10 نکته برای رئیس جدید رسانه ملی

پس از پایان دوره پنج ساله ریاست آقای علی عسگری بر صداوسیما، روز گذشته آقای پیمان جبلی که سابقه 30 ساله در صداوسیما دارد برای یک دوره پنج ساله به عنوان رئیس رسانه ملی منصوب شد. با توجه به اهمیت جایگاه رسانه ملی و فرصت مغتنم پنج ساله که زمانی نسبتا مکفی برای اصلاح و توسعه است چند نکته به نظر می رسد: 1-اصولا از صدا وسیما به عنوان رسانه ملی یاد می شود، ترکیبی که شاید به دلیل تکرار، مفهوم و جایگاه اش را برای شنونده از دست داده باشد. رسانه ملی یعنی رسانه ای برای آحاد جامعه ،رسانه ای برای تمام اقوام ، تمام سلایق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، رسانه‌ای نه در انحصار مرکز و نه در انحصار پیرامون که کلیدی ترین شاخص آن این است که طیف های مختلف ذکر شده بدانند و حس کنند و بتوانند حرف شان را در این بستر بزنند و بشنوند و آن که مخاطبان احساس کنند رسانه ملی رسانه همه جمهور است که متضمن تحقق ماموریت افزایش همبستگی ملی خواهد بود. 2-در کارکرد رسانه فهرستی بلند بالا را می‌توان ذکر کرد اما تقریبا همگان بر چهار کارکرد اطلاع رسانی ، آگاهی بخشی ، تفریح و تبلیغات اتفاق نظر دارند که بدون شک اصیل ترین این چهار کارکرد، توجه به کارکرد آگاهی بخشی رسانه است ،چه از این منظر است که امام (ره)رسانه ملی را دانشگاه می دانند ،کارکردی  که رمز موفقیت آن در اقناع مستدل و هنرمندانه و غیرمستقیم است. 3-همان طورکه ذکر شد یکی از کارکردهای رسانه اطلاع رسانی است. موضوعی که امروز در عصر جامعه شبکه ای با سرعت و شفافیت گره خورده است .اگر یکی از ماموریت های رسانه ملی مقابله با هجمه های خصمانه تحریف است ،باید در دوره جدید به دو عنصر سرعت و شفافیت دقت کرد .در عصر جامعه شبکه ای و در زمان حکمرانی بسترهای تعاملی، دیگر طمأنینه خبری معنایی ندارد، دیگر کلی گویی و مبهم گویی معنایی ندارد، برای مقابله با تحریف مهم ترین عنصر اصلاح ساختار و اصلاح ارتباط ها با منابع برای تسریع در خلق «روایت اول »است .روایتی سریع و صادقانه و شفاف که امکان تحریف و موج سازی شایعه را بگیرد. 4- تلاش برای بهره مندی همگانی از جلوه های زیبای انواع هنر و ایجاد امید و نشاط یکی از ماموریت های صداو سیما و یکی از کارکردهای رسانه تعریف می شود.رویکردی که می توان به جرئت  آن را یکی از خلأهای تلویزیون در سال های اخیر دانست. این کارکرد آن جا اهمیت صدچندان پیدا می کند که بدانیم در کشوری که درگیر یک فشار سنگین تحریم اقتصادی است و مردم درگیر معیشت هستند، روحیه امید و نشاط نفس کش جامعه است ، به عنوان مثال شاید بتوان  سینمای هندوستان  را نمونه ای از مدل پیاده شده برای تزریق امید و نشاط در یک جامعه در حال پیشرفت دانست که البته ما هم باید مدل متناسب با خودمان را بیابیم. 