دولت رئيسي فهميد بايد برجام را جدي بگيرد

آرمان ملی- احسان انصاری: با سفر انریکه مورد معاون مسئول سیاست خارجی گمانه‌زنی‌ها برای احیای برجام به‌صورت جدی‌تری مورد توجه طرفین قرار گرفته است. از سوی دیگر در روزهای اخیر فعالیت دولت رئیسی درباره برجام و مذاکرات هسته‌ای تحرک بیشتری پیدا کرده و بر اساس اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه در آینده نزدیک می‌توان تاریخ دقیق مذاکرات هسته‌ای را مشخص کرد. این در حالی است که تحولات خاورمیانه و ازجمله مذاکرات ایران و عربستان که به موضوع برجام ارتباط دارد نیز در جریان است. «آرمان ملی» برای بررسی مهم‌ترین چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی مذاکرات هسته‌ای با قاسم محبعلی تحلیل‌گر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. محبعلی معتقد است:« قبل از انتخابات ریاست جمهوری و پس‌ازآن کشور در وضعیت خاص و خطیری قرارگرفته بود و به همین دلیل دولت جدید که روی کارآمد هنوز با واقعیت‌های مدیریت کشور آشنا نبود و شاید گمان می‌کردند راه‌حل‌های دیگری نیز به‌جز برجام و مذاکره وجود دارد.با این‌وجود هرچه بیشتر از عمر دولت گذشت و واقعیت‌ها بیشتر برای دولتمردان آشکار شد درنهایت به این نتیجه رسیدند که راه‌حل دیگری به‌جز برجام وجود ندارد و بهتر است در این مسیر حرکت کنند. امروز دولت رئیسی به این نتیجه رسیده که به نتیجه رسیدن مذاکرات و احیای برجام می‌تواند بخشی از مشکلات کشور را حل کند و به اقتصاد و معیشت مردم کمک کند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  سفر معاون مسئولیت سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران در راستای زمینه‌سازی برای احیای برجام بود. به چه میزان این سفر در بسترسازی برای مذاکرات احتمالی آینده مؤثر بود؟ این سفر تلاشی برای احیای برجام از سوی کشورهای غربی بود که با رایزنی‌هایی که صورت گرفت مقامات ایران نیز نسبت به گذشته تمایل بیشتری به مذاکره از خود نشان دادند. به نظر می‌رسد اینکه مذاکرات هسته‌ای به‌زودی آغاز خواهد شد قابل پیش‌بینی است و این اتفاق در آینده رخ خواهد داد. با این‌وجود نکته مهم این است که روند مذاکرات در چه مسیری قرار خواهد گرفت و دو طرف چگونه تلاش خواهند کرد مواضع خود را به هم نزدیک کنند تا بتوان نسبت به یک توافق در آینده خوش‌بین بود. در شرایط کنونی روی این موضوع که ایران باید به برجام بازگردد و در مسیر گفت‌وگو قرار داشته باشد در کشور اجماع وجود دارد.این اجماع هم در دولت سیزدهم وجود دارد و هم در نهادهای بالاتر نظام. با این‌وجود اینکه رئیسی قصد دارد با چه تکنیک و استراتژی در مذاکرات آینده حضور پیدا کند دارای اهمیت است. اینکه رئیسی قصد دارد با چه افراد و ابزارهایی در مذاکرات حضور پیدا کند دارای اهمیت  است. اگر از افرادی در مذاکرات استفاده شود که دارای تجربه کافی در این زمینه هستند این انتظار می‌رود که شرایط مذاکرات به سمت مثبت شدن حرکت کند. در غیر این صورت نمی‌توان نسبت به آینده مذاکرات خوشبین بود. در شرایط کنونی تنها دو سال از عمر برجام بیشتر باقی نمانده و به همین دلیل اگر قرار است توافق جدیدی صورت بگیرد باید با رویکردی وارد مذاکرات شد که اطمینان‌بخش باشد و بتواند طرفین مذاکره را به احیای برجام امیدوار کند.  