پرونده هسته‌ای و ضرورت پذیرش تحول در ایران

فرار امریکایی‌ها از افغانستان و پرونده هسته‌ای ایران دو موضوع مهم منطقه‌ای است که این روز‌ها هیئت حاکمه امریکا را با چالش داخلی و بین‌المللی مواجه نموده و به همین دلیل مسئولان سیاست خارجی این کشور را به تکاپو واداشته تا با هر قیمتی با توجیه رفتار‌های امریکا بر اشتباهات استراتژیک گذشته و حال این کشور سرپوش بگذارند. اگرچه ریشه این دو پرونده را باید در روحیه استکباری و سلطه‌گری کاخ سفید دانست، اما در مورد پرونده افغانستان مهم‌ترین نقد هم‌پیمانان اروپایی امریکا و دیگر کشور‌هایی که با جنایات امریکا در ۲۰ سال گذشته همراه بودند، انتقاد به اقدام امریکا در خروج یک‌جانبه از افغانستان بدون مشورت با آن‌ها و تأکید بر شکست اهداف اصلی امریکا در تجاوز به افغانستان و عراق برای دولت‌سازی بود. اما متحدان منطقه‌ای امریکا نیز اکنون به‌شدت نگران این هستند که بلایی را که امریکا بر سر اشرف غنی رئیس‌جمهور افغانستان آورد و یک‌باره پشت او را خالی کرد، بر سر آن‌ها آورده و آن‌ها را در میانه میدان تنها بگذارد. به همین دلیل است که در روز‌های اخیر وزیر خارجه امریکا و وزیر دفاع این کشور مأموریت یافته‌اند تا با حضور در کشور‌های منطقه سیاست‌های امریکا را توجیه کنند. در این زمینه الخلیج آنلاین می‌نویسد‌: سفر وزیر خارجه امریکا، آنتونی بلینکن و وزیر دفاع این کشور، لوید استین به منطقه خلیج‌فارس، در چارچوب تحرکات دولت جو بایدن برای توضیح استراتژی واشنگتن پس از خروج از افغانستان جای می‌گیرد؛ بنابراین گزارش هدف از این سفر، دادن امنیت خاطر به دولت‌های منطقه است برای اینکه اوضاع در افغانستان به‌کلی از منافع راهبردی امریکا در منطقه عربی جداست، چراکه ایالات‌متحده پایگاه‌های نظامی زیادی در کشور‌های عربی دارد. اما جریان‌سازی در مورد پرونده هسته‌ای ایران هم معطوف به شکست امریکا در پیشبرد سیاست‌های منطقه‌ای کاخ سفید است. درحالی‌که دولتمردان کنونی این کشور چندین بار اذعان کرده‌اند که راهبرد ترامپ در خروج از برجام و اعمال فشار حداکثری علیه مردم ایران موفق نبوده و نتوانسته ایران را به تسلیم در برابر امریکا وادارد، اما به طرق دیگر بر ادامه همان سیاست‌ها تأکید و به‌رغم اعزام پنج میانجی برای گشودن باب مذاکره با ایران، اما درعین‌حال در مواضع آشکار از یک‌سو برای ایران خط ونشان می‌کشند و از سوی دیگر صهیونیست‌ها را مأموریت داده‌اند تا با تهدید نمایی پیشرفت‌های هسته‌ای ایران زمینه را برای اعمال فشار بیشتر بین‌المللی علیه ایران فراهم کنند. رابرت مالی مسئول پرونده ایران در دولت بایدن در روز‌های اخیر با این ادعا که دولت جو بایدن، رئیس‌جمهوری امریکا «نمی‌تواند برای ابد منتظر بماند» تا ایران به میز مذاکرات برجام بازگردد، می‌افزاید‌: امریکا از هنگام روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدید ایران هیچ نشانی از آمادگی جمهوری اسلامی برای ازسرگیری مذاکرات احیای برجام دریافت نکرده است. مالی همچنین مدعی می‌شود که ایران به توسعه برنامه هسته‌ای خود ادامه می‌دهد و از جایی به بعد بازگشت به برجام برای امریکا «بسیار کم‌ارزش» خواهد بود. او تأکید کرد که نباید اجازه داد این وضع «به درازا بکشد». در همین زمینه ائیر لپید، وزیر خارجه رزیم صهیونیستی در سفر یک‌روزه به مسکو در نشست خبری مشترک با سرگئی لاوروف، همتای روسی خود گفت که باید از دسترسی ایران به تسلیحات اتمی جلوگیری شود. او هشدار داد که «شتاب ایران به‌سوی اسلحه اتمی فقط مسئله اسرائیل نیست بلکه بحرانی برای تمامی جهان است» و افزود که اتمی شدن ایران به مسابقه تسلیحات اتمی در منطقه منجر خواهد شد. او سپس مدعی می‌شود که دنیا باید به هر بهایی مانع از دسترسی ایران به ظرفیت هسته‌ای شود و اگر دنیا چنین نکند، اسرائیل حق اقدام را برای خود محفوظ می‌داند. با‌وجود این و به‌رغم تحرکات صهیونیست‌ها، وزیر امور خارجه روسیه در گفتگو با آقای امیر عبداللهیان در خصوص برجام و مذاکرات وین اظهار می‌دارد که روسیه همانند ایران هیچ‌گونه تغییری در برجام را نمی‌پذیرد و خواستار اجرای کامل توافق هسته‌ای است. در زمینه این جریان‌سازی‌ها به چند نکته باید اشاره کرد:
۱-اگرچه سیاست کلی نظام ادامه مذاکرات هسته‌ای و احقاق حقوق مردم ایران و رفع تحریم‌ها در چارچوب توافقات گذشته است، اما تردیدی نیست که برخلاف سیاست دولت گذشته، دولت سیزدهم بنا ندارد که با شرطی‌سازی مجدد کشور به روند مذاکرات هسته‌ای و برجام، کماکان دست دشمنان مردم ایران را برای تداوم فشار‌ها و تحریم‌ها باز بگذارد، نکته‌ای که در تماس مکرون رئیس‌جمهور فرانسه با آیت‌الله رئیسی، ایشان بر حقوق مردم ایران تأکید و یادآور می‌شود: ما با مذاکره مفید مخالفتی نداریم، اما برنامه و نتیجه مذاکره باید لغو تحریم‌ها علیه ایران باشد، مذاکره برای مذاکره بی‌فایده است.
