اثر وارونه آیین‌نامه سازمان لیگ

سرمقاله
فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad
سازمان لیگ حتی اگر حساب و کتاب ندارد، احتمالاً در ساختمانش یک ماشین حساب پیدا می‌شود. آیین‌نامه سازمان لیگ درباره استخدام بازیکن یا مربی خارجی نه تنها کارکردی برای حفاظت از اقتصاد باشگاه‌ها نداشته، بلکه زیان مالی پدید آورده است. رئیس این سازمان باید بنشیند و محاسبه کند که عصر دیروز با یک تصمیم، استقلال را با چقدر زیان مالی مواجه کرده است.
استقلال دیروز شاید حدود ۵۰۰ میلیون تومان زیان دید، چون دستمزد روی ژستد و کوین یامگا را باید پرداخت کند اما نتوانست از آنها در بازی بهره ببرد. اگر در بازی‌های آینده - تا ایجاد توافق با سازمان لیگ درباره ضمانت‌نامه‌ها - استقلال اجازه استفاده از بازیکنانش را نداشته باشد، این زیان بیشتر و بیشتر خواهد شد. سازمان لیگ اگر ضمانت‌نامه استقلال برای قرارداد ژستد و یامگا را سرانجام نپذیرد، استقلال اما باید تمام دستمزد دو بازیکن خارجی‌اش را پرداخت کند.


آیین‌نامه سازمان لیگ باید بازدارنده باشد که باشگاه‌های بدهکار یا باشگاه‌هایی که نمی‌توانند پرداخت دستمزد بازیکنان و مربیان خارجی را تضمین کنند، اجازه عقد قرارداد نداشته باشند. ممانعت از بازی بازیکن خارجی بعد از عقد قرارداد دیگر حفاظت از اقتصاد باشگاه نیست، بلکه زیان مالی برای باشگاه است. با این نوع تصمیمات سازمان لیگ، آیین‌نامه استخدام بازیکن و مربی خارجی نتیجه وارونه‌ای دارد. این یعنی سازمان لیگ با مفاهیم و کارآیی آیین‌‌نامه خودش آشنا نیست و نمی‌داند چرا آیین‌نامه می‌نویسد.
استقلال طی سال‌های اخیر حتی دستمزد یک بازیکن یا مربی خارجی خود را به موقع و دقیق پرداخت نکرده است، مثل بسیاری دیگر از باشگاه‌ها - معروف‌ترینش پرسپولیس- که آنها نیز به قراردادهای خود متعهد نبودند. سازمان لیگ وقتی با چنین باشگاه‌هایی مواجه است، پیش از عقد قرارداد باید ضمانت‌نامه را طلب کند. اینکه سازمان لیگ به یک باشگاه فرصت بدهد که هفته‌ها بعد از قرارداد ضمانت‌نامه را ارائه کند، بی‌معناست و دیگر قرارداد امضا شده و ممانعت از انجام بازی هم دیگر بی‌فایده و زیان‌بار است.
از سایر نکات بی‌منطق در آیین‌نامه سازمان لیگ و طلب ضمانت‌نامه پرداخت دستمزد بازیکن و مربی خارجی، این است که چرا برای پرداخت دستمزد بازیکن و مربی ایرانی تضمین نمی‌خواهند؟ خود قرارداد به اندازه کافی باید معتبر باشد و باشگاه را به پرداخت دستمزد متعهد کند و نهادهای انضباطی باید برخورد قاطع در مقابل بدعهدی داشته باشند. این تبعیض‌آمیز است که فقط برای قرارداد بازیکن و مربی خارجی تضمین بخواهند اما بازیکن و مربی ایرانی باید قراردادهایش را به دست بگیرد و آواره باشد تا سرانجام بخشی از دستمزدش را از باشگاه‌ها دریافت کند.
این توضیح بدیهی لازم است که بازیکن و مربی تنها آن چند یا چندین سلبریتی ورزشی نیستند که با زور شبکه‌های اجتماعی و هواداران همیشه به دستمزد خود می‌رسند، بلکه منظور از بازیکن و مربی آن چند صد بازیکن و مربی هستند که همیشه با باشگاه‌های بی‌تعهد مواجه‌اند و قوانین از آنها حمایت کافی نمی‌کند که به تمام حقوق خود دسترسی داشته باشند.
آنچه دیروز پیش از بازی گل‌گهر - استقلال رخ داد، نه توجه به آیین‌نامه و اجرای سختگیرانه آن، بلکه نمایشی برای اثبات این بود که نهاد برگزارکننده لیگ ماهیت و مفهوم آیین‌نامه‌ای که خودش تنظیم کرده را نمی‌شناسد و اثر منفی از اجرای آن بجا می‌گذارد. عجیب است اما چنین است.