عملیات شکست تحریم

در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 (8 مه ‌2018)، ایالات متحده از برجام که بین 1+5، اتحادیه ‌اروپا و ایران منعقد شده بود خارج شد. در پی خروج امریکا، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که برجام را با اروپایی‌ها ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران، یک‌سال بعد از خروج امریکا از برجام به خاطر وعده‌های اروپایی‌ها در توافق ماند. اما در این مدت نه‌تنها کشورهای اروپایی عضو برجام به تعهدات 11 گانه خود عمل نکردند بلکه حتی از راه‌اندازی یک کانال مالی برای تسهیل تجارت ایران نیز عاجز بودند. تجربه آن یک‌سال بخوبی نشان داد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال ندارد؛ حقیقتی که بارها از زبان مقامات اروپایی بیان شده است.
ناتوانی اروپا در تأمین منافع ایران
در زمانی که شرکت‌های اروپایی یکی پس از دیگری به بهانه خروج امریکا از برجام از ایران خارج شدند، اروپایی‌ها به بهانه ناتوانی در اجبار شرکت‌هایشان به کار با ایران سکوت کردند. بعد از خروج امریکا از برجام، شرکت‌ها سعی کردند از امریکا به نوعی معافیت تحریمی بگیرند، اما با واکنش منفی وزارت خزانه‌داری امریکا روبه‌رو شدند.اولین لغو قرارداد تجاری شرکت‌های اروپایی با ایران توسط ایرباس در 22 اردیبهشت 1397 صورت گرفت که این شرکت پذیرفت قرارداد فروش هواپیما به ایران را لغو کند و تنها دو هواپیمای دیگر را تحویل بدهد. بعد از ایرباس در 28 اردیبهشت 1397 شرکت فولادسازی دانیلی ایتالیا به‌دنبال خروج امریکا از برجام تلاش برای یافتن تأمین‌کننده مالی برای سفارشات ۱.۵میلیارد یورویی را که در ایران برنده شده بود، متوقف کرد. آلساندرو تریویلین، مدیرعامل شرکت دانیلی در این‌باره گفت: «با خروج امریکا از توافق هسته‌ای، بانک‌ها به‌دلیل نگرانی از تحریم‌های ثانویه دیگر آماده تأمین مالی پروژه‌های ایرانی نیستند».به مرور زمان خروج شرکت‌های اروپایی از اقتصاد ایران به‌طور تصاعدی افزایش پیدا کرد و دو شرکت ژاپنی فعال در زمینه قطعات خودروسازی و یک شرکت بیمه به نام «سوئیس‌ری» اعلام کردند از ایران خارج خواهند شد. شرکت توتال فرانسه نیز در تاریخ 29 اردیبهشت 1397 اعلام کرد که با اعمال تحریم‌های امریکا علیه ایران، هرگونه همکاری با خطر از دست رفتن دسترسی به سیستم‌های بانکی همراه است که توتال چنین ریسکی را نمی‌پذیرد.
در 14 خرداد 1397 خبرگزاری فرانسه از تصمیم شرکت پژو - سیتروئن برای خروج از ایران خبر داد؛ گروه پژو سیتروئن در بیانیه‌ای تصریح کرد که فرایند تعلیق فعالیت‌های مربوط به سرمایه‌گذاری‌های مشترک خود در ایران را آغاز کرده و برای احترام به قانون تحریم‌های امریکا بر ضد تهران تا ششم اوت (پانزدهم مرداد ماه سال‌جاری) ایران را ترک می‌کند.


در مقابل این حجم گسترده از خروج شرکت‌های اروپایی از ایران، مقامات اروپا به جای حمایت و تقابل عملی با امریکا به دلیل خروج غیرقانونی از برجام، از عدم توانایی خود در مقابل تحریم‌های امریکا گفتند. در همین راستا وزیر اقتصاد آلمان در 21 اردیبهشت 1397 ماه اعلام کرد که: «نمی‌توانیم از شرکت‌ها در برابر تحریم‌های امریکا محافظت کنیم.»وی دلیل عدم توانایی برای حمایت از شرکت‌های اروپایی را عدم وجود امکان حقوقی عنوان کرد و افزود: «ما آماده‌ایم با همه شرکت‌های مربوطه در این باره صحبت کنیم که چگونه می‌توانیم عواقب منفی این اقدام امریکا را حتی‌الامکان محدود کنیم».
فرصت اروپا برای جبران گذشته
با بازخوانی مناسبات بین ایران و اروپا مشخص شد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال و اراده لازم را برای تأمین منافع ایران نداشته و به دلیل قبلاً بیان شده دیگر اعتباری نیز در بین مردم و دولت ایران ندارد. برای همین اگر اروپایی‌ها بخواهند نقش مؤثری در مذاکرات داشته باشند، باید بسیار تلاش کنند.
دولت سیزدهم با توجه به همین واقعیات بوده که سیاست خود را عدم گره زدن اقتصاد و سفره مردم به مذاکرات اعلام کرد و در این مسیر به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی است، در نتیجه تجربه گذشته را که با امید کاذب بخواهد معطل کشورهای اروپایی شود، تکرار نخواهد کرد. حال این اروپا است که برای احیای اعتبار از دست رفته‌اش باید سخت تلاش کند.
