نازنین زاغری برای لندن اهمیتی ندارد

آفتاب یزد - رضا بردستانی: «مانگ وانگ ژو» دختر مدیر هوآوی و مدیر مالی آن شرکت که از سه سال پیش به دلیل نقض تحریم‌های امریکا علیه ایران در کانادا محبوس بوده با موافقت دادگاه در منطقه شرقی نیویورک، آزاد شد.
آمریکا درخواست استرداد «منگ وانژو» دختر مدیر هوآوی را کنار می‌گذارد. ایالات متحده با آزادی مدیر ارشد مالی هوآوی، خانم منگ که دختر موسس و مدیر هوآوی است، موافقت کرده است. بازداشت وی در سال ۲۰۱۸ در کانادا، هم باعث تیرگی روابط پکن و اوتاوا شد و هم روابط با واشنگتن رو به وخامت گذاشت. کانادا، مانگ وانگ ژو را ۳ سال پیش به درخواست آمریکا در ونکوور دستگیر کرد. در حالی که کانادا تلاش داشت تا وی را به آمریکا مسترد کند، حکومت چین هم دو شهروند کانادایی را به جرم جاسوسی به زندان انداخت و یک کانادایی دیگر را به جرم حمل مواد مخدر به اعدام محکوم کرد. دولت کانادا از دولت بایدن خواست تا برای آزاد کردن شهروندان کانادایی، بر حکومت چین فشار بیاورد اما دولت آمریکا اقدامی نکرد. دولت دونالد ترامپ، هوآوی و ZTE را به مواردی مانند جاسوسی از آمریکا، فروش تراشه‌های جاسوسی، نقض تحریم رژیم اسلامی حاکم بر ایران در سال ۲۰۱۸ متهم کرد و باعث شد تا هوآوی و ZTE برای فروش محصولات سخت‌افزاری خود در آمریکا دچار محدودیت شوند.
این خبر کافی است تا سراغ رویدادی مشابه برویم و آن بازداشت و زندانی شدنِ «نازنین زاغری» تبعه‌ی ایرانی - بریتانیایی است که بعدِ گذشتِ دوهزار روز از جانب انگلستان هیچ اقدام موثری صورت نپذیرفته است.
محمد علی بصیری استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در گفتگو با آفتاب یزد ضمن اشاره به این مسئله که به بازداشت اتباع دیگر کشورها «دیپلماسی غیر علنی» می‌گویند خاطرنشان می‌سازد: معمولا کشورهایی که با هم اختلافات مالی، امنیتی و تجاری پیدا می‌کنند و از طریق دیپلماسی علنی مذاکره و مبادله آشکار نمی‌توانند آن اختلاف را حل کنند به دیپلماسی غیر علنی روی می‌آورند مانند طرح جاسوس به عنوان تخلف از مقررات، قاچاق مواد، قاچاق انسان و حمل اسناد محرمانه. ظاهر قضیه هم این طور مطرح می‌کنند که اساساً این طور نیست بلکه خلاف قضائی و حقوقی رخ داده است. این جریان یک نوع گروگیری برای فشار بر طرف مقابل است که از مواضع خود مقداری کوتاه آید و در راستای منافع آن کشور حرکت کند. متقابلا هم برای خنثی کردن، آن کشور مقابل هم اقدام مشابه می‌کند.


> دیپلماسی غیر علنی ریشه‌ی تاریخی دارد
این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: در طول تاریخِ دیپلماسی، این عمل بسیار رخ داده است. بحث اخراج دیپلمات ها، اخراج سفیر، گروگان‌گیری تجارِ کشور رقیب، اتباع و هواپیمای آن‌ها روش‌های مختلفی است که در همین زمینه دولت‌ها از آن استفاده می‌کنند و در بحث گسترش بازار هوآوی، آمریکا و کشورهای متحد دختر مالک و رئیس این شرکت را تحت عنوان جاسوس و یاعدم رعایت قوانینِ تحریمی علیه ایران به اصطلاح گروگان گرفتند که بتوانند در این زمینه با چین چانه زنی کنند مثلا بازاری را از او بگیرند یا سهم مشترکی از بازار داشته باشند بنابراین این عمل در بین دولت‌ها معمول است و دولت‌ها زبان مخفی و غیر دیپلماسی را در اجلاس‌ها و مکاتبات‌شان مد نظر دارند و چانه زنی می‌کنند، بده بستان می‌کنند و بعد از چند سال می‌بینیم مسئله علناً حل شد و دو طرف می‌گویند توافق کردیم.
