گردش به عقلانيت

ميانه ارديبهشت‌ماه 95، يك روز پس از برگزاري دور دوم انتخابات مجلس دهم و يك روز پيش از اعلام نتايج آن انتخابات كه دور نخست آن حدود 2 ماه پيش‌تر، درحالي برگزار شده بود كه «ليست اميد» مورد حمايت اصلاح‌طلبان، دست‌كم روي كاغذ علاوه بر پيروزي قاطع و بلكه مطلق در تهران و اغلب كلان‌شهرها، در ديگر حوزه‌هاي انتخابيه نيز به توفيق نسبي دست يافته و دست بالاتر را در اختيار داشت و نيز در شرايطي كه حدود يك سالي از امضاي برجام مي‌گذشت و يك سالي هم تا برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم باقي بود، سعيد حجاريان در توضيح دوقطبي حاكم بر انتخاباتي كه برگزار شده بود و تحليل فضاي سياسي حاكم بر مجلسي كه در آستانه تشكيل بود، از دوقطبي «برجاميان-نابرجاميان» گفته و معتقد بود: «در اين انتخابات (مجلس دهم) بيشتر با تقسيم‌بندي برجاميان و نابرجاميان روبرو بوديم تا اصلاح‌طلبان و اصولگرايان.» اين تحليلگر برجسته اصلاح‌طلب كه با «اعتماد» به گفت‌وگو نشسته بود، همچنين مي‌گفت: «با چنين دسته‌بندي، عقلاي اصولگرا به اصلاح‌طلبان گرايش پيدا كردند و نابرجاميان ضعيف شدند؛ در حالي كه شاكله ليست اصولگرايان در تهران نابرجامي بود.» اين دوقطبي برجاميان در مقابل نابرجاميان كه حدود يك سال پيش از اعتراض‌هاي دي‌ماه 96، به‌نحوي متفاوت از شكلي از عبور از دوگانه «اصلاح‌طلب-اصولگرا» حكايت داشت، البته از قول ديگراني هم مطرح شده و ازجمله الياس حضرتي حدود 2 ماه پيش از انتشار آن مصاحبه مفصل حجاريان، از همين تعبير و به همين منظور استفاده كرده بود. اين چهره سياسي اصلاح‌طلب وقتي هنوز يك هفته‌اي تا برگزاري انتخابات 7 اسفندماه 94 فاصله بود، ازقضا در جريان همان رقابت انتخابات مجلس دهم و در قامت يكي از اعضاي «ليست اميد» پايتخت از دوقطبي «برجاميان-نابرجاميان» سخن گفته و با هشدار نسبت‌به آنچه «جرياني خطرناك» توصيف مي‌كرد، گفته بود: «تقسيم‌بندي اصلاح‌طلب، اعتدالگرا و اصولگرا به سطحي بالا‌تر تحت‌عنوان برجاميان و نابرجاميان ارتقا يافته است.» 
صحبت از دوقطبي «برجاميان-نابرجاميان»، البته آن زمان و در شرايطي كه دونالد ترامپ نه‌تنها تصميم به خروج يكجانبه امريكا از برجام نگرفته بود، بلكه حتي هنوز رييس‌جمهوري ايالات متحده نيز نشده و همچنان اين دموكرات‌ها بودند كه حرف اول و آخر را در كاخ سفيد مي‌زدند، علاوه بر آنكه در مقامِ تحليل و توصيف فضاي رقابت نيروهاي سياسي مطرح بود، در عين حال تاكيدي بود بر لزوم مواجهه با مسائل حوزه سياست خارجي از منظر و زاويه‌اي كه گفتمان ديپلماسي عقل‌گرا و واقع‌بين پيشنهاد مي‌كند. موضعي كه اصلاح‌طلبان با تاكيد بر آن، علاوه بر آنكه به‌نحوي دستاوردهاي اين راهبرد ديپلماسي را در دولت نخست حسن روحاني به رخ رقيب مي‌كشيدند، آن را به عنوان پيشنهادي منطقي براي آينده ديپلماسي و ادامه مسير روابط جمهوري اسلامي با جامعه جهاني دنبال مي‌كردند. حال آنكه اصولگرايان كه در اين دوقطبي، «نابرجاميان» لقب گرفته و با رفتار و كردار سياسي‌شان عليه توافق هسته‌اي و راهبرد ديپلماسي مبتني بر مذاكره و تعاملي كه دولت روحاني و دستگاه وزارت خارجه زير نظر محمدجواد ظريف دنبال مي‌كرد، صحت اين تعبير را در وصف خود به اثبات رسانده و چه در بازه زماني تيرماه 94 تا ارديبهشت‌ماه 97 و چه از اين تاريخ به بعد-كه با خروج امريكا از برجام، به عنوان دوران بازگشت تحريم‌ها شناخته مي‌شود- همواره از مضار برجام و حتي فراتر از آن، زيان مذاكره و تعامل سخن گفته‌اند، خود را به عنوان «دلواپساني» معرفي مي‌كردند كه چون دولت را در اختيار نداشته و تصميم‌گير نبودند، چاره‌اي نداشتند مگر بيان نگراني و هشدار از سر دلسوزي، نسبت به راهبرد مذاكره!
