ايران و امريكا ريسك‌پذيري سياسي داشته باشند

محمدحسين لطف‌الهي
در پي گفت‌وگوهاي علي باقري كني، معاون سياسي وزارت امور خارجه ايران و انريكه مورا، معاون مسوول هماهنگ‌كننده سياست خارجي اتحاديه اروپا اعلام شد كه دور جديد مذاكرات ميان ايران، كشورهاي ۱+۴ و ايالات متحده روز هشتم آذر (29 نوامبر) آغاز مي‌شود. اين گفت‌وگوها چند روز پس از پيروزي ابراهيم رييسي در سيزدهمين انتخابات رياست‌جمهوري در ايران متوقف شده بود و نگراني‌هاي زيادي درخصوص تصميم ايران در 
به تاخير انداختن آغاز دور بعدي گفت‌وگوها وجود داشت. درحالي‌كه برخلاف سال 1392، زماني كه دولت حسن روحاني تصميم گرفت گفت‌وگوهاي هسته‌اي با غرب را به منظور رفع تحريم‌ها و حفظ توانايي هسته‌اي ايران از سر بگيرد، توافقي (برجام) وجود دارد كه بازگشت به آن مي‌تواند خواسته‌هاي هر دو طرف را برآورده كند اما پيچيدگي‌هايي بر سر راه است كه دستيابي به توافق در دورهاي بعدي گفت‌وگوها را سخت مي‌كند. از يك‌سو ايران معتقد است بدون اخذ تضمين درخصوص عدم خروج ايالات متحده امريكا از برجام و رفع همه تحريم‌هاي وضع‌شده در دوره ترامپ توافق ممكن نيست و از سوي ديگر ايالات متحده با اشاره به اختيارات محدود رييس‌جمهور امريكا و عدم امكان ارايه تضمين و لغو همه اين تحريم‌ها مي‌گويد ايران بايد آماده پذيرش گفت‌وگو در موضوعات ديگر نظير موضوعات منطقه‌اي باشد. همزمان اتخاذ يك راهبرد زمان‌بر از سوي ايران باعث شده ترديدهايي در خصوص اراده دستگاه ديپلماسي دولت سيزدهم در احياي توافق برجام به وجود بيايد. «اعتماد» در گفت‌وگو با دنيل سرور، مشاور اسبق وزير خارجه ايالات متحده و استاد مطالعات بين‌المللي در دانشگاه جان‌هاپكينز به بررسي چالش‌هاي پيش رو در مذاكرات آتي پرداخته است. او معتقد است براي رسيدن به تفاهم هر دو طرف بايد به كمتر از آنچه مي‌خواهند بسنده كنند و ريسك‌پذيري سياسي داشته باشند. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد. 
   ايران، كشورهاي 1+4 و ايالات متحده در انتهاي ماه نوامبر قرار است دور جديد گفت‌وگوها درخصوص احياي توافق هسته‌اي را آغاز كنند. از نگاه شما چه عواملي سبب شد كه 6 دور قبلي مذاكرات به نتيجه نهايي نرسد و توافقي براي احياي برجام حاصل نشود؟
دو مساله سبب شد چنين اتفاقي بيفتد. ايران خواستار اخذ تضمين‌هاي محكمي بود كه ايالات متحده يك‌بار ديگر از توافق خارج نشود. هيچ دولتي در امريكا نمي‌تواند چنين مساله‌اي را تضمين كند، مگر اينكه توافقنامه در سنا مطرح شود و به تصويب برسد. شرايط سياسي كنوني اجازه چنين كاري را نمي‌دهد. در مقابل، امريكا نيز از ايران مي‌خواست با گفت‌وگو و مذاكره درخصوص مسائل منطقه‌اي موافقت كند و چنين چيزي براي تهران مورد قبول نبود.
  ايالات متحده از ايران مي‌خواهد در مذاكرات منعطف باشد و از پافشاري بر منافع و مواضع خود اجتناب كند اما در عمل، به بهانه دموكراسي و اصل تفكيك قوا در ايالات متحده هيچ انعطافي از خود نشان نمي‌دهد. آيا اين رفتار به مذاكرات آسيب نمي‌زند؟
ممكن است اين‌گونه باشد و اين رفتار به مذاكرات آسيب برساند اما مطمئنا شما نمي‌توانيد ايالات متحده را قانع كنيد كه دموكراسي و اصل تفكيك قوا را كنار بگذارد.
  بسياري در رسانه‌ها ايران را به دليل تاخير در آغاز دور جديد گفت‌وگوها سرزنش مي‌كنند، آن‌هم در شرايطي كه جو بايدن رييس‌جمهور ايالات متحده همچنان به اجراي سياست «فشار حداكثري» عليه ايران ادامه مي‌دهد. چنين به نظر مي‌رسد اينكه دونالد ترامپ در 8 مه 2018 از توافق هسته‌اي با ايران خارج شد، كاملا فراموش شده است. آيا اين امريكا نيست كه بايد براي رقم زدن چنين شرايطي سرزنش شود؟
بله. تصور نمي‌كنم كسي ترديدي داشته باشد كه خروج ترامپ عامل اصلي رقم خوردن شرايط سخت كنوني است.
