بدرود آقای کاووسی

محدثه واعظی‌پور
روزنامه‌نگار
نیمه اول فعالیت بازیگری فتحعلی اویسی در تقابل با بخش دوم کارنامه اوست. او با چهره‌ای خشن، قامتی بلند و جثه‌ای درشت، مناسب ایفای نقش‌هایی بود که بهترینشان را در «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی) جان داد. آن چهره تلخ مردانه، ماهیت خشن شخصیت سرهنگ را عینیت می‌بخشید. تبعیدی بی‌رحمی که برای رسیدن به هدفش از خونریزی و قتل، ابایی نداشت. بازی او در کنار درخشش داریوش ارجمند، علی نصیریان و سعید پورصمیمی آن گونه که باید دیده و تحسین نشد. اما نمی‌توان «ناخدا خورشید» را دید و از تماشای قدرت بازیگری او لذت نبرد. بویژه بازی او در سکوت و نگاه‌های تأثیرگذار و رازآلودش که شخصیت سرهنگ را خوفناک و غیرقابل پیش‌بینی کرده است.
اویسی آن سال‌ها، با داریوش مهرجویی در «بانو» و با مسعود کیمیایی در «سرب» همکاری کرد. در نقش‌های منفی مکمل. نقش‌هایی که درجه یک اجرا شدند و اتفاقاً به‌دلیل بازی درست اویسی، او را به بازیگری دوست نداشتنی و مناسب نقش‌های منفی تبدیل کردند. در دهه شصت، اویسی در دو سریال پربیننده و شاخص، بازی کرد. «سربداران» (محمدعلی نجفی) و «کوچک جنگلی» (بهروز افخمی) اما تغییر بزرگ در کارنامه فتحعلی اویسی با یک انتخاب نامتعارف اتفاق افتاد. مهدی مظلومی اوایل دهه هشتاد او را برای بازی در نقش اول یک سریال طنز شبانه انتخاب کرد. شخصیت کیومرث کاووسی، پرسونای اویسی را تغییر داد و او را به بازیگری شیرین و محبوب تبدیل کرد. آن هم در سال‌هایی که بازیگران جوان در سریال‌های طنز معرفی و محبوب می‌شدند. اویسی با شخصیت کاووسی، پوسته ظاهری مرد خشن و قلدر را کنار زد و سیمایی طناز، بذله گو و منعطف از خود ارائه داد. پس از گل کردن کاووسی، مردم او را دوست داشتند و یک دهه به خاطر نام، نوع بازی، گویش، بداهه‌گویی‌ها و حرکاتش بیننده سریال‌ها و فیلم‌هایی شدند که اغلب تقلیدی ضعیف و ناشیانه از «بدون شرح» بودند. تکیه کلام‌های او در نقش کاووسی هنوز هم بین بسیاری از مردم رواج دارد.


