رفع تحريم‌ها فقط «مذاكره مستقيم با آمريكا»

آرمان ملی- احسان انصاری: با مشخص شدن تاریخ دور هفتم مذاکرات ایران و1+4 پرونده هسته‌ای ایران به صورت رسمی‌در دولت سیدابراهیم رئیسی به جریان خواهد افتاد. براساس اعلام طرفین ایران و کشورهای غربی در8 آذر ماه دور هفتم مذاکرات هسته‌ای را آغاز خواهد کرد. اینکه ایران قرار است با چه استراتژی در این مذاکرات حضور پیدا کند که به نتیجه برسد و تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران برداشته شود حائز اهمیت است. از شواهد و قرائن چنین بر می‌آید که عزم دولت رئیسی برای برداشته شدن تحریم‌ها که شاهراه بهبود وضعیت اقتصادی کشور است جزم‌تر از گذشته است. با این وجود تاکتیکی که هیأت ایرانی قرار است در مذاکرات آینده در پیش بگیرد حائز اهمیت است. در این رابطه«آرمان ملی» با قاسم محبعلی دیپلمات سابق و تحلیلگر روابط‌بین‌الملل گفت وگو کرده است. سفیر سابق ایران در یونان و مالزی معتقد است:« امروز ایران نگران تحولاتی است که در افغانستان در حال رخ دادن است. از سوی دیگر نگرانی‌هایی در قفقاز جنوبی و مرز با آذربایجان دارد. این در حالی است که نتایج انتخابات عراق و تحولات لبنان نیز از دیگر دغدغه‌های مهم ایران در سطح منطقه به شمار می‌رود.همه این مسائل در هم تندیده شده و قابل تفکیک از یکدیگر نیستند و به همین دلیل شرایط پیچیده‌ای را برای ایران در منطقه خاورمیانه به‌وجود آورده است. در چنین شرایطی نقطه کانونی و گره اصلی مشکلات ایران در عرصه بین المللی و منطقه موضوع برجام است. اگر برجام به عنوان گره اصلی باز شود می‌تواند انتظار داشت بسیاری از چالش‌های ایران در سطح منطقه در آینده از بین برود». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می‌خوانید.  در حالی که تاریخ دور هفتم مذاکرات هسته‌ای مشخص شده، ایران با چه استراتژی در این مذاکرات حضور پیدا خواهد کرد؟
 موضوعات کلی درباره مذاکرات مطرح شده و تاریخ آغاز آن نیز مشخص شده است. با این وجود هنوز دولت آقای رئیسی و وزارت امور خارجه به صورت شفاف عنوان نکرده‌اند که قصد دارند با چه استراتژی در مذاکرات شرکت کنند. هنوز مشخص نیست که مذاکرات آینده در ادامه مذاکرات قبلی خواهد بود و یا اینکه هیأت ایرانی قرار است موضوعات جدیدی را در مذاکرات مطرح کند. نکته مهم تاریخ آغاز مذاکرات دور هفتم است که قبل از اجلاس شورای حکام قرار گرفته و معنا دار است. این مسأله نشان می‌دهد که ایران نگران این موضوع است که اگر تا قبل از اجلاس شورای حکام وارد مذاکرات هسته‌ای نشود این احتمال وجود دارد که در این اجلاس علیه ایران قطعنامه صادر شود و پرونده ایران مجددأ به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود. هیأت مذاکره‌کننده ایران عنوان کرده که مذاکرات باید از جایی آغاز شود که به بن بست رسیده است. به نظر می‌رسد این موضوع مورد نظر آمریکا و کشورهای اروپایی هم است و این کشورها نیز به دنبال همین رویکرد هستند. البته این سخن به معنای این نیست که قرار نیست موضوعات دیگری در مذاکرات مطرح نشود. با این وجود اگر قرار است مذاکرات از صفر آغاز شود بعید به نظر می‌رسد که فعلأ نتیجه‌ای در برداشته باشد.