5-هدایت فرهنگی که شاید مهم ترین شاخص آن را بتوان تقویت سبک زندگی اسلامی- ایرانی دانست، به عنوان یکی از ماموریت های صداو سیما در دوره جدید، مستلزم شناسایی دقیق وضع موجود،استخراج مفاهیم به روز شده از منابع اصیل و معتبر توسط اندیشمندان و مجتهدان و نه مدعیان پرهیاهو ، مدل سازی مفاهیم و پیاده سازی هنرمندانه مدل هاست که طبیعتا حرکت های عجولانه یا آرمان خواهانه بدون در نظر گرفتن واقعیت های امروز نسل جوان  یا میدان دادن به مدعیان پرهیاهو می تواند سم مهلک در مسیر این هدایت فرهنگی باشد. 6- یکی از معضلات صداوسیما پهن پیکری و تورم آن سازمان  است، نزدیک به 50 هزار پرسنل آن قدر عدد بزرگی است که هر بودجه ای را ببلعد و خروجی مناسبی نداشته باشد. سازمانی که حدود 5 هزار میلیارد باید حقوق و دستمزد بدهد، کجا توان تولیدات انبوه و رقابتی با هجمه مهندسی شده رسانه دشمنان خود را دارد؟ به نظر می رسد یکی از ماموریت های جدی ریاست جدید صدا و سیما باید سبک سازی،چابک سازی و کوچک کردن ساختاری باشد که بزرگی و پهن پیکری و پرهزینه بودن آن امکان هر حرکت مفیدی را از آن گرفته است .آن هم در زمانی که شبکه های جهانی با تاثیرات جهانی سازوبرگی نصف و گاه تا یک سوم صداوسیما را دارند. 7-اقتصاد رسانه ملی بدون شک یکی از مهم ترین معضلات صداوسیماست که دو جنبه دارد؛ یکی از منظر خرج که همان طور که ذکر شد خرج صداوسیما به دلیل پهن پیکری بسیار غیربهینه است که باید مورد اصلاح قرار گیرد. اما از منظر دخل به نظر می رسد دخل و درآمد رسانه ملی متناسب با ماموریت این سازمان نیست. بالاخره بدون تعارف صداوسیما مهم ترین بازوی رسانه‌ای و فرهنگی است که منابع محدودی برای آن تعریف شده است . منابعی که گاه در گرو دولت ها نیز اسیر می شود. در واقع اگر بخواهیم درآمدهای صداوسیما را درآمدهای بخش بازرگانی بدانیم این مبلغ به اندازه حقوق سالانه کارمندان صداوسیما هم نیست .بنابراین به نظر می رسد در کنار الزام صداوسیما به کوچک سازی و واسپاری باید در تامین منابع درآمدی صداو سیما تجدید نظر کرد، در یک کلام رسانه ملی بودجه ملی می خواهد ، بودجه در خور ماموریت هایش.  8- در راستای نکته ذکر شده فوق به نظر می رسد پایان  دادن به سلطنت بازرگانی و تبلیغات در صداوسیما ضروری است .اگر صداوسیما چابک و کوچک شود و اگر منابع ملی برای صداو سیما در نظر گرفته شود باید به سلطنت آگهی در برنامه سازی و تبلیغات در صداوسیما پایان داد. در واقع نمی شود رسانه عمومی و فرهنگی و انقلابی بود ولی اسیر پول تبلیغات بود. 9-یکی دیگر ازموضوعاتی که به نظر می رسد در دوره جدید می تواند به عنوان رویکرد مورد توجه قرار گیرد، میدان دادن به رقبا و پذیرفتن واقعیت رقبایی است که در سال های اخیر برای صدا و سیما به بروز و ظهور رسیده اند.چه آن که مصادیقی همچون « وی او دی‌»ها اگر به عنوان رقیب پذیرفته شوند و چتر کنترل ساترا به وزارت ارشاد محول شود، حتما این رقیب خوب به رشد و پویایی تلویزیون کمک خواهد کرد و چه آن که شبکه های اجتماعی به عنوان واقعیت های امروز رسانه ای شناخته شود مطمئنا در طراحی مدل مواجهه با این واقعیت های غیرقابل انکار کمک خواهد کرد. 10-در هر دوره مدیریتی تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد یکی از ماموریت های غیر قابل انکار است .موضوعی که به نظر می رسد در سال های گذشته به آن توجه مناسب نشده و می تواند در این دوره مورد توجه قرار گیرد و باید در احیای دوباره دانشگاه صداوسیما آن را جست که ثمرات آن اگر به نحو  مناسب طراحی شود در پایان یک دوره پنج ساله می توان آن را دید.