رنج هزاره

شهاب شهسواري
انتشار خبر اقدام طالبان براي كوچ اجباري تعدادي از خانواده‌هاي هزاره ساكن ولايت دايكندي از زمين‌هاي‌شان، با واكنش گسترده‌اي مواجه شده است. خبر كوچ اجباري هزاره‌هاي در ولايت دايكندي، ابتدا توسط محمد محقق، معاون رييس‌جمهور پيشين افغانستان اعلام شد. به گفته او مردم در سه ولسوالي پاتو، كجران و خدير در ولايت دايكندي، به دستور طالبان مجبور به كوچ اجباري و ترك زمين‌هاي‌شان شده‌اند. مقام‌هاي گروه شبه‌نظامي طالبان هر چند اصل اين ادعا را رد نكرده‌اند، اما ادعا كرده‌اند كه اقدام به تخليه محل اقامت اين خانواده‌ها، براساس يك دعواي حقوقي سابقه‌دار انجام شده است و طرف دعوا نيز يك شيعه هزاره است كه توانسته از محاكم اين گروه شبه‌نظامي حكم تخليه دريافت كند. اما انتشار خبر كوچ اجباري شيعيان هزاره در دايكندي، نگراني‌ها در مورد وضعيت اين اقليت قومي و مذهبي در افغانستان را كه سال‌ها تحت ظلم بوده‌اند افزايش داده است، به ويژه اينكه طالبان در دوره پيشين تشكيل حكومت‌شان در دهه ۱۹۹۰ صدها شيعه هزاره را به بهانه‌هاي مختلف در نقاط مختلف افغانستان قتل‌عام كرده‌ و شرايط سختي براي زندگي اين قوم ايجاد كرده‌ بودند.
طالبان مدعي است كه در دوره جديد حكومتش قصد دارد حقوق همه شهروندان افغانستان را رعايت كند و انتصاب يك فرد از قوم هزاره به عنوان معاون وزير صحت عامه را نشانه‌اي از «همه‌گير» بودن كابينه خودشان عنوان مي‌كنند. اما مشخص نيست اين ادعاها در مورد رعايت حقوق اقليت‌ها تا چه اندازه قريب به واقعيت باشد. براساس گزارشي كه از ولايت دايكندي منتشر شده است، بين ۸۰۰ تا ۲۷۰۰ خانواده شيعه مجبور به ترك خانه‌هاي‌شان شده‌اند. اين تعداد خانواده فقط با شكايت يك فرد با نام «ظاهر خان» مجبور به ترك زمين‌ها و املاك‌شان شده‌اند. به گفته محمد محقق، طالبان به اين افراد يك ضرب‌الاجل بسيار كوتاه تا ساعت ۲ بعدازظهر يكم مهر ماه داده ‌بود تا زمين‌هاي خود را ترك كنند وگرنه با برخورد نظامي مواجه مي‌شوند.
محقق: آواره كردن مردم در آستانه زمستان منجر به فاجعه انساني حتمي مي‌شود
محمد محقق، معاون دوم رييس‌جمهور پيشين افغانستان، اشرف غني كه خود از قوم هزاره است، در صفحه خود در شبكه اجتماعي ‌فيس‌بوك با انتشار عكس‌هايي از كوچ اجباري شيعيان هزاره نوشته است: «اينجا نه فلسطين است و نه اسراييل اينجا نه عرب است و نه يهود، افغانستان است و سرزمين اسلام است و جهاد، جبهه جنگ هم نيست يك‌طرف لشكر گروه بي‌رحم طالبان و يك طرف مردم هزاره و شيعه قشر مظلوم و بي‌دفاعي كه به جرم قوميت و مذهب‌شان همه ‌دار و ندارشان را كه يك تكه زمين و گندم و جو و بادام و غله‌جات‌شان هست كه در آستانه زمستان همه را از آنان مي‌گيرند و گرسنه آواره مي‌شوند و مهاجمين نام‌شان را هم گذاشتند امارت اسلامي.»
او در ادامه نوشته است: «اينجا نه انسانيت و نه مسلماني و نه وطن‌داري هيچ‌كدام ارزش ندارد و طرف مقابل فقط منطق زور را مي‌فهمد و من مراتب اعتراض خود را درباره كوچانيدن اجباري مردم سه ولسوالي؛ 
 (١) لوره شيو قريه‌جات؛ زين، كندير، ناله، تگابدار و شاغولجه ولسوالي پاتو 
 (٢) قريه‌جات صوف؛ كاريز، لختوغي و سليمان‌آباد ولسوالي كجران
 (٣) قريه‌جات؛ غمقول ولسوالي خدير 
هم به مقامات طالبان و هم به سازمان ملل متحد و ساير مجامع ذي‌ربط بين‌المللي و هم به كشورهاي همسايه‌اي كه با طالبان مناسبات نزديك دارند، رسانيدم و گفتم كه جلوي فاجعه را بگيرند كه از يك‌سو با كوچ اجباري مردم اين سه ولسوالي در آستانه زمستان فاجعه انساني حتمي است و از جانب ديگر اگر مردم ناچار به دفاع شوند حوادث فاجعه‌بار‌تر خواهد شد و آنگاه كار براي هيچ كسي آسان نخواهد بود و چاره‌اي نيست جز اينكه يك تصميم دشوار بگيرند.» 


