ایران مستقل محتاج به تأیید امریکا نیست!

سرویس تاریخ جوان آنلاین:   ۴۳ سال پیش و در چنین روزهایی، زنده‌یاد آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، پس از آزادی از واپسین زندان خویش در آبان ماه ۵۷، در فرآیند پیشبرد انقلاب اسلامی نقشی مهم داشت. اعلامیه ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آن مرحوم در مقطع مورد اشاره می‌تواند آیینه‌ای از آرمان‌های انقلاب اسلامی و نیز خوانش کارنامه دودمان پهلوی قلمداد شود. در نوشتار پی آمده، متن مصاحبه آیت‌الله طالقانی با تلویزیون ان. بی. سی امریکا، به مثابه تبیینی از هویت انقلاب اسلامی، مورد خوانشی تحلیلی قرار گرفته است. امید آنکه تاریخ‌پژوهان و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.
حکومت پهلوی، کشاورزی صنعت و مهم‌تر از همه استقلال ایران را از بین برده است!
خبرنگار ان. بی. سی امریکا در آغاز این گفت‌وشنود، ایران را کشوری پیشرفته می‌داند که قاعدتاً با رهبری شاه و حمایت امریکا، به چنین جایگاهی نائل شده است! آیت‌الله طالقانی بلافاصله با خدشه در مفروضات سؤال‌کننده، گزارشی از شرایط داخلی ایران ارائه می‌کند که همچنان تاریخی و روشنگر است. وی در ادامه، ضمن انکار نیاز ایران به امریکا، تداوم رابطه این دو کشور را صرفاً در چارچوب احترام و تفاهم متقابل مقدور می‌داند:
«خبرنگار: ایران پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده و در دنیا صاحب یک پرستیژ و آبرویی شده!


آیت‌الله طالقانی: از چه جهت پیشرفت کرده؟
خبرنگار: نظر شما درباره پیشرفت چیست و شما پیشرفت را چگونه تعریف می‌کنید؟
آیت‌الله طالقانی: پیشرفت هر ملتی و هر جامعه‌ای، یک قسمت پیشرفت اقتصادی است، یک قسمت استقلال و حاکمیت ملی است و یک قسمت پیشرفت استعداد‌های انسانی است. از نظر شما ایران از نظر اقتصادی چه پیشرفتی کرده است؟ جز اینکه از جهت مواد اولیه زندگی و حیاتی مثل غذا، وسایل، نان. همین ایرانی که در سال‌های جنگ می‌توانست به پای خود زندگی را اداره کند، الان اگر این دهانه خلیج [ فارس]بسته شود، تمام این مردم گرسنه می‌مانند. همه مواد غذایی ما، الان از خارج وارد می‌شود و تمام کشاورزی ما که اساس زندگی و حیات سنتی ایران بوده است و سرزمین ایران از قدیم، سرزمین کشاورزی و منابع طبیعی مثل دریاها، جنگل‌ها، رود‌ها و صحرا‌ها بوده، الان وضع مردم طوری شده است که از میوه و غذا و مواد خوراکی ما، شاید ۷۰ درصد از کشور‌های خارج مخصوصاً امریکا وارد می‌شود.
خبرنگار: آیا مقصودتان این است که اگر نفت صادر نشود، پولی نخواهید داشت که مواد غذایی وارد کنید؟
آیت‌الله طالقانی: مقصود من در مرحله اول، کشاورزی منهای نفت است. مسئله نفت، یک مسئله جداست. اگر کشاورزی ما تأمین شود و مردم آزاد بودند از فشار حکومت (در اینجا خبرنگار حرف آیت‌الله طالقانی را قطع و سؤال زیر را مطرح می‌کند.)
