16 سال انتظار براي اجراي گوشه‌اي از يك قانون

گروه  اجتماعي
از تصويب قانون تعرفه‌گذاري خدمات پرستاري 14 سال مي‌گذرد و هر سال، در آستانه روز پرستار، مسوولان وزارت بهداشت در نشست‌هاي خبري نمايشي، با تبريك روز پرستار و تقدير از خدمات بي‌نظير و مشفقانه پرستاران كشور، سري تكان مي‌دهند و بر لزوم حل مشكلات صنفي اين قشر زحمتكش كه امروز در آتش تبعيض‌هاي شغلي مي‌سوزند، تاكيد مي‌كنند . اما باز هم سالي مي‌گذرد و مشكلاتي حل نمي‌شود و مشكلات قبلي روي مشكلات جديد انباشت مي‌شود و باز هم سالي ديگر و مراسم روز پرستاري ديگر و همان داستان تكراري . دو سال از شيوع كرونا در كشور مي‌گذرد و هنوز پرستاراني هستند كه از دريافت حق كروناي عادلانه و منصفانه جا مانده‌اند، چون رييس يا مدير يك مركز درماني تشخيص داده كه «حق» اين پرستار اين است كه مثلا از كارانه‌اش آ هزار تومان كم شود، چون دولت قرار است به حسابش آ هزار تومان حق كرونا واريز كند . بيش از 8 هزار پرستار در حال حاضر با قراردادهاي غيرقانوني 89 روزه مشغول به كارند چون چاره‌اي جز قبول تبعيض ندارند و از آن سو دولت‌ها هم آنقدر سرشان به حل يك و دوهاي سياسي گرم است كه اصلا فرصت نمي‌كنند به مشكلات اين جامعه خدومي كه فقط در آستانه روز پرستار به يادش مي‌افتند، فكر كنند. دولت يازدهم به صراحت و البته به سادگي اعلام كرد كه قانون تعرفه‌گذاري پرستاري قابل اجرا نيست، چون دولت پول ندارد و اين قانون همان سال هم كه تصويب شد، بار مالي آن در نظر گرفته نشد . دولت دوازدهم در آخرين هفته‌هاي حضور، شتابزده، قانون تعرفه‌گذاري را در شوراي عالي بيمه تاييد كرد كه نهايي شدن اين قانون به نام دولت دوازدهم نوشته شود اما باز هم بار مالي اجراي اين قانون ديده نشد و بنابراين، باز هم پرستاران از قافله دريافت مزاياي متناسب با حجم وظايف و خدمت جا ماندند . دو شب قبل، در ميزگرد برنامه تلويزيوني «تيتر امشب»، نماينده پرستاران در اين برنامه اين سوال ساده را مطرح كرد: «چطور يك پرستار مي‌تواند به 26 بيمار رسيدگي كند؟ واقعا هم مسوولان وزارت بهداشت بايد به اين سوال جواب بدهند كه چطور در همه اين سال‌ها و با اين حجم بالاي فارغ‌التحصيلان رشته پرستاري، هنوز نسبت تخت به پرستار حرفه‌اي ۱.۸ و ميانگين كشوري تخت به پرستار حدود ۰.۹ و حتي در برخي مناطق كمتر هم هست و ايران سال‌هاست كه با استانداردهاي مابه‌ازاي تعداد پرستار به ازاي جمعيت بيمار فاصله دارد و چرا كشورهايي همچون امارات متحده و كانادا كه زبان فارسي هم نمي‌دانند و از آيين و آداب ايراني‌ها هم چيزي حالي‌شان نمي‌شود، بهشت موعود پرستاران هستند و پرستاران عزيز و  زحمتكش ما، به هر دري مي‌زنند كه به اين كشورها مهاجرت كنند تا حداقل، اگر از حجم بالاي كار در عذابند، عذاب‌شان با تبعيض‌هاي شغلي و دريافتي با جامعه پزشكي، خار مغيلان مضاعف نشود؟ اين همه پرت بودجه و اعتبار براي برگزاري صدها همايش نمايشي و بي‌خاصيت و صرفا «سركار گذاشتني» نمي‌توانست گوشه‌اي از اعتبار اجراي قانون تعرفه‌گذاري پرستاري را بگيرد آن هم وقتي كل بودجه مورد نياز، حداكثر ۴۰۰۰ ميليارد تومان بوده كه حداقل آمار پرستاران دچار مشكلات رو به افزايش جسمي و رواني، طوري صعود نكند كه حتي معاونت پرستاري وزارت بهداشت هم از بابت اعلامش دچار عذر و خجالت شود؟» 
هيچ وعده‌اي محقق نشد 