طالبان: موضوع يك دعواي حقوقي است
يك مقام دولت موقت طالبان، محمد محقق، رهبر حزب وحدت مردم افغانستان را به «سوءاستفاده سياسي» از يك «دعواي حقوقي» بر سر زمين در ولايت دايكندي متهم كرده است. خبرگزاري تسنيم، از جمله رسانه‌هاي نزديك به طالبان افغانستان با انتشار اين گزارش در كانال تلگرامي خود نوشته است: «عبدالحنان همت، يك مقام وزارت اطلاعات و فرهنگ دولت موقت طالبان به رسانه‌ها گفته است كه جنجال در دايكندي يك دعواي حقوقي است و هر دو طرف دعوا مردم قوم هزاره هستند، يك طرف در بيست سال گذشته زمين را غصب كرده بود و طرف ديگر به طالبان عريضه كرده، طالبان هم به غاصبين دستور داد حق را به حق‌دار بسپارند.»
حاميان هزاره طالبان
در ميان شيعيان هزاره گروهي از سياستمداران ارشد هستند كه ترجيح داده‌اند در شرايط بعد از سلطه طالبان بر قدرت، از اقدامات اين گروه حمايت كنند. از جمله فردي به نام محمد حسن غياثي كه از سوي طالبان به عنوان معاونت وزارت صحت عامه گماشته ‌شده است يا فردي با نام ظاهر خان كه شاكي پرونده زمين‌هاي صدها شيعه هزاره در ولايت دايكندي است، به نظر مي‌رسد كه نه تنها از رفتار طالبان با شيعيان هزاره ناراضي نيستند، بلكه از قدرت اين گروه منفعت مي‌برند.
از ديگر هزاره‌هايي كه اين روزها از طالبان حمايت مي‌كنند، سياستمداران هزاره هستند كه پيش از اين از منتقدان حكومت اشرف غني محسوب مي‌شدند. خبرگزاري تسنيم، در گفت‌وگويي با يك نماينده پيشين پارلمان افغانستان، مدعي شده است كه «شرايط كنوني قابل قدرداني است.» در گفت‌وگوي خبرگزاري تسنيم با اين سياستمدار هزاره، اشاره‌اي به كوچ اجباري هزاره‌ها در ولايت دايكندي نشده و ممكن است اين گفت‌وگو پيش از اعلام اين خبر انجام شده‌ باشد. جعفر مهدوي، دبيركل حزب ملت افغانستان در گفت‌وگو با تسنيم اظهار داشت كه باوجود نگراني‌ها، از زمان به قدرت رسيدن طالبان ما شاهد درگيري جدي يا تنش ميان طالبان و شيعيان و هزاره‌ها نبوديم. او افزود: «اين قابل قدر است و دستاورد كمي نيست، چراكه نگراني‌هاي جدي وجود داشت كه ممكن است بين طالبان برخي گروه‌هاي سلفي و تكفيري هم نفوذ كرده باشند يا اينكه افرادي درون طالبان تفكرات تندروانه داشته باشند.» مهدوي ادامه داد: «ما شاهد بوديم كه در مجموع هيچ‌گونه تعرضي نسبت به مردم شيعه و هزاره صورت نگرفت؛ جز برخي موارد در مالستان (ولسوالي هزاره‌نشين در غزني) كه فكر مي‌كنم بيشتر مشكل از دو طرف وجود داشت.» دبيركل حزب ملت افغانستان پيرامون ساختار دولت موقت طالبان و جايگاه شيعيان گفت: «معاون وزير بهداشت طالبان اكنون شيعه است اما تا اين لحظه از مردم هزاره در ساختار قدرت هنوز وجود ندارد.»
رحيم علي‌يار، نماينده پيشين مردم باميان در مجلس نيز سياستمدار ديگر هزاره است كه در گفت‌وگو با اسپوتنيك به نظر مي‌رسد از طالبان در برخورد با شيعيان هزاره حمايت مي‌كند و درخصوص رفتار گروه طالبان مي‌گويد كه رفتار اين گروه با دوره پيشين حكومت‌شان متفاوت است، اين‌بار كه حكومت را گرفتند مزاحمت نكرده‌اند و همچنان مردم كشته نشده اند.