خبرنگار: ما می‌دانیم که آیت‌الله خمینی از یک جامعه اسلامی صحبت می‌کنند، یک جامعه اسلامی یا حکومت اسلامی چه نوع حکومتی است؟
آیت‌الله طالقانی: جواب سؤال اول شما هنوز تمام نشده. منظورم این بود که اگر رضایت از یک حکومتی، از جهت وضع اقتصادی است که وضع کشاورزی ما به کلی غلط است و اگر چند روزی همین دهانه خلیج‌فارس یعنی دهانه هرمز بسته شود، خیال می‌کنم که تمام این مردم از گرسنگی بمیرند! یعنی یک اکثریتی، یک همچو وضع نابسامانی ما پیدا کرده‌ایم. از جهت صنعتی هم صنعت‌های ما مونتاژی است که از غرب و برای نمایش وارد ایران کرده‌اند و این صنایع رو به انهدام است. یعنی این صنایع، تبعی و بی‌استقلال است. از همه این‌ها گذشته، مسئله استقلال ملی است. ما می‌دانیم، شما می‌دانید شاه می‌داند، همه دنیا می‌داند که این شاه متکی به ملت نیست. قبل از شما امریکایی‌ها و دستگاه‌های غرب، انگلیسی‌ها مرکز اتکای این رژیم بودند. بعد از جنگ بین‌الملل دوم، انگلیسی‌ها عقب‌نشینی کردند و در کار‌های استعماری، امریکا این (شاه) را روی پا نگه‌داشته است. آیا هیچ ملتی، ملت با شرافتی، می‌تواند قبول کند یک رژیم متکی به خارج، گرچه این قدرت خارجی حسن‌نیت هم داشته باشد، به فرض اینکه حس‌نیت هم داشته باشد، ولی حکومت کند؟
خبرنگار: آیا شما نمی‌خواهید که امریکا از ایران تأیید و پشتیبانی کند؟
آیت‌الله طالقانی: آنچه مورد نظر اسلام است، ما اگر به حال خود باشیم، هیچ دشمنی نمی‌تواند با ما مقابله کند، تا محتاج به تأیید باشیم. با وضعی که امریکا مردم را از کمونیسم می‌ترساند، دولت امریکا منظور‌های دیگری دارد. منظورش این نیست که یک ملتی روی پای خود بایستد. مسئله کمونیست در ایران، هیچ خطری نیست که شما امریکایی‌ها، دائماً در بوق و کرنایتان به دنیا می‌رسانید. یک کشوری است دارای سنن ملی و سخت علاقه‌مند به مذهب و تابعیت از مراجع و رهبری مذهبی. کمونیستی که در ایران هست، یک عده ناراضی‌هایی هستند، که اگر رضایت آن‌ها در یک نظام عادلی تأمین شود، آن‌ها از حرف‌ها و نظریات چپی خودشان بر‌می‌گردند و اگر منظورتان تهاجم‌های نظامی است که امروز در دنیا این مسئله، هیچ مفهومی ندارد و حتی کوچک‌ترین و ضعیف‌ترین کشور‌ها را هیچ کس نمی‌تواند با تهاجم نظامی اشغال کند، مگر اینکه جنگ بین‌المللی در بگیرد. منظور از تأیید امریکا از ایران، اگر منظور پشتیبانی این رژیم است که نه و اگر منظور این است که تفاهم متقابل باشد، ما با همه ملت‌های آزاد تفاهم متقابل داریم، این منحصر به امریکا نیست.» مردم ما، اطاعت از رهبران دینی را واجب می‌دانند
چیستی و چگونگی انتخاب رهبران دینی و سیاسی در اسلام، از دیگر محور‌های سؤالات خبرنگار ان. بی. سی است. او درباره نحوه گزینش امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی، توسط مردم سؤال می‌کند و آیت‌الله طالقانی آن را نه از طریق انتخابات به مفهوم رایج آن و نه شیوه گزینش رهبران مسیحی، بلکه طبیعی و خودجوش می‌داند. این دیدگاه طالقانی همچنان در مباحث مربوط به رهبری در اسلام در جامعه ما، می‌تواند بازتاب داشته باشد:
«خبرنگار: بعضی از مردم می‌گویند: آیت‌الله خمینی مدت ۱۵ سال در ایران نبوده‌اند، پس چرا باید مردم ایران از ایشان پیروی کنند؟
آیت‌الله طالقانی: بودن و نبودن یک مرجع دینی در داخل یا خارج کشور، شرط نیست. از نظر شیعه، یک مرجع دینی در هر جا که باشد، تا مادامی که زنده است، نظر و فتوایش مثل یک پیغمبر است و پیروی و عمل به آن، بر همه واجب است و همین مسئله است که دنیای غرب و امریکا، هنوز متوجه نفوذ مرجعیت شیعه [ نشده و]آنطور که باید [ آن را]درک نکرده و در تأیید اوضاعی که پیش آمده، حالت تحیر دارند.
