سفیر جدید امریکا در چین چه تأثیری بر رابطه ایران و چین می‌تواند بگذارد؟

فاطمه فهیمی
کارشناس مسائل استراتژیک
در حالی که در سال‌های اخیر روز به روز بر تنش میان روابط چین و امریکا افزوده می‌شود و چالش میان این دو ابرقدرت شدت یافته است، بیش از یک سال است که پست سفارت امریکا در چین خالی است و امریکا سفیری در چین ندارد. بایدن در اگوست گذشته نیکولاس برنز را به عنوان سفیر جدید چین به سنا معرفی کرد و سنا نیز هفته گذشته با انتخاب او موافقت کرد. برنز قرار است تا آخر نوامبر در چین مستقر شود. شناخت بهتر مواضع و سابقه نیکولاس برنز می‌تواند به فهم این رابطه کمک کند. سفیر جدید امریکا برخلاف سفرای قبلی که از میان سیاستمداران باسابقه امریکایی انتخاب می‌شدند، یک دیپلمات کارکشته است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که برنز شناخت عمیقی از چین ندارد، اما او بیش از دو دهه است که در محافل سیاست خارجی ایالات متحده فعال بوده است. مواضع برنز نسبت به چین بسیار به مواضع دولت بایدن نزدیک است و او معتقد است چین به عنوان یک ابرقدرت جهانی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که ایالات متحده باید با آن روبه‌رو شود و ایالات متحده و متحدانش باید با قاطعیت چینی‌ها را محدود کنند. برخی کارشناسان معتقدند برنز برای کشف فرصت‌ها در لحظه حساس و پیچیده کنونی در روابط چین و ایالات متحده، انگیزه کمی خواهد داشت و او بیشتر به دستورالعمل سیاست دولت بایدن در مورد چین پایبند خواهد بود. همچنان که برخی معتقدند که بایدن برنز را در راستای پیشبرد دستور کار ایالات متحده در مورد استراتژی هند و اقیانوسیه‌ انتخاب کرده است.
سابقه کاری برنز نیز بسیار قابل توجه است. برنز در سال 1990 به شورای امنیت ملی امریکا پیوست. در دوران ریاست جمهوری جورج بوش و بیل کلینتون به عنوان مدیر امور شوروی و بعدها مدیر ارشد روسیه، اوکراین و امور اوراسیا انتخاب شد. او در سال 1997، سفیر ایالات متحده در یونان و در سال 2001 سفیر امریکا در ناتو شد و سال 2005 تا 2008، در زمان رئیس جمهور جورج دبلیو بوش، معاونت وزیر امور خارجه در امور سیاسی را برعهده داشت. برنز در این دوران با دولت چین در زمینه‌های مختلف از جمله افغانستان، تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، کره شمالی و سیاست ایالات متحده در اقیانوس هند و اقیانوس آرام کار کرده است. برنز در مقام سوم وزارت امور خارجه نقش مهمی در تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران در زمینه هسته‌ای داشت و همچنین مذاکرات بر سر توافقنامه هسته‌ای غیرنظامی امریکا و هند را رهبری کرد.


امروز ایالات متحده و چین به عنوان اقتصادهای برتر جهان، بر سر مسائل گسترده‌ای از جمله تجارت، اقتصاد، کرونا، تایوان و فعالیت‌های نظامی چین در دریای چین جنوبی اختلاف نظر دارند. سابقه اجرایی برنز نشان می‌دهد که انتخابش به عنوان سفیر جدید ایالات متحده در چین بیش از آنکه برای تسهیل و تعمیق روابط چین و امریکا باشد، بر مسائلی جهانی متمرکز بوده است که چین و امریکا با آنها دچار چالش هستند. برنز بخوبی مسائل فی مابین چین و امریکا را می‌شناسد و می‌تواند صدای سیاست‌های بین‌المللی امریکا در قبال چین باشد. برنز بخوبی می‌تواند مدافع سیاست‌های امریکا در قبال چین در مورد منطقه هند و اقیانوسیه، اروپا، کره شمالی، افغانستان، روسیه و ایران باشد. به عنوان مثال امروز، ایالات متحده در مورد نفوذ پکن در بین کشورهای غربی و متحدان اروپایی‌اش نگران است و سرمایه‌گذاری‌های چین به یک عامل مهم برای اقتصاد یونان تبدیل شده است و یونان به عنوان دروازه‌ نفوذ چین به اروپا شناخته می‌شود. از این رو، برخی کارشناسان معتقدند حضور یک متخصص باتجربه با آگاهی عمیق از واقعیت یونان و نقش یونان، به عنوان رئیس سفارت ایالات متحده در پکن می‌تواند این نگاه را بازتاب دهد که برنز قرار است هوشمندانه روابط چین را با اروپا رصد کند و مانع از نفوذ بیش از حد چین در میان متحدان امریکا شود.
در مورد ایران نیز باید گفت که برنز در سال‌های گذشته عنصر اثرگذاری در سیاست‌های امریکا نسبت به ایران بوده است. از وی به عنوان عنصر اصلی مذاکرات ایران و امریکا در برنامه هسته‌ای یاد می‌شود. وی به عنوان معاون وزیر امور خارجه دولت بوش برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران تلاش می‌کرد و همچنین او یکی از طرفداران قوی توافق منع اشاعه است. برنز در قبولاندن توافق هسته‌ای ایران به دموکرات‌های مجلس نمایندگان در سال ۲۰۱۵ کمک کرد و از جمله کسانی است که معتقد است تشدید تحریم‌ها علیه ایران منجر به نشستن ایران در پای میز مذاکرات خواهد شد.
دیدگاه‌های برنز در حوزه ایران و سوابق اجرایی او در محدود کردن ایران و مسائل هسته‌ای می‌تواند این نگاه را بازتاب دهد که سفیر جدید امریکا در چین قرار است بر روابط ایران و چین بیش از پیش تمرکز کرده و مانع از توسعه این روابط شود. تحرکات اخیر امریکا در رصد و محدود کردن فروش نفت ایران به چین به عنوان ابزاری برای منزوی کردن و تسلیم ساختن ایران در برابر خواسته‌های امریکا، اهمیت حضور یک فرد آگاه به ایران و تحریم‌های علیه ایران را در این جایگاه بیش از پیش نشان می‌دهد. با توجه به توافق بلندمدت امضا شده میان ایران و چین و نگاه دولت جدید به رابطه با چین به نظر می‌رسد که باید هوشمندانه‌تر این رابطه پیگیری شود و از عواملی که می‌تواند به این رابطه ایران و چین آسیب برساند پرهیز کرد.