«آرمين زارعيان»، رييس هيات‌مديره نظام پرستاري تهران در ارتباط با مطالبات پرستاران به خبرنگار ايلنا گفت: «مهم‌ترين مطالبات ما تعرفه‌گذاري خدمات پرستاري، استخدام پرستاران، اجراي فوق‌العاده خاص براي كادر پرستاري و مراقبتي است كه به‌رغم وعده و وعيدهاي دولت قبلي و فعلي هيچ كدام از آنها هنوز تحقق پيدا نكرده است. در واقع هيچ‌ كدام از وعده‌ها محقق نشده و بعيد هم مي‌دانم كه برسيم چون مسوولان وزارت بهداشت اراده و توانايي براي انجام اين كار ندارند. بنابراين نه فوق‌العاده خاصي محقق خواهد شد و نه تبديل قراردادي‌ها به استخدام رسمي اتفاق خواهد افتاد و نه پرستاران طرحي به استخدام قراردادي تبديل مي‌شوند و نه تعرفه‌گذاري خدمات پرستاري اجرايي مي‌شود. ما پيگيري‌هاي بسياري كرديم و رسما رييس سازمان برنامه و بودجه نامه نوشته‌اند كه بودجه نداريم، نمي‌توانيم استخدام كنيم و براي تعرفه‌گذاري خدمات و فوق‌العاده خاص پول بدهيم. وزارت بهداشت هم گفته است تا زماني كه سازمان برنامه و بودجه كاري نكند ما نيز نمي‌توانيم كاري كنيم، زيرا ما هم پول نداريم و بايد سازمان برنامه و بودجه پول‌مان را بدهد و اين سازمان هم پول ما را نمي‌دهد. بنابراين وقتي پول نيست ماجرا تمام است و اتفاقي رخ نخواهد داد. در آستانه هفته پرستار حتي وعده‌اي هم در اين زمينه ندادند و امسال رسما گفتند نمي‌توانيم كاري كنيم. البته مجلس وعده‌ مي‌دهد و مي‌گويد پيگيري مي‌كنيم اما در كميسيون تلفيق و بهداشت و درمان به اين دليل كه تعارض منافع وجود دارد هيچ چيز به نفع گروه پرستاري و مراقبتي تصويب نمي‌شود. حتي در بودجه ۱۴۰۱ هيچ اعتباري ديده نشده است و در نتيجه اتفاق جديدي هم براي پرستاران رخ نمي‌دهد. پرستاران هم دل‌شان را به اتفاقاتي كه مي‌خواهد بيفتد، خوش نكنند. بحث اين بود كه تعرفه‌گذاري خدمات، فوق‌العاده خاص و استخدام نيروهاي طرحي از سوي كميسيون بهداشت و درمان مجلس پيگيري شود، اما هيچ كدام از اينها انجام نشد. در حالي كه حدود ۱۵۰ پرستار شهيد داشتيم و حدود ۵ هزار پرستار نيز به كرونا مبتلا و خانواده‌هاي‌شان درگير شدند. نزديك به ۴۰۰ نفر از پرستاران جانباز شده‌اند و ريه‌شان به قدري درگير شده است كه بايد در خانه بستري باشند. جانفشاني‌ها و ايثارگري‌هاي بسياري كردند و خودشان و خانواده‌هاي‌شان درگير شدند. وقتي درگير مي‌شوند بار كاري‌شان بر دوش همكاران ديگر مي‌افتد. در تمام اين مدت كه ما ۵ پيك كرونا را گذرانده‌ايم يك لحظه پا به عقب نگذاشتند و كماكان نيز به خاطر مردم اين كار را انجام مي‌دهند. آنها عهدي كه بستند با مردم‌شان است. به خاطر قسمي كه خورده‌اند كارشان را انجام مي‌دهند ولي مسوولان فقط ميزان فوق‌العاده ويژه پرستاران را افزايش دادند و در ارتباط با مابقي مسائل هيچ اقدامي انجام نشده است و فقط وعده دادند. چنانكه نيمي از پرستاراني كه در حال حاضر كار مي‌كنند شركتي، قراردادي يا طرحي هستند و در بهترين حالت تنها ۵۰ درصد استخدامي و پيماني هستند. وضعيت كمبود پرستار در كشور فجيع است، استاندارد تعداد پرستار به تخت در جهان، دو است و در كشور ما، هشت دهم. در كشورهاي حوزه خليج فارس، استاندارد تعداد پرستار نزديك به ۱.۹ است و در رديف ۱۰ كشور آخر جهان در نسبت پرستار به تخت‌هاي بيمارستاني هستيم. قطعا معلوم است كه وقتي مريضي به بيمارستان مي‌رود و پرستار قرار است ۳۰ بيمار را مديريت كند، شرايط چگونه است. معلوم است كه مراقبت خوبي نمي‌شود و آمار مرگ و مير بيمارستاني و خطا و قصور بالا مي‌رود و مردم از خدمات بي‌كيفيت برخوردار مي‌شوند. به بيمارستان‌ها برويد و ببينيد وضعيت مردم چگونه است. همه تبعات اين اتفاق گريبانگير مردم مي‌شود، زيرا فردي كه مريض است و به بيمارستان مي‌رود انتظار دارد خدمات پرستاري مناسبي بگيرد، اما وقتي نيست و كمبود است، نمي‌گيرد و منزلت و كرامت بيمار حفظ نمي‌شود. آنها را در راهرو‌ها مي‌خوابانند و فرصت نمي‌كنند به آنها رسيدگي كنند. پرستار خسته، گاهي بدرفتاري مي‌كند، زيرا تحت فشار است. معلوم است وقتي تعداد پرستاران كم باشد، در نهايت فقط مردم آسيب مي‌بينند. كساني كه پول دارند بيمارستان‌هاي خصوصي مي‌روند و خدمات خوب دريافت مي‌كنند و كساني كه وضعيت مالي مناسبي ندارند در بيمارستان‌هاي دولتي سردرگم مي‌شوند.»