پس از «بدون شرح» او تبدیل به بازیگری پرکار در سینمای کمدی شد، کمدی‌های عامه پسند که سازندگانش قدر و قیمت گوهری را که مقابل دوربینشان می‌رفت نمی‌دانستند، اما بر موجی سوار بودند که محبوبیت کاووسی ایجاد کرده بود. فتحعلی اویسی در اغلب این فیلم‌های نازل، متکی به استعداد خدادادی و شیرینی ذاتی‌اش، همانی بود که مردم دوست داشتند. گاهی کمی شیطنت و بدجنسی چاشنی شخصیت‌ها می‌کرد اما این چاشنی، آنقدر شور نمی‌شد که محبوبیت شخصیت بذله گو و بانمکش را تحت تأثیر قرار بدهد. اویسی در یک دهه با بازی در انبوهی فیلم سینمایی درجه سه، به فروش این فیلم‌ها کمک کرد و جالب این که بازی در این آثار، محبوبیت مردمی او را کم نکرد. در تلویزیون و پس از «بدون شرح»، او و مظلومی در «کمربندها را ببندیم» دوباره همکاری کردند. «کمربندها...» که با تکیه بر موفقیت «بدون شرح» ساخته شده بود مجموعه‌ای ضعیف و شکست خورده از کار درآمد، اما در آن سریال هم حضور اویسی برگ برنده‌ای بود تا مردم این سریال را تماشا کنند. اتفاقی که تا اندازه‌ای در سریال ضعیف «باغچه مینو» (رضا صفدری) هم رخ داد. در دهه نود، فتحعلی اویسی کم‌کار‌تر شد، دوره فیلم‌های کمدی نازل گذشته بود و آن جنس سینما، بازاری نداشت. او در دهه نود، فقط سه فیلم سینمایی بازی کرد اما همچنان با بازپخش سریال‌های موفق دهه هشتاد از جمله «بدون شرح» و «زیر زمین» (علیرضا افخمی) محبوب بود. با اینکه پس از این سریال‌ها، در تلویزیون هم نتوانست نقشی جذاب‌تر از هوشنگ کاووسی بازی کند.
اویسی که فارغ‌التحصیل کارگردانی و بازیگری سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس بود، اوایل دهه هفتاد یک فیلم کودک هم کارگردانی کرد که بارها از تلویزیون پخش شده، «مریم و میتیل» به‌عنوان فیلم یک بازیگر در سینمای قصه‌گو و سینمایی که به‌دنبال جذب مخاطب است، فیلمی استاندارد محسوب می‌شد. سیمایی که از اویسی در این فیلم می‌بینیم در تقابل با پرسونای بازیگر نقش‌های منفی، تلخ و خشن است. موفقیت نسبی «مریم و میتیل» باعث نشد اویسی ترغیب شود و کارگردانی را ادامه بدهد. یک دهه بعد و با پرکار شدن در تلویزیون و سینمای کمدی، او کمتر فراغتی برای بازگشت به حوزه کارگردانی داشت.
بازی در نقش‌های منفی، معمولاً بازیگران را به محبوبیت نمی‌رساند. بازیگران بسیاری در سینما و تلویزیون به شخصیت‌های منفی و منفور، جان بخشیده‌اند، مشهور شده‌اند اما مردم آنها را دوست نداشته‌اند، حتی اگر بهترین بازی‌شان را ارائه داده باشند. طبیعی بود که فتحعلی اویسی درخشان در «ناخدا خورشید»، «بانو» و «سرب» محبوب مردم نباشد، او نیاز به فرصتی داشت تا شیرین و دوست‌داشتنی جلوه کند و سرنوشت این فرصت را با نقش کیومرث کاووسی در اختیارش گذاشت. نقشی که در حافظه چند نسل باقی ماند. یادش گرامی.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی :
هنرآفرینی‌های فتحعلی اویسی در اذهان به یادگار می‌ماند

فتحعلی اویسی بازیگر، کارگردان سینما و تلویزیون شامگاه دوشنبه 12 مهرماه بعد از گذشت یک هفته که به دلیل سکته مغزی در کما به سر می‌برد، در بیمارستان درگذشت.
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیامی با تسلیت درگذشت زنده‌یاد فتحعلی اویسی، بازیگر سینما و تلویزیون، گفت:« هنرآفرینی‌های فتحعلی اویسی در اذهان به یادگار می‌ماند.» در پیام محمدمهدی اسماعیلی آمده است: «با نهایت تأسف و تأثر مطلع شدیم سینماگر پیشکسوت و خوشنام سینما و تلویزیون جناب آقای فتحعلی اویسی به رحمت حق شتافت.بی‌شک هنرآفرینی‌های برجسته آن فقید سعید در نقش‌های متفاوت در اذهان تک تک مردم هنردوست به یادگار مانده است.اینجانب فقدان ایشان را به خانواده آن مرحوم و جامعه هنری کشور تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند متعال غفران و رحمت الهی خواستارم.»
همچنین محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی هم در پیامی درگذشت فتحعلی اویسی را تسلیت گفت. در بخشی از پیام محمد خزاعی آمده است: «درگذشت هنرمند مردمی و محبوب سینما و تلویزیون آقای فتحعلی اویسی که طی سال‌های متمادی با شاد کردن مردم با مجموعه‌های تلویزیونی و نقش‌آفرینی در فیلم‌های فاخر و به یادماندنی سینما و ساخت فیلم مردمی مریم و میتیل برای کودکان همواره به مردم این سرزمین متعهدانه خدمت نمود موجی از تأثر واندوه را در دل‌های دوستداران وهمکارانش ایجاد نمود.»
علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان در پیامی درگذشت «فتحعلی اویسی» را تسلیت گفت. در بخشی از این پیام آمده است: «در کارنامه سینمایی و تلویزیونی زنده‌یاد اویسی، تنوع موج می‌زد. او هیچ‌گاه کلیشه یک تیپ خاص نشد و به مدد دانش، خلاقیت و تجربه‌، نقش‌های متفاوتی را برعهده گرفت و با عشق و تسلط به بازیگری، آنها را در قلب و ذهن مخاطبانش حک کرد.»
همچنین انجمن بازیگران سینمای ایران هم در پیامی درگذشت این بازیگر فقید را تسلیت گفت.
گفتنی است مراسم تشییع پیکر این هنرمند ساعت ۱۰ صبح امروز چهارشنبه ۱۴ مهرماه، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار می‌شود.

