3 آسیب‌روانی در کمین 70 درصد شاغلان‌ایرانی

  همه ما در اطراف‌مان افراد شاغلی را می‌شناسیم که رشته تحصیلی‌شان با حرفه‌شان هیچ سنخیتی ندارد. طبق آخرین آمار در کشور ما ، مدرک تحصیلی۷۰ درصد افراد شاغل در جامعه، با شغل‌شان تناسبی ندارد. افرادی که اگر استعدادشان در زمان تحصیل شناخته می شد، مسیر متفاوتی را در زندگی طی می کردند. البته واضح است این موضوع  که اگر فردی بعد از تحصیل در یک رشته‌ دانشگاهی متوجه شد که در زمینه کاری دیگری موفق خواهد شد، مورد بحث ما نیست، اما در این نوشتار به بخش‌هایی از آثار مرتبط نبودن مدرک تحصیلی با شغل اشاره خواهد شد، به این امید که دانشجویان و والدین‌شان با دقت بیشتری در انتخاب رشته، مانع افزایش این آمار شوند.
 
 بی‌کفایتی |از آن‌جا که شغل یکی از مهم‌ترین منابع سلامت
‌روان انسان‌هاست و بیشترین وقت یک بزرگ سال در زمان شغلی‌اش سپری می‌شود، وقتی مدرک تحصیلی فرد که سال‌ها برای کسب آن تلاش کرده، هیچ ارتباطی با شغلش نداشته باشد، احساس سرخورده شدن و بی‌کفایتی در او ایجاد خواهد کرد. دانشی که قرار بود آینده او را تضمین کند، به عامل ایجاد افسردگی تبدیل خواهد شد.
 سرخوردگی اجتماعی | سرخوردگی اجتماعی ناشی از بها داده نشدن به تحصیلات و دانش تخصصی، دردسر دیگر این افراد است که باید با آن دست‌و‌پنجه نرم کنند. کسانی که به مشاغلی اشتغال دارند که نیازی به صرف وقت، انرژی و پول در دانشگاه ندارد، از خود می‌پرسند چرا این همه وقت خود را تلف کرده‌اند؟ این دیرکرد در ورود به بازار کار بر زمان ازدواج و آمادگی آن‌ها برای تشکیل خانواده هم تاثیرگذار خواهد شد.
  ناامیدی  |  هدر رفتن منابع مالی عظیم کشور که می‌توانست در جایی دیگر ثمربخش باشد هم به وضوح با این مسئله مرتبط است. برای تربیت این همه متخصص بیکار، هزاران میلیارد تومان هزینه شده اما این هزینه کاملا هدر رفته است و هیچ بازگشتی برای کشور ندارد و نیز تلف کردن عمر جوانان کشور در دانشگاه با یک وعده سراب گونه برای آینده‌ای بهتر است که گویا از طریق تحصیلات، نمی‌توان به آن دست یافت. بنابراین این مسئله ممکن است باعث احساس ناامیدی در این افراد بشود.