عراق بهشت سرویس‌های جاسوسی - اطلاعاتی است


انتخابات عراق همان اندازه برای ایران، عربستان و ترکیه مهم است که برای آمریکا و اسرائیل
آفتاب یزد - رضا بردستانی: روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی درباره انتخابات پارلمانی روز یک شنبه، دهم اکتبر/هجدهم مهرماه عراق نوشت: «پیروزی گروه‌های سیاسی شیعه در انتخابات پارلمانی زودهنگام قابل پیش‌بینی است. در این گزارش تصریح شده است: احتمالا گروه‌های سیاسی شیعه رقیب در این انتخابات تعداد کرسی‌های بیشتری را به دست خواهند آورد. همچنانکه در اقلیم کردستان نیز حزب دموکرات کردستان پیروزی را به دست خواهد آورد.
نیویورک تایمز می‌افزاید: درحالی که انتظار می‌رود احزاب موجود در پارلمان آینده نیز قدرت را در دست داشته باشند، تغییرات صورت گرفته در قانون انتخابات این احتمال را به وجود آورده است که احزاب کوچک و نامزدهای مستقل بتوانند در این انتخابات موفق شوند. این روزنامه آمریکایی در کنایه‌ای به دیگر کشورهای عربی می‌نویسد: هر چند که برگزاری انتخابات در عراق با ایرادات و کاستی‌های همراه است و در گذشته در انتخابات تقلب شده است، اما با این اوصاف عراق با فاصله‌ای قابل توجه از اکثر کشورهای عربی در خصوص برگزاری انتخابات جلوتر است.» این گزارش، به خلاصه‌ترین شکل ممکن فضای انتخاباتی در عراق و نتیجه‌ی احتمالی آن را تحلیل و ترسیم می‌کند.
> رای ندهید مقصر هستید!


«ایاد راضی» هنرمند و بازیگر عراقی در اظهار نظری قابل تامل و در حمله به کسانی که همچنان بر طبل تحریم انتخابات می‌کوبند گفته: «اگر شخصی از سیاستمداران سابق یا کنونی عراق در انتخابات پیروز شود، قصور از جانب مردم است و نه آن شخص سیاستمدار.»
> اعتراضات باعث تعجیل در برگزاری انتخابات شد!
خبرگزاری فرانسه در گزارشی به موضوع برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق پرداخته می‌نویسد: «برای اولین بار است که عراقی‌ها در چارچوب قانون جدید انتخابات به جای احزاب به افراد رای می‌دهند. قانون جدید انتخابات با هدف راضی کردن جنبش اعتراضی تحت رهبری جوانان تصویب شده است. از لحاظ نظری قانون جدید این امکان را به افرادی مثل رهبران قبایل، بازرگانان و فعالان جامعه مدنی می‌دهد که وارد کارزار انتخابات شوند. گروه‌های سیاسی سنتی که اکثرا ساختاری دینی و یا قومیتی دارند همچنان روی نامزدهایی که مدعی مستقل بودند، هستند سایه انداخته‌اند. اعتراضات در عراق باعث شد تا مصطفی الکاظمی انتخاباتی را که قرار بود در سال ۲۰۲۲ برگزار شود زودتر برگزار کند. مقامات عراقی قانون انتخابات را اصلاح کردند، اما برخی از فعالان و احزاب که با معترضان همسو بودند، شرکت در انتخابات را تحریم کرده اند. این احتمال وجود دارد که نیروهای مستقل با دریافت وعده پست‌های وزارتی و دیگر وعده ها، به سمت گروه‌های سیاسی متمایل شوند.»
نتیجه‌ی انتخابات هرچه باشد، کشورهای همسایه‌ی عراق و دیگر بازیگران منطقه‌ای و بین‌الملل با نگرانی و حساسیت آن را دنبال خواهند کرد به قول صدقیان: «انتخابات عراق همان اندازه برای ایران، عربستان و ترکیه مهم است که برای آمریکا و اسرائیل!»
