:
توصیه اول: برای امید داشتن به کسی یا چیزی، پیش از هر چیز شما باید به آن اعتماد داشته باشید. تا اعتمادی در کار نباشد، امیدی هم نیست. برای جلب اعتماد، باید شنونده خوبی بود. رفتن میان مردم و دیدن و شنیدن بی‌واسطه مشکلات آن ها، راهکاری مهم و اساسی در جلب اعتماد آن ها است.
توصیه دوم: همانقدر که داشتن امید واقعی برای جامعه ضرورت دارد و حیاتی است، امید واهی و خیالی نیز مخرب است. نمی‌توان هم به واقعیت امیدوار بود و هم به وهم و رویا.
توصیه سوم: به دولتی می‌توان اعتماد کرد که مقتدر باشد. دولت و دولتمردان ضعیف حتی نزد دوستان و همفکران نیز قابل اعتماد نیستند. احیای اقتدار دولت، موضوعی مهم و دارای فوریت است. این اقتدار در همه زمینه‌ها باید دیده شود.


توصیه چهارم: نکته مهم دیگری که رهبر انقلاب نیز در دیدار مذکور به آن‌اشاره کردند، موضوع عمل به وعده ها است. هیچ چیز مثل عمل به وعده‌ها نمی‌تواند اعتماد و امید مردم را افزایش دهد. تعیین روزشمار برای تحقق وعده‌ها، راهکاری ملموس و جدی در این مسیر است.
توصیه پنجم: یک راهکار به ظاهر ساده اما در واقع دشوار برای ترمیم اعتماد و امید جامعه، کمتر سخن گفتن مسئولان است.
توصیه ششم: نخبگان جامعه از هر قشر و صنفی نقشی مهم در روند بازسازی اعتماد و امید عمومی دارند. ارتباط واقعی و مستمر دولتمردان با نخبگان و بهره گرفتن از نظرات و تجارب آنها، یک راهکار موثر و مهم در این زمینه است.
توصیه هفتم: هرقدر انتصاب مدیران بر اساس شایستگی‌ها و توان آنها در حوزه ماموریتی باشد، برای جامعه امیدآفرین خواهد بود و برعکس هرقدر اعطای پست‌ها براساس روابط جناحی و شخصی و دور از شاخص توانمندی باشد، به امید مردم نسبت به دولت ضربه وارد می‌کند.
توصیه هشتم: احتمال بروز تخلف تا جای ممکن کم و کمتر شود و با متخلفان برخورد سریع و قاطع صورت گیرد.
توصیه نُهم: گاهی یک جمله کوتاه و نسنجیده در یک موقعیت خاص و بسیار محدود، اثراتی بزرگ و پردامنه برجای می‌گذارند و حتی ماندگار می‌شوند. «خودت بمال» و «همینی که هست» از جمله این مواردند.
توصیه دهم: هرقدر زندگی و سلوک مدیران به زندگی عموم جامعه نزدیک‌تر باشد، مجموعه دولت برای مردم قابل اعتمادتر بوده و لاجرم امید آنها نیز افزایش می‌یابد.
>«هفت» نکته درباره «ده» توصیه کیهان
به دولت و دولتمردان رئیسی
توصیه های ده گانه ی کیهان را توصیه هایی درست و بجا می دانیم اما به موازات این ده توصیه، هفته نکته ی ناگفته را بدان می افزاییم.
نکته اول: امید و اعتماد را همزاد و همراه آورده اند که سخن درستی است اما این روزها زیاد از اعتماد سازی و خراب شدن اعتماد مردم
می شنویم و توصیه به اعتماد سازی می شود اما نباید فراموش کرد اعتماد سازی صرفاً وظیفه ی دولت نیست بلکه از دایره ی حکمرانی گرفته تا رسانه و جامعه ی نخبگانی باید در این امر مشارکت داشته باشند. اعتماد را فقط دولت ویران نکرده که انتظار داشته باشیم دولت آن را به تنهایی ترمیم کند!
نکته دوم: به همان اندازه که «امید واهی» خطرآفرین است
حمایت های تام و تمام و بدون شرط نیز می توان نابود کننده باشد روشی که متاسفانه این روزها شاهد آن هستیم یعنی تاییدِ چشم بسته
همه رفتار و گفتار دولت به گونه ای است که انگار رستاخیزی به وقوع پیوسته که اینچنین نیست و گمان می کنیم تایید هایی اینچنینی
می تواند از هر امیدِ واهی دادنی مخرب تر باشد.
نکته سوم: می گویند:« به دولتی می‌توان اعتماد کرد که مقتدر
باشد. » امیدواریم معنا و تعریف «اقتدار» دستخوش قوم و قبیله بازی نشود، درست معنا شود و در جای خود اگر اقتدار به انحراف می رود زبان به اخیتار کردنِ سکوت محکوم نشود!
نکته چهارم: عمل به وعده بسیار ستوده است اما اگر وعده خلاف و ناشدنی بود چه؟ اگر عمل به وعده، خسارت محض بود بازهم باید عمل به وعده تبلیغ شود؟! از عمل به وعده ستوده تر آن که، وعده ی بدون بررسی ندهیم! این روزها در بحث ساخت یک میلیون مسکن در سال آن چه شنیده نمی شود سخن متخصصان و آگاهان است و آن چه فریاد
می زنند عمل به وعده ای ناشدنی و در صورت شدنی مخرب و هزینه زا ست.
نکته پنجم: توجه به نخبگان یکی از نخ نما شده ترینِ شعارها است
ای کاش حال که دست به قلم شده اند برای توصیه، این را در نظر داشته باشند که فرار مغزها، بخشی به همین نادیده انگاشتن نخبگان است در هر سطحی و در هر دولتی اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا.
نکته ششم: بودن در کنار و میان مردم از توصیه های نیکو است اما این بودن در کنار و میان مردم باید واقعی باشد نه شعاری. این روزها یکی از عجیب ترین نگرانی ها حتی در بین دلسوزان و آنانی که به مصلحت مملکت می اندیشند افتادن در دام شعار زدگی و پوپولیسم است.
نکته هفتم: دولت از مراحل مختلف انتخاب و تثبیت گذشته و استقرار پیدا کرده است. به نظر می رسد دیوار فولادی اطراف دولت کشیدن و اجازه ی نقد ندادن و صرفا دل به تحسین ها و همراهی کردن های یک سویه خوش داشتن نمی تواند در بلند مدت به نفع
دولت باشد.