اخبار ویژه

     تغییر دبیر کل کارگزاران در غیاب کرباسچی شکاف در حزب کارگزاران سازندگی که به تغییر دبیرکل حزب هم انجامید، بازتاب‌های متفاوتی در نشریات اصلاح‌طلب داشت. روزنامه اعتماد در این باره با اشاره به معرفی حسین مرعشی به جای غلامحسین کرباسچی نوشت: درحالی ۳۳ عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی به اتفاق مرعشی به عنوان جایگزین «غلامحسین کرباسچی» رای دادند که آن طور که رئیس سنی نشست شورای مرکزی این تشکل سیاسی به «اعتماد» گفته، کرباسچی در این نشست حاضر نبوده و البته از دو، سه سال پیش گفته که تمایلی به ادامه دبیرکلی در دوره جدید نخواهد بود. دوره‌ای که اگرچه باید گفت از صبح چهارشنبه آغاز شده اما شاید ریشه تغییراتی را که حالا علنی‌تر شده، باید در کنگره بهمن ماه سال گذشته کارگزاران سازندگی جست وجو کرد. زمانی که حدود نیمی از اعضای شورای مرکزی تغییر کرد. در حالی که روزنامه اعتماد از تفاهم برای تغییر دبیرکل حزب کارگزاران خبر داده، اما روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «تغییر در پاییز سیاست» و با اشاره به غیبت کرباسچی در جلسه تغییر دبیرکل حزب نوشت: هنوز هیچ‌گونه خبر تکمیلی از علت غیبت کرباسچی در جلسه اخیر و نیز علت تصمیم مهم اعضای شورای مرکزی مبنی بر انتخاب مرعشی به عنوان دبیرکل حزب منتشر نشده است اما به هر روی با بررسی مواضع برخی اعضای کارگزاران سازندگی می‌توان دریافت کرباسچی در معرض انتقادهایی از سوی برخی اعضای کارگزاران قرار داشت؛ چنان که هدایت‌الله آقایی پیش از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و بعد از آنکه فائزه هاشمی خبر داد که کرباسچی موافق حمایت کارگزاران از علی لاریجانی است، در گفت‌وگویی به تندی به کرباسچی انتقاد کرده و به «مثلث آنلاین» گفته بود: «کسانی مانند آقای کرباسچی که خواهان حمایت از آقای لاریجانی هستند یا دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را یکی می‌دانند که اگر این‌طور فکر می‌کنند به نوعی مردم را به بازی گرفته‌اند، همین‌ها سال‌ها دم از تفاوت میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان زده‌اند یا آنکه استدلال انتخاب میان بد و بدتر را مطرح می‌کنند و می‌گویند در شرایطی که نمی‌شود یک نامزد کاملا اصلاح‌طلب داشت، باید از نامزد اصلاح‌طلب حمایت کنیم که این هم توجیه بدتر از گناه است، زیرا قرار است چه چیزی بدتر شود؟ قرار است مثلا شرایط بدتر از زمان دولت روحانی شود؟ آیا روحانی که نامزد مورد حمایت اصلاح‌طلبان بود و از قضا نیرویی ائتلافی به شمار می‌آمد، وضعیت را بهبود بخشید؟ من تصور می‌کنم حمایت از لاریجانی و ازبین بردن مرزهای اصولگرایی و اصلاح‌طلبی آب در هاون کوبیدن است». از سوی دیگر از لابه‌لای حرف‌های مرعشی و کرباسچی هم می‌شود دریافت که اختلاف نظرهایی میان آنها نیز وجود داشته است. با بررسی چند مثال می‌توان به این موضوع بیشتر پی برد. به یاد داریم که کرباسچی در سال ۹۸ گفت‌وگوی حاشیه‌سازی با روزنامه سازندگی انجام داد و در آن به نوعی گفته بود که خاتمی رهبر اصلاحات نیست: «جریان اصلاحات نه در گذشته بلکه در وضعیت فعلی نیز به معنای واقعی رهبر نداشته و ندارد اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط مشی و استراتژی آن را تعیین کند». آقای خاتمی مورد احترام همه بوده و هستند، اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری می‌کنند؟» این سخنان واکنش‌های زیادی در پی داشت و برخی اصلاح طلبان در مقام دفاع از خاتمی برآمدند. در این بین حسین مرعشی هم به سخنان کرباسچی واکنش نشان داد و به «ایلنا» گفته بود: «ما برای آقای خاتمی احترام ویژه‌ای قائل هستیم و طبق مصوبات قبلی، آقای خاتمی را رهبر