در همین رابطه، آفتاب یزد گفتگویی با محمدصالح صدقیان کارشناس مسائل خاورمیانه، جهان عرب و عراق انجام داده که بدین شرح است:
> «انتفاضه تشرین» محصول مشترک «بولتون»، «پمپئو» و «اسرائیل» بود!
انتخابات در عراق به هر نحو و شکلی که انجام شود خود مسئله انتخابات و برگزاری آن بسیار مهم است. با توجه به اتفاقاتی که در منطقه افتاده به خصوص خروج آمریکایی‌ها از افغانستان و تحرکات سیاسی در شمال غربی ایران که البته خیلی به مسئله عراق ارتباطی پیدا نمی‌کند اما می‌تواند مربوط هم باشد و آخرین بحثی که در اقلیم کردستان داشتیم تلاش عربستان برای حضور جدی‌تر در عراق و تعیین زمان خروج آمریکایی‌ها از عراق. به نظر شما این مسائل چه تاثیرات مثبت یا منفی روی انتخابات عراق باقی خواهد گذاشت؟
انتخابات عراق را از دو منظر باید نگاه کرد؛ یک دیدگاه داخلی و مختص خود عراق است و دیگری از منظر منطقه ای. دیدگاه منطقه‌ای بستگی به تحولات منطقه دارد. مانند دولت جدید ایران، روابط ایران با عربستان، مسئله یمن و افغانستان و نگاه آمریکا به مسائل خاورمیانه. عراق برای آمریکا بسیار مهم است و روزگاری ۱۴۰ هزار سرباز آمریکایی در عراق حضور داشتند لذا آینده عراق برای آمریکا مهم است. از نگاه داخلی هم این انتخابات برای عراق ویژه و خاص است. در سال ۲۰۱۸ بعد از انتخاب عادل عبدالمهدی به عنوان نخست وزیر تظاهرات در عراق رخ داد و «انتفاضه تشرین» در عراق اتفاق افتاد و عادل عبدالمهدی سقوط کرد و آقای مصطفی کاظمی سر کار آمد. الان هم این انتخابات برای وضعیت داخلی عراق بسیار مهم است. چون اکنون مسئله مهم در عراق «حشدالشعبی» است. لذا مهم است که دولت بعدی عراق را چه کسی به دست می‌گیرد و در قبال «حشدالشعبی» چه تصمیمی دارد. ضمن اینکه کنفرانسی که در اربیل برای برقراری ارتباط با اسرائیل برگزار شد به نظرم بی‌ارتباط با مسائل آینده عراق نبود. بنابراین انتخاباتی که قرار است برگزار شود می‌تواند هم برای عراق و هم برای کشورهای منطقه و فرامنطقه مهم باشد.
> مشکلات عراق سابقه‌ای ۵۰ساله دارد!
اگر حوادث دو دهه گذشته عراق را تحت سایه سرنگونی صدام و دولت‌های پس از آن که تقریبا همگی ناموفق بودند را نگاه کنیم بی‌ثباتی سیاسی در عراق را می‌بینیم که روی مناسبات هم خاورمیانه بزرگ و هم خاورمیانه عربی تاثیرگذار بوده است. مشکل، چند پارگی در عراق و نبودن یک دولت مقتدر و متمرکز است که بتواند عراق را به گذشته درخشان خود برگرداند. عراق کشور مهمی در منطقه است هم عراق به معنای عراق هم عراق به عنوان یکی از اعضای دول عربی و هم چنین به عنوان یکی از کشورهایی است که در یکی از مهم‌ترین مناطق جهان حضور دارد. مشکلات اداری، فساد اقتصادی، مباحث معیشتی، زیرساخت‌های نابود شده و... در این کشور دیده می‌شود. تا به الان انتخاباتی برگزار نشده که وضعیت عراق را به سامان‌تر کند و عراق را به سمت یکپارچگی و ثبات پیش ببرد. آیا این انتخابات هم تکرار انتخابات گذشته خواهد بود یا امیدوار باشیم که با یک دولت تغییر رو به رو خواهیم شد؟