هنرمندی با اخلاق

محمد علی نجفی
فیلمنامه‌نویس و کارگردان
زنده یاد فتحعلی اویسی را ازسال‌ها قبل می‌شناسم، اوایل دهه شصت بود و در حال انتخاب بازیگربرای سریال «سربداران» بودیم، آقای مرتضی شاملی از کارگردانان خوب تلویزیون آقای فتحعلی اویسی را به من معرفی کردند و پس از انجام تست قرارداد کاری ایشان برای بازی دراین سریال بسته شد. در هنگام ضبط کار و در اولین صحنه‌های سریال به‌دلیل بازی قوی‌ای که داشتند به آقای کیهان رهگذار- سناریست سربداران- گفتم نقش این کاراکتر را قوی‌تر و بیشتر کنیم و بسیار از این انتخاب خوشحال بودم و این آغاز همکاری ما بود. آقای فتحعلی اویسی علاوه بر تبحردر بازیگری، به‌عنوان کارگردان فیلم هم فعالیت می‌کرد و دراین زمینه هم خوش درخشیدند و این آگاهی، شناخت و اندیشه درست او در بازیگری و کارگردانی در کارش مکمل یکدیگر بودند و بسیار اثرگذار.
سخن ازاین هنرمند ارزنده بسیاراست و جزاخلاق نیک چیزی از او به یاد ندارم.زنده یاد فتحعلی اویسی به لحاظ همکاری و اخلاقی بسیار فوق‌العاده بود و در سینمای ایران هنرمندی بسیارتأثیرگذار. درگذشت این هنرمند عزیز را به خانواده محترم ایشان و جامعه سینما تسلیت عرض کرده و ازخداوند متعال برای آن مرحوم علو درجات مسألت دارم.

سرشت شاد یک سیمای خونسرد

پوران درخشنده
کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده
آشنایی‌ام با زنده‌یاد فتحعلی اویسی به سال‌ها قبل برمی‌گردد و از همکاران بسیار خوب ما در تلویزیون بود. انسانی بسیار خوش‌سیرت و دراخلاق کم نظیر و ارزشمند. حضورش دراتاق کارموجب مسرت وشادی گروه کارگردانی فیلم بود و فضایی که از بودن او به‌وجود می‌آمد باعث انبساط خاطرهمه ما بود. طی سال‌ها همکاری و آشنایی و شناختی که از او داشتم هرگز توجهش به همکارانش کم نشد و همان‌طور که اشاره کردم همیشه علاقه‌مند بود فضایی شاد برای دوستان و همکارانش ایجاد کند و با بیان صحبت‌هایی طنز‌آمیز که مختص به خود او بود فضای بسیار شاد و طرب‌انگیزایجاد می‌کرد. در واقع باید بگویم زنده‌یاد فتحعلی اویسی هنرمندی بسیار پرانرژی بود و ذاتاً علاقه‌مند به حوزه طنز و طنز در کنار او حرکت می‌کرد و این خصلت نشان از روحیه سرزنده و شاد او بود که در وجودش می‌درخشید و البته دراین زمینه هم بسیار مستعد بود اما چندان عرصه و فرصتی برای بروز این استعداد‌های کشف نشده در فیلم‌های طنزبرایش به‌وجود نیامد. بسیار خوشحالم علاوه بر همکاری در گروه کارگردانی تلویزیون فرصتی پیش آمد تا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» که کارگردانی آن را برعهده داشتم هم با آقای فتحعلی اویسی همکاری داشته باشم و براین باورم یکی از زیبایی‌های این فیلم حضور این مرد ارزنده است چرا که به‌دلیل تبحر و آشنایی با حوزه فیلم و سینما و کارگردانی کمتر با کارگردانان به مشکل برمی‌خورد و هرگاه فیلمنامه‌ای به‌دستش می‌رسید خیلی زود با آن ارتباط می‌گرفت و نیاز نبود دراین باره و در خصوص ایفای نقشش صحبت‌های طولانی مطرح شود و کمتر کارگردانی با او زمان بسیاری صرف می‌کرد. البته او در هر نقشی خوش درخشید و کاراکترهایش امضای کاری‌اش بود.به یاد دارم هر گاه صحبتی در خصوص کار جدیدم پیش می‌آمد با شوق و اشتیاق بسیار از آن استقبال می‌کرد و همیشه حرف تازه‌ای برای گفتن داشت. انسانی که به ظاهر بسیار خونسرد بود اما همیشه دلگرم، پرشور، مهربان و عاشق بود. از درگذشت این هنرمند ارزشمند بسیار متأثر شدم و رفتنش را هرگز باور ندارم و به همه همکارانم در شبکه‌های تلویزیونی و همکاران عزیزم در حوزه سینما صمیمانه تسلیت می‌گویم. یاد و خاطراتش همیشه در ذهن ما مانا خواهد بود.