علیخانی پشت پرده جوکر و گفت وگو با سرباز فداکار خبرساز


 
 
 


گذر علیخانی از اشک به لبخند
مسابقه «جوکر» با استقبال مواجه شده و واکنش مثبت مخاطبان را برانگیخته است
 مائده کاشیان  
 
پس از استقبال مخاطبان از مسابقه «جوکر»، نام احسان علیخانی به عنوان یکی از سازندگان مسابقه اعلام شد و در تیتراژ مسابقه سمت او به عنوان یکی از اعضای گروه سازنده «جوکر» تغییر کرد. این مسابقه اولین فعالیت احسان علیخانی در مدیوم نمایش خانگی است که از آن استقبال شده  و تجربه متفاوت و تازه‌ای را برای او رقم زده است. رکورد شکنی «جوکرِ» علیخانی؟ مدتی پیش احسان علیخانی در اینستاگرامش نوشت: «تلاش رفقای من در تابستان شد «جوکر»، من هم کنارشون بودم و هستم.» علاوه بر اشاره علیخانی به حضورش در این پروژه، نام گروه سازنده «جوکر» که همه از همکاران او بودند نیز احتمال حضور علیخانی به عنوان یکی از سازندگان مسابقه را قوت می‌بخشید. در تیتراژ قسمت اول «جوکر» از این مجری به عنوان «مشاور پروژه» نام برده شد، اما سِمت او ناگهان در تیتراژ قسمت دوم به «مدیر پروژه و مدیر هنری» تغییر کرد. روابط عمومی فیلیمو نیز خبر میزان تماشای قسمت دوم مسابقه را با تیتر « «جوکرِ» علیخانی رکورد زد» منتشر کرد و در کنار حامد میرفتاحی، از احسان علیخانی به عنوان کارگردان مشترک مسابقه نام برد. نظرات مثبت عموم مخاطبان در فضای مجازی و آماری که فیلیمو از میزان بازدید «جوکر» منتشر کرده، نشان می‌دهد مسابقه موفق شده نظر مخاطبان را جلب کند. قسمت اول مسابقه در 16 ساعت اولیه انتشار، با 10 میلیون و 249 هزار و 380 دقیقه تماشا رکورد تماشای یک مجموعه در روز اول را به نام خود زد و به این ترتیب شروع خوبی برای این رئالیتی‌شو رقم خورد. قسمت دوم نیز با 18 میلیون و 410 هزار و 491 دقیقه تماشا در 16 ساعت اول، برای بار دوم این رکورد را ثبت کرد. از «ماه عسل» تا «جوکر» احسان علیخانی پیش از «عصر جدید» با برنامه قدیمی «ماه عسل» شناخته می‌شد. سوژه‌‌های تلخ و غم‌انگیزی که این برنامه به آن‌ها می‌پرداخت و اتفاقات ناراحت‌ کننده‌ای که در برنامه رخ می‌داد و اشک مخاطبان را در می‌آورد، باعث شده بود علیخانی و برنامه‌اش مخالفانی داشته باشند و سوژه شوخی‌های کاربران و مخاطبان باشند اما مسابقه مفرح و سرگرم ‌کننده «عصر جدید» اوضاع را تغییر داد و علیخانی نیز تلاش کرد مخاطبان کمتر شاهد لحظات تلخ و ماه عسلی در برنامه باشند. اکنون «جوکر» که بر پایه خندیدن و خنداندن مخاطب بنا شده و درست نقطه مقابل «ماه عسل» است، پس از «عصر جدید» بار دیگر نتیجه را به نفع علیخانی تمام خواهد کرد. هر چند که «جوکر» حاصل کار یک «گروه» است و نمی‌توان صفر تا صد آن را متعلق به احسان علیخانی دانست اما مخاطبان او را می‌شناسند و بی‌شک مسابقه در تغییر ذهنیت سابق مردم   به او تاثیرگذار خواهد بود.         پرونده بعد از گیر انداختن دزد  فرار کردم تا دستگیر نشوم! گفت‌و‌گو با سربازی که شجاعانه از یک زن در برابر دزد دفاع کرد و راوی اتفاقات شنیده نشده‌ای است  که در ویدئوی پر بازدید فضای‌مجازی نیست   مهدیس مرادیان | روزنامه‌نگار چند روز پیش دوربین یک بنگاه معاملاتی، لحظاتی از ترس مهلکی را که بعضی از ما زمان دزدیده‌شدن گوشی همراه یا کیف پول در خیابان‌های شهر می‌چشیم، ثبت کرده بود. در فیلم منتشر شده، مردی قدم‌هایش را به زن مقابل نزدیک می‌کند تا در بهترین موقعیت به کیف و تلفن‌همراه طعمه‌ای که تحت نظر داشته، چنگ بیندازد. اما این بار ماجرا کمی فرق می‌کند. چشمان تیزبین سرباز 28 ساله، این صحنه را می‌بیند‌ و بعد از به جریان افتادن این کنش و پرت‌شدن زن سالمند روی زمین، تاب نمی‌آورد و با خودرو به سارق می‌زند... .البته برخی معتقدند در این موارد نباید خیلی هم بی گدار به آب زد چون گاهی ممکن است تبعات جانی  جبران ناپذیری داشته باشد. در پرونده امروز زندگی‌سلام به سراغ «محمد نوری» رفتیم ، سربازی که  البته در این لحظه تصمیم متفاوتی گرفته  و خوشبختانه در مجموع ماجرا به خیر گذشته است. این سرباز شجاع راوی اتفاقاتی که در قاب آن دوربین بنگاه معاملاتی جا نگرفتند اما شنیدنی و جالب‌اند.
یک لحظه فکر کردم مادر خودم روی زمین افتاد
«محمد نوری» نام سربازی است که چشمان‌مان به رشادتش در ویدئوی منتشر شده در فضای‌مجازی که پربازدید هم شد، روشن شد. این سرباز اول خرداد 1399 برای دوره‌ آموزشی سربازی به تبریز اعزام می‌شود  و این روزها در حال گذراندن یک سال باقی مانده از خدمتش در دانشگاه جامع امام‌حسین(ع) است. «نوری»، اتفاق آن روز را برای ما روایت می‌کند: «مرخصی ساعتی گرفتم و در مسیر خانه بودم که متوجه آن اتفاق شدم. هنوز کمی با ابتدای کوچه فاصله داشتم اما از نوع راه‌رفتن و نزدیک‌شدن مرد به آن خانم سالمند، فهمیدم نیتش شوم است. تصویری که در آن لحظه جلوی چشمم می‌دیدم، دیگر یک خانم غریبه نبود، انگار مادر خودم بود که وسط خیابان افتاد روی زمین و یک دزد داشت برای گرفتن کیفش تلاش می‌کرد و می خواست به او آسیب بزند.»
خودرو را پُر گاز کردم و زدم به او!
«محمد نوری» جدال  تماشایی را که در یکی از خیابان‌های تهران‌پارس رخ داد و حالا بعد از انتشار در فضای‌مجازی، میلیون ها نفر شاهدش بودند، این‌طور نقل می‌کند: «در ابتدای درگیری، دزد و آن خانم سالمند کنار هم بودند و نمی‌شد با خودرو متوقفش کنم. فکر کردم برای دعوا پیاده شوم اما همان لحظه دزد  پرتش کرد و از هم فاصله گرفتند. من هم در لحظه باید تصمیم می‌گرفتم که می‌خواهم چه واکنشی داشته باشم  بنابراین خودرو را پُر گاز کردم و زدم بهش!» او این جملات را در اوج آرامش و خونسردی ادا می‌کند و زمانی‌که تعجبم را ابراز می‌کنم، می‌گوید: «همه چیز را برای این کار در نظر گرفته بودم. سرعتم را تا حدی که آسیب جدی به او  وارد نشود، میزان کردم. بعدش هم به او زدم تا هم آن خانم را نجات دهم و هم مانع فرار کردن دزد شوم.»
در این درگیری، انگشت دستم شکست
«همان‌طور که در ویدئو هم مشخص است، خیلی سریع از خودرو پیاده و با شخصی که قصد دزدی داشت، گلاویز شدم». او با این مقدمه درباره ادامه ماجرا می‌گوید: «او یک چاقو داشت .
 آن را سریع برداشتم تا نتواند به کسی آسیب برساند اما اصرار داشت چاقویش را پس بدهم و انگشت شستم در جریان همین درگیری، شکست. کم‌کم مردم جمع شدند و زنگ زدیم نیروی‌انتظامی تا سارق را به آن‌ها تحویل بدهیم. من خبر داشتم اگر طبق قانون کسی به دزد آسیب برساند، آن فرد می‌تواند شکایت کند بنابراین قبل از رسیدن مامورها، فرار کردم».
قبل از سربازی، آشپز کباب ترکی بودم
او تحصیلاتش را تا مقطع پیش‌دانشگاهی ادامه داده و درباره دوران پیش از خدمت هم می‌گوید: «برای رسیدن به استقلال مالی، قبل از این که به سربازی بیایم، وارد بازار کار شدم. من قبل از خدمت از 10 صبح تا 12 شب به‌عنوان آشپز در کباب‌ترکی مشغول بودم و بعد از اعزام مجبور به رها کردن شغلم شدم». نوری با این حال می‌‌گوید با این‌که ترجیح می‌دهد در موسسات دولتی مشغول کار شود، از شغلش رضایت نسبی دارد.
 