در ۵۰ سال اخیر شاهد مشکلات عدیده‌ای در عراق بودیم. از زمان ساقط شدن نظام بعثی در سال ۲۰۰۳ تاکنون این مشکلات به وضوح خود را نشان داد. در زمان صدام به دلیل خفقان و استبدادی که در عراق بود این مشکلات آشکار نبود و مردم نمی‌دیدند. در زمان صدام آزادی از هیچ نوعی وجود نداشت. بعد از سال ۲۰۰۳ آزادی مانند آزادی بیان، آزادی روزنامه‌ها و... همانند یک انفجار بود. قسمتی از مشکلاتی که اکنون داریم به دلیل همان استبدادی است که در زمان صدام وجود داشت. در مورد انتخابات باید بگویم حدود ۶۰ سال در عراق انتخابات آزاد وجود نداشت. اولین انتخابات آزاد در سال ۲۰۰۵ اتفاق افتاد. از بعد آن ۵ انتخابات در عراق داشتیم. ۲۰۰۵.۲۰۰۹، ۲۰۱۴.۲۰۱۸ و انتخابات پیش رو. بنابراین به نظر من وجود ابن دولت‌های ضعیف طبیعی است. مسئله دوم مسئله اشغال عراق است که بسیار مهم است چرا که در سال ۲۰۰۳ با ورود آمریکا دولت عراق ساقط و نیروهای مسلح به طور کامل منحل شد و آمریکایی آقای «ویلیام برنز» را به عنوان حاکم عراق گذاشتند و این حاکم حتی بعد از تشکیل اولین دولت بعد از صدام یعنی دولت «المالکی» همچنان حاکم بود. تا سال ۲۰۱۱ که موافقت‌نامه بین عراق و آمریکا امضا شد و آمریکایی‌ها به طور رسمی خارج شدند. اما به صورت
غیر رسمی تا الان هم در عراق حضور دارند. هنوز یک طبقه از وزارت خانه‌های عراق متعلق به آمریکایی‌ها است. مثلا در وزارت نفت درست است که در دست عراقی‌ها است اما سیاست نفت عراق همین الان هم در دست آمریکایی‌ها است. چند اتاق هم نزدیک اتاق وزیر به عنوان مشاور در وزارت امور خارجه دارند. در باقی وزارت خانه‌ها هم وضعیت به همین صورت است. نمی‌خواهم بگویم کل مشکلات عراق به خاطر آمریکا است منتها باعث و بانی قسمت اعظم مشکلات عراق آمریکایی‌ها هستند. حتی مسئله ساقط شدن عادل عبدالمهدی. انتفاضه تشرین که اشاره کردم تماما زیر سر آمریکایی‌ها بود چرا که گفتند می‌خواهیم با این کار دست‌های ایران را از عراق کوتاه کنیم. مسئله مهم‌تر اینکه تا به الان هنوز آمریکایی‌ها کار مثبتی برای خود عراق انجام ندادند. مسئله داعش هم بسیار برای عراق تاثیر‌گذار بود. بنابراین فکر می‌کنم انتخابات پیش رو بسیار برای عراق مهم است. اولا که دولت جدید آمریکا خواهان خاورمیانه آرام است. مسئله دوم در این کشور برای عراقی‌ها بعد از داعش و انتفاضه تشرین سهم سیاسی ایجاد شده و این سهم سیاسی جدید برای عراق بسیار مهم است. با دموکراسی که در این دو دهه به وجود آمده اکنون رهبران سیاسی عراق مشخص شده‌اند اینکه در چه مسیری حرکت می‌کنند و هدفشان چیست و کدام ضعیف‌تر و کدام قوی‌تر است را باید منتظر ماند و دید. مسئله دیگری که باید اشاره کنم مسئله رهبری است. در عراق از سال ۲۰۰۳ تا الان یک رهبری مقتدر نداشتیم. در عراق نه حزب سیاسی قوی داریم نه رهبری دینی. آقای سیستانی خودشان گفتند که نمی‌خواهند وارد مسائل داخلی عراق شوند. البته در مسائل حساس اظهار نظر می‌کنند مانند بیانیه‌ای که هفته پیش برای شرکت در انتخابات صادر کردند. اما برای رهبری همه مسائل وارد صحنه نشد و خلئی داخل عراق است. این خلا بیشتر داخل شیعیان عراق دیده می‌شود. از ۱۰ سال پیش تا الان آقای سیستانی از دیدار با هر مقام سیاسی عراق امتناع کرد و اصلا با آن‌ها دیداری ندارد. لذا یک رهبری دینی و سیاسی در عراق نمی‌بینیم که این مسئله برای جمعیت کُرد و سنی هم وجود دارد. در کردها در سلیمانیه رهبری با جلال طالبانی و پسرش و در اربیل با آقای بارزانی است. سنی‌ها هم مرجعیت دینی واحدی ندارند. بنابراین خلا رهبری عاملی مهم در وضعیت عراق است.
