جان‌بخشی به زباله‌های فلزی

 هر فردی در اولین نگاه به این آثار، متوجه می‌شود که زحمت زیادی برای ساختن‌شان کشیده شده اما داستان تلاش برای خلق آن‌ها، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر می‌رسد. اولا تک‌به‌تک قطعات به کار رفته در این مجسمه‌ها، از فلزات و قطعات دورریز و قطعات بازیافتی و کهنه خودروهاست و هیچ‌کدام‌شان نو نیستند. ثانیاً، این هنر بسیار جدید است و تا قبل از «بهرام آشفته» که خلق این آثار و مجسمه‌های حجمی را به نام خود ثبت کرده، فردی با این  میزان استعداد و خلاقیت در این حوزه فعال نبوده است. او که آثارش در نمایشگاه‌های خارجی با قیمت‌های بالایی به فروش می‌رود، در پرونده امروز زندگی‌سلام به ما از این هنر کمتر شناخته‌شده می‌گوید.
تعمیرکار خودرو بودم و عاشق طراحی
طراح و مجسمه‌ساز مراغه‌ای با استفاده از ضایعات‌فلزی، صاحب دو سبک در این هنر شامل تلفیق چوب و فلز و اجرای پرتره مشاهیر با فلز به صورت نقش برجسته است. او درباره کشف این استعدادش می‌گوید: «من از بچگی علاقه زیادی به طراحی داشتم و همچنین مجسمه‌سازی. به صورت خودآموز این هنر را آموختم و هیچ کلاسی نرفتم و استادی نداشتم فقط علاقه‌ام را دنبال کردم ، این استعداد ذاتی بود که به لطف خدا کشف شد. در ۱۷ سالگی به کار تعمیر خودرو مشغول و کم‌کم با قطعات دورریز آشنا شدم و در سال ۸۵ تصمیم گرفتم ساخت مجسمه‌های فلزی را آغاز کنم. اولین اثری که در سال ۸۵  ساختم، مجسمه یک سرباز به صورت نیم تنه بود که اکنون در موزه شهرداری تبریز نگهداری می‌شود».
هدفم هم فرهنگ‌سازی است و هم ارزآوری
از او درباره هدفش از این کار می‌پرسم که می‌گوید: «این مجسمه‌ها از مواد بازیافتی به ویژه زباله‌های فلزی ساخته می‌شوند. اول هدفم، فرهنگ‌سازی برای مردم است که ما می‌توانیم در مواجهه با زباله‌ها حتی زباله‌های فلزی، آثار هنری خلق کنیم و همیشه اولین انتخاب نباید این باشد که آن‌ها را دور بریزیم. الان در دنیا روزانه بیش از هزار تن زباله فلزی تولید می‌شود و ما صرفا داریم سرنوشت قطعاتی را که  قرار است از کوره آتش سر در بیاورد، عوض می‌کنیم. در ضمن، زباله‌ها تنها فلزی نیستند، روزانه هزار نوع زباله پلاستیکی و ساختماتی تولید می‌شود. دوم این که، می‌توانیم ارز آوری خوبی هم برای خود و کشورمان داشته باشیم و این کار ارزش افزوده فراوانی دارد. معمولا فلزاتی که ما از انبار ضایعات شرکت‌های فولادی برای مواد اولیه مجسمه‌ها جمع‌آوری می‌کنیم، هزینه چندانی ندارد اما زمانی که به یک اثر هنری تبدیل می‌شود، قضیه‌اش کاملا فرق می‌کند و دیگر به چشم زباله آهنی به آن‌ها نگاه نمی‌شود».
آمار تعداد آثارم
را ندارم

استاد آشفته که در کارنامه‌ هنری‌اش چندین مقام در جشنواره ملی هنرهای تجسمی  و انتخاب آثار حجمی او به عنوان آثار برگزیده در جشنواره‌های داخلی و خارجی، برگزاری بیش از ۲۰ نمایشگاه انفرادی و ۵۰ نمایشگاه گروهی از مجسمه‌های حجمی و آهنی و ... دیده می‌شود، درباره تعداد آثاری که تا امروز ساخته، می‌گوید: «خیلی سال است که مشغول به این کار هستم و راستش آمار دقیقی ندارم، اما کارهای هنری سرشناس‌تر و شاخص‌تر را بخواهید حساب کنید، حدود 20 اثر را باید نام ببرم». از او می‌پرسم که این همه زباله‌ فلزی را از کجا پیدا می‌کند و پاسخ می‌دهد: «من خودم هرچند وقت یک بار باید بروم انبار  ضایعات شرکت‌های فولاد و قطعاتی را که به کارم می‌آید و دوست دارم دست‌چین ‌کنم. مثلا از 1500 تن قطعات بازیافتی موجود در آن‌جا، من هربار در  نهایت 150 مورد از قطعاتی که به کارم می‌آید را جدا می‌کنم و از آن‌ها می خرم».