اصلاحات می‌دانیم و اگر آقای کرباسچی مقصودشان این بوده که آقای خاتمی رهبر اصلاحات نیستند، باید در کمیته سیاسی حزب در این باره بحث شود». یا در یک مثال دیگر می‌بینیم که کرباسچی در گفت‌وگو با «ایسنا» در انتقاد به شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان گفته بود که «تعریف اصلاح‌طلبان روی هواست... یکی می‌گوید می‌خواهیم از ریشه بزنیم و دیگری می‌گوید می‌خواهیم اصلاح کنیم و معلوم نیست اصلاح‌طلبان چه کسانی هستند و می‌خواهند چه کنند. شورای عالی سیاست‌گذاری برای فعالیت در انتخابات ایجاد شد، اما وسط انتخابات گفتند در انتخابات شرکت نمی‌کنند». در همین حال روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «آقای دبیرکل! چرا ناراحتید!»، می‌نویسد:  فضای شورای مرکزی حزب کارگزاران در روز سه‌شنبه مانند دیگر جلسات این شورا نبود. فضایی سنگین بر جلسه سایه انداخته بود اما همه حاضران در یک موضوع هم نظر بودند و آن هم تغییر دبیرکل یعنی غلامحسین کرباسچی که از ابتدای تاسیس این حزب در صدر کارگزاران حضور داشت. این تغییر اما آرام نبود که مهم‌ترین نشانه آن غیبت کرباسچی در جلسه شورای مرکزی بود. او نیامد که گمانه نارضایتی‌اش از تغییر پررنگ شود چرا که در صورت موافقت باتعیین دبیرکل جدید باید با روی گشاده درجلسه حاضر و به جانشینش تبریک می‌گفت تا نشان دهد برای او آرامش و وحدت در کارگزاران مولفه مهمی است.  آرمان با اشاره به همزمانی تغییر دبیرکل و توقف انتشار روزنامه سازندگی می‌نویسد: در سالهای اخیر اخبار ناخوشایندی از درون این حزب به گوش می‌رسید که ازجمله آن می‌توان به بی‌علاقگی برخی اعضای شورای مرکزی برای حضور در این جایگاه بود . فائزه هاشمی نمونه بارز از این نیروهای کارگزاران است که بارها به انتقاد از عملکرد کرباسچی پرداخته است. آرمان افزود: انتقادات از کرباسچی زمانی شدت گرفت که او به انتقاد از مصطفی تاجزاده و رئیس دولت اصلاحات پرداخت. کمتر از دو سال پیش بود که او، در موضعی جنجالی گفته بود: «کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همین‌طور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند... آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا.اگر به خاطر شخصیت‌های بزرگوار و خصلت‌های قابل تحسینی که دارند، به‌خاطر اینکه نمی‌توانند به هیچ‌کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم».  در آستانه انتخابات، بار دیگر انتقادات کرباسچی آغاز می شود، به شکلی که این‌بار در کلاب‌هاوس و در حضور هزاران نفر بین او و تاجزاده جدال لفظی شکل می‌گیرد. غلامحسین کرباسچی مطرح کرد: ما نمی‌توانیم هم‌زمان هم در انتخابات شرکت کنیم و هم بگوییم می‌خواهیم قانون اساسی را زیر و رو کنیم.گاهی کسی قبول ندارد اما کسی که در انتخابات می‌آید می‌خواهد در ساختار فعلی کار کند. حکایت این دوستان حکایت فردی است که برنو در دست گرفته بود و می‌خواست شمس‌العماره را فتح کند.»   لیلاز: تحرک دولت رئیسی با دوره روحانی قابل ‌مقایسه نیست عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران معتقد است تحرک دولت رئیسی با دولت روحانی قابل‌مقایسه نیست. مشرق در گزارشی به مناسبت نزدیک شدن دولت جدید به اواخر سومین ماه تشکیل خود نوشت:حسن روحانی قرار بود هم چرخ اقتصاد و هم چرخ سانتریفیوژها را باهم چرخانده و کشور را در مدار توسعه قرار دهد؛ اما میراث او برای مردم تورم افسارگسیخته و ایجاد شکاف اجتماعی است. روحانی وضعیتی در کشور خلق کرد که به گواه نظرسنجی‌های صورت گرفته از سوی جبهه اصلاحات میزان محبوبیت او در سه ماه آخرحضور در پاستور به زیر ۴ درصد رسید! تقی آزاد ارمکی جامعه‌شناس اصلاح‌طلب در شرح این ماجرا می‌گوید: پروژه