> پشت و روی ماجرایی عجیب
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه می‌دهد: البته در پشت صحنه مذاکرات، بده بستان‌های زیادی شده است که نهایتا گروگان آزاد می‌شود و می‌گویند مجازات وی طی یا بخشیده شد. اما واقعیت آن دیپلماسی غیر مستقیم و مخفی است که پشت این مسئله
تعقیب می‌شود.
> یکی از ده دلیل حمله مغول به ایران بد رفتاری با تجار مغولی بود!
بصیری ضمن اشاره به پیشینه‌ی تاریخی این ماجرا به برخی اشارات تاریخی پیرامون حمله‌ی مغول به ایران می‌پردازد و می‌گوید: در طول تاریخ موارد زیادی از این دست رخ داده است. در ایران باستان خودمان حمله مغول است. در اوایل انقلاب گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی را داشتیم. در این موارد خطر و برخورد نظامیان بیشتر می‌شود. مثلا وقتی طرف نتواند هم وزن آن گروگان، گروگان بگیرد. اما اگر هم وزن آن بتواند بگیرد و یا اگر آن گروگان جایگاه حساس و امنیتی نداشته باشد معمولا از طریق دیپلماسی
پنهان و چانه زنی آن مسئله را فیصله می‌دهند. جاهایی که وزنه‌ها باهم نمی‌خوانند و حساسیت افکار عمومی را به دنبال دارد مسئله حتی می‌تواند به دخالت‌های نظامی نیز منتهی شود کما اینکه حمله آمریکا به ایران در صحرای طبس در همین راستا بود آن‌ها نمی‌توانستند از راه‌های دیگر اقدام کنند که اگر چه شکست خوردند ولی نمونه این را در روابط قدرت‌های منطقه‌ای به وفور داشتیم و در آینده هم خواهد بود. به هر جهت وقتی روابط دو کشور از حالت دیپلماسی حداکثری به حداقلی سوق پیدا می‌کند این مقوله‌های گروگان‌گیری و تنش‌های ناشی از آن بیشتر استفاده می‌شود.
> گردشگری بازنده‌ی دیپلماسی غیر علنی
بصیری با تایید این مسئله که صنعت گردشگری یکی از بازنده‌های این نوع دیپلماسی یعنی دیپلماسی غیر علنی است به آفتاب یزد می‌گوید: کشوری که اقدام به این کار می‌کند؛ گروگان‌گیری مثلا شخص، کشتی، هواپیما و... به لحاظ سیاسی، امنیتی و اقتصادی آثار متفاوتی را در حل بحران می‌گذارد. هر چه جایگاه آن کم باشد توجه‌ها به آن کم می‌شود و از گروگیری خارج می‌شود ولی هر چه مهم‌تر باشد در همان روزهای اولیه هم تلاش می‌شود با ابزارهای مختلف مذاکره و واسطه و حتی با ابزارهای نظامی وارد میدان شوند. در مورد خانم زاغری می‌توان گفت که احتمالاً برای انگلستان آن جایگاه مهم را نداشته است که درخواست وصول طلب‌های ایران بابت تانک‌های چیفتن را بدون جواب گذاشته و آن را حل و فصل نکرده است و می‌توان گفت «نازنین زاغری» برای لندن صرفا یک شهروند دو تابعیتی است و نه چیزی بیشتر.
> دیپلماسی پیدا باید در اولویت باشد
این استاد دانشگاه در پایان تاکید می‌کند: زور و توان هر کشور باید در دیپلماسی پیدا و علنی به منصه ظهور برسد. اصلاً باید محاسباتی که لازم است باشد که ادامه آن اگر نفی اقتصادی را رقم نمی‌زند ضررهای اعتباری را به دنبال نداشته و به روابط تجاری و حتی توریستی لطمه نزند. ایران در رابطه با انگلستان اقدامات سنگین‌تر از این هم کرده و شاید نتیجه گرفته که هنوز دارد صبر می‌کند مثلا در دوره تحریم ها، یک کشتی ایران را در جبل الطارق گرفتند ایران هم متقابلا کشتی انگلیسی در خلیج فارس را گرو گرفت و دیگر هم این مسئله تکرار نشد. یعنی نتایجی در آن حوزه‌های کلان به دست آورد شاید در این مسئله هم دارد محاسبه می‌کند که می‌تواند نتیجه بگیرد ولی ظاهرا تا الان این گونه نبوده باید دید آیا مسئولین و اتاق‌های فکر در این زمینه حساسیت بیشتری نشان می‌دهند یا خیر؟!