راهبرد حزب ا... و اقتصاد محور مقاومت

انتقال سوخت به لبنان فراتر از موضوعات اقتصادی و حتی شکست تحریم آمریکا علیه لبنان است؛ آن چه رخ داده، چرخشی راهبردی در منطقه است که فاز جدید مقاومت را آغاز کرده است. لبنان که در دو سال اخیر تحت فشار اقتصادی و سیاسی آمریکا و اذناب منطقه‌ای آن با مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی مواجه شده به علت نبود سوخت به لبه انفجار رسیده بود و زمزمه شعله‌ور شدن مجدد جنگ داخلی در آن به گوش می‌رسید. امری که بازی برد- برد را برای آمریکا و اسرائیل و باخت- باخت را برای حزب ‌ا... و ارکان مقاومت به وجود می‌آورد. یک گزینه برای حزب ‌ا... پایبندی به قواعد خود بود که نتیجه آن ادامه حصر اقتصادی و آغاز جنگ و درگیری داخلی بود و گزینه دیگر تن دادن به خواسته نامشروع آمریکا که به معنای زانو زدن در مقابل اسرائیل بود. وضعیت سیاسی نیز در بحرانی پیچیده قرار داشت که طی آن دو دوره انتخابات با بن‌ بست در بین احزاب برای تشکیل دولت مقتدر مواجه شده بود. مسئله معیشت مردم نیز پس از انفجار مهیب بندر بیروت و کاهش ارزش پول ملی لبنان در مضیقه‌ تاریخی قرار داشت. در چنین شرایطی حزب‌ا... ناگهان از گزینه جدید خود رونمایی کرد که معادله باخت- باخت را زیرو رو می‌کرد.خرید سوخت از ایران آن هم به شکلی کاملا اقتصادی و عزتمندانه -و نه صدقه‌وار- شرایط لبنان را با چرخشی عجیب مواجه ساخت. اندیشه‌ ای که می‌گفت برای امکان زندگی و ادامه معیشت باید به خواسته ‌های آمریکا و فرانسه تن داد ناگهان در مقابل واقعیتِ تکیه به دیگر قدرت‌ها فرو ریخت. شرایط وخیم داخلی در لبنان - که آمریکایی‌ها در خیال خود برای اجبار مقاومت به تسلیم ایجاد کرده بودند- خود موجب شد تا تصمیم حزب‌ ا... بدون مخالفت علنی چندانی حتی از نظر احزاب کاملا مخالف مواجه شود و جایگاه مردمی حزب‌ا... را ارتقا دهد. از طرف دیگر بار روانی این موضوع آن چنان قوی بود که ارزش ارز لبنان را در عرض چند ساعت حدود  20درصد ارتقا داد؛ در هفته گذشته هر 19 لیر یک دلار آمریکا ارزش داشت و پس از ورود کاروان سوخت به عدد 14 سقوط کرد. نکته مهم در این زمینه، شجاعت اعجاب بر‌انگیز حزب ‌ا... در اعلام رسمی و رسانه ا‌ی تمامی مراحل این انتقال اعم از خرید، آغاز حرکت از ایران، پهلوگیری در سوریه و ورود به سرزمین لبنان بود. اقدامی که در واقع برای متوقف کردن هرگونه حمله به نفتکش ‌ها صورت می‌گرفت. صهیونیست ‌ها که در درگیری دریایی، آخرین ضربه را در اقیانوس هند خورده بودند و تا به این لحظه در پاسخ به آن ناکام مانده بودند، امکان آسیب به این نفتکش غول ‌پیکر را داشتند اما چنین نکردند. گرچه با اعلام سید حسن نصرا... مبنی براین که این کشتی ارض لبنان است و آسیب به آن به معنای ورود به جنگ با لبنان خواهد بود، همین تصمیم انتظار می‌رفت.