طرح جوانی مجلس سوء استفاده از فقر مردم است

به زعم من قابل پیش‌بینی است که این طرح با شکست مواجه می‌شود.شاید یک گروه قلیلی برای دریافت این وام‌ها بچه دار شوند
اما نتیجه قابل قبولی را به همراه نخواهد داشت. این طرح نمی‌تواند مشوق افراد برای فرزندآوری باشد
آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعرا:مجلس برای خانواده‌های دارای سه فرزند و بیشتر تسهیلات و امتیازات خاصی از پرداخت تسهیلات۳۰ میلیون تومانی تا پرداخت ۱۲۰ میلیون تومان وام مازاد خرید خانه در نظر گرفته است.در هفته گذشته طرح جوانی جمعیت به تایید شورای نگهبان رسید. طرحی که در آن بر افزایش فرزندآوری و ازدواج جوانان تاکید شده است. در طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، امتیازات خاصی برای خانوارهای دارای فرزند دوم و به خصوص فرزند سوم و بیشتر در نظر گرفته شده است. از جمله مهم‌ترین این مشوق‌ها پرداخت انواع وام برای تولد فرزند سوم است.اولین وام فرزند سوم، پرداخت تسهیلات بانکی۳۰ میلیون تومانی است.این تسهیلات برای تولد فرزند اول تنها ۱۰ میلیون تومان و برای تولد فرزند دوم ۲۰ میلیون تومان است.با تولد فرزندان چهارم و پنجم هم مبلغ این تسهیلات به ۴۰ و ۵۰ میلیون تومان می‌رسد. این وام‌ها در قالب تسهیلات قرض‌الحسنه پرداخت می‌شود و انتظار می‌رود سود آن ۴ درصد باشد.این طرح تاکنون منتقدان بسیاری داشته است. برخی از منتقدان می‌گویند: به نسل پولی آینده نمی‌توان امید زیادی داشت. نسلی که بدون آمال و آرزو و صرفا برای دریافت پول به دنیا می‌آیند نمی‌توانند آینده ساز مملکت باشند. از سمت دیگر بسیار عجیب است که نهایت تلاش مسئولین برای جوانی جمعیت و گذر از این مشکل و بحران پرداخت پول به والدین برای فرزندآوری است. افراد تا بر چیزی باور نداشته باشند و مسائل برایشان به ارزش تبدیل نشود نمی‌توان انتظار داشت که بر انجام آن اهتمام ورزند و نتایج درستی را به دنبال داشته باشد. ما در این گفتگو با علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه به ابعاد گوناگون این طرح، مزایا و معایب آن پرداخته ایم.
آقای دکتر چرا ایران که یک زمانی رشد جمعیت بالایی داشت این روزها در این زمینه با مشکل مواجه شده است؟


قاعدتا جامعه مانند یک ارگان زنده عمل می‌کند. یعنی هرجایی که افراطی صورت می‌گیرد بعد از آن تفریط به وجود می‌آید. ما که یک روند عادی رشد جمعیت را تا سال‌های 56 و 57 تجربه می‌کردیم به دلیل تبلیغات انجام شده در یک مقطعی رشد جمعیت در کشور ما به صورت افراطی افزایش پیدا کرد. به صورتی که به یکی از کشور‌های پر زاد و ولد کشور تبدیل شدیم بدون اینکه زیرساخت‌ها برای این کار فراهم شود و همین باعث شد که بچه‌های دهه شصتی ما از روزی که به دنیا آمدند به دلایل مختلف محرومیت‌های زیادی را تجربه کنند. برای مثال بیشترین آمار بیکاری در جامعه ما برای همین نسل متولد دهه شصت است.آن افراط بعد از مدتی به تفریط کشیده شد.
علت اصلی اینکه ما در کشورمان این روزها نمی‌توانیم تجدید نسل داشته باشیم ، چیست؟
به زعم من علت اول و اصلی این موضوع شرایط اقتصادی است و دومین دلیل مسئله تغییر سبک زندگی و سومین دلیل مسئله افزایش سن ازدواج است که باعث می‌شود افراد به سمت فرزندآوری نروند.