خبرنگار: شما خدا نیستید، شما یک انسانید، آیت‌الله خمینی هم یک انسان است، شاه هم یک انسان است. ممکن است سؤال کنم: چه کسی شما یا آقای خمینی را به عنوان لیدر یا رهبر انتخاب کرده است؟
آیت‌الله طالقانی: در اصول اسلام و قرآن که کتاب آسمانی ماست و میلیون‌ها مسلمان به قرآن معتقدند و آن وحی است و از طرف خداست و دستورات و معیار‌هایی که از طرف بزرگان دین ما که امامان ما باشند، برای رهبری دینی مشخص شده است و شرایط و معیار‌هایی از جهت اعلمیت و نفوذ و درک مسائل و از جهت پاکی و تقوی و عدالت برای رهبر دینی معین شده است، روی این معیار‌ها این رهبر مذهبی مشخص می‌شود. بنابراین نه تابع آرای عمومی است که رأی دهند و نه مثل انتخابات دستگاه‌های مسیحیت است. این انتخابی است که خود‌به‌خود خودش را نشان می‌دهد، شخص می‌فهماند و مردم روی آن تجربه می‌کنند و وقتی فهمیدند که او خوب می‌فهمد و صلاحیت دارد، تنزه دارد و آلوده به گناه نیست و دارای عدالت است، آن وقت تمام طبقات مردم و تمام قشرها، به حکم دین ما، باید از او تبعیت کنند. از این جهت این تبعیتی که می‌دانید مردم ایران از مراجع ما و مرجع تقلید ما آیت‌الله خمینی می‌کنند، تنها به دلیل مسئله فشار اقتصادی نیست، تنها نارضایتی نیست، بیش از این فشار‌ها و نارضایتی‌هایی که از هیئت حاکمه دارند، مردم واجب می‌دانند از چنین شخصیتی پیروی بکنند.» چیستی حکومت اسلامی و محتوای آن
بی‌تردید هویت مملکت و طبعاً حکومت اسلامی، بر بسیاری از جهانیان، از جمله خبرنگار ان. بی. سی مجهول بوده است. آیت‌الله طالقانی در این بخش از گفتگو و البته به زبان ساده، سعی کرده است که آن را به مخاطب تفهیم کند:
«خبرنگار: شما راجع به یک مملکت اسلامی صحبت می‌کنید. ممکن است بفرمایید این مملکت اسلامی چیست؟
آیت‌الله طالقانی: ممالک اسلامی کشور‌هایی هستند که اکثریت آنها، یک زندگی اجتماعی اسلامی و نظامی و حکومتی مبتنی بر معیار‌های اسلامی را می‌پذیرند و این کشور‌های اسلامی که فعلاً موجودند، البته متفاوتند در معیارها. بعضی ۱۰ درصد تا ۲۰ درصد یا کمتر و بیشتر، به معیار‌های اسلامی عمل می‌کنند. همین قدر که قبول می‌کنند معتقد به یگانگی خدا هستند و نبوت پیامبر را می‌پذیرند و قرآن را کتاب وحی می‌دانند و رو به یک مرکز واحد یعنی کعبه نماز می‌خوانند، این مردم مسلمانند و حکومت‌های آنها، باید قطعاً ناشی از افکار عمومی و نظریات عمومی آن مردم باشد. این معیار مجملی از جامعه اسلامی. الان در ایران اکثریت مردم مسلمانند. می‌گوییم کشور اسلامی و، چون اکثریت مردم مسلمانند، حکومت هم باید راه و روش آن بر معیار‌های اسلامی باشد و آنچه الان ما می‌خواهیم همین و اختلاف ما با حکومت هم همین است.» شاه با حمایت یا بی‌حمایت امریکا خواهد رفت!
اهمیت بخش پایانی گفت‌وشنود آیت‌الله طالقانی با ان. بی. سی در آن است که وی نقش امریکا در پایان سلطنت شاه را فرو می‌کاهد و خلع وی را از سنن الهی و محصول اراده ملت ایران قلمداد می‌کند. این در حالی است که بسیاری از مخالفان انقلاب و نظام اسلامی در سالیان اخیر، فرو افتادن پهلوی از سلطنت را محصول اراده امریکا و کشور‌های اروپایی در کنفرانس گوادلوپ می‌دانند! ذکر این نکته تاریخی نیز ضرور می‌نماید که امریکا پس از ناامیدی از بقای شاه در دی ماه ۱۳۵۷، ظاهراً از ادامه حمایت خویش از وی چشم پوشید، اما در عین حال ژنرال رابرت هایزر را برای بررسی امکان کودتا به نفع پهلوی دوم، به ایران فرستاد! طالقانی در باب نقش امریکا در ادامه یا قطع سلطنت شاه، بر این باور است:
«خبرنگار: آیا شما می‌خواهید که شاه از این مملکت خارج و مملکت را ترک کند؟
آیت‌الله طالقانی: نظر من ترک یا ترک نکردن شاه نیست. (در مورد سلطنت) زمان خاصی بود. مردم هم این رژیم را نمی‌شناختند و می‌خواستند سلطنت محدود باشد و حاکمیت نداشته باشد و اساساً سلطنت در نظام اسلامی، آن هم سلطنت وراثتی نفی شده است، چه رسد به آنکه سلطنت ظالمانه و غاصبانه هم باشد. به فرض هم که سلطنت غاصبانه و ظالمانه نباشد، از نظر اسلام منتفی است. چه رسد به این سلطنت‌هایی که از روی ظلم و فشار و بدون هیچ معیاری جز زور سرنیزه و تبلیغات دروغ و به اتکای خارج، می‌خواهند بر مردم حکومت کنند. از این جهت ما این را نخواهیم پذیرفت و به فرض اینکه این نسل امروز هم نتواند آن را نفی کند، در آینده دیر یا زود منتفی خواهد شد و از این جهت مسئله، مسئله بودن یا نبودن شاه و شخص شاه نیست، بلکه مسئله حاکمیت شاه است در اینجا.