قیمت آثارم از یک‌میلیون هست تا بالای 100 میلیون
او درباره قیمت آثارش، مشتری‌هایش و ... می گوید: «در بین آثارم هم کارهای کوچک دارم و هم کارهای بزرگ. درباره مشتری‌هایم، باید بگویم که همه مردم علاقه‌مند به هنر و آثار هنری هستند به ویژه ایرانی‌ها، اما بیشتر مشتری‌های ما در چند سال اخیر از قشر خاصی هستند، تقریبا طبقه مرفه جامعه. دلیلش هم این است که قیمت آثار ما تقریبا بالاست چون کارهای ما واقعا زمان و انرژی‌بر هستند. البته درست است که متریال(مواد اولیه) آن چنانی استفاده نمی‌کنیم و گران قیمت نیستند اما چون وقت و انرژی می‌گذاریم و البته خلق‌شان هم یک کار هنری و خاص محسوب می‌شود، باعث می‌شود که قیمت بالایی داشته باشند. این را هم بگویم که خیلی وقت‌ها از ته دلم راضی نیستم آثاری که ماه‌ها و سال‌ها برای آن زحمت کشیده‌ام و ثمره دستم است به فروش برسانم، قطعا اگر نیاز اقتصادی وادارم نمی‌کرد دوست داشتم مجسمه‌های آهنی خود را در یک موزه دایمی نگهداری کنم و در دسترس علاقه‌مندان قرار دهم. با این حال، قیمت این آثار از یک تا 10 میلیون شروع می‌شود و تا بالای 100 میلیون هست. قیمت این آثار، بستگی زیادی به نوع کار، زمانی که برده، وزن، تعداد قطعات و ... دارد».
بیشتر آثار شاخصم توسط دلال‌ها از کشور خارج شد
از او درباره سرنوشت مجسمه‌هایش و حضورشان در حراجی‌های اروپایی می‌پرسم که می‌گوید: «مثلا یک دایناسور بود که حدود 8 سال پیش روی آن کار کرده بودم. ساخت آن حدود یک ماه زمان برد تا کار نهایی شد. انصافا هم کار بزرگی نبود، 60 سانتی‌متر بود ولی بعدها فهمیدم در یک حراجی در فرانسه فروخته شده‌است. به هرحال این‌که یک کاری در حراجی حضور داشته باشد و به اصطلاح در حراجی چکش بخورد، خودش حرکت خیلی بزرگی است و رزومه خیلی خوبی برای یک هنرمند محسوب می‌شود. البته بیشتر کارهای شاخص من از کشور خارج شده است». از او می‌پرسم مگر خودتان نمی‌توانید این آثار را در خارج از کشور به حراجی‌ها ببرید که می‌گوید: «بیشتر فعالیت‌های این چنینی که در خارج از کشور انجام می‌شود، توسط مجموعه‌داران یا دلالان هنری است. من کارهای مستقل و نمایشگاه‌های انفرادی در کشورهای همسایه برگزار کردم اما تقریبا همه کارهایم که رفتند در حراجی‌های آمریکا، کانادا، اروپا و حاشیه خلیج‌فارس، تقریبا از طریق مجموعه‌داران و دلالان بوده است».
مجسمه یوزپلنگ را 10 هزار دلار فروختم
او درباره این‌که کدام یک از آثارش برای خودش، جذاب‌تر و ارزشمندتر است، می‌گوید: «ببینید، من نمی‌توانم بین این 20 تا اثر شاخصی که عرض کردم، تفاوتی قائل شوم. هرکاری جایگاه و اهمیت خودش را دارد. با این حال، مجسمه های مجموعه یوزپلنگ ایرانی خاص‌تر هستند. یوزپلنگ کار شاخصی بود که تلفیق چوب و فلزات بود. ساخت آن نزدیک 4 ماه زمان برد و در آن بیش از 500 قطعه فلزی استفاده شده و درنهایت  حدود 70 کیلوگرم شد. این اثر، سال گذشته درنمایشگاه استانبول فروخته شد». از او درباره قیمت این مجسمه فروخته شده می‌پرسم که می‌گوید: «حدود 10 هزار دلار. البته باید اشاره کنم گاهی ماه‌ها و شاید سال‌ها برای خلق یک مجسمه آهنی که در ذهن دارم نقشه می کشم و درباره ابعاد مختلف آن فکر می‌کنم، درباره نحوه جای گذاری قطعات، آناتومی بدنی، ابزارهای اصلی کار، جوشکاری با پیچ و مهره و ابزارهای جوش و صنعتی مطالعه و یک طرح و ایده جدید خلق می‌کنم».
 
اثرم را 8 میلیون می‌خرند و در خارج 1.5 میلیارد می‌فروشند
از او درباره این مجموعه‌داران و دلالان می‌پرسم که آثارش را معمولا به چه قیمتی می‌خرند و چقدر در حراجی‌ها می‌فروشند. استاد این‌طور پاسخ می‌دهد: «خب، فروش ما توافقی است. مجموعه‌داری هست مثلا 9 سال پیش یک کار به او فروختم 8 میلیون تومان که 2 میلیون هم دادم به فرد سومی برای کمیسیون معامله. بعدها فهمیدم که همان اثر در یک حراجی، 50 هزار دلار فروخته شده است. کسانی که در عرصه خرید و فروش آثار هنری فعال هستند، می‌دانند که چه اثری را از کجا بخرند و در کجا بفروشند». از او می‌پرسم که آیا خارج‌کردن این آثار هنری از لحاظ قانونی مشکلی ندارد که می‌گوید: «هیچ مشکلی برای خروج ندارد. مثلا اگر بخواهند اثر را ببرند آمریکا، می‌برند دبی یا ترکیه و از آن‌جا می‌فرستند آمریکا یا کانادا. ایرادی هم ندارد چون این آثار زیر خاکی نیستند بلکه تجسمی هستند و حمل‌و نقل‌شان هیچ منعی ندارد».