قفل «نمي‌توانيدها» را از روي كشور برداريد

آرمان ملی: با روی کار آمدن دولت سیزدهم و رای اعتماد مجلس یازدهم به اکثریت وزرای پیشنهادی، شاهد تمرکز بر سفرهای استانی به جای تحقق وعده‌های انتخاباتی هستیم؛ سیدابراهیم رئیسی که تا امروز به چندین استان سفر کرده وعده تکمیل و اجرای طرح‌هایی را داده که به بیش از ۳۳ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. این در حالی است که بر اساس گزارش خزانه داری کشور، دولت در سه ماهه بهار امسال ۵۳ هزار میلیارد کسری بودجه داشته و به نظر می‌رسد این روند با توجه به کاهش فروش نفت و مشکلات اقتصادی تا پایان سال ادامه داشته باشد؛ در حوزه سیاست خارجی هم رویکردی روشنی به چشم نمی‌خورد. این در حالی است که به دلیل مشکلات معیشتی بی‌اعتمادی در آحاد جامعه احساس می‌شود. از سوی دیگر مجلس انقلابی که با وعده تحقق اهداف اقتصادی آغاز به کار کرده بود، به جای پرداختن به طرح‌های اقتصادی، طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار قرار داده است. در این راستا برای بررسی عملکرد دولت، سفرهای استانی، عملکرد دولت در حوزه معیشت مردم و طرح جنحالی صیانت مجلس و آنچه در جامعه می‌گذرد «آرمان ملی» با حجت‌الاسلام حسین انصاری‌راد نماینده مجلس ششم به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.  با آغاز به کار دولت آقای رئیسی از اولین اقداماتی که در دستور کار قرار گرفت؛ شروع سفرهای استانی است، این سفرها در شرایط فعلی می‌تواند دستاورد کوتاه مدت  داشته باشد؟
این سفرهای استانی اگر بودجه، پول و درآمدی باشد که بتوانند پروژه‌ها را تکمیل کنند و یا نیازهایی را برطرف بکنند، می‌تواند مفید باشد ولی صرف این سفرها، تعارف معمول و تشریفات این سفرها هزینه‌ای در بردارد. وقتی رئیس جمهور به یک استان یا منطقه‌ای مسافرت می‌کند عده‌ای همراه ایشان هستند و هزینه‌ای دارد. واقعا نمی‌دانم وقتی بر حسب گزارش‌ها خزانه کشور خالی است و دولت هم می‌گویند که پول خلق نمی‌کند؛ به هر صورت اگر قرار است هزینه‌ای بشود و پروژه‌هایی را تکمیل و به اتمام برسانند یا پروژه‌های جدیدی را شروع کنند و نیازهای جدید را پاسخ بگویند، درک نمی‌کنم از کدام محل و یا ردیف بودجه‌ای قرار است تامین اعتبار شود. (البته مردم نیاز دارند، احترام می‌کنند،گاهی گلایه و شکایت هم می‌کنند) اما اینکه واقعا چه کاری دارد انجام می‌شود، چه بودجه‌ای مصرف می شود و این بودجه از کجا تامین می‌شود، اطلاعی ندارم.
