طرح جایگزین ایران، در صورت شکست مذاکرات چیست؟ امید به باز شدن گره مذاکرات در دور بعد

مذاکرات وین فعلا متوقف و به هفته بعد موکول شده است. طرف‌های مقابل می‌گویند مذاکرات خوب پیش نرفته، اما ایران می‌گوید توافق در دسترس است. اما اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، طرح جایگزین ایران چیست؟
به نظر می رسد طرف ها هنوز نتوانستند به بیان مشترک برسند هرچند ایران همچنان دست بالا را به لحاظ حقوقی در مذاکرات دارد.
در این زمینه یک پژوهشگر حوزه بین‌الملل گفت: «انتظار می‌رود که در گفت‌وگو‌های بعدی به تدریج مواضع منعطف‌تر شود و طرفین مقداری از رویکرد سر‌سختانه گذشته فاصله گیرند.»
دیاکو حسینی در گفت‌وگو با انتخاب، در تحلیل نتایج مذاکرات وین، عنوان کرد: «فکر می‌کنم دور هفتم گفت‌وگوهایی که در وین انجام شد، همانطور که از پیش هم انتظار می‌رفت به بیان دیدگاه‌های طرفین برای موضوعات مورد اختلاف و سنجیدن جدیت طرفین، گذشت. البته انتظاری هم نمی‌رفت که در این دور اختلافی حل و فصل شود یا دیدگاه‌ها به یکدیگر نزدیک شوند اما در عین حال به نظر نمی‌رسد که در دور هفتم گفت‌وگوها، چشم‌انداز چندان روشنی برای کاهش اختلافات به وجود آمده باشد. طبعا انتظار می‌رفت این چشم‌انداز بعد از این گفت‌و‌گو‌ها به وجود بیاید که طی گفت‌و‌گوهای آتی امکان‌پذیر خواهد بود که دیدگاه‌ها به یکدیگر نزدیک شوند.»


وی با تاکید بر اینکه در دور اول گفت‌وگو‌ها معمولا مواضع بسیار انعطاف‌ناپذیر و مطالبات هم برای نشان دادن قاطعیت طرفین عمدتا حداکثری است، بیان کرد: «انتظار می‌رود که در گفت‌و‌گو‌های بعدی به تدریج مواضع منعطف‌تر شود و طرفین مقداری از رویکرد سر‌سختانه گذشته فاصله گیرند. در دور بعدی گفت‌و‌گو‌ها فکر می‌کنم به این درک نسبت به نقاط قابل انعطاف مواضع طرفین برسیم.»
حسینی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تغییرات اعمالی احتمالی ایران در پیش‌نویس توافق چه بوده است، ابراز کرد: «برای اینکه در دور قبل هم محرمانه بوده و اعلام عمومی نشده است، نمی‌توانم حدس بزنم در گذشته چه مواردی مطرح شده و امروز کدام یک مورد اصلاح قرار گرفته است.»
این تحلیلگر حوزه بین‌الملل ادامه داد: «از نگاه طرف آمریکایی به دلیل پیشرفت‌هایی که در برنامه‌های هسته ای ایران از جمله حجم اورانیم غنی شده بالای حد مجاز در برجام رخ داده، نقصی که در پروژه نظارت آژانس در برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد، و همینطور آنچه طرف آمریکایی به عنوان زمان گریز هسته‌ای ایران نامیده می‌شود یعنی از یک سال به آنچه امروز گفته می‌شود در کمتر از یک ماه و طبیعتا با گذشت زمان گریز هسته‌ای و نگاه غرب، کاهش بیشتری هم پیدا خواهد کرد. ضمن اینکه نقاط کوری که در نظارت آژانس وجود دارد بیشتر خواهد شد. در نتیجه از نگاه امریکایی‌ها زمان برای به نتیجه رسیدن گفت‌وگو ها بسیار محدود است. ولی از نظر ایران اینطور نیست.»
حسینی درباره علت اینکه زمان از نظر ایران محدود نیست، گفت: «ایران اینطور استدلال کرده است که با آژانس همکاری کامل یا لازم را دارد. از نظر ایران ادامه تحریم‌ها فوریتی ایجاد نمی‌کند و اقتصاد کشور بنابر تفسیری که ایران دارد، از فشاری که پیش از این داشته خارج شده، تاب‌آوری و سازگاری با تحریم‌ها بیشتر شده و به همین دلیل هم طرف ایرانی عجله ای برای گفت‌وگو‌ها ندارد. ولی به نظر می‌رسد غرب فشار زمان را بر خود احساس می‌کند.»