خبرنگار: تصور می‌کنم شما یک مرد سیاسی هستید تا یک مرد روحانی؟
آیت‌الله طالقانی: خیر اینطور نیست. من یک مرد روحانی هستم که اوضاع و شرایط ایران مرا مجبور کرده است که وارد سیاست شوم. آن روزی که مردم زندگیشان رونقی پیدا کرد و آگاه شدند، من هم به کار روحانیم برمی‌گردم و شما موظفید از طرف من به عنوان یک شخصیت روحانی، به همه مردم دنیا و به همه کره زمین، به منزله یک خانه خدا، به همه مردم امریکا و سران امریکا، این پیام ما را برسانید: اگر امریکا از پشتیبانی فاسد‌ها و قلدر‌ها در ایران و در همه دنیا دست بردارد، نه کمونیسم در دنیا پیشرفت دارد و نه منافع مشروع امریکا، منافع مشروعش و مقاصد مشروعش منتفی خواهد شد.
خبرنگار: چه اتفاقی بعداً در ایران رخ خواهد داد؟
آیت‌الله طالقانی: من به شما گفتم که روحانی هستم، اما پیغمبر نیستم!
خبرنگار: آیا شاه خواهد ماند یا خواهد رفت؟
آیت‌الله طالقانی: این را از سیاستمدار‌ها و خودتان بپرسید.
خبرنگار: آیا این موضوع به امریکا مربوط می‌شود و به میل امریکاست که شاه برود یا بماند؟
آیت‌‎الله طالقانی: تا حدی بله. اما به هر حال خواهد رفت، ولی مدت آن وابسته به آن است که امریکا تصمیمش را بگیرد.
خبرنگار: اگر امریکا تأیید کند شاه می‌ماند و اگر دست از پشتیبانی و تأیید شاه بردارد، به نظر شما او رفتنی است؟
آیت‌الله طالقانی: چه امریکا تایید بکند یا نکند، شاه یا به اجل خدا می‌میرد یا خودش کنار می‌رود و برطرف می‌شود، ولی آنچه باقی می‌ماند، این ملت است که شما از نزدیک می‌بینید و ناظر هیجان‌های آن‌ها هستند. مردم باقی می‌مانند و خجلت و شرمساری برای پشتیبان‌های [ شاه]باقی می‌ماند.
خبرنگار: اگر شما رئیس‌جمهور امریکا بودید، با توجه به این منابع عظیم نفتی ایران که مورد استفاده امریکا و اروپاست و با توجه به میزان عظیم اسلحه موجود در ایران و نیز با توجه به نقش بسیار حساس ایران در این حوزه جغرافیایی، آیا شما از شاه پشتیبانی نمی‌کردید؟
آیت‌الله طالقانی: با توجه به همین نکات، از او پشتیبانی نمی‌کردم.
خبرنگار: ما به نفت شما نیاز زیادی داریم و این اسلحه‌ها، اگر به دست یک مملکت دشمن بیفتد، چه خواهد شد؟
آیت‌الله طالقانی: ما می‌خواهیم نفتمان را عادلانه بفروشیم و به دنبال مشتری هستیم و می‌خواهیم پول‌هایش را مصرف زندگی خودمان بکنیم و باید این ملت فقیر و بیچاره که نه بهداشت دارد، نه اقتصاد درست و نه وسایل زندگی، از این پول اداره شود. این اسلحه‌ها نه اینکه به درد دفاع نمی‌خورد، بلکه مضر هم هستند. منظوری که فروشندگان اسلحه دارند، غیرمنظور‌های اقتصادی و برگرداندن پول نفت، به ضرر خودشان تمام خواهد شد.»