افزایش نقدینگی و تورم افسارگسیخته

داریوش قنبری استاد دانشگاه افزایش نقدینگی به مرز 4 هزار تریلیون تومان زنگ خطری است که ترجمان این وضعیت، تورم بیشتر است. وضعیتی که خیلی نیاز به تحلیل پیچیده‌ای ندارد و رابطه نقدینگی و تورم از بدیهی‌ترین مسائل اقتصادی است و در هر کشوری که سطح نقدینگی رو به افزایش باشد، قطعا ترجمانش افزایش تورم بیشتر است. رویدادی که باعث شده ایران یکی از بالاترین نرخ‌های تورم سطح جهان را دارا باشد. اما اینکه علت افزایش نقدینگی در سال‌های گذشته چه بوده، به مسأله تحریم‌ها برمی‌گردد. به هر حال با کاهش درآمدهای ارزی و مسائل اقتصادی مربوط به تحریم‌ها یکی از راه‌هایی که برای جبران درآمد دولت دنبال شد، چاپ اسکناس و افزایش سطح نقدینگی بوده. هرچند راه‌های دیگری هم مدنظر بوده که طی شدند. دولت باید مالیات‌ها را افزایش می‌داد که با توجه به وضعیت کسب‌وکارها و مسائل ناشی از تحریم‌ها عملا می‌توان گفت که جیب مردم هم خالی است و از جیب خالی هم نمی‌شود مالیات گرفت. بنابراین یا دولت باید نرخ ارز را بالا می‌برد که البته این اتفاق با وضعیت تحریم‌ها افتاده و بیشتر از این هم دیگر جایی برای افزایش نرخ ارز باقی نمانده. موضوع دیگر بحث افزایش قیمت حامل‌های انرژی و واقعی کردن قیمت‌ها بوده که جامعه هم بیش از این کشش آن را نداشته. حوادث مربوط به گران شدن بنزین را به یاد داریم که چه اتفاقاتی در کشور رخ داد و با توجه به سطح پایین درآمد مردم و رخدادی که در سطح معیشت مردم به خاطر تحریم‌ها اتفاق افتاده، امکان بالا بردن نرخ حامل‌های انرژی بیش از این وجود ندارد و چون مقوله افزایش قیمت گازوئیل بر حمل‌و‌نقل به صورت مستقیم می‌توانست اثر داشته باشد از این موضوع صرف‌نظر شد. به هر حال در مجموع وقتی که درآمدهای کشور کاهش پیدا می‌کند و بحران در ارتباط با وضعیت درآمدی پیش می‌آید، افزایش نقدینگی یکی از ساده‌ترین کارهایی است که به ذهن سیاستمداران می‌رسد تا به این شکل مسأله را به نوعی حل کنند. روشی که قطعا و یقینا در درازمدت نمی‌تواند پاسخگو باشد و برای یک مدت کوتاهی می‌تواند ادامه پیدا کند و نهایتا با توجه به تورم افسارگسیخته‌ای که به دنبال این حجم نقدینگی ایجاد می‌شود باید به نحوی کنترل شود. به هر حال آنچه هست، مسأله صادرات و مراودات اقتصادی با دنیای خارج است. موضوعی که باعث شد حتی دوستان کشورمان که به ظاهر دوست بودند امروزه از مبادلات مالی و اقتصادی با ما طفره روند و دنبال کشورهای جایگزین باشند. آماری اخیرا مبنی بر اینکه چین قبلا اولین مقصد صادرات کشور ما بود و اکنون سومین کشور بعد از ترکیه و عراق شده و ترکیه جایگاه اول را پیدا کرده، وجود دارد. کشوری که قبلا جایگاه چندان زیادی به آن معنا در صادرات کشور ما نداشت. البته راجع به تجارت ترجیحی با ترکیه هم بحث‌هایی مطرح است. اینکه صادرات کشور ما ارزان به ترکیه می‌رود و منافع مردم یا کسانی که صادرکننده هستند تا حدودی به خوبی تامین نمی‌شود که این هم جزء التهاباتی است که در مراودات تجاری ترجیحی بین دو کشور ایران و ترکیه وجود دارد اما با این حال باید گفت در مجموع آنقدر حجم صادرات ما به کشورهای خاصی مانند چین محدود شده که یک زمانی امید می‌رفت در وضعیت تحریم در کنار ایران باشد ولی اکنون ترکیه به کشور اول مقصد صادرات ایران تبدیل شده. به هر حال روزبه‌روز در مجموع مراودات اقتصادی به سمت محدودیت‌های بیشتر می‌رود و مشکلات اقتصادی در نتیجه تحریم‌ها رو به افزایش است. به همین خاطر دولت آقای رئیسی هم اخیرا دنبال این است که مجددا مذاکرات را از سر بگیرد و ظاهرا از دو طرف سیگنال‌هایی برای آغاز مذاکرات درحال ارسال است. آنچه برای ایران مهم است اینکه دریک مذاکره کوتاهی، زودتر تحریم‌ها برداشته شود تا بتواند مراودات اقتصادی خود را با جهان خارج از سر بگیرد و بر این اساس تاکید دارد تا مذاکره زودتر به نتیجه برسد. از طرف دیگر کشورهای طرف حساب ایران در بحث مذاکرات هسته‌ای تاکید بر مذاکره دارند اما ظاهرا برخلاف آنچه در سخنانشان بیان می‌شود، خیلی عجله‌ای برای این کار ندارند گرچه در سیاست اعلامی‌شان به نحوی بحث می‌کنند که اشتیاق دارند زودتر این اتفاق بیفتد! درواقع گرچه استراتژی آنها این است که مذاکرت زودتر به نتیجه برسد اما خیلی عجله‎‌ای ندارند و به نظر می‌رسد که خواهان بیشتر شدن فشارهای اقتصادی هستند تا از این طریق بتوانند امتیازات بیشتری از ایران بگیرند و با این هدف دارند روند مذکرات را طولانی‌تر می‌کنند تا خواسته‌های خود را تحمیل کنند. به هر حال هرچه مذاکرات زودتر به نتیجه برسد به نظر می‌رسد که به نفع کشورمان است و می‌توانیم از وضعیتی که الان به آن دچار شدیم، رهایی پیدا کنیم. راه برون‌رفت از این وضعیت پایان دادن به وضعیتی است که در نتیجه بحران هسته‌ای و تحریم‌ها ایجاد شده که باید حتما راهکاری برای این مسأله پیدا شود وگرنه افق خیلی روشنی برای پیشرفت در عرصه اقتصاد کشور در آینده قابل تصور نیست. گرچه دولت آقای رئیسی هم به این موضوع اشاره کرده که معیشت مردم را به مذاکرات هسته‌ای گره نمی‌زند و راهکارهایی برای این مسأله وجود دارد اما قطعا نمی‌شود نقش مذاکرات را نادیده گرفت و ظاهرا دولت هم به این موضوع واقف است و به همین خاطر اخیرا بحث دنبال کردن مذاکرات و رسیدن به نتیجه سریع مذاکرات مورد توجه دولتمردان این دولت هم قرار گرفته است.