روحانی، بعد از برجام تمام‌شده و هیچ کاری نمی‌توانست انجام دهد. نه توانایی کار دیگری داشت، نه نیروهای او این چیزها را می‌فهمیدند؛ او ۱۰۰ سال دیگر هم رئیس‌جمهور می‌ماند باز هم هیچ کاری نمی‌توانست بکند. سید رضا اکرمی ‌رئیس وقت شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری در وصف آن روزهای دولت روحانی می‌گوید: متأسفانه دولت  نتیجه محور عمل نکرد ما در نهاد؛ سوئیسی حرف می‌زدیم اما آفریقایی عمل می‌کردیم. شیخ دیپلمات در سال آخرین سال حضور در مسند ریاست جمهوری چنان روزگارش سیاه شد که اصلاح‌طلبان که روزی خود را تضمین دولت او می‌دانستند؛ او را رحم اجاره‌ای خوانده و با اعلام طرح «عبور از روحانی» گفتند که هیچ ارتباط عاطفی میان اصلاح‌طلبان و رئیس‌جمهور وجود ندارد. با انتخاب سید ابراهیم رئیسی به‌عنوان رئیس دولت، گروه‌های مختلف سیاسی مواضع خود را نسبت به او بازآفرینی کرده‌اند، برخی می‌گویند برای آنکه خسارت‌های ۸ سال قبل جبران شود، باید به رئیس‌جمهور کمک کرد. ابراهیم رئیسی نیز در برابر اقشار مختلف گارد بسته نداشته و همه را به یاری طلبیده است. برگزاری جلسات تخصصی با کارشناسان (با گرایش‌های مختلف سیاسی) باعث شده تا از نظر روانی میزان امیدواری به دولت سیزدهم بالا باشد. سعید لیلاز عضو سابق حزب کارگزاران در توصیف دولت رئیسی پس از ۱۰۰ روز به «مشرق» می‌گوید: من تا الان به شرایط بدبین نیستم. البته فکر می‌کنم در حد دو ماه، نمی‌شود قضاوت کرد. اما باید اعتراف کنیم که رئیسی فراتر از انتظارات عمل کرده است. این فعال اصلاح‌طلب ادامه داد: در همین یک ماه دولت آقای رئیسی دو سه کارکرد مهم داشته است. از جمله مسئله واکسن حل شد. به هر علتی روحانی نتوانست مشکل واکسن را برطرف کند، اما آقای رئیسی توانست. خود این، چیزی بود که ما در مورد ایشان پیش‌بینی می‌کردیم؛ این رویداد مهمی ‌بود. در تاریخ خواهند نوشت که دولت سیزدهم از پیچ بحران یک ویروس همگانی و جهانی به‌سلامت عبور کرده، اما دولت روحانی زیر بار آن ماند. در حال حاضر ما در تزریق عمومی واکسن از متوسط جهانی جلو هستیم. لیلاز ادامه داد: در دوره رئیسی رشد اقتصادی افزایش چشم‌گیر خواهد داشت؛ دلیل ساده‌ای هم دارد؛ بخش خدمات بیشترین آسیب را در کرونا دیده است. اگر آن بخش اصلاح و درست شود، خواهید دید که رشد اقتصادی ایران، وضعیت بهتری پیدا می‌کند.  استاد اقتصاد و تاریخ افزود: وظیفه و مأموریت دوم دولت رئیسی حل تورم افسارگسیخته است. من معتقدم که تورم ربطی به تحریم‌ها ندارد؛ در دولت روحانی ۸ سال تبلیغ کردند که تا مشکل تحریم حل نشود؛ تورم کم نخواهد شد. اما واقعیت چیز دیگری بود این تحریم‌ها ممکن است یک‌بار نرخ‌ها را بالا بیاورد، اما اولاً فقط یک‌بار است و موقت است. برای این‌که مسئله اصلی تورم، رشد نقدینگی است. رشد نقدینگی هم بخش کوچکترش به‌خاطر کسری بودجه دولت است. اتفاقاً تکیه کردن روی کسری بودجه را فرار از بیان واقعیت می‌دانم. کسری بودجه ما و درواقع رشد نقدینگی ما ناشی از مشکلات شبکه بانکی است. ما امید داریم آقای رئیس جراحی اقتصادی ایران را آغاز کرده و مسئله بانک‌ها و یارانه‌های سردرگم رانت ساز در ارز ۴۲۰۰ تومانی را حل کند،  سعید لیلاز درباره تفاوت‌های میان دولت روحانی و رئیسی گفت: واقعاًً این دو دولت قابل‌مقایسه باهم نیستند چه ازنظر شکلی و چه زمانی، اما در یک گزاره کوتاه باید گفت دولت رئیسی تحرک دارد و چابک است؛ دولت روحانی سنگین بود. باید تا آخر امسال به دولت رئیسی فرصت بدهیم. تا عید باید هر کمکی که او لازم دارد انجام شود؛ در شب عید می‌توان روی کارنامه این ولت بحث کرد. مشرق در پایان می‌نویسد: حسن روحانی در خرداد ۹۸ به خبرنگاران گفته بود: «من روزانه نظرسنجی