  چه مسائلی ممکن است توسط هیــأت مذاکره کننده جدید ایران به عنوان موضوعات جدید در مذاکرات آینده مطرح شود؟آیا دولـت رئیسی قصد دارد با رویکردی متفاوت نسبت به دولت روحانـی در مذاکرات شرکت کند؟ 
 دولت به صورت کلی مسائلی را مطرح کرده، مانند اینکه به‌دنبال مذاکرات نتیجه محور هستیم و قصد داریم شرایطی در مذاکرات به وجود بیاید که به نتیجه برسد و تحریم‌های بین المللی علیه ایران برداشته شود.در این زمینه نکاتی مطرح شده که با تردیدهایی مواجه است. به عنوان مثال اینکه از سوی دولت عنوان می‌شود همه تحریم‌ها باید برداشته شود موضوعی است که جای تأمل دارد.توافقی که در سال2015 بین ایران و کشورهای غربی منعقد شد تنها مختص به تحریم‌های مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران است.این در حالی است انواع دیگری از تحریم‌ها نیز وجود دارد که براساس آن ایران در زمینه‌های مختلف تحریم شده است. به‌عنوان مثال تحریم‌هایی که کنگره آمریکا با عنوان تحریم‌های«کاتسا» و تحریم‌هایی که ترامپ آن را اجرا کرده که در برخی زمینه‌ها با تحریم‌های هسته‌ای همپوشانی دارد از جمله موضوعاتی است که باید مورد بحث قرار بگیرد. به همین دلیل باید منتظر ماند که در مذاکرات آینده چه اتفاقی رخ خواهد دارد و طرفین در نهایت به چه جمع بندی و تصمیمی‌خواهند رسید.


 چرا دولت به جای اینکه زمینه را برای گفت وگو و رایزنی با آمریکا به عنوان عامل اصلی تحریم‌ها ایجاد کند به سراغ کشورهای اروپایی رفت و تلاش کرد از این کانال زمینه را برای گفت وگوهای آینده باز کند؟
این اقدام مصداق ضرب المثل معروف«لقمه را دور سر چرخاندن» است. در حالی که طرف دعوای ایران باکشورهای اروپایی و چین و روسیه نیست بیشترین وقت ایران برای رایزنی با این کشورها سپری می‌شود. تحریم‌هایی که در شرایط کنونی علیه ایران اعمال شده تحریم‌هایی است که آمریکا به صورت یکجانبه آنها را اعمال کرده است. به همین دلیل طرف آمریکایی است که باید تحریم‌ها را بردارد و باید با آمریکا مذاکره کرد.البته محدودیت‌های مذاکره با آمریکا که در ایران وجود دارد را نباید نادیده گرفت. همین محدودیت‌ها باعث شده که ایران مسیر طولانی تری برای مذاکره در پیش بگیرد و وارد مذاکره با کشورهایی شود که بیشتر به دنبال منافع خود هستند و دلیلی ندارد که به‌دنبال منافع ایران باشند. این مسیری است که توسط دولت رئیسی انتخاب شده و باید صبر کرد که در نهایت چه خواهد شد.آنچه واضح و مشخص است این است که برای برداشته شدن تحریم‌ها باید بین ایران و آمریکا مذاکره شود و در نهایت بین این دو کشور توافق صورت بگیرد.