کشورهای اروپایی باید این مسأله را بخوبی درک کنند که تجربه گذشته در اجرای توافق هسته‌‌ای با دقت از سوی دولت سیزدهم بررسی شده است و دیگر خطای امید بستن به وعده‌های غیرواقعی آنها را تکرار نمی‌کند.
اروپا به منظور نشان دادن جدیت خود در پیشرفت مذاکرات و همچنین احیای اعتبار خود نزد مردم ایران، باید با فاصله گرفتن از نقشی که ایالات متحده برای اروپا در نظر گرفته است، مسئولیت و لزوم هزینه دادن برای انجام تعهدات را بپذیرد. مواجهه فعالانه با تحریم‌های امریکا موضوعی است که برای اروپا از نظر استقلال اقتصادی و آینده سیاسی خودشان نیز اهمیت دارد.

گروه سیاسی/ «رفع تحریم‌ها»؛ این محور اصلی مذاکراتی است که قرار است از هشتم آذر ماه شروع ‌‎شود. دیپلمات‌های ایرانی به صراحت این را در حرف‌ها و گفته‌های خود تکرار می‌کنند. به‌عنوان نمونه علی باقری در همین خصوص به فیگارو گفته است: «اولویت اساسی ایران این است که موضوع لغو تحریم‌های غیر قانونی باید محور اصلی گفت‌وگوها در دور جدید باشد.» این مسأله بخوبی نشان‌دهنده رویکرد جدید ایران در قبال مذاکرات پیش رواست.
اما اهمیت یافتن این محور اصلی برای مذاکرات چیست؟ یکی از علل اصلی شکست‌های پی‌درپی مذاکرات وین در دولت قبل را می‌توان در نداشتن دیدگاه مشترک به هدف مذاکرات دید. مسأله‌ای که البته با سردرگمی تیم مذاکره‌کننده وقت ایران مشکلات را بیشتر کرده بود. به همین سبب بارها در میانه مذاکرات مباحثی همچون لزوم عقب نشینی ایران در مسائل منطقه‌ای و موشکی نیز به چشم می‌خورد. غریب‌آبادی سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان‌های بین‌المللی که در مذاکرات وین حضور داشت بعدها فاش کرد که غربی‌ها به‌دنبال گنجاندن مسائل غیرهسته‌ای در مذاکرات ناکام وین بودند. وی گفته بود: «در وین، امریکا و غربی‌ها به‌دنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هسته‌ای به‌عنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقه‌ای و موشکی نگاه می‌کنند. این سری، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواسته‌شان به‌نوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعد‌از هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هسته‌ای تلقی و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزه‌ها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفی‌کرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانه‌های دیگر بر ایران فراهم کنند.»
اما سکانداران جدید دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاش دارند با رایزنی‌های گسترده با مقامات کشورهای 1+4 این فهم مشترک را تثبیت کنند. تماس‌های تلفنی امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و سفرهای علی باقری معاون سیاسی این وزارتخانه و مسئول تیم مذاکرات جدید به فرانسه، آلمان، انگلیس و اسپانیا نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. دیپلمات‌های ایرانی تلاش دارند در مرحله اول خروج یکجانبه و غیرقانونی امریکا از توافق 2015 را به‌عنوان اصلی‌ترین عامل سست شدن و سپس نابودی این توافقنامه معرفی کنند. با محکم شدن این گزاره می‌توان امید داشت خواسته‌های ایران که رفع همه تحریم‌هاست بتواند در مسیر مذاکرات به نتیجه برسد و سایر کشورها ملزم به همکاری با ایران جهت برخورد با ناقض اصلی برجام شوند.
جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کشوری که بر اساس 16 گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایبندی کاملی به توافق داشته است اکنون با بدعهدی امریکا در موضع طلبکار، حقوق را پیگیری می‌کند. این مسأله در سایه افزایش قدرت غنی‌سازی کشورمان و دستیابی به بیش از 25 کیلوگرم اورانیوم 60درصد و 210کیلوگرم اورانیوم 20 درصد و همچنین محدود کردن اختیارات برجامی آژانس در کشورمان وزن بیشتری گرفته است تا جایی‌که بارها کشورهای اروپایی و آژانس خروج ایران از این وضعیت انفعالی را مورد هجمه قرار ‌داده و ناراحتی خود را ابراز داشته‌اند. حرکت به سمت دیپلماسی رو به‌جلو و کنار گذاشتن راهبرد صبر استراتژیک که نتوانست غرب را ملزم به احترام گذاشتن به حقوق ایران کند عملاً توپ را در زمین طرف مقابل انداخته است؛ اکنون آنها هستند که باید برای وضعیت پیش آمده پاسخی عملی و عینی داشته باشند.
