در مسیر بدون بازگشت

درگذشت ابوالحسن بنی‌صدر در مسیر بدون بازگشت ‌نخستین رئیس‌جمهوری انقلاب اسلامی در 88سالگی در‌حالی در پاریس درگذشت که سال گذشته هم شایعه قتلش یک‌بار منتشر شده بود. سال گذشته برخی منابع خبری از کشته‌شدن ابوالحسن بنی‌صدر در یک تصادف جاده‌ای در فرانسه خبر دادند. اخیرا هم اعلام شده بود که قرار است یک مینی‌سریال با عنوان سرانجام بنی‌صدر ساخته شود. اسفند 98 اعلام شد که این سریال قرار است زندگی بنی‌صدر و مقاطعی از آن را از جمله حضور در ریاست‌جمهوری و عزل از این مقام و سرانجام همراهی‌اش با مسعود رجوی را به تصویر بکشد و در مرکز سیمافیلم ساخته خواهد شد؛ البته گفته شد که هنوز جزئیات دیگری از تهیه‌کننده یا کارگردان اثر مشخص نیست.
برخی می‌گویند بنی‌صدر سیاست‌مداری بود که نمک خورد و نمکدان شکست، برخی او را در ماجرای جنگ خائن می‌دانند اما علی شمخانی چند سال پیش‌گفته بود او خائن نبود. با حدود ۱۱ میلیون رأی و ۷۶ درصد آرای شرکت‌کنندگان، اولین رئیس‌جمهور ایران شد. مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری او به علت بیماری امام خمینی‌(ره) در بیمارستان قلب تهران برگزار شد و امام سخنرانی خود را با حدیث «حب‌‌الدنیا رأس کل خطیئه» آغاز کرد. بنی‌صدر یک‌ماه بعد از پیروزی در انتخابات، با حکم امام به ریاست شورای انقلاب رسید و فرماندهی کل قوا نیز به او محول شد اما یک‌سال‌و‌نیم بیشتر بر مسند ریاست‌جمهوری ننشست؛ چراکه از همان ابتدا اختلافات آغاز شد. از انتخاب نخست‌وزیر گرفته تا اختلاف با شهید بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور و ماجراهای جنگ ایران و عراق. درباره‌اش می‌گویند که بنی‌صدر کوشش می‌کرد تا خود را به‌عنوان شخص اول اجرائی کشور معرفی کند. در مورد انتخاب وزرا هم این یک امر بدیهی بود؛ چون نخست‌وزیر به‌عنوان رئیس دولت با وزرا کار می‌کرد، نمی‌توانست بپذیرد با یک نفر کار کند که با دولت هماهنگی ندارد. از آن طرف رئیس‌جمهور می‌گفت من هم به‌عنوان شخص اول مسئول نمی‌توانم با کسی کار کنم که او را قبول ندارم. تنش بین او و رقبایش به انتخاب اعضای کابینه کشیده شد و البته با آغاز جنگ، تشدید شد. ادامه تنش بین بنی‌صدر و نیروهای انقلاب به سخنرانی او در سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق در دانشگاه تهران منجر شد. او در این مراسم مدعی شکنجه زندانیان در زندان‌های کشور شد که این سخنرانی حاشیه‌های زیادی به دنبال داشت؛ از جمله تظاهرات حامیان و مخالفان بنی‌صدر در ۱۴ اسفند ۱۳۵۸. در آن مراسم حامیان بنی‌صدر تصاویری از مرحوم محمد مصدق و آیت‌الله محمود طالقانی و آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری در دست داشتند و مخالفان او تصاویر بزرگی از امام خمینی در دست گرفته بودند. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در سخنانی در مهر سال 91، به اختلافات با بنی‌صدر بر سر جنگ اشاره کرده و گفته بود: «یکی از سؤالاتی که همیشه از ما می‌شود این است که چرا در آن شرایط جنگی با قانون‌شکنی‌ها و فرافکنی‌های رئیس‌جمهور قانونی کشور مدارا نشد و کار به عزل بنی‌صدر کشید، من باید بگویم که‌‌ همان ماه‌های ابتدایی جنگ هم که با قانون‌شکنی‌ها و اختلاف‌‌افکنی‌های بنی‌صدر مدارا شد، ما در‌واقع در مقابله با دشمن عقب افتادیم؛ مدارا با تفرقه‌افکنی‌ها و قانون‌شکنی آن‌هم از بالا‌ترین جایگاه اجرائی کشور چه پیام مناسبی می‌توانست برای داخل و خارج کشور داشته باشد؟ خیلی از دوستان به مشکلات بعد از عزل بنی‌صدر خائف بودند و البته موضوع اولویت «جنگ» را نیز در این رابطه بهانه قرار می‌دادند ولی تجربه بنی‌صدر به‌خوبی نشان داد که حق با ما بود و مدارا با بنی‌صدر ضرورتی نداشت».