 دولــت بــه چه میزان به برداشته شــدن تحـریم‌ها نیاز دارد؟آیا دولــت سیزدهم به این نتیجه رسیده که با برداشته شدن تحریم‌ها می‌تواند به بسیاری از وعده‌های خود عمل کند؟جمع بندی حاکمیت در این زمینه چیست؟
واقعیت این است که اقتصاد ایران گروگان سیاست خارجی است و سیاست خارجی نیز گروگان پرونده هسته‌ای. به همین دلیل تا زمانی که مناقشه هسته‌ای ایران حل نشود تغییری در وضعیت اقتصاد کشور رخ نخواهد داد و وضعیت معیشتی مردم بهبود پیدا نخواهد کرد. این سخن به معنای این نیست که برجام همه مشکلات را حل می‌کند و کشور پس از توافق دیگر مشکلی نخواهد داشت. برجام تنها زمینه‌های بهبود وضعیت را در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی،جذب سرمایه و مراودات تجاری به وجود خواهد آورد. ازسوی دیگر روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای تأثیرگذار در عرصه جهانی مانند،ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و... فراهم خواهد شد.اگر چنین وضعیتی رخ ندهد اقتصاد و بازار ایران در اختیار افراد و گروه‌های غیررسمی‌قرار خواهد گرفت و به‌واسطه آن زمینه‌های شکل گیری بازار سیاه و قاچاق در کشور شکل خواهد گرفت. برای عبور از این وضعیت باید راهی پیدا کرد که موضوع مناقشه هسته‌ای ایران پایان یابد و به نتیجه مطلوب برسد. موضوع دیگری که در این زمینه قابل تأمل است سیاست منطقه‌ای ایران در خاورمیانه و اصطکاکی است که این سیاست‌ها با سیاست‌های آمریکا، اسرائیل، عربستان در منطقه دارد. بدون تردید باید برای این موضوع نیز راه چاره‌ای پیدا کرد وگرنه تنش‌ها در خاورمیانه به شکل خفیف‌تری پس از توافق احتمالی ادامه پیدا خواهد کرد. رئیسی به این نتیجه رسیده که با برجام می‌تواند از بخش‌های مهمی‌از چالش‌ها و مشکلات کشور عبور کند و در فضایی حرکــت کند که بیشتر فرصت پیش روی دولت خواهد بود. البته هنوز به‌صورت دقیق درباره آینده مذاکرات تصمیم‌گیری نشده اما آنچه از شواهد و قرائن مشاهده می‌شود این است که در رویکرد دولت نسبت به مذاکرات یک تغییر رویه به وجود آمده است. 
 اگر توافق جدیــدی صورت بگیــرد چـه تفاوتی باتوافق برجام در سال2015 خواهد داشت؟
 در شرایط کنونی موضوع مورد مناقشه بازگشت ایران و آمریکا به توافق سال2015 است. البته آمریکایی‌ها عنوان می‌کنند توافق احتمالی آینده پایان راه نیست و آغازی خواهد بود برای مذاکره درباره سایر موضوعات و از جمله سیاست‌های منطقه‌ای ایران، برنامه موشکی ایران، مسائل مرتبط با حقوق بشر و تروریسم.البته این موضوعات در شرایط کنونی مورد اختلاف نیست و بلکه ایران و آمریکا به دنبال این هستند که طرفین به وضعیتی باز گردند که در سال2015 و در توافق برجام صورت گرفت. نکته قابل تأمل اینکه اگر موضوعات جدیدی در این مذاکرات مطرح شود احتمال بازگشت طرفین به برجام سال2015 سخت خواهد شد و ممکن است مذاکرات سال‌ها طول بکشد بدون اینکه نتیجه بخش باشد. هر نتیجه‌ای نیز که در مذاکرات اتفاق بیفتند آثار میدانی به همراه خواهد داشت. یکی از چالش‌های اصلی مذاکرات این بود که ایران خواستار لغو همه تحریم‌های بین‌المللی بود. این در حالی است که از ابتدای طرح این درخواست مشخص بود که طرف آمریکایی حاضر به پذیرش این درخواست نیست و در عمل نیز چنین اتفاقی رخ داد. همه تحریم‌های ایران به دلیل پرونده هسته‌ای نیست و بلکه به مسائل دیگر ارتبــاط دارد. به همین دلیل اگر قرار است همه تحریم‌ها برداشته شود باید دربــاره مسائل دیگر نیز مذاکره و گفــت‌وگو صورت بگیرد. ایران مشکــلات پرونده هسته‌ای و برجام را قبول داشت و به‌همین دلیل حاضر به مذاکره شد. درنتیجه اگر قرار است مشکلات دیگر نیز مرتفع شود باید درباره آن مذاکره صورت بگیرد.اگر انتظار داریم سایر تحریم‌ها برداشته شود به‌صورت طبیعی باید درباره آنها مذاکره کنیم.کسانی که عنوان می‌کنند طرف مقابل در ابتدا باید همه تحریم‌ها را بردارد تا پس‌ازآن مذاکره صورت بگیرد خوش‌بینانه و غیرواقعی به موضوع نگاه می‌کنند. بدون تردید طرف مقابل چنین شرایطی را نخواهد پذیرفت. این نپذیرفتن نیز زمان را از بین می‌برد و درنتیجه هزینه‌هایی که ایران باید در آینده پرداخت کند بیشتر می‌شود. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود و بلکه ممکن است شدت بیشتری نیز پیدا کند.