عکس‌العمل من وظیفه بود نه لطف
او در پاسخ به این سوال که هدیه‌ای به‌عنوان خداقوت و قدردانی دریافت کرده‌است یا نه؟ می‌گوید: «هرچند خیلی از افراد شماره کارتم را برای واریز وجه می‌خواستند اما من در قبال انجام این کار هیچ انتظاری ندارم.»
او متواضعانه اضافه می‌کند: «وظیفه‌ام بود، اگر خود شما هم پشت خودرو بودید و این صحنه را می‌دیدید، حتما همین کار را می‌کردید. من معتقدم که عکس‌العمل من وظیفه بود نه لطف». من لحظه‌ای خودم را در موقعیت مشابه تصور می‌کنم، در شرایطی که حساسیت به این رفتار‌ها زیاد نیست و دخالت نکردن را صحیح‌ترین انتخاب می‌دانیم.
لحظه ای فکر می کنم و از خودم می پرسم آیا حاضر بودم در لحظه خطر کنم؟
اضافه‌خدمتم برای دیر رفتن به سربازی بود
این سرباز، چند روز قبل به برنامه زنده «سلام تهران» دعوت شده بود. در همان برنامه معاون هماهنگ‌کننده دانشگاه امام‌حسین(ع) گفت: «ان‌شاءا... شش ماه اضافه خدمت این سرباز بخشیده می‌شود». نوری بعد از بخشیده شدن شش ماه از خدمتش، به مجری گفت که سربازی خیلی سخت است. از او می‌خواهم درباره‌ سختی‌های دوران سربازی‌اش بیشتر بگوید، آن چه برای من به عنوان یک زن قابل درک نیست: «‌با خنده می‌گوید، شش ماه برای تاخیر در رفتن به سربازی اضافه خدمت خورده بودم که بخشیده شد. ما در خدمت همه نوع کاری را انجام می‌دهیم، از نظافت و رانندگی گرفته تا بار خالی‌کردن. این را همه گفتند اما واقعا حقوق سربازی کفایت مخارج را نمی‌دهد. خدمت سربازی مانند یک شغل تمام وقت است و امکان پیدا کردن کاری را که دستمزدش از فشار اقتصادی کم کند، از بین می‌برد. علاوه بر این‌ها ضیق وقت امکان هرگونه تفریح را هم از سرباز می‌گیرد. این‌ها از اصلی ترین مشکلات سربازهاست که امیدوارم هرچه زودتر، مسئولان برای رفع‌شان چاره‌ای بیندیشند.»
 