۲-وزیر امور خارجه کشورمان نیز در گفتگو با دبیر کل سازمان ملل در خصوص گفتگو‌های وین و برجام با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در حال بررسی‌های لازم در این زمینه در دولت است، پایبندی به گفتگو و مذاکره به‌عنوان ابزار دیپلماسی را مورد تأکید قرارداد و خاطرنشان می‌کند‌: متأسفانه امریکایی‌ها با تداوم تحریم‌های غیرقانونی خود دچار یک سوء محاسبه‌شده‌اند و تصور می‌کنند که می‌توانند از آن به‌عنوان اهرم مذاکراتی استفاده کنند. طرف‌های مذاکره باید با درکی واقع‌بینانه به وین بیایند و حقوق و منافع ملت ایران را موردتوجه جدی قرار بدهند و مذاکراتی ازنظر ما قابل‌قبول است که نتیجه ملموسی در پی داشته باشد.
۳- پایگاه بلومبرگ در مطلبی با اشاره به نشست آتی آژانس انرژی هسته‌ای در روز ۳۰ شهریورماه و با اشاره به گفت‌وگوی ماه گذشته شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین و ولادیمیر پوتین با آقای رئیسی و حمایت آنان از ایران درروند مذاکرات هسته‌ای می‌نویسد: «بی‌اعتمادی ایران به اروپایی‌ها در پرونده هسته‌ای و حمایت رهبران چین و روسیه از ایران، تلاش‌های امریکا و اروپا در ترغیب ایران برای بازگشت به مذاکرات هسته‌ای در ماه جاری را تحت‌الشعاع قرار داده و نتیجه این امر این شده است که سه سال پس از اعمال سیاست «فشار حداکثری» دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق امریکا، تهران غنی‌سازی اورانیوم را نزدیک به سطح تسلیحات رسانده است، درحالی‌که اقتصاد آن با کمک پکن و مسکو حتی در شرایطی که صادرات نفت به‌شدت تحت تحریم قرار دارد، نشانه‌هایی از ثبات دارد. دیپلمات‌ها و تحلیل گران معتقدند این تحولات، فضایی را برای دولت جدید ایران ایجاد می‌کند تا فهرست امتیازاتی را که از واشنگتن برای بازگشت به پایبندی به توافق ۲۰۱۵ باقدرت‌های جهانی می‌خواهد، گسترش دهد.»


۴- ادعا‌های مطرح‌شده پیرامون نزدیکی ایران به «زمان گریز هسته‌ای» - زمان لازم برای تولید اورانیوم با غنای بالا و موردنیاز برای تولید تسلیحات هسته‌ای – در حالی است که روند فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران هیچ انحرافی نداشته و این جریان‌سازی‌ها عمدتاً باهدف تحت‌الشعاع قرار دادن شکست‌های منطقه‌ای امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و الزام ایران به پذیرش مذاکره بر سر توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای است
۵-به‌رغم تأکید دولت سیزدهم بر تداوم مذاکره تأخیر ایران در آغاز روند مذاکرات طبیعی است چراکه دولت سیزدهم تازه تشکیل‌شده است و پرونده‌ها در حوزه سیاست خارجی باید موردمطالعه دقیق قرار بگیرد و به‌خصوص اگر قرار باشد افرادی غیر از نفرات کنونی مسئولت انجام مذاکرات را به عهده بگیرند و این نیازمند فرصت مناسب است.
۶-مروری بر مواضع مطرح‌شده از سوی صهیونیست‌ها و هیئت حاکمه کاخ سفید و دیگر کشور‌ها و نهاد‌های مؤثر در پرونده هسته‌ای ایران، بیانگر آن است که تقسیم‌کاری میان آن‌ها صورت گرفته و هدف نهایی آن‌ها هم رفع تحریم‌ها نیست. بلکه هدف آن‌ها همچون گذشته فشار بر اقتصاد ایران و تحمیل دیگر توافقات بر ایران است و ایران نیز این درس را آموخته که دیگر نباید امتیازی بدهد و در مقابل آن فشار‌ها از منافع امنیت ملی خود بگذرد.
۷-اگرچه غربی‌ها با استفاده از عنوان دولت تندرو تلاش دارند سیاست‌های آینده دولت سیزدهم را زیر سؤال ببرند، اما باید بپذیرند که در ایران با انتخابات ۲۸ خرداد، تحول اتفاق افتاده و مردم دولتی را انتخاب کرده‌اند که دیگر بنا نیست منافع امنیت ملی را برای جلب رضایت «کدخدا» ذبح کند.