ایران و توان بهره‌برداری از تنش فرانسه و آمریکا

محسن جلیلوند تحلیلگر مسائل بین‌الملل اتحادیه اروپا و فرانسه قوی به همان اندازه که برای آمریکا یک تهدید است به طریق‌اولی می‌تواند برای بریتانیای بعد از خروج از اتحادیه اروپا هم یک تهدید به شمار ‌رود. ضمن اینکه به قول وینستون چرچیل اگر انگلستان روزی مجبور به انتخاب متحدی در این سوی اقیانوس اطلس یعنی اروپا و آن سوی اقیانوس اطلس یعنی آمریکا باشد قطعاً آن سوی اقیانوس‌اطلس را انتخاب می‌کند. بنابراین در شرایطی که انگلستان از اتحادیه اروپا جدا شده است و مناسبات سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک، امنیتی، دفاعی و نظامی کشورهای این اتحادیه با لندن به یک نقطه شکننده و حداقلی رسیده است قطعاً انگلستان برای پر کردن این خلأ هم به دنبال دیگر شرکا و کشورهای فرامنطقه‌ای آتلانتیک خواهد رفت و هم در کنار آن تلاش جدی برای تضعیف اتحادیه اروپا و بازیگران اصلی آن یعنی پاریس و برلین خواهد داشت. در کوتاه مدت فرانسه و اتحادیه اروپا چاره‌ای ندارند جز این که برای احیا و بازیابی قدرت و نفوذ خود از برخی اقدامات، برنامه‌ها و تصمیمات‌شان که نافی منافع آمریکاست چشم‌پوشی کنند و دوباره در مسیر ریل‌گذاری شده واشنگتن قرار گیرند. در غیر این صورت، هم تنبیهات آمریکا بیشتر خواهد شد و هم به دنبال آن تبعات سیاسی و دیپلماتیک مخرب این اقدامات ایالات متحده آمریکا می‌تواند وضعیت بدتری را برای فرانسه و کل اتحادیه اروپا رقم بزند، خصوصا اینکه در کنار فرانسه، آلمانی‌هایی قرار دارند که به دنبال تحقق قرارداد نورد استریم با روسیه برای واردات گاز به اتحادیه اروپا هستند. یعنی اقدام برلین هم مانند تصمیم پاریس برای تشکیل ارتش مستقل اروپایی به منزله  تهدید منافع آمریکا است. در این شرایط اگر اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان به عنوان دو بازوی سیاسی و اقتصادی این اتحادیه خواهان آن هستند که نفوذشان در مناسبات و تحولات جهانی به قوت خود باقی بماند باید استقلال رأی خود درحوزه‌های متعدد از نظامی و امنیتی گرفته تا اقتصادی، دیپلماتیک و دفاعی را کنار بگذارند. در کوتاه‌مدت یقین بدانید که کاخ الیزه برای احیای مناسبات خود حتی امتیازاتی را هم به واشنگتن خواهد داد. البته در کنار آن امتیازاتی را هم خواهد گرفت، اما بی‌شک روابط آتی فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا با آمریکا دیگر روابط گذشته نخواهد بود، چرا که اتحادیه اروپا یک اتحادیه اروپای تضعیف شده در دست آمریکاست. در این رابطه به نوشته نشریه پولیتیکو، گابریل آتال، سخنگوی دولت پاریس اعلام کرده است که به درخواست جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، مذاکره تلفنی میان بایدن و امانوئل مکرون در چند روز آتی برگزار خواهد شد. پس تداوم و تشدید تنش چندان طولانی‌مدت نخواهد بود. اکنون که شاهد گسل سیاسی و دیپلماتیک بین دو سوی آتلانتیک با محوریت کاخ الیزه و کاخ سفید هستیم تهران در دولت رئیسی می‌تواند بهره‌برداری لازم از شرایط پیش‌آمده را ببرد البته مسأله به این دولت و آن دولت در ایران باز‌نمی‌گردد، چون تعیین راهبردهای سیاست خارجی در حاکمیت انجام می‌شود، نه دولت‌ها. پس چه دولت روحانی روی کار باشد، چه دولت رئیسی و یا هر دولتی مجبور است سیاست‌های کلان حاکمیت را در دیپلماسی پی بگیرد. در ثانی به دلایل متعدد معتقدم که ایران توان لازم دیپلماتیک برای  بهره‌برداری از گسل سیاسی و دیپلماتیک شکل گرفته بین دو سوی آتلانتیک با محوریت کاخ الیزه و کاخ سفید، اول در جهت تحقق و پیشبرد منافع خود ذیل ارتقای روابطش با فرانسه در ابعاد گوناگون را ندارد،