کدام پیروزی کدام شکست؟

مهدی خانعلی‌زاده
پژوهشگر روابط بین‌الملل
هفتمین دور از مذاکرات وین که چند روز پیش میان ایران و گروه  1+4 برگزار شد، علاوه بر متن خود مذاکرات، حواشی فراوانی هم داشت؛ از علت و چگونگی انتخاب اتریش به عنوان میزبان این دور از گفت‌و‌گوها تا محتوای پیش‌نویسی که ایران به طرف مقابل برای پیشرفت مذاکرات ارائه داد. از آنجایی که این دور از مذاکرات، اولین دوری بود که تیم جدید در دولت جدید ایران به وین سفر می‌کرد، کسی انتظار به فرجام رسیدن و دستیابی به یک توافق جامع، دقیق و منطبق بر منافع طرفین را نداشت و همین مسأله بیشتر از همیشه، اهمیت رویکردهای رسانه‌ای طرفین را پررنگ کرد.
این مسأله از آنجایی اهمیت مضاعفی پیدا کرد که طرف غربی با مدیریت ایالات متحده امریکا – هر چند به صورت غیررسمی و غیرحضوری در جریان مذاکرات – با این پیش‌فرض به وین آمده بود که تیم مذاکره‌کننده‌ ایران به ریاست دکتر علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه با یک بسته‌ پیشنهادی بسیار تند و دست بالا وارد هفتمین دور از مذاکرات می‌شود و بر همین اساس، اروپایی‌ها خودشان را برای ترک فوری وین و اصطلاحاً «زدن زیر میز مذاکرات» آماده کرده بودند. طراحی اصلی در این زمینه هم مرتبط با Blame Game یا همان مقصر معرفی کردن تهران در به بن‌بست رسیدن مذاکرات بود؛ شرایطی که در آن، قرار بود جمهوری اسلامی ایران به دلیل ارائه‌ یک پیشنهاد بسیار دست بالا و غیرمنطقی از طرف غربی، مقصر برهم خوردن روند شش دور مذاکرات پیشین در اتریش معرفی و با انجام عملیات رسانه‌ای، زمینه برای اعمال فشار بیشتر به کشورمان فراهم شود.


اما چنین اتفاقی نیفتاد. دو پیش‌نویس ارائه شده از سوی تیم ایرانی به طرف 1+4 هم به‌طور کامل بر مبنای پیش‌نویس وین 6 بود و هم روندی منطقی، دیپلماتیک و فنی داشت که باعث شد اروپایی‌ها برای کلید زدن Blame Game منفعل شوند و کار حتی به اتخاذ رویکردهای متناقض درونی و بیرونی – یعنی با واشنگتن – هم برسد. اعلام حمایت قطعی و کامل روسیه و چین از متون ارائه‌ شده‌ ایران برای ادامه‌ مذاکرات از یک‌سو وناتوانی طرف اروپایی در انکار فنی و دیپلماتیک بودن پیش‌نویس‌های ایران باعث شد تا بعد از ایجاد یک آشفتگی در ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری اروپایی‌ها، نهایتاً طرف غربی تصمیم بگیرد تا مذاکرات وین 7 را به‌طور موقت، متوقف و برای کسب تکلیف و رایزنی مجدد به پایتخت‌ها برگردد.
حتی تلاش‌های نماینده‌ فرانسه برای ایجاد شوک در تیم اروپایی و بازسازی روحیه‌ مذاکراتی هم جواب نداد و همین مسأله باعث شد تا امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور این کشور که در تور خلیج‌فارس‌گردی خود حضور داشت، شخصاً وارد عرصه شود و پیش از اعلام رسمی توقف مذاکرات وین 7 از شکست خورده بودن آن صحبت کند.
نکته‌ مهم و قابل توجه در این زمینه، تلاش برای تفسیر معنای «مذاکرات موفقیت‌آمیز» و «مذاکرات شکست‌خورده» از سوی رسانه‌های غربی و رسانه‌های فارسی‌زبان معاند و حتی برخی از طیف‌های سیاسی داخل کشور است؛ به نحوی که دستیابی به هرگونه توافقی را «پیروزی» و ادامه‌ مذاکرات را «شکست» معرفی می‌کنند.
این راهبرد دقیقاً همان شعار «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» در دوران برجام است که از سوی محمدجواد ظریف و تیم مذاکره‌کننده‌ سابق کشورمان مطرح شد و نهایتاً دستاوردی بجز خسارت محض نداشت. در این زمینه باید توجه داشت که اصل مذاکره نه برای به توافق رسیدن بلکه برای تأمین منافع ملی ایران طراحی شده و اگر دستیابی به یک توافق بد، شرایط را برای خسارت وارد شدن به منافع ملی – مانند اتفاقی که در توافق سال 2015 میلادی افتاد – فراهم می‌کند، قطعاً باید از آن دوری کرد. به طور ویژه، حالا که تمام اعضای 4+1 به دقیق و فنی بودن پیش‌نویس‌های پیشنهادی ایران اعتراف کرده‌اند و آن را یک مبنای خوب و مناسب برای ادامه‌ رایزنی‌ها و مذاکرات ارزیابی کرده‌اند، راهبرد رسانه‌ای و حتی سیاسی در داخل کشور باید به سمت «توافق خوب» برای تأمین منافع ملی باشد. در این بستر، «پیروزی» - فارغ از توافق یا عدم توافق – به معنای تأمین منافع ملی ایران است و «شکست» - حتی در صورت توافق – به معنای آسیب دیدن منافع ملی کشورمان.
حالا که در مذاکرات وین 7، یک تیم کارشناسی با استفاده از تمام ظرفیت‌های فنی، اقتصادی، هسته‌ای و سیاسی کشورمان تشکیل شده و روند مذاکرات هم برای به نتیجه رسیدن و زمینه‌سازی برای یک توافق خوب که تأمین‌کننده‌ منافع ملی کشورمان باشد، فراهم است، باید نسبت به بازی «مقصرانگاری» که از سوی برخی رسانه‌ها طراحی و پیاده‌سازی شده، هوشیار بود و اجازه‌ تحقق آن را نداد. البته این پروژه درگام نخست خود موفقیتی نداشت؛ چرا همان‌طور که گفته شد، تیم مذاکره‌کننده‌ کشورمان با درخواست‌های مشخص و واضح که به‌طور کامل منطبق بر توافق سال 2015 و حتی پیش‌نویس وین 6 است، وارد کارزار مذاکراتی وین 7 شد و همین مسأله، طراحی طرف غربی را برهم زد.
حالا باید منتظر ماند و دید طرف اروپایی تا آخر این هفته که قرار است ادامه‌ مذاکرات پیگیری شود، چگونه تلاش می‌کنند این آشفتگی در رفتار و تصمیم‌گیری را جبران کنند؛ با پذیرش و قبول پیش‌نویس‌های ایران و آغاز مذاکرات جدی کارشناسی برای بحث درباره‌ هر کدام از آنها یا زیر میز مذاکره زدن و قبول مسئولیت شکست مذاکرات و به بن‌بست کشیدن آن؟