دولت سیزدهم با همین پشتوانه قوی و شکست کارزار فشار حداکثری در موضعی جدید قرار گرفته و ابتکار عمل را در دست دارد. از این‌رو تاریخ و زمان مذاکرات را مشخص کرده و تلاش دارد توافق مطلوب از منظر خود را به کرسی بنشاند. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان هفته گذشته در همین خصوص اعلام کرد که ایران آماده حصول یک توافق خوب است. امیرعبداللهیان در توئیتر خود نوشت: «این روزها دکتر باقری گفت‌و‌گوهای موفقی را در اروپا دنبال می‌کند. ما در میز مذاکرات وین آماده نیل به توافق خوب هستیم. بازگشت همه طرف‌ها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست»
اما این «توافق خوب» چه ویژگی‌هایی دارد؟
1.در مذاکرات جدید نه تنها جمهوری اسلامی ایران اجازه گفت‌وگو پیرامون مسائل موشکی و منطقه‌ای خود را نخواهد داد که حتی گفت‌وگوی هسته‌ای هم نخواهد داشت. ایران که خواستار عمل کردن طرف مقابل به تعهدات سال 2015 است، به مسائل هسته‌ای ورود مجدد نخواهد کرد و این‌گونه دست غربی‌ها را در وارد کردن مسائل جدید به مذاکرات خواهد بست. علی باقری که چند روز قبل در دیدار با مدیرکل وزارت امور خارجه فرانسه مذاکره هسته‌ای را رد کرده بود اکنون در مصاحبه با گاردین هر گونه مذاکره در خصوص مسائل دفاعی را رد کرد و گفت: «برجام، دارای چهارچوب روشنی است و سایر مسائل به آن مربوط نیستند. ما بر سر قابلیت‌های دفاعی یا امنیت‌مان مذاکره نخواهیم کرد.»
2. امریکا به‌عنوان ناقض توافقنامه در جایگاه متهم و حتی بیرون از گفت‌وگوها قرار دارد. دولت امریکا باید ضمن ابراز پشیمانی به جبران اشتباهات گذشته و پرداخت غرامت، خسارت و هزینه عدم النفع ایران را بپردازد و اعتمادسازی لازم را انجام دهد. این اتفاق تاکنون رخ نداده و حتی جوبایدن رئیس‌جمهوری امریکا با تمدید فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران نشان داده که قصدی برای اعتمادسازی هم ندارد.
3. امریکا ضمن اعتمادسازی باید دست از تقسیم‌بندی تحریم‌ها برداشته و با رفع همه تحریم‌ها، تحریم‌های وضع شده در دولت اوباما و ترامپ را لغو کرده و اراده جدی خود برای جبران گذشته را نشان دهد. باقری در این مورد می‌گوید: «هدف اصلی ما رفع تحریم‌های قانونی است که آنها با نقض قطعنامه‌های سازمان ملل به‌ملت ایران تحمیل کرده‌اند. هرتحریم در نقض برجام که توسط رئیس‌جمهوری اوباما یا رئیس‌جمهوری ترامپ وضع شده باید رفع شوند.»
4. رفع واقعی تحریم‌ها نیاز به راستی‌آزمایی و گذشت زمان برای اثبات پذیر شدن دارد. از آنجایی که ایران یکبار با انجام تعهدات خود در گام اول متضرر شده و امریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، ایران باید فرصت لازم برای راستی‌آزمایی داشته باشد و با خرید و فروش نفت و انتقال ارز به داخل کشور از اقدامات امریکا اطمینان حاصل کند. ایران برای شکل‌گیری بی‌طرفانه این کار نظارت یک گروه بی‌طرف برای راستی آزمایی را هم می‌تواند قبول داشته باشد. معاون سیاسی وزارت امور خارجه در این مورد معتقد است هر مذاکره‌ و توافقی برای ایران مطلوب نیست: «ما به راستی‌آزمایی نیاز داریم و این موضوع، یکی از مسائلی است که هنوز نهایی‌نشده باقی مانده است. فقط کافی نیست که خودکار روی توافق به گردش درآید.»
5. امریکایی‌ها باید متعهد شوند که خروج دوباره از توافق را انجام نخواهند داد. از آنجایی که این بازیگر نقش مخربی در توافقنامه‌های بین‌المللی داشته است امکان استفاده نابجا از مکانیزم ماشه را هم دارد و می‌تواند این‌بار از فرصت حضور در توافقنامه به شکل موذیانه‌تری استفاده کند. امیرعبداللهیان به‌صورت صریح در این خصوص گفته است: «اقدامات و قانون‌شکنی‌های امریکا از جمله تحریم‌های تازه این کشور ارائه تضمین‌های عینی از سوی امریکا را به یک ضرورت غیرقابل چشم‌پوشی تبدیل کرده است»
روی میز قرار گرفتن خواسته‌های مشروع ایران و ترمینولوژی مواضع دولتمردان سیزدهم در خصوص مذاکرات نشان‌دهنده تغییرات جدی در رویکرد به پرونده توافق هسته‌ای کشورمان است. دولتمردان با استفاده از واژه‌های «شروع مذاکرات»، «مذاکرات نتیجه‌محور»، «مذاکره برای رفع تحریم» و «لزوم تضمین دادن امریکا» به‌جای «ادامه مذاکرات» و «مذاکره برای احیای برجام» تغییر رویکرد مذاکرات را نشان داده‌اند.