ادامه شرايط هزاره‌ها را وادار به واكنش مي‌كند
محمد كريم خليلي، رييس حزب وحدت اسلامي افغانستان در يك گفت‌وگوي اختصاصي با خبرگزاري تاس روسيه به آنچه ساختار تشكيلاتي «تك قومي طالبان» خوانده، تاخته و هشدار داده است كه «اگر اين گروه دست از استبداد قومي و مذهبي برندارد، هزاره‌ها و شيعه‌ها در سراسر افغانستان عليه آنها دست به قيام مسلحانه خواهند زد.» آقاي خليلي در اين گفت‌وگو از جامعه جهاني خواسته است تا بر طالبان فشار وارد كند و «اين گروه را از تحميل خواسته‌هاي خود به تمام مردم افغانستان بازدارد تا از آغاز يك جنگ داخلي ديگر جلوگيري شود.» كريم خليلي گفته است كه اگر وضعيت به «اين‌گونه ادامه پيدا كند، نه ‌تنها براي هزاره‌ها، بلكه براي ساير جريان‌هاي سياسي و گروه‌هاي قومي هم پذيرفتني نخواهد بود و همه دوباره متحد مي‌شوند و در برابر طالبان به شكل مسلحانه قيام خواهند كرد.»
محمد محقق، معاون رييس‌جمهور پيشين افغانستان در گفت‌وگويي با اسپوتنيك روسيه گفته است كه هزاره‌ها نبايد به دليل جنگ طالبان با دولت پيشين و نظاميان امريكا سوژه انتقام طالبان قرار بگيرند. او گفت: «جنگي كه وجود داشت، فقط ميان طالبان و ساختاري كه امريكا جور كرده بود، وجود داشت. شايد در ساختار آن بسيار اندك هزاره‌ها وجود داشت و قبلا در حكومت غني هم كه حضور داشتند، تصفيه شده بود. ما در ساختار دفاعي افغانستان در اواخر نبوديم، جنگ ميان ما و طالبان نبود.» محقق ادامه مي‌دهد: «در يگان مواردي كه طالبان به مناطق هزاره‌نشين حمله مي‌كردند، ما به ناچار از خود دفاع مي‌كرديم.» اين سياستمدار افغانستان مي‌گويد كه هيچ‌گونه خدمات براي جامعه هزاره درنظر گرفته نشده است: «در حكومت قبلي پيش از زمستان براي مردم هزاره تدابير زمستاني گرفته مي‌شد و گندم، آرد، برنج و خوراكي ديگر داده مي‌شد. اما حالي كه در آستانه زمستان قرار داريم، هيچ اقداماتي از سوي طالبان به مردم هزاره انجام نشده است.» او مي‌گويد، ضمن اينكه به مردم كمك نمي‌شود، طالبان از مردم پول جمع مي‌كنند و جامعه هزاره در يك فاجعه انساني قرار دارد.
سابقه طولاني شيعه‌كشي
نسل‌كشي و كوچ اجباري براي هزاره‌هاي افغانستان امري تازه نيست. يك سازمان بين‌المللي حقوق بشري به نام «ديدبان نسل‌كشي» كه اقوام و مذاهب در خطر را مورد رصد و نظارت قرار مي‌دهد، وضعيت هزاره‌هاي افغانستان را يك «وضعيت اضطراري نسل‌كشي» توصيف كرده است. ديدبان حقوق بشر از كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته است تا كشتار هزاره‌ها را در افغانستان در قالب جنايت عليه بشريت بررسي كند. بين سال‌هاي ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱، هزاران هزاره در دوران حاكميت طالبان در افغانستان قتل‌عام شدند. قتل‌عام شيعيان در مزارشريف، در انتقام از كشتار تعدادي از زندانيان طالبان توسط يك جنگ‌سالار ازبك، از جمله جنايات سازمان‌يافته طالبان عليه اقليت شيعه در سال ۱۹۹۸ بود. گفته مي‌شود در اين قتل‌عام گسترده، نزديك به ۱۵۰۰۰ شيعه هزاره جان خود را از دست دادند. سال ۲۰۰۱ طالبان در اقدامي ديگر ۳۱ شيعه هزاره را براي چهار ماه زنداني و بدون هيچ اتهامي اعدام كرد. در آستانه حمله امريكا به افغانستان، طالبان سال ۲۰۰۱ در ولسوالي يكاولنگ ولايت باميان، در عملياتي چهار روزه بيش از ۱۳۰ شيعه هزاره را قتل‌عام كرد.