اما ابعاد این موضوع بسیار فراتر از آن چیزی است که برای لبنان اتفاق افتاده؛ محور مقاومت در پنج سال اخیر و پس از آرام ‌سازی سوریه، توانسته بود در عرصه نظامی و امنیتی بر دشمنان خود غلبه نسبی پیدا کند. رخدادی که با توانمندی نظامی اضلاع مقاومت رو به ‌گسترش نیز هست. اما آن چه در این انتقال اتفاق افتاده ورود به فاز جدیدی در عرصه مقاومت است؛ فاز اقتصادی و بی اثر کردن تحریم ها . دشمنان حدود یک دهه پیش به اهمیت مسئله اقتصاد در کنترل کشورها و گروه‌ های محور مقاومت و اثر تحریم واقف شده بودند و در اولین اقدام خود سعی کردند ایران را به واسطه تحریم از اقتصاد جهانی خارج کنند. متاسفانه در این مسیر نیز به علت ناتوانی‌های داخلی و البته فشار مضاعف خارجی به توفیقاتی رسیده بودند. سپس این مدل برای سوریه و یمن به کار گرفته وبه تازگی لبنان نیز به این لیست اضافه شد. آن چه در این رخداد اتفاق افتاده، بسط مقاومت علیه استکبار در عرصه اقتصادی و آن هم به شکل جمعی به وسیله کشورهای منطقه است. انتقال دریایی سوخت ایران به سوریه و انتقال زمینی آن به لبنان به معنای درگیر شدن سه کشور محور مقاومت در مقابله فعال با آمریکاست که سابق بر این بدین شکل گسترده اتفاق نیفتاده بود. این نکته از آن جهت اهمیت مضاعف پیدا می‌کند که سید حسن نصرا... اعلام کرده انتقال سوخت خریداری شده از ایران امری متناوب است و قرار نیست با یک یا چند بار انجام، متوقف شود. این یعنی حزب ‌ا... در مبارزه اقتصادی با تحریم آمریکا جدی است. مسئله اساسی در این زمینه، ظرفیت‌های بالقوه خارق‌العاده بین کشورهای مقاومت در حوزه اقتصادی است که اگر به کار بیفتد عملا سلاح  تحریمی آمریکا را تا حد زیادی بی اثر خواهد کرد . یکی از این ظرفیت ‌ها وصل شدن ترانزیت بین چابهار تا بنادر سوریه یا لبنان در مدیترانه است که میلیاردها دلار درآمد شیرین را برای کشورهای در مسیر ایجاد می‌کند.سفر اخیر الکاظمی به ایران و مذاکراتی که صورت گرفت هم می تواند یک قطعه مهم این پازل یعنی مسیر زمینی ایران، عراق، سوریه (از مرز بوکمال) باشد که  کریدور« تهران – مدیترانه»  را تکمیل می کند و علاوه بر کشورهای مقاومت نقش کلیدی در  جهش صادرات ایران به  کشور های  اروپایی و شمال آفریقا  نیز دارد.هم اکنون با توجه به تحولات یاد شده و پیروزی محور مقاومت در کاهش بحران سوخت در لبنان، زمان مناسبی برای تشکیل «سازمان اقتصادی محور مقاومت» است.ایران با ایجاد ظرفیت تولید سوخت و افزایش توانمندی اقتصادی خود، چنین گزینه ارزشمندی را برای محور مقاومت ایجاد کرد که سابق بر این حتی تصور آن ناممکن بود. لذا اساس موضوع، تقویت اقتصاد ملی و همچنین افزایش همکاری ‌های هدفمند اقتصادی با کشورهای منطقه است. امری که آرزوی سردار سلیمانی نیز بود و ایشان تلاش‌های مستمری را برای گسترش تبادلات اقتصادی بین اضلاع مقاومت به کار بسته بودند. به همین دلیل است که می‌توان گفت اشتباه آمریکا و اذنابش در تحت فشار قرار دادن لبنان، عملا زمینه ساز پایه ریزی اولیه چنین  اتحاد اقتصادی شده است .چرا که تحریم همواره می تواند به عنوان شمشیری دو لبه عمل کند علاوه بر این که کشور مورد هدف را تحت فشار می گذارد و  در عین حال او را وادار به فکر کردن به ظرفیت های خود برای مقابله با این فشار هم خواهد کرد .ظرفیتی که اکنون در اثر این تحریم ها خود را نشان داده قابل شکوفایی و توسعه است .باید از این ظرفیت بهره حداکثری برد و تصحیح و اصلاح وضعیت اقتصاد درون‌زا و برون‌گرا را سرعت بخشید.