  يكي از مواردي كه بارها از سوي مخالفان برجام در ايالات متحده مطرح شده اين است كه «حداكثر امتيازها» به ايران ارايه شده و سود بسيار زيادي نصيب تهران شده در شرايطي كه ايالات متحده سود چنداني از آن نمي‌برد. آيا شما اين توافق را توافقي برد-برد مي‌دانيد؟
اين يك واقعيت است كه ايران از قبال اين توافق بين‌المللي منافعي جدي به دست مي‌آورد كه اين منافع را با خروج ايالات متحده از برجام از دست داد. همچنين معتقدم اتحاديه اروپا، ايالات متحده، روسيه و چين نيز منافعي در برجام داشتند و به همين دليل بايد بگويم، بله اين يك توافق برد-برد است.
  از نگاه شما، پارامتر «زمان» تا چه اندازه مي‌تواند روي نتيجه‌بخش بودن يا بي‌نتيجه بودن مذاكرات هسته‌اي در وين اثر بگذارد؟ آيا نگراني‌ها درخصوص از بين رفتن مزاياي منع اشاعه برنامه جامع اقدام مشترك در صورت طولاني شدن روند مذاكرات را واقعي مي‌دانيد؟
بله، اين نگراني واقعي است. با طولاني‌شدن روند مذاكرات، ايران به ويژه در زمينه غني‌سازي اورانيوم دانشي را كسب مي‌كند كه غيرقابل بازگشت است. تاخير، دشمن اصلي موضوع منع اشاعه است.
  فكر مي‌كنيد راهي براي خروج از بن‌بست فعلي وجود دارد و دو طرف مي‌توانند راهي براي كاهش تنش‌ها و رسيدن به يك توافق معقول پيدا كنند؟
مطمئنا راهي وجود دارد. مساله اين است كه هر دو طرف بايد به كمتر از آنچه مي‌خواهند بسنده كنند و ريسك‌پذيري سياسي داشته باشند.
  اين همه حساسيت عليه برنامه هسته‌اي ايران و همچنين تحريم‌ها، در شرايطي است كه اسراييل تهديد مي‌كند به ايران حمله نظامي خواهد كرد. اسراييل سلاح هسته‌اي دارد و حتي حاضر به امضاي معاهده NPT نشده است. آيا رفتار متفاوت غرب در قبال ايران و اسراييل نمونه‌اي از استاندارد دوگانه نيست؟
كل رژيم منع اشاعه براساس تمايز ميان كشورهاي هسته‌اي و غيرهسته‌اي بنا شده است. ايران تصميم گرفت كه معاهده منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي را به عنوان يك كشور فاقد سلاح هسته‌اي امضا كند. اسراييل اما تصميم متفاوتي گرفت و آن را امضا نكرده است. به نظر من هر دو از حقوق حاكميتي خود استفاده كردند و احتمالا به اين دليل چنين انتخاب‌هايي را انجام دادند كه آن را به بهترين وجه در خدمت منافع ملي خودشان مي‌دانستند. تهران همچنان مي‌گويد كه هرگز سلاح هسته‌اي توليد نخواهد كرد. مساله اصلي اطمينان حاصل كردن از پايبندي به اين تعهد است. اسراييل هيچ تعهدي براي راستي‌آزمايي به اين صورت ندارد.


  ايران خواستار اخذ تضمين‌هاي محكمي بود كه ايالات متحده يك بار ديگر از توافق خارج نشود. هيچ دولتي در امريكا نمي‌تواند چنين مساله‌اي را تضمين كند، مگر اينكه توافقنامه در سنا مطرح شود و به تصويب برسد. شرايط سياسي كنوني اجازه چنين كاري را نمي‌دهد.
 تصور نمي‌كنم كسي ترديدي داشته باشد كه خروج ترامپ عامل اصلي رقم خوردن شرايط سخت كنوني است.
 اين يك واقعيت است كه ايران از قبال اين توافق بين‌المللي منافعي جدي به دست مي‌آورد كه اين منافع را با خروج ايالات متحده از برجام از دست داد. همچنين معتقدم اتحاديه اروپا، ايالات متحده، روسيه و چين نيز منافعي در برجام داشتند و به همين دليل بايد بگويم، بله اين يك توافق برد-برد است.
 شما نمي‌توانيد ايالات متحده را قانع كنيد كه دموكراسي و اصل تفكيك قوا را كنار بگذارد.
هر دو طرف بايد به كمتر از آنچه مي‌خواهند بسنده كنند و ريسك‌پذيري سياسي داشته باشند.
با طولاني‌شدن روند مذاكرات، ايران به ويژه در زمينه غني‌سازي اورانيوم دانشي را كسب مي‌كند كه غيرقابل بازگشت است. تاخير، دشمن اصلي موضوع منع اشاعه است.