در جامعه ما چرا قشر فرادست تمایلی به فرزندآوری ندارند؟
در این جامعه اگر می‌خواهیم طرحی بدهیم باید واقعیت‌ها را در جامعه ایرانی در نظر بگیریم. اولا باید بخشی از نگاه به تجدید نسل طبقاتی باشد.یعنی قشر‌های مرفه، فرادست جامعه و قشر میان دست بالای جامعه دلیل اصلی آنها برای اینکه فرزند کمتر یا دیرتر می‌آورند صرفا سبک زندگی است. یعنی آن‌ها انتخاب کرده‌اند علاوه بر اینکه فرزند داشته باشند به علائق، استعداد، آرزو‌ها و اهداف فردی خودشان رسیدگی کنند. مثلا درس بخوانند، مسافرت بروند، هنر بیاموزند و....در ذهن این گروه این گونه است که داشتن فرزند یا فرزند زیاد ممکن است مانع این مسئله شود.
چرا نیاز است که برای اجرای این نوع طرح‌ها جمعیت دسته‌بندی شوند؟
ما می‌دانیم در چهار سال اخیر تعداد افراد فرادست و میان دست بالای جامعه یعنی طبقه متوسط بالای جامعه ما بسیار لاغر شد و بخش اعظم جامعه ما قشر فرودست هستند. در این شرایط باید در بین این گروه به دنبال اصلی‌ترین دلیل کاهش زاد و ولد باشیم. می‌دانیم که در مناطق عشایری و روستایی ما معدل فرزندآوری هنوز بالا‌تر از مناطق شهری است.بنابراین اول باید این تقسیم‌بندی را داشته باشیم و بر اساس آن طرح را برنامه ریزی کنیم. چون اکثریت جامعه ایران این روزها فرو غلتیدند در طبقه فرودست جامعه پس هر برنامه‌ای که می‌خواهد اجرا شود و اثرگذاری ماندگار داشته باشد باید خیل عظیم جمعیتی را مورد نظر قرار دهد.
آیا این طرح خواهان آن است که از فقر مردم سوء استفاده کند؟
متاسفانه احساس می‌شود در این طرح یک نوع سوء استفاده در نظر گرفته شده است. یعنی ما مردم را فقیر و محتاج کرده‌ایم و طبیعتا هر کس فقیر و محتاج شود حقیر هم می‌شود.لذا با طرح‌های
حقارت آمیز ما سعی می‌کنیم اهداف کلان را پیش ببریم. در مورد قشر فرودست اصلی‌ترین دلیل برای اینکه فرزند نمی‌آورند در گام اول مسئله اقتصادی است. این افراد بیکار هستند، مسکن ندارند و از پس زندگی عادی خود بر نمی‌آیند.برای همین نمی‌توانند ازدواج کنند و وقتی نتوانند ازدواج کنند فرزندی نخواهند داشت. از سوی دیگر اگر هم روزی ازدواج کنند تا سال‌های سال نمی‌توانند بچه داشته باشند زیرا توانایی تقبل هزینه‌های آن را ندارند. اینکه ما این نوع طرحی را اجرا کنیم که یک کمک بلاعوض کوچک در نظر گیریم و به آن وعده و وعید‌های مختلف دهیم تاثیر‌گذار نیست.‌ای بسا بعضی از این افراد تلنگر کوچکی بخورند و بچه به دنیا بیاورند ولی هرگز این طرح‌ها منتج به جلوگیری از خطر پیر شدن جمعیت ایران نمی‌شود. این طرح‌ها و لایحه به نظر از مغز‌هایی در می‌آید که متاسفانه خودشان را علامه دهر می‌دانند و با متخصصین، کارشناسان و اهل فن مشورت درست صورت نمی‌گیرد. ما از این طرح‌ها در 15 سال اخیر در دولت نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم بسیار داشتیم و نتایج خوبی را به همراه نداشتند.
آیا این طرح به نتیجه مورد نظر مسئولین منتج می‌شود؟
از قبل به زعم من قابل پیش‌بینی است که این طرح با شکست مواجه می‌شود.شاید یک گروه قلیلی برای دریافت این وام‌ها بچه دار شوند اما نتیجه قابل قبولی را به همراه نخواهد داشت. این طرح نمی‌تواند مشوق افراد برای فرزندآوری باشد.
