درباره رفتار آقای نماینده

ناصربدری رز‪-‬ در مورد توئیت چندروز پیش نماینده محترم تهران که در حین تماشای بازی فوتبال در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو رئال مادرید اسپانیا با عبارت «...کاش وقت بود تا مردم نگاری طرفداران رئال را انجام میدادم. بسیار منظم، جدی، متعصب و خونگرم بودند. هیچ نشانه ای از وندالیسم ندیدم.» افاضه کلام فرموده بود، باخود کلنجار می رفتم. یک دفعه زاویه نگاهم به قیمت درج شده بر کیسه‌های نایلونی هویج پشت وانت بار کنار خیابان گره خورد. قیمت هویج را کیلویی شش هزار تومان زده بودند. تفاوت قیمتش را با مرداد و شهریور ماه سال جاری مقایسه نموده ومتوجه شدم به یک پنجم تقلیل یافته است.
از این نوع انعطاف‌پذیری و به عبارت دیگر، درمقام قیاس و تشابه، از وظیفه‌شناسی و مسئولیت‌پذیری هویج که بصورت خودجوش به قیمت واقعی نزدیک ترشده ناخواسته تبسمی بر لبان خشکیده‌ام شکوفا شد و از اینکه بعضی به اندازه هویج هم حس مسئولیت‌پذیری و وظیفه‌شناسی در وجودشان نیست متاثر شدم...
شاهد مثال واقع شدن هویج در این یادداشت کوتاه به این دلیل بوده که قریب به دو دهه است قیمت اجناس وکالاها هراز گاهی در کمال شگفتی به پنج شش برابر قیمت واقعی اوج میگیرد و حتی در مواقعی و علی رغم مهار پارامترهای ذی مدخل در دلایل افزایش قیمت، هرگز در مسیر برگشت به نقطه اولیه و تعادل قیمت رجعت نمی‌کنند. مایه خوشوقتی ست هویج در بین همه کالاها واجناس بدین سان خرق عادت نموده است! ازهمین روست بنده سراپا تقصیر قصد دارم مجموعه رفتارهای پوپولیستی، عدم مسئولیت‌پذیری، خطا و قصور مدیران بخش‌های مختلف کشور را از حیث قیاس ظاهری در ترازوی سنجشی هویج مورد تحلیل وکنکاش قرار دهم. من حیث المجموع آنچه که بعنوان مثال‌های عینی ذیلاٌ ذکر میشود و صدها موارد مبتلا به دیگر، مدیران محترم خواسته ویا ناخواسته نمک بر زخم مردم می پاشند و بدین نحو بذر وندالیسمی در بطن جامعه می‌نشانند. از باب مثال مصداقی؛
*بستنی فروشی که علی رغم کاهش قیمت هویج، نسبت به کاهش قیمت آب هویج مبادرت ننموده وکماکان بر طبل گران‌فروشی میکوبد و مسئولین مربوطه بدون هیچ واکنشی از کنار این قضیه مهم عبور میکنند، در افکار عمومی جامعه از حیث رتبه ومنزلت پایین‌تر از هویج قرار دارند. چراکه تخم هرج ومرج، بی اعتمادی وناامیدی را درچرخه اقتصادی کشور می کارند.


*با تعذر و پوزش از معلمان فداکار و زحمتکش کشورمان، آن معلمی که در کلاس درس با سیلی خشم صورت دانش‌آموزی را می‌نوازد و به سبب آن تا آخر پایان سال تحصیلی سایه‌ای از وحشت، سکوت و پریشانی بر فضای کلاس حاکم میشود، تخم وندالیسمی در خاک پرگوهر علم ومعرفت افکنده و در حقیقت وندال‌پروری کرده است! .
*آن دسته از مسئولین و مدیران ارشدی که به اصطلاح ریش و قیچی در دستشان بوده اما بارفتارهای عوام فریبانه سالهاست از قیمت بالا وکیفیت پایین خودروهای وطنی ابراز ناخرسندی نموده وهمچون پیرزنی از این پدیده نامیمون افسوس وگلایه‌هایشان گوش فلک را کر کرده است، نباید احساس کنند که به وظیفه و رسالت خود جامه عمل پوشانده‌اند بلکه به لحاظ عدول از وظایف خطیر شرعی و قانونی خود با جایگاه هویج مورد نظر موضوع یادداشت فرسنگ‌ها فاصله دارند.
*آقای نماینده فرموده‌اید که نشانه یی از وندالیسم مشاهده نکردید. شما نیک می‌دانید دراغلب کشورهای توسعه یافته به محض بروز کوچک‌ترین تخطی از سوی کارکنان یک مجموعه و سازمانی، عالیترین مقام مسئول آن سازمان در مقابل عظمت و حس اعتماد مردم سرزمین‌اش کمر خم کرده وبطور رسمی تعذر خود را اعلام و طلب بخشش می‌نماید. آیا اشاعه این فرهنگ غنی و الگو بخش در بین مسئولین یک جامعه در تقویت بهینه ونهادینه شدن کردار اجتماعی وکاهش رفتارهای نامتعارف و تنش‌زا دربین لایه‌های مختلف اجتماعی بویژه دربین جوانان بی‌تاثیر بوده ویا اثرگذار و الهام بخش می‌باشد.
*مدیرانی که حقوق نجومی گرفته ویا در امر استخدام فامیل‌سالاری را بر شایسته سالاری ترجیح داده و یا برای یک ماموریت اداری چندروزه خود بیش از مبلغ حقوق سالانه یک کارگر دریافتی دارند، ازجمله وندالیون تمام عیارند که عواطف انسانی واحساسات عمومی جامعه را جریحه دار وتخریب میکنند و در زیر پوست مسئولیت به ترویج وندالیسم مشغول می‌باشند. بالطبع مقایسه این افراد با هویج، جفا در حق هویج است!
*آقای نماینده فوتبال دوست بی‌شک در هیج جای دنیا ورود مسئولین و نمایندگان به ورزشگاه و تماشای فوتبال منع قانونی ندارد. ولکن باتوجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه‌مان وماهیت ماموریت اداری محوله و محتوای توئیت شما و... سبب شده حس ناخرسندی وکدورت در سپهر امنیت روانی کشورمان بال بگشاید...
*باعنایت به آنچه آمد، خدشه دار ساختن احساسات پاک جوانانی که در حسرت یک تفریح ساده وابتدایی بوده و از امکانات اولیه زندگی بی‌بهره اند، ازتخریب فیزیکی چند اشیاء بی‌جان که البته در مصداق وتحریم وندالیسمی می گنجد بسی مخرب وجانسوزتر است. اگر کسی در شعار از قناعت وتقوای الهی سخن گوید اما دراین شرایط نابسامان اقتصادی که نفس‌های قشرمحروم به شماره افتاده، به تفریح لاکچری آنهم دریک کشور بیگانه و در اثناء یک ماموریت اداری مبادرت ورزد، درمسیر وندالیسمی از نوع فیزیکی ومعنوی گام برداشته است چرا که جسم و روح مردم را آزرده است. درهرحال وندالیسم عملی قبیح ومجرمانه بوده اما تردیدی نیست درتهیه‌اش وندالیسم که با چاشنی‌هایی تلخ از قبیل کینه و بغض، تبعیض و بی‌عدالتی، حسد و حقارت و... تدارک دیده می‌شود، نمی‌توان نقش برخی از مدیران فرهنگی واجتماعی جامعه را کتمان نمود.