 در روزهای اخیر بایــدن با انتقاد از خارج شدن ترامپ از برجام عنوان کــرد با خروج ترامپ از برجام مشکلات و چالش‌های جدیــدی برای آمریکا به وجود آمده است. مهم ترین مشــکلات به وجود آمده برای آمریکا در این زمینه چه بود؟
جوبایدن معتقد است اگر ترامپ از برجام خارج نمی‌شد ایران نیز دوباره توسعه برنامه هسته‌ای خود را دنبال نمی‌کرد. در برجام سال2015 توافق شده بود که درصد غنی سازی ایران در حد3 درصد باشد. این در حالی است که پس از خروج ترامپ از برجام میزان غنی سازی ایران به 20 و پس از آن به60 درصد رسید. بدون تردید اگر ترامپ ازز برجام خارج نمی‌شد نظارت‌های آژانس از برنامه هسته‌ای ایران کاهش پیدا نمی‌کرد و میزان غنی سازی ایران افزایش پیدا نمی‌کرد. آمریکا سال هاست که مدعی است برنامه‌هسته‌ای ایران برخلاف صلح و امنیت منطقه‌ای و بین المللی است. به همین دلیل خروج ترامپ از برجام باعث تسریع برنامه هسته‌ای ایران شد که برخلاف ادعای آمریکا است. اگر ترامپ قصد داشت با خروج از برجام امنیت منطقه و آمریکا را بیشتر کند با اقدام وی این امر محقق نشد. در شرایط کنونی تنها دو سال از عمر برجام بیشتر باقی نمانده و به همین دلیل اگر قرار است توافق جدیدی صورت بگیرد باید با رویکردی وارد مذاکرات شد که اطمینان‌بخش باشد و بتواند طرفین مذاکره را به احیای برجام امیدوار کند.
 مذاکرات ایران و عربستان و تحولات منطقه‌ای تا حدود زیادی تحت تأثیر برجام بوده است. در صورتی که مذاکرات در آینده به نتیجه برسد چه تغییراتی در منطقه به وجود خواهد آمد در شرایطی که مذاکرات به نتیجه نرسد وضعیت ایران در خاورمیانه در چه شرایطی قرار خواهد گرفت؟
تحولات منطقــه خــاورمیانــه به موضوع برجام ارتباط دارد. بدون تردید اگر برجام در آینده به نتیجه نرسد بحران در خاورمیانه افزایش پیدا  خواهد کرد و خطرات جدیدی در منطقه به وجود می‌آید. این در حالی است که اسرائیل و عربستان نسبت به برنامه هسته‌ای ایران حساسیت دارند و طبیعی است که این احتمال وجود دارد که در صورت به نتیجه نرسیدن برجام کنش و واکنش‌هایی در خاورمیانه صورت بگیرد که بحران را در خاورمیانه تشدید کند. از سوی دیگر اگر برجام به نتیجه برسد این احتمال وجود دارد که مذاکرات بین ایران و عربستان که تاکنون در سطح امنیتی برگزار شده و نتیجه بخش نبوده با تغییراتی مواجه شود و در مسیر جدید قرار بگیرد. موضوع برجام و تحولات منطقه‌ای به هم ارتباط دارد و نمی‌توان آنها را از هم تفکیک کرد. امروز ایران نگران تحولاتی است که در افغانستان در حال رخ دادن است. از سوی دیگر نگرانی‌هایی در قفقاز جنوبی و مرز با آذربایجان دارد. این در حالی است که نتایج انتخابات عراق و تحولات لبنان نیز از دیگر دغدغه‌های مهم ایران در سطح منطقه به شمار می‌رود.همه این مسائل در هم تندیده شده و قابل تفکیک از یکدیگر نیستند و به‌همین دلیل شرایط پیچیده‌ای را برای ایران در منطقه خاورمیانه به وجود آورده است. در چنین شرایطی نقطه کانونی و گره اصلی مشکلات ایران در عرصه بین المللی و منطقه موضوع برجام است. اگر برجام به عنوان گره اصلی باز شود می‌تواند انتظار داشت بسیاری از چالش‌های ایران در سطح منطقه در آینده از بین برود.