حسینی در باره اینکه آیا ادعای برخی بر اینکه اساسا پیش‌نویس به دست آمده ناقص بوده و انتفاع اقتصادی به ایران نمی‌رسانده، درست است، گفت: «من پیش‌نویس را چون ندیده‌ام قضاوت دقیقی را نمی‌توانم داشته باشم ولی فکر می‌کنم اگر بنا باشد چنین قضاوت‌هایی را بکنیم طبیعتا باید هر دو پیش‌نویس را به طور عمومی منتشر کنیم و اجازه چنین قیاسی را بدهیم؛ در غیر اینصورت صرفا به یک ادعا تبدیل می‌شود.»
وی در این باره خاطر نشان کرد: «به نظر هم نمی‌رسد پیش‌نویسی که در دولت جدید هم فراهم شده، کمک چندان زیادی به این بکند که اقتصاد ایران به طور کامل مصون از تحریم‌ها باشد. به این دلیل که بخش بزرگی از تحریم‌هایی که برای اقصاد ایران مانعی ایجاد می‌کنند، مربوط به تحریم‌های غیر هسته‌ای است. مگر اینکه ما فرض بگیریم در پیش‌نویس دومی که ارائه شده، همه رفع همه تحریم‌ها هدف گذاری شده است که طبعا درخواستی فراتر از برجام است و بعید می‌دانم چنین اتفاقی در اصلاح پیش‌نویس صورت گرفته باشد. بنابراین اگر قرار است قضاوت درست و منصفانه داشته باشیم، باید هر دو پیش‌نویس منتشر شود.»
این کارشناس مسائل بین الملل در پاسخ به این پرسش که گره مذاکرات کجاست، بیان کرد: «شکاف انتظارات. به باور من در 2015 هم این شکاف را داشتیم و به دلیل خروج آمریکا از برجام و پیامد‌های آن، امروز به مراتب عمیق‌تر است. وضع دو برابری تحریم‌هایی که علیه ایران با برچسب‌های مختلفی که اعمال شد، کار را پیچیده‌تر کرده و هدف ترامپ هم زدن برچسب‌های مختلف به تحریم‌های مشابه بود. از این گذشته پیشرفت‌های هسته‌ای ایران انجام داده و به مرحله بی سابقه‌ای هم رسیده بنابراین فاز تازه‌ای از برنامه هسته‌ای ایران رسیده که در گذشته از سوی ایران بی‌سابقه بوده است.»
حسینی افزود: «نکته بعدی این است که برخی از بندهای به اصطلاح غروب برجام را پشت سر گذاشتیم و برخی دیگر نزدیک است و همین نزدیکی طرف آمریکایی را وادار کرده که برای اینکه بتواند بازگشت به برجام را توجیه کند و از فشار دولت بایدن اجتناب کند، می‌بایستی تلاش کند که این بندها را یعنی مسئله هسته‌ای و ایران را تمدید کند. ضمن اینکه اگر بایدن به وعده خود عمل نکند و نواقص برجام از نگاه آمریکا را اصلاح نکند، امکان بازگشت دولت بایدن به برجام سخت خواهد بود چراکه تحت فشار سنگینی از سوی جمهوری‌خواهان که قرار است در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره به زودی با دموکرات‌ها رقابت کنند، قرار خواهد گرفت. با این تفاسیر دولت بایدن مجبور است نشان دهد که به برجام بازگشته و نواقصی که منجر به انتقاد از برجام، در درون آمریکا شده بود را برطرف کرده در حالی که چنین چشم‌اندازی از مذاکرات پیشرو وجود ندارد و به احتمال بسیار زیاد ایران تحت هیچ شرایطی حاضر نخواهد بود که این نارسایی‌های از نگاه امریکا را مورد بحث و مذاکره قرار دهد. همه این موارد باعث شده که یک شکاف عظیمی میان مطالبات ایران و آمریکا بوجود بیاید.»
وی تاکید کرد: «همچنین تجربه خروج ترامپ از برجام و اعمال دوباره تحریم‌ها، باعث شده ایران برای عدم تکرار آن تضمینی بخواهد به خصوص که امکان یک دوره‌ای شدن دولت بایدن وجود دارد و در انتخابات میاندوره‌ای هم جمهوری‌خواهان احتمال دارد که اکثریت سنا و مجلس نمایندگان را به دست گیرند و درنتیجه همان کار دولت ترامپ را انجام دهند. در عین حال ارائه چنین تضمینی هم در عمل امکان‌پذیر نیست و این موضوع یکی از مشکلات حادی است که میان ایران و آمریکا وجود دارد. همچنین تجربه دولت اوباما نشان داد که تحریم‌ها به اندازه کافی با شفافیت اجرا نشد و این نگرانی از طرف ایران وجود دارد که حتی اگر تحریم‌ها بر روی کاغذ و در توافق لغو شود، آن انگیزه‌های سیاسی برای ممانعت از انتفاع ایران از برجام و تحریم‌های اولیه، مانع از این شود که ایران بتواند از برجام سود ببرد.»