«نابرجاميان» البته تعبيري بود-چنان‌كه اشاره شد- برساخته اصلاح‌طلبان اما واقعيت آن است كه حتي تا همين اواخر، يعني تا پايان خردادماه 1400 نيز هنوز مي‌شد نگاه اصولگرايان را دست‌كم نسبت‌به مسائل حوزه ديپلماسي و مشخصا پرونده هسته‌اي جمهوري اسلامي با همين تعبير توصيف كرد و توضيح داد. حال آنكه وقتي آن‌چه را كه در اين بازه زماني مختصر، از بزنگاه برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري سيزدهم تاكنون گذشت، واكاوي كنيم و كمي در نوع موضع‌گيري اصولگرايان نسبت به برجام و مذاكرات و حتي فراتر از آن، كليت رابطه جمهوري اسلامي با دولت‌هاي جهان و جامعه جهاني دقيق‌تر شويم، درخواهيم يافت كه حتي آن تعبير «دلواپسان» هم ديگر توصيف روشني از رويكرد و راهبرد محافظه‌كاران به دست نمي‌دهد. آنان ديگر نه‌تنها نابرجامي  نيستند و هيچ ضديتي با مذاكره با قدرت‌هاي جهاني ندارند، بلكه به‌روشني گاردشان را پايين آورده و نسبت به آنچه روزگاري مصداق خيانت به ملت و مملكت مي‌خواندند، دلواپس نيستند.  حالا تنها كافي است كمي به مواضع اخير اصولگراياني دقت كنيم كه گروهي، درپي پيروزي ابراهيم رييسي در انتخابات رياست‌جمهوري سيزدهم، راهي دولت شده و گروهي هم از حدود يك سال پيش از تشكيل دولت رييسي، اكثريت كرسي‌هاي مجلسي را در اختيار گرفتند كه محمدباقر قاليباف بر آن رياست مي‌كند. جالب آنكه يكي از نخستين نشانه‌ها از اين گردش 180 درجه‌اي محافظه‌كاران نسبت به مذاكره، بيرون دولت و مجلس و ازجانب يك چهره حزبي منتسب به طيف سنتي جناح راست مطرح شد؛ زماني كه حميدرضا ترقي، رييس كميته روابط بين‌الملل حزب موتلفه در يك اظهارنظر مطبوعاتي كه آبان‌ماه 99 روي خروجي پايگاه خبري-تحليلي جماران رفت، صراحتا از اين سخن گفت كه «اگر مذاكره‌كنندگان اصولگرا باشند، مذاكره اشكالي ندارد.» اما واقعيت آن است كه براي بررسي اين گردش آشكار سياسي اصولگرايان نياز نيست چندان در تاريخ عقب برويم. كافي است آنچه را كه طي 24 ساعت گذشته در ارتباط با مباحث و موضوعات گوناگون روابط بين‌الملل و ديپلماسي، به نقل از چهره‌هاي مختلف منتسب به جناح راست در مجلس، دولت يا بيرون از اين دو نهاد انتخابي مطرح شده و روي خروجي رسانه‌ها رفته، مرور كنيم و نهايتا اين مواضع تازه اصولگرايان را كنار آنچه پيش از اين در اين رابطه مطرح مي‌كردند، بگذاريم تا به‌روشني دريابيم وقتي از «گردش سياسي» صحبت مي‌كنيم، دقيقا از چه مي‌گوييم! 
سيدمحمد حسيني كه اخيرا با حكم ابراهيم رييسي به عنوان معاون پارلماني رييس‌جمهوري رابط ميان دولت سيزدهم و مجلس يازدهم است، علاوه بر آنكه از تدوين 2 لايحه جديد خبر داده كه ازقضا هردو در راستاي گسترش و تقويت ديپلماسي است، در اظهارنظري ديگر كه درپي حضور او در برنامه «نگاه يك» صداوسيما مطرح شد، ضمن استقبال از عضويت جمهوري اسلامي در سازمان همكاري شانگهاي، گفته است: «هر قدر هم  اقتصادي مقاومتي و نگاه به توليد داخل داشته باشيم، نمي‌توان با دنيا در ارتباط نبود.» او اما چندسال پيش، در همايشي كه ازجانب همان گروه موسوم به «دلواپسان» برگزار شده بود، تصريح كرده بود: «نگاه به داخل و توانمندي‌هاي داخلي مساله مهمي است كه متاسفانه در دولت روحاني مورد غفلت واقع شده است.» آن‌هم در حالي كه چندي بعد، در قامت سخنگوي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب به‌شدت نسبت به آنچه «خوشبيني اصلاح‌طلبان به امريكا» و «علاقه ناموجه به مذاكره» عنوان مي‌كرد، انتقاد كرده بود. 