 در جامعه حالت یأس مشاهده می‌شود، برای بازگرداندن امید و اعتماد چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
سیاست‌ها باید اصلاح شود. سه اقدام اساسی باید در دستور کار قرار گیرد که بتواند یک مقدار در وضعیت و روحیه مردم امید و نشاط ایجاد کند. اولا رویکرد سیاست خارجی را باید تغییر و اصلاح کنند. نزاعی که با آمریکا چهل سال است ادامه پیدا کرده است، خسارت برای ما هم داشته است. اینکه ایران چقدر می‌تواند کار کند و چقدر کار کرده است؟ جای حرف و حدیث است. مسأله جنگ با آمریکا و غرب محصولش، محرومیت ایران از بسیاری از مزایای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که یک نمونه آن تحریم‌هاست. اینکه ایران بتواند آمریکا و غرب را شکست بدهد این یک امر به عوانل زیادی وابسته است. یک تکلیف ما لایطاق است. تکلیف ما لایطاق یعنی تکلیفی که قابل انجام نیست و به سرانجام نمی‌رسد. هزینه‌ای که صرف آن می‌شود چندین برابر نتیجه و دستاوردی است که می‌تواند داشته باشد(که البته نتیجه دلخواه هم نداشته است).  زندگی، معاش، اقتصاد، فرهنگ، نشاط مردم ایران و بسیاری از گشایش‌های ضروری را قربانی یک امری بکنیم که نمی‌شود. جنگ با آمریکا و غرب به سرانجام نمی‌رسد به معنی این نیست که امپرسیالیسم غرب خوب است یا آمریکا و اروپا خوب است؛ نه! آنها سوابق خوبی در دنیا ندارند و کشورهای استعماری و سلطه جو بودند، الان هم دنبال سلطه هستند، اما اینکه ما چقدر کار می‌توانیم انجام بدهیم؟ معتقدم همه کارشناسان بی‌غرضی که در داخل و خارج هستند، Aاین کار را یک امر سخ و دشواری می‌دانند. گام دوم مذاکرات هسته‌ای را از نقطه‌ای که متوقف مانده، شروع کنیم و تمام بکنیم. خودمان را از گرداب مسأله هسته‌ای خارج بکنیم و دست از شعارهای بی عمل برداریم. گام سوم این است که انتخابات رقابتی برگزار کنیم. انتخاباتی که بتواند جواب انتظارات مردم را به طور کامل و دقیق بدهد. انتخابات ریاست جموری که آقایان لاریجانی، جهانگیری، پزشکیان و... را کنار زدند و در حقیقت بخش عظیمی از ملت ایران غیاب در انتخابات بودند. اصلاح‌طلبان را سال‌ها است کنار گذاشته‌اند. این انتخابات حداکثری نیست. باید مسئولان مربوطه نقش مردم در تعیین سرنوشت‌شان را به رسمیت بشناسند و زمینه مشارکت همه ایرانیان را بدون استثناء در انتخابات فراهم کنند. نتیجه هرچه باشد هم به نفع ایران و هم به نفع اسلام است.


 نمایندگان مجلس به دنبال ارائه طرح صیانت از فضای مجازی هستند، این طرح تا چه اندازه می‌تواند مفید باشد؟
دیگر محدودیت جواب نمی‌دهد. محدودیت در موارد دیگر مانند قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره جواب نداد. بسیاری از موارد این محدودیت‌ها، جواب لازم نداده است. در مسأله اینترنت هم جواب نخواهد داد؛ مردم باید طبق قانون اساسی آزاد باشند، بتوانند خودشان خوبی‌ها و زشتی‌ها را ببینند. باید بفهمیم که زشتی‌ها جا نمی‌افتد، منکرات و بعضی از صور قبیحه‌ای که در اینترنت به نمایش گذاشته می‌شود، نمی‌تواند جاذبه برای مردم داشته باشد. امر مردم را به خود مردم واگذار کنیم؛ مردم خودشان تشخیص می‌دهند، بچه‌های مردم هم تشخیص می‌دهند، پدران و مادران هم تشخیص می‌دهند که چه چیزهایی برای فرزندانشان خوب است و چه چیزهایی بد است. این محدودیت‌ها تا به حال هم درباره ماهواره و در زمینه‌های دیگری نتیجه مطلوب نداده است. مجلسی که با مشارکت حداکثری شکل نگیرد و محصول مشارکت همه مردم نباشد، نمی‌تواند عملکرد قابل دفاعی داشته باشد.
 عملکرد دولت سیزدهم را در این مدت کوتاه، چگونه ارزیابی می‌کنید و اولویت دولت را چه می‌دانید؟ 
تصورم این است و البته میل جناب رئیس جمهور این است که مشکلات حل بشود و سعی هم می‌کند ولی اعتقاد دارم با شرایط موجود ایشان نمی‌تواند در مدت کوتاه موفق باشد. برای اینکه انتخابات با مشارکت بالایی انجام نشده است و در مردم همدلی کافی باید ایجاد شود، سیاست‌هایی که رئیس جمهور دارد از جمله در حوزه سیاست خارجی شفاف و دقیق اعلام نمی شود. سیاست داخلی هم مسأله انتخابات و اجرای قانون است، کامل و همه جانبه نیست و بنابراین نمی‌توان اکنون انتظار بزرگی داشت. به هر صورت مردم راحت و آسوده نیستند. مردم باید در صندوق‌های رای به صورت مخفی نظر خودشان را اعلام کنند. آنچه از صندوق های رای مخفی بیرون می‌آید، آن نظر مردم درست است. آنچه در ظاهر گفته می‌شود؛ گاهی گفته می‌شود،کم گفته می‌شود و آنها ملاک رضایت مردم نیستند.