براساس آمار منتشر شده از سوي منابع رسمي تعداد كشته‌شدگان از قوم هزاره، در درگيري‌هاي چنددهه‌اي افغانستان بسيار بيشتر از ديگر اقوام اين كشور است و بيش از ۴۷ هزار هزاره در اين درگيري‌ها جان خود را از دست داده‌اند كه به نسبت جمعيت ۱۰درصدي اين قوم در افغانستان، رقم بسيار بالايي است. بسياري از اين كشته‌شدگان در بمب‌گذاري‌هاي هدفمند، حملات انتحاري به محل‌هاي تجمع شيعيان هزاره يا آدم‌ربايي كشته ‌شده‌اند. در طول سال جاري صدها هزاره در حملات هدفمند جان خود را از دست داده‌اند. هر چند برخي از اين حملات به داعش نسبت داده‌ شده است، اما دولت پيشين افغانستان طالبان را عامل اين حملات يا تسهيل‌كننده آن توصيف مي‌كرد. در ارديبهشت ماه سال جاري حمله به يك مدرسه دخترانه در كابل باعث كشته ‌شدن بيش از ۱۰۰ نفر شد كه عمده آنها كودكان بودند. پيش از اين نيز حمله به بخش زنان و زايمان يك بيمارستان در محله‌اي شيعه‌نشين باعث كشته شدن ۲۴ نفر شده ‌بود. از تازه‌ترين جنايت عليه هزاره‌ها كه مستقيما به طالبان نسبت داده‌ شده است، چيز زيادي نمي‌گذرد. مرداد ماه سال جاري، عفو بين‌الملل از ربايش و قتل دست‌كم ۹ مرد هزاره توسط طالبان خبر داد. براساس اين گزارش اين ۹ كارگر بعد از ربايش توسط عوامل طالبان شكنجه شدند و به قتل رسيده‌اند.
همزمان با طالبان، گروه‌هاي تكفيري و تروريستي در افغانستان هم عمدتا محل‌هاي تجمع شيعيان را هدف قرار مي‌دهند و به مساجد، مدارس و بيمارستان‌هاي محله‌هاي شيعه‌نشين در نقاط مختلف افغانستان حمله مي‌كنند.
حكومت‌هاي پشتون در افغانستان در دو سده گذشته قوم هزاره را تحت فشار و سركوب قرار داده‌اند. امير عبدالرحمان خان، يكي از حكام پشتون افغانستان در قرن نوزدهم جنگي عليه اقليت هزاره به راه انداخت كه باعث قتل‌عام نزديك به ۶۰درصد از جمعيت آن زمان هزاره‌هاي افغانستان شد. در تمام طول قرن نوزدهم و بيستم شيعيان هزاره، تحت فشار بودند، از جمله اقداماتي مانند به بردگي گرفتن، كوچ اجباري و آواره كردن از سرزمين‌هاي حاصلخير و محروميت عامدانه مناطق هزاره‌نشين كه تا دهه‌هاي اخير هم ادامه پيدا كرده‌اند. تا دهه ۱۹۷۰ هيچ يك از افراد هزاره حق عضويت در دولت و حكومت نداشتند و برخي مفتيان افغانستان، كشتن هزاره‌ها را «كليد بهشت» مي‌ناميدند.
  نسل‌كشي و كوچ اجباري براي هزاره‌هاي افغانستان امري تازه نيست. يك سازمان بين‌المللي حقوق بشري به نام «ديدبان نسل‌كشي» كه اقوام و مذاهب در خطر را مورد رصد و نظارت قرار مي‌دهد، وضعيت هزاره‌هاي افغانستان را يك «وضعيت اضطراري نسل‌كشي» توصيف كرده است. ديدبان حقوق بشر از كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته است تا كشتار هزاره‌ها را در افغانستان در قالب جنايت عليه بشريت بررسي كند. بين سال‌هاي ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱، هزاران هزاره در دوران حاكميت طالبان در افغانستان قتل‌عام شدند. قتل‌عام شيعيان در مزارشريف، در انتقام از كشتار تعدادي از زندانيان طالبان توسط يك جنگ‌سالار ازبك، از جمله جنايات سازمان‌يافته طالبان عليه اقليت شيعه در سال ۱۹۹۸ بود.
  همزمان با طالبان، گروه‌هاي تكفيري و تروريستي در افغانستان هم عمدتا محل‌هاي تجمع شيعيان را هدف قرار مي‌دهند و به مساجد، مدارس و بيمارستان‌هاي محله‌هاي شيعه‌نشين در نقاط مختلف افغانستان حمله مي‌كنند.