> همسایگان عراق از عراقِ قدرتمند می‌ترسند و حق هم دارند!
در دورانی زندگی می‌کنیم که به دلیل سیاست و اقتصاد به هم پیوسته جهان، جهان تک قطبی و چند قطبی نداریم و به دلیل جهان بدون مرزی که با آن رو در رو هستیم ما را از این ذهنیت خارج می‌کند که ضعیف بودن عراق به نفع منطقه است. قطعا ضعیف بودن عراق بیشتر از آن که به ضرر خود عراق باشد کشورهای مجاور را متضرر خواهد کرد. هر چه این کشور پویاتر باشد قطعا تاثیر مثبتی بر مباحث اقتصادی و سیاسی بین‌الملل خواهد گذاشت. جهان امروز با عراق به دو شکل می‌تواند رفتار کند یا اینکه همین وضعیت را بپذیرد که عراق یک کشور بی‌ثبات و پر از فساد و فقر است یا اینکه به عراق کمک کند تا به دوران درخشان خود برگردد. اگر چه برخی اختلافات با ترکیه در شمال، با ایران در شرق و با عربستان و کویت در جنوب و با سوریه، لبنان و اردن در غرب وجود دارد که شاید در دوران و اعصار دیگری سر باز کند اما الان جهان با عراقی روبه‌رو است که واقعیتش تلخ است اما این واقعیت می‌تواند به سرنوشت شیرین منتهی شود و ما با یک عراق پویا رو به رو باشیم. اکنون خود عراق، فضای سیاسی عراق، ذهنیت عراقی‌ها و پتانسیلی که در عراق است کدام یک را می‌پسندد همین عراقی که اکنون است یا خیر دارد تلاش می‌کند تا از این پوسته خارج شود و ذهنیت‌ها را بشکند و با یک دولت - ملت مقتدری رو به رو شویم که به همسایگان خود احترام می‌گذارد و با آن‌ها مناسیات سیاسی و اقتصادی برگزار می‌کند. کدام یک از این دو نظریه در عراق امروز بیشتر در دسترس است؟
در سوال قبل به چندین عامل اشاره کردم در جواب به این سوال دو عامل دیگر اضافه می‌کنم. یکی کشورهای منطقه است. کشورهای منطقه از بعد ۲۰۰۳ هر کدام خواهان یک عراق قابل هضم برای خودشان هستند. مثلا در مورد ایران. این دو کشور ۸ سال با یکدیگر جنگیدند و بعد از سقوط صدام ایران به آینده عراق نگاه به خصوصی داشت که منافع ایران باید تامین شود و این حق ایران است. ترکیه هم به همین ترتیب. چون در دوران حزب بعث طی سی سال این دو کشور هیچ گاه روابط حسنه‌ای نداشتند. در مورد سوریه هم تا سال ۲۰۰۳ مشکلاتی وجود. با اردن هم مشکلات عدیده‌ای داشتیم منتها چون اردن کشور فقیری است با عراق مصالحه‌ای داشت که بتواند از این کشور استفاده کند به خصوص بعد از اشغال کویت. در زمان صدام کویت اشغال شد و آن‌ها بسیار از این کار صدام دلخور شدند. عربستان نیز به همین شکل. بنابراین می‌بینیم کشورهای منطقه همه به نوعی از طرف عراق آسیب دیده بودند و به دنبال این بودند که چگونه با عراق برخورد کنند که