می‌کنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین می‌روم، چهره‌های مردم را نگاه می‌کنم؛ چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانی‌اند، چند نفر قیافه‌شان گرفته است. به هر شهری می‌روم، خودم نظرسنجی می‌کنم، نگاه آدم‌ها را می‌بینم، آنی که بامحبت نگاه می‌کند، با تشکر نگاه می‌کند، آنی که ناراحت است، آنی که نقد دارد، آنی که می‌گوید نه این‌جور نیست» در حالی روحانی این سخنان را بر زبان آورده بود که در دو سال آخر دولتش نه‌تنها به سفر استانی نرفت، بلکه دیدار با متخصصان را به بهانه‌هایی چون کرونا به هم زد. وضعیت به‌گونه‌ای بود که برخی به طعنه می‌گفتند آقای رئیس‌جمهور دولت تدبیر از استان ولنجک به‌جایی نقل‌مکان نمی‌کند!   استهزای سگ زنجیری آمریکا در قدرت‌نمایی دریایی سپاه توقیف نفتکش حامل نفت سرقتی ایران و عقب راندن ناوهای آمریکایی، رشته‌های رژیم صهیونیستی را پنبه کرد. «دیپلماسی ایرانی» در این‌باره می‌نویسد: هفته گذشته در اخبار اعلام شد رژیم صهیونیستی میزبان مانور هوایی بین‌المللی به نام پرچم آبی با حضور ۷ کشور آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلستان، فرانسه، هند و یونان بوده است. این رزمایش در جنوب اراضی اشغالی در پایگاه «عوفدا» تا روز بیست و هشتم اکتبر ادامه داشت. اما اقدام نظامی ایران در توقيف نفتکش در دریای عمان رزمایش رژیم صهیونیستی را تحت‌الشعاع قرار‌ داد. می‌توان در پاسخ چنین فرض کرد که ایران فارغ از رزمایش رژیم صهیونیستی، با تکیه بر توان دفاعی خود، آمادگی کامل در مواجهه نظامی سخت را در همه زمینه‌ها دارد و رژیم صهیونیستی به دنبال هراساندن ایران، قبل از شروع دور جدید مذاکرات وین، از باب وجود همه گزینه‌ها روی میز بود. در برگزاری رزمایش‌های نظامی، عموما دولت‌ها اهداف متعددی را دنبال می‌کنند که برخی از آنها عبارتند از  1. آمادگی نیروهای رزمی در هر سطحی در مواجهه با دشمنان.  2. القای ترس از جنگ در افکار عمومی جامعه کشور متخاصم  3. ایجاد دغدغه‌های متعدد اقتصادی ناشی از جنگ.  4. عینی‌سازی هزینه‌های جنگها برای کشورهای متخاصم.  5. جلوگیری از هر اقدام پیش‌دستانه دشمن.  6. ایجاد یک جنگ رسانه‌ای ضد افکار عمومی جامعه کشور متخاصم.  یک رزمایش زمانی خود را موفق جلوه می‌دهد که پوشش خبری آن به نفع مطلوب و بهینه باشد. بخش عمده‌ای از موفقیت رزمایشها به تاثیرگذاری و باورپذیری آن بر ذهنیت عموم مردم در جامعه دشمن مبنی بر قدرتمند بودن کشور رقیب است. رژیم صهیونیستی نیز به دنبال ایجاد وحشت در درون جامعه ایران و همچنین قدرت‌نمایی در نزد دولتمردان ایران بود تا به نوعی نشان دهد در هماهنگی کامل با قدرت‌های بزرگ اقدام به این رزمایش کرده است. در ماجرای نفتکش توقیفی در دریای عمان که توسط سپاه پاسداران به بهترین نحو صورت پذیرفت، این مسئله با پوشش وسيع خبری در داخل و خارج از ایران، در رسانه‌ها مواجه شد. نتیجتا شاهد بودیم، رزمایش رژیم صهیونیستی را کاملا به حاشیه برد، اقدام به توقیف نفتکش در دریای عمان، در داخل ایران با ایجاد حس غرور ملی، روح تازه‌ای را در تقابل با دشمنان دمید. در خارج نیز چنین ترسیم کرد که جمهوری اسلامی ایران در مواجهه نظامی سخت آمادگی کامل دارد و هراسی از مواجهه با رژیم صهیونیستی و آمریکا ندارد. طبیعتا هرگونه اقدامی از سوی دشمنان، تبعات خود را خواهد داشت و توقیف نفتکش در دریای عمان، جلوی هرگونه دسیسه‌ورزی‌ و ایجاد فشار در گفت‌و‌گوهای آتی در وین را از دشمنان ایران سلب کرد». یادآور می‌شود رژیم صهیونیستی در جهان به‌عنوان سگ زنجیری آمریکا شناخته می‌شود و بنابراین وقتی ناوگان آمریکا توسط ایران تحقیر و عقب رانده می‌شود، به طریق اولی کسی در دنیا بر پارس‌کردن سگ زنجیری اعتنا  نمی‌کند.