مرثیه بی تفاوتی !  

اگر همین الان خبری منتشر شود که خدای ناکرده در یک حادثه تصادف، چند مسئول یا چند ورزشکار  یا اصلا چند خبرنگار جان باختند، شک نکنید که فضای رسانه ای و خبرها از غوغای آن به مرز انفجار می رسد و کلی خبر و گزارش تلویزیونی و نشست خبری و سخنرانی انجام می‌شود که آن را بررسی و ابعادش را تشریح و مقصر یابی کنند. اما همین جا، همین الان و همین کنار گوش ما ماه هاست که روزانه حدود 150 نفر جانشان را از دست می دهند و کمتر کسی است که ککش بگزد. انگار همه پذیرفته ایم که باید روزانه این تعداد و در پیک ها تا چند برابر، از هموطنانمان را از دست بدهیم که خدا می داند در میان این میزان قربانی، چه بر سر خانواده ها و فرزندانشان می آید و چه آسیب های اجتماعی و عاطفی جبران ناپذیری بر آن مترتب می شود. طولانی شدن دوره همه گیری و زندگی در شرایط اضطراب بیماری، اغلب جامعه را در نوعی خستگی و کلافگی فرو برده و باعث شده است، تمرکز افراد نسبت به موضوعی همچون مرگ روزانه 150 نفر بر اثر کرونا برایشان کم اهمیت جلوه کند. اما اگر یک روز از همین روزها خدای ناکرده بر اثر سقوط هواپیما، همین تعداد جانشان را از دست بدهند، شک نکنید اغلب جامعه در نوعی شوک فرو رفته و بابتش دچار غم می شوند.  اکنون که 22 ماه از آغاز شیوع این ویروس و حدود 4 ماه نیز از فراگیری واکسیناسیون می گذرد، خوی همه گیری این ویروس همچنان متوجه جامعه است، روزانه حدود 150قربانی می‌گیرد، هفته به هفته نیز وضعیت هشدار شهرها تغییر می‌کند و همه این ها در شرایطی است که باوجود توصیه به رعایت پروتکل ها اما همین حالا میزان رعایت عمومی پروتکل ها در کشورفقط40 درصد است. از طرفی تعلل و فرصت سوزی واکسن نزن ها باعث شده، با وجود ذخیره کافی واکسن اما سرعت واکسیناسیون برای حرکت به سمت ایمن سازی جمعی در حد انتظار نباشد. توجه به چند نکته می تواند شتاب به سوی ایمنی جمعی و آسودگی خاطر را تسهیل کند: 1- اقناع سازی تردید دارندگان در شرایط کنونی که واکسن نزن ها تردید دارندگان واکسن، حرکت به سمت واکسیناسیون حداقل 83 درصدی (برآورد ستاد ملی کرونا از میزان واکسیناسیون برای رسیدن به ایمنی عمومی) را دچار سکته و تعلل کرده اند، در کنار ایجاد محدودیت هایی که عقل، عرف و دیدگاه کارشناسان می پسندد، همچنان جای خالی اقناع سازی نسبت به«واکسن» احساس می شود. اگرچه رسانه فراگیر صداوسیما در هفته های اخیر در این باره گام هایی برداشته اما به نظر می رسد این حرکت ها کافی نبوده و هنوز نتوانسته طیف مرددین واکسن را اقناع سازی کند. بی شک در این باب، توصیه های شخصیت های مرجع و تاثیرگذار اجتماعی و حتی مذهبی نیز در این عرصه می تواند بر تشویق مرددین واکسن موثر باشد. نتایج امیدوار کننده نظرسنجی روزهای گذشته مرکز افکارسنجی ایسپا هم نشان داد که 75 درصد مردم کشور موافق اجباری شدن واکسیناسیون هستند و از این رو شخصیت های مرجع، محبوب و موثر اجتماعی نباید نگران واکنش منفی جامعه باشند. 2- اگر آمار دارید، شفاف بیان کنید به طور قطع یکی از ناکارآمدی ها در دوره 22ماهه همه گیری کووید19 در کشور، نبود یا ضعف در ارائه آمارهاست. برای این موضوع کافی است، سری به فعالیت های پژوهشی، پیمایشی و آماری نظام های بهداشت و درمان در اروپا وآمریکا بزنید تا ببینید آن ها نه تنها در حوزه های پزشکی کرونا بلکه در سطحی وسیع موضوعات اجتماعی و عاطفی، اقتصادی و... مرتبط با دوره همه گیری را در دستور کار خود قرار داده‌اند. برای نمونه همین دیروز شنبه، خبرگزاری راشاتودی از پیمایشی در آمریکا خبر داد که در آن به موضوع تبعیض در دریافت خدمات دوره کرونا پرداخته شده است. جالب هم این بود که 50 درصد مخاطبان نظرسنجی اعلام کرده بودند  در طول 12 ماه اول همه‌گیری کرونا، نوعی تبعیض را بر اساس رنگ پوست خود تجربه کرده‌اند. به طور قطع نتایج همین پژوهش هاست که می‌تواند مسیر تصمیم گیری و تصمیم سازی را برای مدیران جامعه و بخش ها هموارتر و روشن تر کند و شاید یکی از دلایلی که برخی تصمیمات و قوانین در کشور ما به نتایج مطلوب و مورد نظر نمی رسد ناشی از نبود همین پژوهش ها و پیمایش هاست. از رهگذر آن چه درباره ضرورت داشتن آمار و ارائه آن به جامعه بیان شد، جای خالی چند دسته آمار و پیمایش احساس می‌شود: 1-  آمار شفاف درباره وضعیت فوتی های روزانه بر این اساس که چه تعدادشان واکسینه شده و چه تعدادشان واکسن نزن بودند. 2- آمار دقیق مبتلایان بر اساس سن، بیماری احتمالی، وضعیت واکسن و... 3- وضعیت خانواده های فوتی ها و سرنوشت خانواده متوفیان (طبیعتا تهیه چنین آماری نیازمند  زمان کافی است)    4- مبتلایان در صورت واکسینه شدن، نوع واکسن ها مشخص شود.