به نفع آن‌ها باشد. نکته قابل توجه این است که دیدگاه‌های این کشور‌ها ۱۸۰ درجه با هم تفاوت داشتند حتی کشورهای حوزه خلیج فارس. لذا دیدگاه واحدی برای آینده عراق وجود نداشت و این برای عراق بسیار تاثیرگذار بود. مسئله دومی که باید بیان کنم مسئله اسرائیل است. روزگاری صدام حسین ارتش قدس داشت و این ارتش حدود ۵۰۰ هزار نفر عضو داشت. در جنگ عراق و آمریکا هم صدام چندین موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد که در هوا منفجر شد. ۷ کشور لیبی، الجزایر، سودان، مصر، عراق، سوریه و یمن جبهه مبارزه علیه اسرائیل تشکیل دادند و اسرائیل از آن زمان گفت که این ۷ ارتش در کشورهای عربی باید نابود شوند و الان در سال ۲۰۲۱ می‌بینیم که این ۷ ارتش دیگر نیستند. بنابراین اسرائیل و دیدگاهش نسبت به عراق بسیار مهم است. الان هم معتقدم صد در صد اسرائیلی‌ها داخل عراق هستند و به هیچ عنوان نمی‌خواهند عراق دوباره روی پای خود بایستد. حضور اسرائیل در پشت قضایای تقسیم عراق و اقلیمی شدن آن و هر مشکل دیگر این کشور مبرهن است. سازمان‌های اطلاعاتی سایر کشورها هم داخل عراق هستند و هر کدام دیدگاه متفاوتی نسبت به این کشور دارند. مضاف بر همه اینها سازمان سیا، سازمان ام. آی. ۶ انگلیس و سازمان کا. گ. ب روسیه هم در این کشور منافع خود را دنبال می‌کند. با بررسی‌هایی که انجام دادم حدود ۲۵ سازمان اطلاعاتی در عراق حضور دارد و بسیار فعال هستند و ضعیف‌ترین آن خود دستگاه اطلاعاتی عراق است و هیچ قانونی در اینجا برای نظارت بر سازمان‌های اطلاعاتی وجود ندارد. این سازمان‌ها در همه مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وارد شدند و در دانشگاه ها، مدارس و وزارت خانه‌ها فعالیت های‌شان را دنبال می‌کنند. با همه این تفاسیر فکر می‌کنم با این ۵ عاملی که اشاره کردم آینده عراق خیلی روشن نیست. وقتی می‌گویم این انتخابات مهم است چون شاید دولت مقتدری روی کار آید و از تجربیات بیست سال اخیر به نفع منافع ملی کشور استفاده کند. خود عراقی‌ها هم الان احساس کردند که همه چیز در دستشان نیست. مثلا در انتخاب نخست وزیر باید ببینند آمریکا، عربستان و ترکیه چه چیزی می‌خواهند. رهبران دو ائتلاف هفته گذشته با اردوغان دیدار کردند و از او نظرخواهی کردند. مجلس این دوره که چهارشنبه بر اساس قوانین عراق به دلیل انتخابات پیش رو منحل شد بسیار ضعیف عمل کرد. این انتخابات اگر بتواند مجلس قوی و دولت قوی را روی کار آورد می‌توان امیدوار به بهبود وضعیت عراق بود.
> آمریکا با تمامی گروه‌های عراقی روابط حسنه و نزدیکی دارد!