پس باید چه کاری انجام شود؟
اگر واقعا دولت، دولتمردان و مجلس خواهان این هستند که با بسته‌های تشویقی افراد را وادار به فرزندآوری کنند اولین کاری که باید انجام بگیرد این است که شغل باثبات، ماندگار و با درآمد مکفی برای جوانان ایجاد شود. از سوی دیگر باید مسئله مسکن به روش‌های مناسب حل شود.در گام سوم باید باز به این نکته اشاره کنم که آموزش و پرورش فشل کشور ما 16 هزار ساعت وقت بچه‌های مردم را می‌گیرد و دریغ از 4000 ساعت کار ارزشمندی که بتواند ارائه دهد. از این 16 هزار ساعت حتما باید آموزش و پرورش ساعاتی را به مسئله فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی اختصاص دهد تا بچه‌ها وقتی که بزرگ می‌شوند فرهنگ هراسی نداشته باشند بلکه با اشتیاق به سمت فرزند‌آوری بروند. سپس باید از تبلیغات منفی که ظاهرا مثبت است باید جلوگیری شود. ما می‌بینیم که در بعضی از رسانه‌های ما صحبت از 11 بچه و فلان می‌شود که این هم از همان افکار تخیلی است که از اذهان اختلال دار خارج می‌شود. واقعیت امر این است که این روزها تلاش ما باید این باشد که خانواده‌ها را از تک فرزندی نجات دهیم. نکته بعدی که اهمیت زیادی دارد که بعضی از خانواده‌های قشر متوسط مطرح می‌کنند این است که می‌گویند به دلیل قوانین حاکم بر کشور که دختر ستیز است می‌ترسیم بچه ما دختر شود و در این جامعه به ورطه بدبختی کشیده شود. ما باید یک تعدیلی در برابر جنسیتی ایجاد کنیم که خانواده‌هایی که به این دلیل بچه دار نمی‌شوند فرزندآوری داشته باشند.
افزایش سن ازدواج و مهاجرت جوانان نیز در فرزندآوری نقش آفرین هستند؟
در مورد فرزندآوری باید به یاد داشته باشیم که سن ازدواج در جامعه ایران در حال افزایش است. لذا حتی اگر زوجین بخواهند بچه به دنیا بیاورند طبیعتا وقتی که دیرتر ازدواج می‌کنند تعداد کمتری می‌توانند فرزند داشته باشند که بر رشد جمعیت ما اثر منفی می‌گذارد و در نهایت باعث می‌شود که با در این وضعیت بحرانی باقی بمانیم. یکی از دیگر دلایل فرزند نیاوردن افکار مهاجرتی است که ذهن بخش زیادی از جوانان جامعه ما را گرفته است.مهاجرت بیشتر از این که به دلیل جاذبه مقصد باشد به دلیل دافعه کشور برای مردم ما صورت می‌گیرد.بسیاری از استعداد‌ها از کشور ما خارج می‌شود با این استدلال که فرزندم را در جای مناسب‌تر با امکانات بهتری بزرگ کنم و این باعث می‌شود رشد جمعیت در کشور ما پایین بیاید.
در آخر اگر این طرح نتیجه بخش باشد از نظر شما چه خطری نسل آینده را تهدید خواهد کرد؟
نکته اول این است که ما زیرساخت به اندازه و مناسب برای خدمات دادن به این نسلی که اصرار به به دنیا آمدن آن‌ها داریم،آماده
نکرده ایم. دهه 90 تقریبا رشد اقتصادی ایران صفر بوده است.یعنی دولت یازدهم و دوازدهم رشد اقتصادی را در کشور به صفر رساندند. وقتی
رشد اقتصادی صفر است اولین چیزی که گریبان جامعه را می‌گیرد فقر عمومی است و در فقر عمومی وقتی فرزند می‌آوری و برای آن امکانات بهداشتی، آموزشی، فرهنگی و ورزشی فراهم نکرده‌ای طبیعتا خطری که آن‌ها را تهدید می‌کند همان خطری است که درهه شصتی‌های ما با آن درگیر بودند. به دلیل حجم جمعیت بالای آن‌ها نه آموزش درستی داشتند و نه امکانات بهداشتی مناسب برای آن‌ها فراهم بود. امروز هم همین افراد در جامعه مدام به دنبال شغل، مسکن درست و... هستند. به همین خاطر اگر فرزندآوری صرفا به دلیل اینکه می‌خواهند ماشینی به مادرش و وامی به پدرش بدهند صورت پذیرد اولین خطری که آن‌ها را تهدید می‌کند فقر است. دومین مسئله این است که پدر و مادر آمادگی روحی، روانی و ذهنی برای تربیت فرزند ندارند طبیعتا بچه هم دچار انواع اختلالات روانی خواهد شد.