اقتصاد مقاومتي اسير مديرانِ متوهم نشود

آرمان ملی: اخبار حوزه سیاست خارجی و به‌ویژه تحولات سیاست خارجی ایران  در منطقه قفقاز در کانون توجه افکار‌عمومی و رسانه‌های کشور است. در محیط سیاست خارجی لازم است که وزارت خارجه تلاش کند تا سیاست خارجی ما به روز شود و نظریه‌ها و تکنیک‌های حقوقی و موضوعات کانونی حوزه دیپلماسی در جهان امروز به کار گرفته شود؛ کسانی که با دانشگاه‌های خوب دنیا، آخرین متون علم تولید شده در این حوزه آشنا باشند و نه مانند مفسرین خبری یا بیان گزارش به مسائل نگاه کنند و نه به خاطر تناسب و شمایل مناسب فیزیکی و یا سخنان مبتنی بر ادبیات ویژه به این موضوعات ورود پیدا کنند، بلکه به خاطر پیشرفت علمی و خلاقانه و همگام بودن با پیشرفت دیپلماسی در دنیای مدرن بتوانند اظهار‌نظر و کمک کنند. در این راستا «آرمان ملی» با مهدی ذاکریان تحلیلگر مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.  ارزیابی شما از عملکرد دستگاه سیاست خارجی و این روزهای سیاست خارجی ایران چگونه است؟ به باور من فضای سیاست خارجی ایران از سیر صعودی و از تحول حرفه‌ای و تخصصی به سمت محیط آزمایش و خطا در حال حرکت است و این مایه تعجب است. معتقدم وزیر امور خارجه جدید دیروز به وزارت امورخارجه ملحق نشده است. تجربه خوبی در همکاری با وزارت خارجه در طول سال‌های گذشته داشته است. اما محیطی که در سیاست خارجی ایران در حال ترسیم در فضای رسانه‌ای و بین‌المللی است، محیط خوبی نیست. این محیط برای افکار‌عمومی این گونه القا می‌کند که سیاست خارجی ایران بازگشت به دوران آزمون و خطا را دارد. ارائه برخی بیانات و جملات غیر دقیق و یا دو‌پهلو و یا مسئولیت‌آور و یا قابل استفاده به شیوه‌های نامناسب می‌تواند هزینه برای وزیرخارجه، وزارت خارجه و سیاست خارجی ایران داشته باشد. به‌عنوان مثال اگر نماینده‌ای نظری در مورد یک سریال کره‌ای ارائه کند و آن را متصل کند و یا پیوند بزند به سیاست خارجی عواقب و پیامد فراوانی نه برای آن نماینده خواهد داشت و نه برای سیاست خارجی ایران، برای اینکه مقام رسمی سیاست خارجی محسوب نمی‌شود، اگرچه اظهارات نادرست نمایندگان سبب‌ساز به سخره گرفتن یا سبب‌ساز به زیر سوال بردن ایران در مجامع داخلی و بین‌المللی خواهد شد ولی اثر اصلی، مستقیم و رسمی برای ایران نخواهد داشت. اما مواضع یک وزیر آن‌هم وزیر امور خارجه یا مواضع یک سخنگو می‌تواند بازخورد رسمی برای یک کشور به وجود آورد، فلذا در این مسائل باید دقت شود. ارائه پیش‌شرط و تکذیب پیش‌شرط، اعلام مواضع و اعلام اینکه نظر شخصی بوده اینها برای آینده سیاست خارجی و ایران می‌تواند هزینه‌آفرین باشد. آیا صحبت‌ها از سوی ایرانیان کارشناسی شده و دقیق است و آیا اساسا ایرانیان در مواضع خودشان پایمردی، مقاومت و جدیت نشان می‌دهند یا نه؛ بنابراین اعلام یا تکذیب یک مطلب یا تغییر آن مطلب به یک موضع غیر‌رسمی چنین پیامدهایی را خواهد داشت. آنچه از این محیط سیاست خارجی می‌توان دریافت کرد، بازگشت به محیط آزمون و خطا است که اتفاق میمونی برای سیاست خارجی ایران محسوب نمی‌شود. در موضوع سیاست خارجی، ایران باید قاطعانه، محاسبه شده و شفاف مواضع خودش را برپایه قانون اساسی و خواست ملت ایران بیان کند و مواضع شخصی و فردی جایگاهی ندارند و احساسات و عواطف کودکانه نمی‌تواند راهگشای گره‌های ایران در صحنه جهانی باشد. البته از احساسات، عواطف