در روزهای گذشته تحرک وزارت خارجه در زمینه مذاکرات هسته‌ای بیشتر از گذشته شده و بر اساس اظهارات سخنگوی وزارت خارجه در آینده‌ای نزدیک می‌توان به یک تاریخ دقیق برای آغاز مذاکرات رسید.چرا در شرایط کنونی دولت تصمیم گرفته فعالیت‌های خود را در زمینه مذاکرات بیشتر کند؟ قبل از انتخابات ریاست جمهوری  و پس‌ازآن کشور در وضعیت خاص و خطیری قرارگرفته بود و به همین دلیل دولت جدید که روی کارآمد هنوز با واقعیت‌های مدیریت کشور آشنا نبود و شاید گمان می‌کردند راه‌حل‌های دیگری نیز به‌جز برجام و مذاکره وجود دارد. با این‌وجود هرچه بیشتر از عمر دولت گذشت و واقعیت‌ها بیشتر برای دولتمردان آشکار شد درنهایت به این نتیجه رسیدند که راه‌حل دیگری به‌جز برجام وجود ندارد و بهتر است در این مسیر حرکت کنند. امروز دولت رئیسی به این نتیجه رسیده که به نتیجه رسیدن مذاکرات و احیای برجام می‌توان بخشی از مشکلات کشور را حل کند و به اقتصاد و معیشت مردم کمک کند. این در حالی است که در ابتدایی که دولت شکل گرفت به دلیل اینکه اغلب اعضای دولت سیزدهم ازجمله مخالفان و منتقدان برجام بودند چنین تصوری نداشتند. رئیسی به این نتیجه رسیده که با برجام می‌تواند از بخش‌های مهمی از چالش‌ها و مشکلات کشور عبور کند و در فضایی حرکت کند که بیشتر فرصت پیش روی دولت خواهد بود. البته هنوز به‌صورت دقیق درباره آینده مذاکرات تصمیم‌گیری نشده اما آنچه از شواهد و قرائن مشاهده می‌شود این است که در رویکرد دولت نسبت به مذاکرات یک تغییر رویه به وجود آمده است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که طرف مقابل نیز همواره عنوان می‌کند فرصت مذاکرات نامحدود نیست و بلکه ممکن است تصمیم‌های جدیدی درباره پرونده هسته‌ای ایران گرفته شود.  امیر عبــداللهیان عنوان می‌کند ما به دنبال مذاکره برای مذاکره نیستیم و قرار نیست با طرف مقابل قهوه بخوریم. آیا این رویکرد در مذاکرات به نتیجه خواهد رسید؟آیا طرف مقابل در برابر خواسته‌ای ایران مواضع خود را تغییر می‌دهد؟ به چه میزان این احتمال وجود دارد که دولت رئیسی نیز در مسیری در مذاکرات حرکت کند که دولت روحانی حرکت می‌کرد؟  بر اساس اظهارات سخنگوی وزارت خارجی دولت رئیسی به دنبال این است که در مسیری حرکت کند که بر اساس برجام سال2015 باشد و مذاکرات را از نقطه‌ای آغاز کند که در دولت روحانی متوقف شد. این دیدگاه زیاد دقیق نیست و مذاکره دارای تعریف و مشخصات خاصی است. نمی‌توان انتظار داشت مذاکرات هسته‌ای به شکلی برگزار شود که طرفین تنها باهم گفت‌وگو کنند و وقت یکدیگر را تلف کنند. به‌هرحال هر مذاکره‌ای باید به یک نتیجه برسد. ممکن است این نتیجه مثبت باشد و یا منفی. هر نتیجه‌ای نیز که در مذاکرات اتفاق بیفتند آثار میدانی به همراه خواهد داشت. یکی از چالش‌های اصلی مذاکرات این بود که ایران خواستار لغو همه تحریم‌های بین‌المللی بود. این در حالی است که از ابتدای طرح این درخواست مشخص بود که طرف آمریکایی حاضر به پذیرش این درخواست نیست و در عمل نیز چنین اتفاقی رخ داد. همه تحریم‌های ایران به دلیل پرونده هسته‌ای نیست و بلکه به مسائل دیگر ارتباط دارد. به همین دلیل اگر قرار است همه تحریم‌ها برداشته شود باید درباره مسائل دیگر نیز مذاکره و گفت‌وگو صورت بگیرد. ایران مشکلات پرونده هسته‌ای و برجام را قبول داشت و به همین دلیل حاضر به مذاکره شد. درنتیجه اگر قرار است مشکلات دیگر نیز مرتفع شود باید درباره آن مذاکره صورت بگیرد. اگر انتظار داریم سایر تحریم‌ها برداشته شود به‌صورت طبیعی باید درباره آنها مذاکره کنیم.