‌به جنگ خیانت کرد؟
آیا بنی‌صدر در جنگ خیانت کرد؟ موضوع خائن‌نبودن بنی‌صدر در جنگ را برای نخستین‌بار دریادار علی شمخانی در بازبینی و تحلیل تحولات دهه ۶۰، در یک برنامه تلویزیونی، در بحبوحه رخدادهای سال ۱۳۸۸ اعلام کرد که بازتاب نسبتا گسترده‌ای داشت و حتی به او بسیار انتقاد شد.


 مجری برنامه از او سؤال کرده بود: «جریان نامه‌ای که بعد از فتح خرمشهر برخی فرماندهان نظامی به بنی‌صدر نوشتند و دستور عقب‌نشینی ایشان را تقبیح کردند، چه بود؟» که شمخانی پاسخ داد: «بنی‌صدر اصلا آن‌موقع نبود. بنی‌صدر تا زمانی که در خاک ایران و فرمانده کل قوا بود، هیچ عملیات موفقی انجام نداد، بنی‌صدر در عملیات سال 59 که می‌خواست خرمشهر را آزاد کند و شکست خورد و فاجعه هویزه رخ داد، قصد خیانت نداشت! 
بنی‌صدر دنبال پیروزی بود و اگر پیروز می‌شد، تانک‌هایی که به سمت بصره می‌رفتند تانک‌هایی در تهران به سمت کرسی‌های قدرت می‌رفتند و می‌گفت من عامل پیروزی‌ام. بنابراین بنی‌صدر خیانت نکرد». سردار محسن رشید، یکی دیگر از سرداران جنگ، هم در سال 88 در بخشی از گفت‌وگوی خود با تاریخ ایرانی درباره نقش بنی‌صدر در جنگ گفته بود: «در مورد اینکه آیا بنی‌صدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره می‌دانند، یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنی‌صدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان منافقين علیه حاکمیت پیوند برقرار کرد، عمل او خیانتکارانه است. می‌خواهم بگویم که خیانت بنی‌صدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ.
پنجم بهمن ‌۱۳۵۸ رئیس‌جمهور شده بود. سی‌ام همان ماه به فرماندهی کل قوا منصوب شد، ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ از فرماندهی کل قوا برکنار شد، سی‌ویکم همان ماه کفایت سیاسی‌اش در مجلس رد شد و یک روز بعد، از پست ریاست‌جمهوری عزل شد. هاشمی‌رفسنجانی رئیس وقت مجلس، لحظاتی بعد از خواندن آرای نمایندگان مبنی بر تصویب عدم کفایت سیاسی سیدابوالحسن بنی‌صدر گفت: «آقایان دیگر از این به بعد آقای بنی‌صدر به‌عنوان رئیس‌جمهور از قاموس جمهوری اسلامی حذف شده، شعارها برگردد به طرف آمریکا». بنی‌صدر بعد از آن به زندگی مخفیانه روی آورد و هفتم مرداد همان سال به همراه مسعود رجوی از ایران خارج شد. مدتی در جبهه مقاومت همراه رجوی بود و حتی دخترش فیروزه هم به همسری کوتاه‌مدت رجوی درآمد اما هم او و هم دخترش راهشان از رجوی جدا شد. بنی‌صدر نه حزب تشکیل داد و نه به دنبال تشکیل یک اپوزسیون قوی رفت. خودش بدل به یک اپوزیسیون تک‌نفره شد البته در مقایسه با دیگر چهره‌های مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور، منشی میانه‌روتر داشت. برخلاف چهره‌هایی مانند بختیار که خروجش از کشور پایان فعالیت سیاسی‌اش نبود اما بنی‌صدر تقریبا بعد از عزل و خروج از ایران، به‌جز مدت کوتاه حضورش در جبهه مقاومت، تقریبا حیات سیاسی‌اش پایان یافت و تبدیل به بازنشسته‌ای سیاسی در تبعید شد. در این سال‌های در تبعید شاید مهم‌ترین کارش انتشار کتاب خاطراتش بود، انتشار روزنامه انقلاب اسلامی، مصاحبه‌هایی با اینجا و آنجا و اظهار‌نظرهایی در نقد سیاست‌های جمهوری اسلامی با شبکه‌های تلویزیونی خارج. از قضا با حسین دهباشی هم یک مصاحبه مفصل ویدئویی داشته است. در یکی از آخرین اظهار نظرها هم مصطفی میرسلیم به تسنیم گفته بود: «من شخصا سند محکمی که نشان‌دهنده وابستگی بنی‌صدر به بیگانگان باشد، ندیده و نیافته‌ام، اما بنی‌صدر با آن ویژگی آقازادگی و به‌علاوه نداشتن تسلط بر نفسانیات که ترکیب شده بود، با اطرافیانی اغلب غیرانقلابی و فرصت‌طلب و خانواده‌ای که چندان مراعات اقتضای ظاهر انقلاب را هم نمی‌کردند، گرفتار خودشیفتگی شد و این خودشیفتگی او را به سقوط در دامان ننگین منافقان کشاند. منافقان با تحلیل شرایط او، به‌راحتی و سریعا توانستند او را که منزوی شده بود، طعمه خود کنند».