و اتفاقاتی که برای مردم ایران در داخل رخ می‌دهد؛ می‌توان در دیپلماسی عمومی استفاده کرد، به عنوان نمونه در گذشته در قضیه کودکانی که مبتلا به بیمارهای نادر –بیماری پروانه‌ای(Epidermolysis bullosa)- و نیازمند داروهای خاص بودند که به‌خاطر تحریم‌ها دسترسی به این داروها نبود، ایران از این فاجعه برای توجه افکار‌عمومی جهان استفاده کرد تا عواطف عمومی جهانی و دیپلماسی عمومی خودش را به این طریق پیش ببرد. این یک روش و شیوه است اما در آن دقت و انتخاب درست به کار گرفته شد به‌گونه‌ای که نماینده آمریکا در شورای امنیت مجبور شد پس از صحبت نماینده ایران در این مورد سوال، جست‌و‌جو و اظهار تاسف کند. همان نماینده‌ای که کشورش علیه ایران اعمال تحریم می‌کند برخلاف سیاست کشورش سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که کشورش اشتباه کرده است.   تنش‌های اخیر میان ایران و جمهوری آذربایجان بالا گرفته؛ تحلیل شما از این موضع چیست؟ تنش‌ها و یا تنش‌های مشابه این زمانی به وجود می‌آید که شما در نظام بین‌الملل ضعیف باشید. وقتی کشوری قوی و قدرتمند باشد نه آذربایجان، نه همسایگان بزرگتر و نه حتی همسایگان بزرگتر که قدرت‌های جهانی، جرأت نمی‌کنند نسبت به آن کشور، ملت و واحد سیاسی رفتارهای نامناسب نشان بدهند. ریشه تنش را در قدرت ایران می دانم، ایران پس از برجام به خاطر تحریم‌های ترامپ و تثبیت آن توسط بایدن نتوانسته در تعاملات رقابتی در دنیا وارد بشود. اقتصاد ایران، منابع ثروت و قدرت ایران در دنیا آسیب‌پذیر شد. ایران سعی کرد تعهدات منطقه‌ای و اخلاقی خودش نسبت به منطقه را همچنان حفظ کند درحالی که تعهدات ملی و رفاهی نسبت به ملت ایران کاهش یافت. وقتی موازنه‌ای در تعهدات و توانایی‌ها نباشد طبعا کشورهای همسایه و قدرت‌های منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ متوجه آسیب‌پذیری شما می‌شوند. اگر بخواهند با ایجاد یک تنش موفقیت بیشتر برای خودشان به دست بیاورند و یا به واسطه ضعف شما امکانات و بهره‌وری بیشتری را برای خودشان کسب کنند در این حوزه دریغ نمی کنند. بنابراین اینکه جلوی کامیون‌های ایرانی گرفته شود و یا در مسیر همکاری با ایران موانعی به وجود بیاورند و آن موانع مبتنی بر اخذ منفعت بیشتر برای یک کشور کوچک در مقابل یک کشور بزرگ باشد برمی‌گردد به این ضعف و ناتوانی که در شما به وجود آمده و برای آنها قابل حس و لمس است.  دولت روی‌کار آمده تاکید بسیاری بر اقتصاد مقاومتی حتی در سیاست خارجی دارد، این موضوع را چطور تبیین می‌کنید؟ ایران به جای اینکه دنبال اقتصاد رقابتی باشد مرتب به دنبال کردن اقتصاد مقاومتی اصرار دارد. اقتصاد مقاومتی نباید شما را اسیر توهمات و سخنان مبالغه‌آمیز مدیران داخلی کند. اگر مدیری می‌آید و به شما می‌گوید من بهترین واکسن را تولید کردم و بیشترین تعداد را تا مدت زمان معین تولید بکنم، شما باور می‌کنید در حالی  اگر اقتصاد رقابتی باشد و مدیر یا رئیس کارخانه‌ای چنین ادعایی بکند و شما آگاه باشید از اقتصاد جهانی و بدانید دیگران با هزینه کمتر و با کیفیت بالاتر تولید می‌کنند آن موقع مبتلا به یک توهم و یک خودبزرگ‌بینی نمی‌شوید. وقتی کشوری مبتلا به توهم شود، فکر و باور می‌کند که اقتصادش پیشرفته است و یا در دنیا کشور پیشرفته و بزرگی است. اما آنهایی که از بیرون نگاه می‌کنند و می‌دانند موفقیت در کشورهای دیگر چطور معنی می‌دهد.