واكسن كرونا بايد اجباري باشد

تظاهرات تعدادي از شهروندان عليه واكسيناسيون اجباري در اصل ايرادي ندارد، هر چند برخي آن را اقدامي عليه سلامت عمومي تلقي مي‌كنند و انجامش را خلاف قانون مي‌دانند. با اين حال در اين يادداشت مي‌كوشم كه نشان دهم چرا اين اقدام آنان شبهه‌ناك و حتي درنهايت قابل رد است، بدون اينكه بخواهم اصل چنين اعتراضاتي را تخطئه كنم. پيش از ورود به بحث ذكر اين نكته ضروري است كه اگر امكان دسترسي به شماره ملي معترضين و سامانه ثبت واكسيناسيون وجود داشت در اين صورت مي‌توانستيم بفهميم چه تعداد از آنان برخلاف موضع علني خودشان، واكسن تزريق كرده‌اند. نكته جالب ديگر اينكه اين اعتراضات ابتدا از طرف تعدادي از روحانيون و خانم‌هاي محجبه سازماندهي و اجرا مي‌شد، ولي كم‌كم حس كردند كه اين كار عوارض سوئي دارد، زيرا به نهاد دين منتسب مي‌شود و چون مقام رهبري نيز آشكارا واكسن را تزريق كرده‌اند، اين كار نوعي تقابل تلقي خواهد شد، لذا در آخرين تظاهرات كوشيدند كه، از خانم‌ها يا آقاياني استفاده كنند كه چنين وصله‌اي به آنان نچسبد و حتي غيرمذهبي شناخته شوند. اين تظاهرات چرا شبهه‌ناك و درنهايت نادرست است؟ اول اينكه همه مي‌دانيم در شرايط عادي و به ‌طور معمول، براي تظاهرات اجازه‌اي داده نمي‌شود چه رسد به شرايط كرونايي! البته آنهايي را كه بخواهند انجام شود با پسوند خودجوش حل مي‌كنند. برخي از اين‌گونه تظاهرات مثل اعتراض به پاكستان درباره وضع افغانستان، با مقابله نيروهاي انتظامي مواجه مي‌شود و برخي ديگر تحت حمايت است. در هر دو صورت برنامه‌ريزان اصلي آنها كمابيش شناخته شده هستند. در اين مورد خاص يعني اعتراض عليه واكسيناسيون مثلا اجباري، معلوم نيست كه سردمداران اين تظاهرات چه كساني هستند؟ علت و دليل مخالفت آنان چيست؟ چرا مجوز نگرفتند و چرا با آنان برخوردي نمي‌شود؟ 
نكته دوم كه مهم‌تر است پوچ بودن اين شعار است. مگر تاكنون كسي را مجبور به زدن واكس كرده‌اند؟ اگر در كشورهاي ديگر شاهد چنين اعتراضاتي هستيم، مي‌خواهند واكسيناسيون را به نحوي اجباري كنند يا كرده‌اند و بدون داشتن مداركي كه تصديق‌كننده زدن واكسن باشد، از برخي خدمات و حقوق محروم مي‌شوند. ولي در ايران كه واكسن كم است و مردم با هزينه‌هاي گزاف به كشورهاي ديگر مي‌روند تا واكسن بزنند و هيچ اجباري هم نيست، انجام چنين تظاهراتي شائبه‌برانگيز است، چون موضوعا منتفي و حداقل تا اين مرحله يك ادعاي دروغ است. 
نكته بعد اينكه چرا تاكنون نسبت به واكسن‌هاي اجباري سرخك، سرخجه، فلج اطفال و... اعتراض نكرده‌اند؟ واكسن، واكسن است. چه فرقي مي‌كند؟ اگر كسي آن واكسن‌ها را براي نوزادانش نزند، در مدرسه ثبت‌نام نخواهد شد. پس چرا نسبت به آنها اعتراض ندارند؟
نكته بعدي و مهم‌تر اينكه تاكنون كدام شواهد و قراين علمي و معتبر عليه واكسن ارايه شده است كه مردم را از زدن يا اجبار به زدن آن منع مي‌كنند؟ هنگامي كه اعتراض خياباني متولي و سازمان‌دهنده آشكار نداشته باشد، همه اين پرسش‌ها بي‌پاسخ مي‌ماند. 
آخرين نكته اينكه اتفاقا واكسن كرونا بايد اجباري بشود. چرا؟ به اين علت ساده كه زيان نزدن فقط متوجه شخص نيست. اگر كسي واكسن سرطان رحم را نزند، حق خودش است. اگر كسي سرطان بگيرد و براي درمان اقدام نكند تا بميرد، حق خودش است. اگر سرطان گرفت و براي درمان نزد دكتر علفي و طب سنتي رفت و مُرد، به ما مربوط نيست، ولي كسي حق ندارد واكسن فلج اطفال براي فرزندش نزند، يا واكسن يك بيماري واگيردار را نزند، چون زيان اين كار فقط به خودش نمي‌رسد، بلكه به ديگران نيز زيان مي‌رساند. اين از بديهيات حقوق و شرع است. اگر كسي اين قاعده ساده عقلاني را رعايت نكرد بايد خسارت بدهد. خودرو را بايد معاينه فني برد، زيرا در صورت تصادف بر اثر مشكل فني، به ديگران هم خسارت مي‌زند. ولي صندلي خانه خود را مي‌توانيد غيراستاندارد بسازيد و پس از نشستن زمين بخوريد و كمرتان بشكند، به ما مربوط نيست. حالا بفرماييد پشت اين اعتراضات كدام دست‌هاي پيدا و پنهان و كدام عقل منفصل حضور دارد؟