 در دولت سیزدهم اکثر استاندارانی که توسط دولت منصوب می‌شوند، سابقه نظامی و از یک نهاد نظامی هستند، نظر شما در مورد این انتصاب‌ها چیست؟
قطعا نظامی‌ها جایشان همان کار اصلی و نظامی‌گری و دفاع از کشور و مرزهای کشور است. باید استانداران از طبقه کارشناس و مدیریت‌های مجرب انتخاب شوند. کار نظامی‌گری با کار اجرایی سازگار چندانی ندارد و گاهی از این طریق فرصت سوزی می‌شود.
 اصلاح‌طلبان با وجود اتفاقات رخ داده طی سال‌های اخیر چه میزان می‌توانند به بازسازی جریان خود برای بازگشت به قدرت امیدوار باشند؟
شرایطی که برای اصلاح‌طلبان به وجود آمده، از جمله در انتخابات مجلس و همچنین انتخابات ریاست جمهوری که آقایان لاریجانی و جهانگیری که فرزندان جمهوری اسلامی ایران هستند و از جناح میانه و راست هم هستند، طبیعتا شرایط فعالیت محدود می‌شود. ولی در عین حال کشور و مردم خواسته‌هایی دارند و طبیعتا بر هر حکومتی این خواسته‌ها تحمیل خواهد شد و هر جناحی که به دنبال خواسته‌ها و اهداف اصلی مردم باشند طبیعتا آن جناح پیروز خواهد شد. اصلاح‌طلبان برای بازیابی سرمایه اجتماعی خود منتظر ناکامی دولت نبوده و اتفاقا دعا می‌کنند که مجموعه حاکمیت بتواند در جهت خواست، اراده و منافع ملی موفق شود. این جریان سیاسی قصد ندارد که منتظر ناکامی‌های احتمالی دولت بماند. به‌عنوان یک اصلاح‌طلب، با همه اشکالاتی که نسبت به بررسی صلاحیت‌ها در انتخابات وجود داشت، دعا و آرزو می‌کنم که این دولت و مجموعه حاکمیت که در اختیار اصولگرایان است، بتوانند اعتماد و رضایت ملت را به دست آورند. مردم بعد از انتخابات دوره اول و دوم روحانی، همچنین بعد از انتخابات مجلس به هر دو جناح بی‌اعتماد شده‌اند. اصلاح‌طلبان نیز باید بر ارزش‌های جمهوری اسلامی، حاکمیت ملی، انتخابات رقابتی و اجرای قانون و عدالت در داخل و صلح با مجامع بین‌المللی به خصوص اروپا و آمریکا تکیه کرده و از شعارهای ناشدنی که مقبول آنها هم نیست، انتقاد کنند. باید موضع مثبت، اراده و خواست، همچنین مصالح مردم را بازگو کنند. باید از طرق مختلف از اراده ملی و حاکمیت قانون دفاع کنند. قطعا اگر مجموعه حاکمیت واقعا در جهت صلاح و مصالح مردم دقیق‌تر عمل کنند، اصلاح‌طلبان از آن استقبال خواهند کرد. گمان هم نمی‌کنم که اصلاح‌طلبان به خصوص آقای خاتمی مطالبه‌ای غیر از مصالح ملی داشته باشند. معتقدم اصلاح‌طلبان باید وحدت داسته باشند و متحد شوند. الان احزاب مختلفی مثل کارگزاران، اتحاد ملت و ... همچنین شخصیت‌های بزرگی مثل آقای خاتمی که محبوبیت اجتماعی دارند، هستند. اینها باید با هم متحد باشند و در جهت حاکمیت ملی و انتخابات رقابتی هر کاری که می‌توانند، انجام دهند. البته برخی اختلافات وجود دارد اما زیاد نیست. اختلاف مثلا بین تاجزاده و کرباسچی بود. اما هر دو اینها یک هدف دارند و هر دو دنبال انتخابات رقابتی و حداکثری، حاکمیت ملی، صلح خارجی و منافع ملی هستند. اینها در تاکتیک و شیوه اختلاف دارندکه مشکلی ایجاد نمی‌کند، زیرا در استراتژی یکی هستند. همه افراد و گروه‌های اصلاح‌طلب حسن نیت دارند. اصلاح‌طلبان نباید زیر بار سیاست‌های نادرست بروند ولو اینکه از سوی چهره‌ها و شخصیت‌های میانه مثل آقای روحانی مطرح شود.