اين درحالي است كه كمتر از 24 ساعت پيش از انتشار اين سخنان معاون پارلماني رييس‌جمهوري، يكي از چهره‌هاي شاخص مجلس نيز در تبيين نگاه مجلس يازدهم به آينده مذاكرات هسته‌اي به‌روشني از تعامل و مذاكره دفاع كرده است. سيدمصطفي ميرسليم اگرچه به اين نكته نيز اشاره كرده كه «نبايد فعاليت‌هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي كشور در گروي مذاكرات بماند»، اما تاكيد اصلي در موضعش از اين قرار است: «مجلس‬ از تعامل جمهوري اسلامي در سطح بين‌المللي براي دفاع از حقوق مردم ايران استقبال مي‌كند.» او همچنين در ادامه اين اعلام‌موضع كه در قالب يك توييت مطرح شد، آورده است: «مجلس مذاكراتي را قبول دارد و تأييد مي‌كند كه از موضع عزت انجام گيرد؛ يعني هيچ‌گونه برتري سياسي ديگران را نمي‌پذيرد و بر استيفاي حقوق مردم ايران پافشاري مي‌كند.»
همزمان عباس سليمي‌نمين، تحليلگر شاخص منتسب به جناح راست نيز در يك گفت‌وگوي تفصيلي با خبرآنلاين ديدگاهي را درباره آينده برجام و مذاكرات هسته‌اي مطرح كرده كه شايد اگر بر نام گوينده قلم بكشيم، نتوان تفاوتي با آنچه اصلاح‌طلبان در اين باره گفته و مي‌گويند، بازشناخت. سليمي‌نمين كه البته هيچگاه در زمره دلواپسان و مخالفان سرسخت برجام نبوده اما به‌دفعات نسبت‌به نحوه مواجهه دولت روحاني با مذاكرات هسته‌اي انتقادهايي را مطرح كرده، در اين اظهارات جديد ضمن تقدير مكرر از عملكرد ظريف و تاكيد موكد بر اتخاذ راهبرد عقلاني در مديريت كشور، «انقلابي‌گري بدون عقلانيت» را فاقد معنا خوانده و در ادامه گفته است: «برخلاف آنچه كه گفته مي‌شود به هيچ‌وجه آقاي رييسي آن ديدگاه جريان تند پايداري را در اين زمينه (مذاكرات هسته‌اي) ندارد و رييس دولت، بارها، مواضع خودش را در اين زمينه اعلام كرده است، وزير خارجه هم مجددا به اين قضيه اشاره كرد. در اين دولت مذاكره و احياي برجام به هيچ‌وجه امر ناپسندي تلقي نمي‌شود.»
اما اين همه آنچه در اين رابطه مطرح شده، نيست. ديروز خبرگزاري اصولگراي فارس با پوشش نشستي كه توسط «حلقه اقتصاد تحريم مركز رشد دانشگاه امام صادق(ع) پيرامون راهبردهاي احتمالي ايالات متحده در قبال تحريم‌هاي جمهوري اسلامي» برگزار شد، از قول ديدگاه‌هاي مسعود براتي كه «پژوهشگر حوزه اقتصاد تحريم» معرفي شده، درحالي به تبيين اين مهم پرداخت كه «تحريم، ابزار راهبردي امريكا عليه جمهوري اسلامي است» كه طرح همين گزاره ازجانب حسن روحاني، بارها و بارها با هجمه انتقادي اصولگرايان مواجه مي‌شد. آن‌هم در شرايطي كه مهدي فضائلي، معاون دفتر حفظ و نشر آثار رهبري نيز ديروز در يادداشتي كه توسط خبرگزاري فارس منتشر شد، ابتدا از «اصرار امريكا و متحدانش به ازسرگيري مذاكرات» نوشت و در ادامه پس از طرح دلايلي در توجيه اين اصرار طرف مقابل، نه‌تنها خواهان پرهيز جمهوري اسلامي از اين مذاكرات نشد، بلكه با تاكيد بر «بهره‌برداري هوشمندانه از اين نياز»، تلويحا از لزوم پيگيري مذاكرات ازجانب ايران گفت و نوشت: «جمهوري اسلامي ايران با توجه به شرايط جديد پيش آمده در كشورمان، بدون ذوق‌زدگي در از سر‌گيري مذاكرات و مبتني بر منافع كشور، درصدد تهيه مقدمات لازم براي شروع مجدد مذاكرات وين است.» فضائلي البته توضيحي درباره شرايط جديدي كه در ايران به وجود آمده، نداده اما كمتر ناظري است كه از اين گفته، منظوري جز آغاز به كار دولت رييسي برداشت نكند.