سياست‌هاي پوپوليستي، توزيع ثروت پديد نمي‌آورد

يادگار امام با برشمردن مولفه‌هاي مهم «اسلام ناب محمدي(ص) » از نگاه امام خميني(ره) تاكيد كرد: فريادي كه امام در مقابل تحجر مي‌زدند در مقابل كساني بود كه نمي‌توانستند درك كنند دنياي جديد لوازم جديدي دارد و دنيا فضايي در بسته نيست و سوالات جديدي دارد كه جواب‌هاي جديد مي‌طلبد. به گزارش پايگاه خبري-تحليلي جماران، سيدحسن خميني در مراسم سي و سومين سالگرد تاسيس موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) كه در حرم مطهر امام خميني(ره) برگزار شد، در سخناني گفت: امام مدعي و منادي اسلام ناب است و اين امر را در آخر عمر شريف‌شان بسيار مورد تاكيد قرار مي‌دادند و ما در موسسه تنظيم و نشر آثار امام كه مروج انديشه امام است و امام هم بيش از هر چيزي خودشان را فداي اسلام ناب مي‌دانستند، همواره بايد روي اين موضوع فكر كنيم كه اسلام ناب چيست و چه ويژگي‌هايي دارد.
يادگار امام ادامه داد: البته ممكن است بسياري مدعي اسلام ناب باشند اما به آنچه امام آن را اسلام ناب مي‌دانستند و باورشان اين بود كه با تمسك به آن مي‌توان بين آموزه‌هاي دين و جهان امروز رابطه برقرار كرد، خيلي بايد پرداخت و به نظرم اين بحث نيازمند برگزاري جلسات مجازي و حضوري زيادي است. او با بيان اينكه شايد گمشده امروز ما، اسلام ناب باشد، يادآور شد: اولين مولفه‌اي كه در اسلام ناب امام مطرح است، استكبارستيزي است و اساسا شروع مبارزات ايشان با تهاجم به استكبار در افق ملي و جهاني است. سيدحسن خميني ادامه داد: اگر مقياس نگاه‌ها را عوض كنيم، درمي‌يابيم كه «استقلال» همان «آزادي در افق ملي»، و «آزادي» همان «استقلال در افق فردي» است و جامع همه اين آرمان‌ها مبحث «استكبارستيزي» است. لذا مولفه بزرگي از اسلام ناب استكبارستيزي است؛ همان مولفه‌اي كه در بحث امر به معروف و نهي از منكر مطرح بوده، اما به عللي رد پاي آن را كمتر در ادبيات فقهي‌مان مي‌بينيم.
 بسياري به  بهايي‌گري  معترض  بودند
 اما  به  نظام  سلطنتي   بي‌توجه   بودند
سيدحسن خميني با انتقاد از اينكه بعضا به امور بسيار كوچك اهميت مي‌دهيم و از امور بزرگ غفلت داريم، ادامه داد: مثلا در زمان شاه نسبت به اينكه يك جريان بهايي‌گري در كشور وجود داشت، بسياري و به‌ويژه انجمن حجتيه معترض بودند، اما علت‌العلل آن را كه اصل نظام سلطنتي بود، از نظر پنهان مي‌داشتند؛ يا نمونه ديگر اينكه، به يك مشروب‌فروشي توجه مي‌كنيم ولي به اين اصل اساسي كه نبايد حقي از جامعه ضايع شود، توجه نداريم. معمولا از گذشته، متدينين به ظواهر -و مخصوصا گونه خاصي از ظواهر- بيشتر توجه داشته‌اند و امروز هم همين طور است.
 نقد  ذوق‌زدگي از  ايستادگي طالبان 


مقابل  استكبار  جهاني
يادگار امام تاكيد كرد: امروز در كشور همسايه ما افغانستان يك جريان متحجر تصدي حكومت را به دست گرفته است. نبايد ايستادگي اين گروه مقابل استكبار جهاني كه يك بعد اسلام ناب است، ما را ذوق‌زده كرده و باعث فراموشي بي‌توجهي اين گروه به «آزادي‌هاي فردي» شود كه جزيي ديگر از اسلام ناب است. او با بيان اينكه از نظر ترتيب زماني دومين مولفه اسلام ناب در حيات امام بُعد «استعمارستيزي» است، گفت: مولفه سوم اسلام ناب، استحمارستيزي يا «مقابله با تحجر» است؛ يعني مبارزه با كساني كه آمده‌اند تا ما را تحميق كنند؛ كساني كه از واقعيت آگاهند اما به نفع‌شان است كه ملت عقب افتاده بماند. نقل است كه برخي شاهان قاجار مي‌گفتند هر چه مردم نادان‌تر باشند، براي ما حكومت كردن راحت‌تر است.
يادگار امام تاكيد كرد: فريادي كه امام مقابل تحجر مي‌زدند، مقابل كساني بود كه نمي‌توانستند درك كنند دنياي جديد لوازم جديدي دارد و دنيا فضايي در بسته نيست و سوالات جديدي دارد كه جواب‌هاي جديد مي‌طلبد. فرياد امام همان بحث تاكيد بر عنصر زمان و مكان و اجتهاد در فقه شيعه است، اما كسي علم اين جريان را در دست نگرفت و در راستاي آن صرفا امام چند فتوا دادند و بحث در همان محدوده باقي ماند. در حالي كه اتفاقا جايي كه امام نام اسلام ناب را در آن آوردند، همين حوزه بود.
او با بيان اينكه آخرين مولفه اسلام ناب، بحث «استضعاف‌ستيزي» است، تصريح كرد: امام در طرح بحث «جنگ فقر و غنا» نمي‌خواهند جامعه دو پاره شود و فقير با غني بجنگد، بلكه آن نوع نگاه متعلق به سوسياليست‌هاست. بحث امام، ستيز با فقر و دنبال كردن اين آرمان است كه نبايد فقير در جامعه بماند، بايد به كمك فقرا رفت و هر قانوني كه تصويب يا هر كاري كه انجام مي‌شود در اين راستا باشد.
 سياست‌هاي   پوپوليستي  توزيع  ثروت 
پديد   نمي‌آورد
سيدحسن خميني با تاكيد بر اينكه اسلام ناب بايد به نفع تعادل و عدالت پيش برود و عدالت‌محور باشد، تصريح كرد: براي اين كار بايد از شعارزدگي خارج شد. سياست‌هاي پوپوليستي هيچ‌ وقت توزيع ثروت را در جامعه پديد نمي‌آورد، بلكه توزيع فقر را به دنبال دارد. بي‌عدالتي به معناي اين است كه همه با هم فقيرتر شويم؛ بايد جامعه را عادلانه و با توجه به سياست فقرستيز و استضعاف‌ستيز به سمت باروري و توسعه، رفاه و توزيع ثروت بيشتر پيش ببريم.