یکی از مباحث مهم که شاید از نظرها دور باشد و شما اشاره کردید که بعضی از اتفاقاتی که در عراق افتاد و منجر به سقوط بعضی دولت‌ها شد با اینطور وانمود کرد که آن دولت نمی‌تواند مصدر امور را دردست داشته باشد دخالت آشکار دولت‌های بیگانه به خصوص اسرائیل و آمریکا در عراق است. یکی از آدم‌هایی که در عراق همواره چه قبل از نخست وزیر شدن و چه در هنگام نخست وزیر شدن و چه تا الان در مظان اتهام بوده مصطفی الکاظمی است که می‌گویند او مهره آمریکایی‌ها است. نکته‌ای که بسیار مهم است این که در هر صورت آقای الکاظمی روابط نزدیک و گرمی با برخی از سران کشورهای منطقه برقرار کرده است. اظهار ارادتش به مقامات ایرانی و مقامات عربستانی، سفرهایی که داشته و کنفرانسی که برگزار کرد نشان می‌دهد که الکاظمی برای آینده عراق نقشه‌های طولانی مدتی دارد و به نوعی احساس می‌شود الکاظمی خود را محق‌تر از همه برای ادامه نخست وزیری می‌داند و حتی نامزد نشدنش هم این بحث را دامن می‌زند. پدیده‌ای به نام الکاظمی چقدر می‌تواند روی فضای سیاسی عراق، روی فضای انتخابات و روی آینده عراق تاثیر داشته باشد؟ آیا شما شانسی برای الکاظمی برای نخست وزیر آتی عراق قائل هستید؟
در رابطه با ارتباط الکاظمی با آمریکا باید بگویم الان در عراق همه با آمریکا ارتباط دارند و فرد مستقل نداریم. اما آقای الکاظمی برای مسائل داخلی عراق کاری انجام نداد و وضعیت وزارت خانه‌ها از ضعیف به ضعیف‌تر رسید. نقطه مثبت آقای کاظمی موفقیت در سیاست خارجه است. او توانست روابط عراق با ایران، ترکیه، اردن و کشورهای دیگر را ارمیم کند و توازن قدرت در داخل عراق بین ایران و آمریکا انجام داد. فکر می‌کنم آقای کاظمی در روابط خارجی عراق موفق‌تر از دیگران بود. از جمله کارهایی که انجام شد برگزاری کنفرانس در این کشور بود. هم چنین نشست‌های ایران و عربستان نیز در بغداد انجام شد. با کویت هم الکاظمی روابط خوبی برقرار کرد. بقیه کشورها هم به همین ترتیب. فلذا می‌گویم آقای الکاظمی در روابط خارجه بسیار خوب کار کرد و توانست عراق را به عنوان یک کشور عربی قوی در منطقه مطرح کند. حتی در سطح بین‌المللی نیز جایگاه عراق تا حدی ارتقاء یافت. در کشورهای اسلامی هم توانست حضور قوی‌تری داشته باشد و این مسئله خیلی مهم است. دو دلیل می‌تواند برای این روند وجود داشته باشد یا خود الکاظمی در سیاست خارجه قوی است که من همین طور فکر می‌کنم که روابط عمومی قوی‌ای دارد چون مرد روابط عمومی است نه مرد حکومتی و اجرایی. مسئله بعد اینکه فکر می‌کنم بقیه اشخاص، احزاب و جریان‌های عراق درک سیاسی بهتری نسبت به قبل دارند و همه خواهان تشکیل دولت قوی و مقتدر در عراق هستند. معتقدم اگر حیدر عبادی یا نوری مالکی هم روی کار آیند درک سیاسی‌شان بهتر از قبل خواهد بود. می‌دانیم شیعیان در هفتاد سال پیش از مسائل دولت و سیاست دور بودند و تجربه هم ندارند. در نهادهای دولتی اصلا حضور نداشتند. کم تجربگی یا بی‌تجربگی شیعیان در امور اجرایی نیز روی وضعیت عراق تاثیر‌گذار بود. اگر سه نفر برای موفقیت در انتخابات معرفی کنیم یکی از آن‌ها الکاظمی است و شانس وی از بقیه برای انتخاب بیشتر است.
> ریشه‌ی تروریسم دولتی و بین‌المللی، اسرائیلی است!