رحیم صفوی هم خرداد 87 در برنامه‌ای که از شبکه سه سیما پخش می‌شد، در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی‌ بر اینکه «می‌گویند بنی‌صدر در جنگ و دفاع خیلی به ما خیانت کرد، ولی هیچ‌کس نگفته خیانت او چه بود»، گفت: «من هم نمی‌توانم کلمه خیانت را به کار ببرم، بلکه نفهمی او را در برابر موضع خودش که رئیس‌جمهور بود و فرمانده کل قوا بود، اما انقلاب اسلامی را درک نکرده بود و عظمت امام را و اینکه بالاخره باید تابع امام باشد. البته از مسئله جنگ هم چیزی نمی‌فهمید».
بعد از عزل به زندگی مخفی روی آورد و چند روز پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و پیروزی محمدعلی رجایی، بنی‌صدر همراه با مسعود رجوی با یک فروند بوئینگ ۷۰۷ که سرهنگ معزی از فرودگاه مهرآباد ربود، به فرانسه رفتند.
با فرار بنی‌صدر از ایران، همسر او عذرا حسینی بازداشت شد اما با دستور مستقیم آیت‌الله سیدمحمد بهشتی و اقدام سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی از زندان آزاد شد.
 
ابوالحسن دوم فروردین ۱۳۱۲ شمسی در روستای باغچه از توابع شهرستان کبودرآهنگ متولد شد. پدرش آیت‌الله سیدنصرت‌الله معروف به صدرالعلمای همدانی و پدربزرگش سیدصالح معروف به مجدالعلمای همدانی از روحانیون سرشناس استان همدان بودند. در رشته اقتصاد و حقوق از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. علاقه بنی‌صدر به دکتر محمد مصدق و نگرش سیاسی او موجب پیوستنش به جبهه ملی شد. پاییز ۱۳۴۲ با حمایت و همراهی احسان نراقی یکی از مؤسسان بنیاد فرهنگ ایران، کشور را به مقصد فرانسه ترک کرد و در دانشگاه سوربن مدرک دکترای اقتصاد و سرمایه‌گذاری گرفت. به دو زبان عربی و فرانسوی تسلط داشت. بری رابین در کتاب مشهور تجربه آمریکایی و ایران می‌نویسد: «در پاریس او به کتاب و مکتب «کوچک زیباست» علاقه‌مند شد. کتابی که از صنایع کوچک و دخالت مردمی در اقتصاد و حمایت از تولیدهای خرد دفاع می‌کرد. تأثیر از این مکتب در کتاب‌های اقتصادی او مشهود است». عقاید اقتصادی و سیاسی بنی‌صدر، شباهت به نظریات سیدمحمدباقر صدر در کتاب اقتصادنا داشت. او در آن سال‌ها تحت تأثیر چند مکتب فکری - سیاسی مختلف و گاه متعارض بود. ناسیونالیسم نهضت آزادی، اسلام‌گرایی و اقتصاد اسلامی از نوع تفکرات شهید صدر، پروتستانتیسم اسلامی دکتر شریعتی، کتاب «کوچک زیباست» شوماخر و سوسیالیست‌های تخیلی دهه‌های ۱۹۷۰ اروپا البته تأثیر دکتر علی شریعتی در اندیشه و دیدگاه‌های اقتصادی بنی‌صدر نیز مشهود بود. بنی‌صدر پس از ورود به ایران در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و برگزاری جلسات سخنرانی در دانشگاه صنعتی شریف با حکم امام خمینی تا پایان مأموریت شورا عضو شورای انقلاب اسلامی شد. او مدتی بعد معاون وزیر اقتصاد و دارایی شد و در پی استعفای دسته‌جمعی دولت موقت مهندس مهدی بازرگان به سمت وزیر اقتصاد و دارایی منصوب شد.