کسانی که عنوان می‌کنند طرف مقابل در ابتدا باید همه تحریم‌ها را بردارد تا پس ‌از آن مذاکره صورت بگیرد خوش‌بینانه و غیرواقعی به موضوع نگاه می‌کنند. بدون تردید طرف مقابل چنین شرایطی را نخواهد پذیرفت. این نپذیرفتن نیز زمان را از بین می‌برد و درنتیجه هزینه‌هایی که ایران باید در آینده پرداخت کند بیشتر می‌شود. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود و بلکه ممکن است شدت بیشتری نیز پیدا کند.  به نظر می‌رسد تغییر در گروه مذاکره‌کننده ایران قطعی خواهد بود و به‌احتمال‌زیاد باقری کنی مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای خواهد بود. تغییر تیم مذاکرات چه تأثیری درروند مذاکرات خواهد داشت؟ یکی از چالش‌های مذاکرات آینده تغییر تیم مذاکره‌کننده خواهد بود که می‌تواند در مسیر مذاکرات گذشته تغییر ایجاد کند. از یک‌طرف حضور افراد جدیدی در کیفیت مذاکره تأثیر منفی خواهد گذاشت. به‌هرحال افراد جدید از مشی فکری متفاوتی نسبت به گروه قبلی برخوردار هستند و از جزئیات و نحوه مذاکره تیم قبلی نیز اطلاع دقیق ندارند. ممکن است در مذاکرات قبلی سخنانی بین طرفین ردوبدل شده که تیم جدید از آن اطلاع نداشته باشد. به همین دلیل عدم اطلاع دقیق تیم مذاکره‌کننده جدید از محتوای مذاکرات گذشته یکی از چالش‌های مذاکرات آینده خواهد بود. از سوی دیگر تیم مذاکره‌کننده جدید اغلب از مخالفان و منتقدان برجام بوده‌اند و با همین مشی فکری در مذاکره حضور پیدا خواهند کرد. اتفاقی که می‌تواند پیچیدگی‌های مذاکرات آینده را بیشتر کند و گره‌ها را افزایش بدهد. به‌هرحال افرادی که با یک موضوع مخالف بوده‌اند ممکن است از انگیزه کافی برای مذاکره برخوردار نباشند. این در حالی است که طرف مقابل از انسجام برخوردار هستند و مذاکره‌کنندگان آمریکایی و اروپایی تجربه بسیار زیادی در مذاکرات گذشته به دست آورده‌اند و یک وحدت رویه در تصمیم گیرها برخوردار هستند. تیم مذاکره‌کننده ایران فاقد چنین تجربه‌ای است و اگر ترکیب تیم تغییر کند ممکن است درنهــایت تصمیماتی در مذاکرات گرفته شود که به ضرر ایران تمام شود.  رویکرد دولــت رئیسی بیشتر مبتنــی بــر روابط با کشورهای شرق بــوده است.آیا این رویکرد سبــب کاهش انگیزه برای مذاکرات هسته‌ای با کشورهای غربی نخواهد شد؟ یکی از ظرفیت‌هایی که دولت رئیسی ازنظر اقتصادی می‌تواند روی آن حساب کند ارتباط با کشورهای شرق و ازجمله چین و روسیه است. این رویکرد می‌تواند دستاوردهایی برای ایران داشته باشد و در برخی زمینه‌ها به کمک دولت بیاید اما نمی‌تواند در مذاکرات هسته‌ای تأثیرگذار باشد. به‌هرحال مذاکرات هسته‌ای شرایط خاص خود را دارد و بر سر موضوعی است که ده‌ها سال است که ایران درگیر  بوده است. این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که چین و روسیه به‌عنوان دو عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در شش قطعنامه‌ای که از سوی سازمان ملل علیه ایران صادر شد اقدام مؤثری به سود ایران انجام ندادند. به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت در مذاکرات آینده نیز به شکلی رفتار کنند که اهداف ایران در مذاکرات محقق شود. چین از مراودات اقتصادی زیادی با آمریکا