یک نفر در اینستاگرام به اسم من برای خودش پول جمع می‌کند!
«نوری»، این سرباز شجاع که حالا در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است، کامش از محبت بی اندازه‌ مردم شیرین است و می‌گوید: «مردم همچنان از همه جای کشور به خصوص در شبکه‌های اجتماعی ازمن تشکر می‌کنند، کامنت‌های مثبت می‌گذارند، روحیه می‌دهند و ... . حتی چندین نفر برای پرداخت دیه دزد اعلام آمادگی کردند. البته در این بین، یک جوان عکسی از خودش با لباس ارتشی منتشر کرده ‌بود و در فضای مجازی ادعا می‌کرد که من است! خیلی جالب بود که وقتی خودم با او تماس گرفتم و با او صحبت می‌کردم، می‌گفت تو دروغ می‌گویی! چند نفر هم شماره کارتش را گرفته و برایش پول واریز کرده بودند. حالا هم خواستار بررسی این ماجرا از طرف مرجع مربوط و برگشت پول مردم هستم و شنیدم که به زودی موضوع پیگیری خواهد شد.»
دزد از من به دلیل
 آسیب دیدن پایش
شکایت کرد

از او می‌پرسم آیا از آن خانمی که هدف زورگیری قرار گرفت و شرایط آن دزد، خبر دارد یا نه که می‌گوید: «آن‌طور که شنیدم، آن دزد راهی زندان شده و به‌دلیل آسیب‌دیدگی در ناحیه پا از من شکایت کرده ‌است». «نوری» بعد از درگیری توانسته بود خانمی که جان و مالش را نجات داده بود، ببیند. درباره شرایط آن خانم هم می‌گوید: «ایشان مسن و حدود  75 ساله بود و اشک می‌ریخت. چندین بار از من تشکر کرد. گویا زمانی‌که دزد برای گرفتن کیف هلش می‌دهد، پایش می‌شکند و بعدش او هم راهی اورژانس شده است.»
100 بار دیگر هم
در آن شرایط، همین تصمیم را می‌گیرم

از او می‌پرسم اگر زمان درگیری می‌فهمیدی که دزد آشناست، چه عکس‌العملی داشتی؟ او مصرانه پاسخ می‌دهد: «همین واکنش را بدون ذره‌ای تغییر نشان می‌دادم». محمد نوری با توجه به شکایت سارق، می‌داند احتمالا مجبور به پرداخت دیه خواهد شد اما پشیمان نیست. او می‌گوید: «اگر 100 بار دیگر هم این ماجرا تکرار شود، باز هم همین واکنش را نشان می‌دهم و نمی‌گذارم برای آن خانم سالمند یا هر شهروند دیگری، چنین اتفاق تلخی بیفتد و من بی‌تفاوت از کنار ماجرا بگذرم. این را هم بگویم که جالب است مشابه همین اتفاق در گذشته برای خودم هم افتاده است. یعنی چند نفر برای زورگیری خفتم کردند  اما متاسفانه حتی توسط ماموری که آن نزدیکی بود به من کمکی نشد.»