تصمیمات سخت در شرایط نامطلوب

هادی حق‌شناس اقتصاددان «از نظر تورم هیچ زمانی را به اندازه امروز خطرناک نمی‌بینم، سرنوشت 85 میلیون نفر در گرو نحوه مدیریت پولی و مالی کشور است،  سیل می‌تواند همه ما را از بین ببرد،  در کوتاه‌مدت در خطر هستیم نه در چند سال آینده و متوقف کردن روند تورم در گرو اتخاذ تصمیمات سخت و محبوبیت زداست.»  این گزیده‌ای از سخنان اخیر دکتر مسعود نیلی اقتصاددان است و واقعیت مطلب هم همین است که سه سال پیاپی تورم بالای 30 درصد داریم و قرائن و شواهد نشان می‌دهد که سال جاری هم تورم بالای 30 درصد داشته باشیم. در اقتصاد از جمله مهم‌ترین عوارض تورم را فاصله دهک‌های کم درآمدی می‌دانند یعنی در هنگامه تورم مردمی که فقیر هستند، فقیرتر و ثروتمندان، ثروتمندتر می‌شوند. دومین عوارض تورم این است که مردم به جای سرمایه‌گذاری به سراغ دلالی و سفته‌بازی می‌روند. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاران نمی‌روند که بنگاه اقتصادی یا کارخانه‌ای ایجاد بکنند بلکه به سراغ خرید و فروش سکه و ارز و یا مسکن و زمین می‌روند. درواقع بازار سوداگری پررونق است و نه بازار تولید. این هم دومین عوارض تورم است. عوارض سوم که طی این یکی، دو سال گذشته بیشتر در اقتصاد ایران پیدا شده فرار سرمایه‌های خرد است. علت اینکه الان در ترکیه، ایرانیان ماهانه نزدیک به یک هزار واحد آپارتمان می‌خرند و همین اقدام را در برخی از کشورهای همسایه دیگر هم انجام دادند، برای حفظ ارزش پول خود است و البته در کنارش، بحث فرار صرفا نخبگان نیست بلکه قشرهای مختلف هست. غالبا وقتی تورم ایجاد می‌شود، صرفا آثار منفی اقتصادی ندارد بلکه به لحاظ روانشناسی عوارض روحی و روانی هم ایجاد می‌کند. بنابراین اگر این تورمی که امروز در اقتصاد ایران هست و پیش‌بینی می‌شود، اگر همین کسری بودجه‌ای که مرکز پژوهش‌های مجلس گفته است و همچنین اگر در سمت منابع بودجه، منابع جدیدی ایجاد نشود، این کسری در سال آینده هم قطعا افزایش پیدا می‌کند. آن‌گاه نتیجه این کسری نرخ تورم می‌شود. یعنی اگر چشم‌اندازی برای کاهش نرخ تورم پیدا نشود و بلکه انتظارات تورمی همچنان سایه بر اقتصاد ایران ایجاد بکند، آن عوارضی که در ابتدا ذکر شد، یعنی هم فاصله طبقاتی و هم سوداگری و هم فرار سرمایه به‌علاوه برخی از عوارض روحی و روانی دیگر هم ادامه پیدا خواهد کرد و این موارد برای اقتصاد ایران ویران‌کننده خواهد بود. بنابراین فرصت زیادی وجود ندارد. اقتصاد ایران نیاز به تصمیمات سخت دارد و این تصمیمات سخت هم هزینه‌های سیاسی دارد. ولی ما به نقطه‌ای رسیدیم که دیگر یک انتخاب نیست بلکه برخی از تصمیمات اجتناب‌ناپذیر است. از جمله این تصمیمات، انضباط شدید مالی، انضباط پولی، استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه برای مبادلات تجاری و همچنین استفاده از ظرفیت‌های بکر اقتصاد ایران در زمینه‌هایی مثل گردشگری، ترانزیت کالا، استفاده از ارزش افزوده معادن و از این نوع مثال‌هاست که می‌شود زیاد زد اما به شرطی که فضای کسب‌وکار کشور یک فضای مطلوب برای مولدین اقتصاد ایران باشد که شرط اول آن کنترل نرخ تورم است. شرط دوم ایجاد چشم‌انداز مثبت برای بخش سرمایه‌گذاری و همچنین اطمینان دادن دولت به سرمایه‌گذاران برای ایجاد فضای کسب‌وکار مناسب است.