برخوردار است و به همین دلیل ترجیح می‌دهد مراودات اقتصادی خود را آمریکا که سود بیشتری برای آنها دارد را حفظ کنند. به همان صورت که تاکنون این ارتباط تأثیر زیادی بر اقتصاد ایران نداشته این اتفاق در آینده نیز رخ خواهد داد و نمی‌توان انتظاری بیش از این داشت. اگر شرایطی پیش بیاید که مذاکرات به نتیجه برسد و تحریم‌های ایران برداشته شود این احتمال وجود دارد که مراودات اقتصادی ایران با چین و روسیه نیز افزایش داشته باشد و به سود ایران تمام شد. در غیر این صورت یک رابطه یک‌طرفه بین ایران و چین و روسیه وجود دارد و آنها از ایران بهره‌برداری می‌کنند و از برگه ایران در مقابل غرب استفاده می‌کنند.  پس از به قــدرت رسیدن بنت در اسرائیل و دیدارهایی که وی با بایــدن داشته همواره موضوع هسته‌ای ایران مورد نظــر وی بوده است. فعالیت‌های اسرائیل نسبت به پرونده هسته‌ای ایران بیشتر از گذشته شده است. آیا اسرائیل می‌تواند در نتیجه مذاکرات هسته‌ای تأثیر منفی بگذارد؟  بین دیدگاه‌های بنت و نتانیاهو تفاوت‌هایی وجود دارد. با این‌وجود اسرائیل نقش تخریبی در مذاکرات هسته‌ای دارد و علاقه‌مند نیست که بین ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا رابطه مثبت ایجاد شود. اسرائیل این رویکرد را در رابطه ایران و عربستان نیز به کار گرفته و همه تلاش خود را انجام می‌دهد که رابطه ایران و عربستان بهبود پیدا نکند.در چنین شرایطی ایران باید این نکته را در نظر داشته باشد که امنیت اسرائیل در خاورمیانه برای آمریکا از اهمیت کلیدی برخوردار است. درگذشته اولویت اصلی آمریکا در خاورمیانه موضوع نفت و انرژی بود. این در حالی است که با رویکردی که دولت بایدن اتخاذ کرده در شرایط کنونی مهم‌ترین اولویت آمریکا حفظ امنیت اسرائیل است. به همین دلیل ایران باید مراقب این موضوع باشد که اسرائیل تحولاتی که در خاورمیانه رخ می‌دهد به سود خود استفاده نکند.  وزیر خارجه خواستار نشان دادن حسن نیت از سوی آمریکا شده و عنوان کرده آمریکا برای نشان دادن حسن نیت خود بخشی از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران را آزاد کند. آیا استفاده از چنین رویکردهایی می‌تواند مواضع دو کشور را به هم نزدیک کند؟ مذاکره به معنای بده و بستان است و یک‌طرف نمی‌تواند در این زمینه به‌تنهایی اقدام کند مگر اینکه طرف مقابل نیز اقدام متقابلی انجام بدهد. ما باید منتظر باشیم که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. آنچه مشخص است این است که در مذاکرات آینده طرفین به سمت احیای برجام2015 حرکت خواهند کرد. هدف نیز برداشته شدن تحریم‌های مرتبط با برجام شاید تحریم‌های دیگری باشد که در زمینه‌های دیگر علیه ایران صورت گرفته است. اینکه برخی در ایران به دنبال برداشته شدن همه تحریم‌ها باشد انتظار واقعی نیست  و عملی نخواهد شد و ممکن است به شکست مذاکرات منجر شود. برجامی که در سال2015 موردتوافق طرفین قرار گرفت به مدت هشت سال بود و به‌صورت طبیعی در سال2023 پایان می‌پذیرد. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در مذاکراتی که در آینده صورت می‌گیرد درباره آینده برجام نیز مذاکره شود. به همین دلیل باید منتظر ماند که در روند  مذاکرات چه اتفاقی رخ می‌دهد و از سوی دیگر تحولات خاورمیانه به چه سمتی حرکت می‌کند. این دو موضوع از جنبه‌های زیادی به هم مرتبط است.