حسینی خاطر نشان کرد: «با این تفاسیر باید تضمین و نوعی فرمولی وجود داشته باشد که به ایران اطمینان دهد که می‌تواند با وجود تحریم‌های اولیه از منافع اقتصادی برجام استفاده کند. من فکر می‌کنم این یکی از چالش‌های عمده‌ای است که از زمان دولت اوباما شروع شد و به ایران این تجربه را داد که چنین وضعیتی هم وجود دارد. به هر روی تا این موارد حل و فصل نشود، گمان نمی‌کنم که توافق معنایی داشته باشد و طرفین به یکدیگر نزدیک شوند ولی همین اختلاف نظرات یک شکاف عظیمی را ایجاد کرده که پر شدنش به باور من بسیار سخت است.»
طرح جایگزین ایران، درصورت شکست مذاکرات
محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره‌کننده ایرانی گفته اگر آمریکا به برجام برنگردد، طرح جایگزین ایران این است که برنامه هسته‌ای خود را تقویت کند و روابط خود را با کشور‌های آسیایی توسعه دهد.
تجارت نیوز می‌نویسد: محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره‌کننده ایران است که در مذاکرات وین هم همراه مذاکره‌کنندگان در وین حضور داشت. او در گفت‌وگویی با شبکه المیادین توضیحاتی درباره روند مذاکرات وین داده است. آنگونه که او اعلام کرده ایران دو پیش‌نویس به طرف غربی ارائه داده و منتظر است طرف‌های غربی ظرف هفته آینده واکنش خود به این دو پیش‌نویس را نشان دهند.
اگرچه به گفته مرندی «طرف اروپایی نارضایتی خود را از این دو پیش‌نویس نشان داده است.» حالا مشاور تیم مذاکره‌کننده ایران گفته پیش‌نویس سومی هم وجود دارد که هنوز به طرف‌های غربی ارائه نشده است.
اما گویا ایران طرح دیگری هم دارد. آن هم توقف کامل مذاکرات است و از سر گرفتن برنامه هسته‌ای خود.
مشاور تیم مذاکره‌کننده ایرانی هم گفته درصورت عدم‌ بازگشت آمریکا به برجام طرح جایگزین ایران ادامه برنامه هسته‌ای و تقویت روابط با کشور‌های آسیایی است.
به عبارتی گویا طرح جایگزین ایران، متوقف کردن مذاکرات و بازگشت به برنامه هسته‌ای خود است.
اما سوالی که وجود دارد این است که در صورت شکست مذاکرات، کدام کشور‌ها روابط تجاری و اقتصادی خود را با ایران ادامه می‌دهند؟
کارزار فشار حداکثری ترامپ که از سال ۹۷ آغاز شد، اکنون به اوج خود رسیده است. ایران نه می‌تواند نفت بفروشد و نه می‌تواند دلار‌های نفتی خود را وارد کشور کند. کشور‌های بسیاری روابط اقتصادی خود را با ایران قطع کرده‌اند، چون هزینه این روابط برای آنها بالاست.
ایران با کشور‌های معدودی در ارتباط است و برای معاملات تجاری با این کشورها، مجبور است هزینه بالایی بدهد. آنگونه که حمید حسینی، رئیس اتحادیه؟ گفته بود نفت ایران با نام کشور‌های دیگر می‌فروشد و محاسبات نشان می‌دهد ایران روی فروش هر بشکه نفت به چین ۵ تا ۶ دلار تخفیف می‌دهد. تخفیفی که سالانه به ۳۰ هزار میلیارد تومان می‌رسد! عددی معادل کل یارانه معیشتی مردم.
از طرف دیگر، واردات کالا به ایران دشوار شده است. پدرام سلطانی، فعال بخش خصوصی گفته بود تحریم‌های بانکی سبب شده که برخی از تجار برای تجارت با کشور‌های هم‌مرز، «پول را لب مرز و به صورت دستی جابه‌جا کنند. اما در کشور‌های دیگر مشکلات جابه‌جایی پول زیاد است و تحریم بانکی سبب شده که ایران عملا بازار‌های دیگر را از دست بدهد.»
احتمالا طرح جایگزین ایران بر تجارت با چین استوار است. کشوری که بر اساس آمار‌های رسمی در هفت ماهه نخست سال میلادی تنها ۱۱ میلیون دلار از ایران نفت خریده است.
در دوره‌ای که ایران فقط ۱۱ میلیون دلار نفت به چین صادر کرده، عربستان ۲۳ میلیارد دلار نفت به چین فروخته که دو هزار برابر میزان صادرات نفت ایران به چین بوده.
این تفاوت درباره دیگر کشور‌ها هم وجود دارد. عمان و عراق ۱۳ میلیارد دلار، امارات و کویت هم ۹ میلیارد دلار نفت به این کشور صادر کرده‌اند.