سه ‌سردار بی‌سپاه

 کتاب «سه‌استاد» نوشته جعفر مدرس‌صادقی به‌تازگی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است. نویسنده این‌کتاب می‌گوید «سه‌استاد» ادای دین او به‌عنوان شاگرد به استادانش است که هرگز دنبال لشکرکشی نبودند و تلاشی هم برای این‌ کار نکردند. مدرس‌صادقی هرکدام از این ‌سه‌استاد را سرداری بی‌سپاه و تنها می‌داند؛ ابراهیم گلستان، شمیم بهار و قاسم هاشمی‌نژاد.
در قسمتی از این‌ کتاب می‌خوانیم: قصه نوشتن _ گفتم _ برای ابراهیم گلستان ادامه مبارزه بود. در اولین داستان‌هایی که نوشت، با نشان ‌دادن تصویرهای رئالیستی و سیاه‌وسفید از جامعه بی‌رحمی که طبقات محروم و ستمدیده را به کام تباهی و مرگ می‌کشید، در راستای همان تعهد و التزام و احساس مسئولیتی حرکت کرد که متکی به اندیشه‌های حزبی بود، اما اندیشه‌های حزبی به‌ مرور ایام و سال‌به‌سال و داستان‌به‌داستان رنگ باخت و قصه‌نویس مجال بیشتری پیدا کرد تا خودش را از بند تعلقات سیاسی رها کند و از پشت آن تصویرهای سیاه‌وسفید کلیشه‌ای بیرون بیاید. قصه‌نویس از بند تعلقات رها شده قصه‌های خودش را پیدا کرد و زبان خودش را پیدا کرد و به راهی رفت که راه خودش بود. با این‌همه، وسوسه مبارزه و تلاش قهرمانانه برای تغییر جهان هرگز او را رها نکرد. گیرم پیام‌های خلقی و سیاسی تندوتیز و کلیشه‌ای داستان‌های دو مجموعه اولی در داستان‌های دو مجموعه جوی و دیوار و تشنه و مدّ و مِه که شامل چندتا از بهترین دستاوردهای شخصی او بودند، تبدیل شد به پیام‌های خیرخواهانه اخلاقی و تفسیر و توضیح و تبیین آنچه به تصویر می‌کشید و معنی‌کردن دنیا و به این‌ تصور دامن زد که شاید قصه‌نویس، کوتاه آمده باشد و از ادامه مبارزه _ دست‌کم از نوع سیاسیش _ دست کشیده باشد، اما خروس و سپس گنج_ و شاید هم گنج و سپس خروس _ نشان داد که چنین قصدی ندارد.