فوتبالی که باید قاعده‌مند شود

سرمقاله وصال روحانی     هشدار اخیر «AFC» به سران ورزش ایران برای خارج کردن یکی از دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از قیمومیت وزارت ورزش تذکر تازه‌ای در خصوص حفظ اصول کاری و فرمول‌های رایجی است که ورزش جهان بر پایه آن بنیان نهاده شده و ورزش ایران معمولاً نسبت به آن بی‌تفاوت است. استدلال سران فوتبال آسیا در ‌خصوص این «توصیه اکید» این است که نمی‌توان پذیرفت مالکیت و اداره دو باشگاه بطور همزمان و مشترک در ‌اختیار یک نهاد باشد. فراموش نکنیم که فیفا در نگاهی گسترده‌تر کلاً تملک باشگاه‌ها توسط دولت‌ها و نهادهای مرتبط با آنها را نفی می‌کند و هرگونه دخالت آنها در روند گردش و اجرای معادلات و مکانیسم فدراسیون‌های فوتبال کشورها را خلاف قواعد و عرف خویش می‌انگارد و در صورتی که این مسأله رعایت نشود، فوتبال کشور خاطی را تعلیق و هرگونه فعالیت برون‌مرزی و حتی بخشی از مکانیسم‌های داخلی آن را متوقف می‌کند. اینکه چگونه فوتبال ما می‌پذیرد متولی هر دو باشگاه بسیار پرطرفدار آن یک نهاد دولتی باشد و از چه طریق یک فرد (زنوزی) می‌توانست تا همین یک سال پیش هم مالک تراکتور باشد و هم صاحب ماشین‌سازی و هر دو تیم در یک لیگ حاضر و مشغول رقابت باشند، از پارادوکس‌هایی است که در اکثر کشورهای دیگر نیست اما در جامعه ورزش ما به‌ وفور دیده می‌شود. چه می‌شود کرد؟ تنها راه‌حل عاجل، پذیرفتن واقعیت و اجرای آن دسته از خواسته‌های معقولی است که نهادهای بین‌المللی ورزش از ما دارند. کار پیچیده‌ای نیست و فقط واقع‌بینی می‌خواهد و با اینکه در ورزش ما بر اثر شدت قانون‌گریزی‌ها ملاحظاتی از این دست و رعایت قواعد بین‌المللی کار بسیار سختی تلقی می‌شود اما اگر پیامد لحاظ نکردن این قواعد و دور زدن آن محروم شدن‌های بین‌المللی و دور ماندن تیم‌های ما از عرصه‌های مهم و فراتر از آن تشدید سوء‌شهرت ورزش ما در این سازمان و آن سازمان خارجی باشد، باید از یک جایی و به واقع از همین امروز آغاز کرد و بسیار جدی و سریع وارد صحنه شد. سال‌ها است که فدراسیون فوتبال می‌کوشد با جمع‌آوری یکسری شروط و ضروریات و مدارک برای باشگاه‌های کشور بطور صوری آنها را برای شرکت هرچه گسترده‌تر در لیگ قهرمانان آسیا و بیشتر ساختن سهمیه‌های خود در این مسابقات و یا لا‌اقل حفظ سهمیه‌های موجود واجد صلاحیت و محق جلوه بدهد اما این امر از یک‌سو نوعی ارتکاب خلاف محسوب می‌شود و از جانب دیگر به سبب استمرار شکست‌های نمایندگان ما در مسابقات قاره‌ای این سؤال بدیهی را به ذهن می‌آورد که این همه کمک به باشگاه‌هایی که توانایی فنی کسب عناوین قهرمانی را ندارند، به چه درد می‌خورد و کجا حساب می‌شود و چه بهره‌ای را به ورزش کشور می‌رساند؟ هشدار اخیر «AFC» اگر یک سود داشته باشد (که البته بیش از آن هم دارد)، لزوم قاعده‌مند شدن ورزش ما و پرهیز از ادعاهای واهی است. فوتبال ما همانقدر مستعد اما مغشوش است که شرایط آن گواهی می‌دهد و اگر عاقل بودیم برای آغاز تلاش ما به قصد رفع قسمت‌های مغشوش آن نیازی به دخالت دیگران و هشدارهای برون‌مرزی نبود. باید روزی و در یک جایی بیدار شد و مصلحت‌طلبی‌ها را کنار گذاشت و با سلاح ورزش قاعده‌مند و فوتبال قانونمدار به سمت جلوه رفت و از هیچ عاقبت احتمالاً منفی‌ای نیز در این خصوص ترسی نداشت زیرا اگر ابتدای این روند دشوار و توأم با برخی ناکامی‌ها باشد، به مرور زمان و در ادامه راه شهد پیروزی‌های تشکیلاتی را هم خواهیم چشید.