سومین وزیر پیشنهادی و یک دنیا ابهام

حسین طاهری‌فرد‪-‬ در هفته گذشته پس از رای‌عدم اعتماد مجلس به مسعود فیاضی دومین وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش، رئیس‌جمهور، «یوسف نوری» را به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش به مجلس معرفی کرد. او مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دارد و سال ۱۳۹۹ نیز پس از شش سال تحصیل، در رشته دکتری مدیریت گردشگری فارغ‌التحصیل شده است.
یوسف نوری در حالی به مجلس معرفی شد که مانند بسیاری دیگر از مدیران دولت رئیسی، از سوابق و تحصیلات مرتبط با شغل خود بهره‌مند نیست. نوری اگرچه در آموزش‌وپرورش حضور داشته، اما در این حوزه به عنوان یک متخصص و نیروی باتجربه شناخته نمی‌شود.
پس از معرفی دو گزینه ضعیف که مخالفت قاطبه فرهنگیان و حتی نمایندگان مجلس همسو با دولت را به دنبال داشت انتظار می‌رفت، سومین گزینه پیشنهادی آموزش‌وپرورش، فردی متخصص، باتجربه و در قد و قواره مشکلات این وزارتخانه باشد اما شوربختانه برنامه‌های وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش فاقد نقشه راه برای برون رفت از بحران‌های موجود در این وزارتخانه است و او قادر به ایجاد تغییرات موثر و اساسی در بزرگ‌ترین دستگاه اجرایی کشور نخواهد بود.
در بررسی کارنامه نوری به ده‌ها سابقه اجرایی همزمان در هلدینگ‌ها و بنگاه‌های اقتصادی می‌رسیم و همین کارنامه هم نشان می‌دهد او بیش از آنکه چهره‌ای فرهنگی باشد، تاجری است که فعالیت اقتصادی می‌کند. بدون تردید حضور همزمان در موسسات بزرگ اقتصادی و مالی، گویای یک تعارض منافع و عملکرد غیر قانونی در حوزه کاری ایشان بوده است. او باید برای حضور همزمان در موسسات بزرگ اقتصادی و رانتی، پاسخی مناسب و شفاف داشته باشد و نمی‌تواند بی‌تفاوت از کنار شبهات ایجاد شده و بعضی ازمطالب منتشر شده از سوی منتقدانش به راحتی عبور کند.


یوسف نوری وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش در دوره‌ای که فسادهای چند هزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان رخ داد (سال‌های ۸۸ تا ۹۲)، عضو هیئت امنای این صندوق بوده است. حال باید او به درستی مشخص کند
آیا نقشی در این فساد داشته است یا خیر؟
و اگر پاسخ منفی است، چرا به عنوان عضوی
از اعضای هیئت امنای این صندوق برای جلوگیری از این فساد بزرگ تلاش نکرده است؟!
یکشنبه ۷ آذرماه نشست رای اعتماد به وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش برگزار خواهد شد. اگرچه گزینه جدید آموزش‌وپرورش نقاط ضعف گزینه قبلی را ندارد و پیش‌بینی می‌شود که با توجه به سوابق خود که از بدنه این وزارتخانه بوده است، به احتمال زیاد وزیر آموزش‌وپرورش دولت رئیسی شود اما بهارستان‌نشینان باید بدانند که آموزش‌وپرورش به یک مدیر فرهنگی نیاز دارد نه یک مدیر اقتصادی. کسری دائمی بودجه، انباشتگی مالی و معوقات چندین و چند ساله‌ی فرهنگیان، مصوبات و قوانین اجراء نشده و صدها مسئله ریز و درشت دستگاه عریض و طویل آموزش‌وپرورش مسائلی نیستند که صرفا با وعده و وعید قابل حل شدن باشند. در شرایط کنونی آموزش‌وپرورش نیازمند وزیری است که اقتضائات، تهدیدها و مسئله‌های اصلی حوزه آموزش‌وپرورش را به درستی بشناسد و با نگاه تخصصی و برنامه محور، به دور از شعار زدگی برای ترمیم ساختار ناکارآمد آموزش‌وپرورش تلاش کند.
> و کلام آخر
فارغ از همه اظهار نظرها در خصوص وزیر آینده آموزش‌وپرورش، سوالی که مطرح می‌شود، این است «آیا آمدن وزیر جدید درحالی که نگاه سیاست‌گذاران کلان و خصوصاً دولتمردان به مقوله آموزش‌وپرورش تغییری نکرده است باعث اتفاق خاصی در وزارتخانه پرمخاطب آموزش‌وپرورش می‌شود و وزیر جدید قادر است بر مشکلات لاینحل وزارت آموزش‌وپرورش فائق آید؟»