در یک جمع‌بندی باید بگوییم همه چیز از یک سقوط پادشاهی در عراق شروع شد و این کشور به آلبومی از سقوط‌ها تبدیل شده است. سقوط پادشاهی، سقوط صدام، سقوط دولت ها، سقوط اقتصادی و... اشاره تلخی داشتید به حضور دستگاه‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی بسیاری از کشورها در عراق که مخل ثبات، امنیت و استقلال کشور است و کشور عراق را به عنوان کشوری نا امن هم برای خود عراقی‌ها و هم برای همسایگان تیدبل کرده است. نکته بعدی که در کلام شما مستتر بود در هر صورت کشورهای همسایه از عراق زخم خورده‌اند و از عراق قوی واهمه دارند. مسئله دیگرکه شما هم اشاره کردید سواد و فهم سیاسی مردم است که قابل مقایسه با قبل نیست. عراقی‌ها اکنون جنگجویان سیاست زده و سیاست ورزی هستند. با جمیع موارد عراق به کانون نا امنی تبدیل شده است. داعش، القاعده، گروه‌های جهادی و حتی شبه نظامی‌ها سبب ناامنی در این کشور شدند و این کشور کم کم به یک میدان جنگ نیابتی تبدیل شده است. هم جنگ نیابتی سیاسی هم جنگ فیزیکی. با جمع کردن همه اینها به تروریسم می‌رسیم. تروریسم خطرناکترین بحثی است که اکنون عراق را تهدید می‌کند. شاید عراقی‌ها تنها خواسته‌شان در این انتخابات منهای آزادی، معیشت، اقتصاد و فساد نجات عراق از گروه‌های تروریستی است. آیا الکاظمی از عهده حل کردن مسئله تروریسم با یا بدون کمک کشورها بر خواهد آمد؟
فکر می‌کنم این مسئله با اسرائیل ارتباط دارد. چون قدرت اسرائیل در کمک کردن به تروریست‌ها بسیار قوی است. در مورد مسئله روابط کشورهای عربی با اسرائیل باید بگویم اسرائیل نقاط ضعف کشورها را شناسایی کرده و به آن‌ها قول حل آن مشکل و ضعف را می‌دهد و در واقع کارش دلال بازی است. مثلا وقتی با بحرین وارد گفتگو شد آن‌ها گفتند مشکل ما ایران است اسرائیل هم قول کمک و مساعدت داد. حتی وارد شدن اسرائیل به آفریقا هم بر همین محور بود. وقتی وارد عراق می‌شود با کردها صحبت می‌کند که بفهمد نقطه ضعف‌شان چیست. کردها خواهان دولت مستقل هستند آن‌ها از ۵۰ سال پیش خواستار جدایی هستند اسرائیلی‌ها هم گفتند به این امر کمک خواهیم کرد و الان هم روابط خوبی با کردها دارند. در سال ۲۰۱۶ که همه پرسی انجام شد تنها اسرائیل اعلام کرد که اگر دولت کُرد در شمال عراق ایجاد شود آن را به رسمیت می‌شناسیم. در مورد سنی‌ها هم نقطه ضعف‌شان بی‌قدرتی است. اسرائیل الان با سنی‌ها وارد گفتگو شده و گفته است می‌تواند با وارد آوردن فشار بر آمریکا و مقامات عراق که شما هم وارد قدرت شوید و بعد هم بتوانید کشور سنی و مستقل تشکیل دهید. در مورد دولت‌های عراق که شیعه هستند با بعضی از شیعیان گفتگو کرد و عنوان کرد می‌تواند در مسئله داعش و تروریسم کمک کند و ثبات را در عراق برقرار کند. بعضی از سیاسیون عراق موافقت کردند و به این باور رسیدند که اسرائیل توان کمک به عراق را دارد. می‌توانم بگویم کنفرانس اربیل در این چارچوب انجام شد. آقای الکاظمی یک انسان واقع گرا است و وقتی می‌بیند همه مشکلات زیر سر اسرائیل است احتمال می‌دهم الکاظمی به اسرائیل بگوید اگر نمی‌توانم با اسرائیل ارتباط برقرار کنم اما حشدالشعبی و مبازران علیه اسرائیل را مهار می‌کنم. اسرائیل دارد بسیار در عراق کار می‌کند و بسیار برای عراق خطرناک است و نمی‌خواهد عراق قوی وجود داشته باشد. به ضرس قاطع می‌گویم اسرائیل در پشت قضیه تقسیم و تضعیف عراق است. نگاه اسرائیل به عراق ژئوپولیتکی و ژئواستراتژیکی است و این نه فقط برای عراق که برای کل کشورهای منطقه خطرناک می‌باشد.