‌مصالحه، کم‌هزینه‌ترین گزینه

‌مصالحه، کم‌هزینه‌ترین گزینه جاوید قربان‌اوغلی 1- باید به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای حق داد که اولویت «لغو تحریم‌‌های ظالمانه» را در دستور کار دور جدید مذاکرات وین قرار داده و بر آن پافشاری می‌کنند. این رویکرد نمایانگر اهمیت لغو تحریم‌ها برای کشتی به گل نشسته اقتصاد کشور و برون‌رفت از شرایط کنونی است. در غیر‌این‌صورت چه نیازی به گسیل یک هیئت ۴۰ نفره با عِده و عُده همه بخش‌های سیاسی، اقتصادی و بانکی به وین بود. نشستن طولانی‌مدت پشت میز مذاکره، ساعت‌ها بحث و جدل که ما چه می‌خواهیم و شما چه باید بدهید. ما کار خود را می‌کردیم و آنها نیز تحریم‌ها را افزایش می‌دادند. تکرار داستان بچرخ تا بچرخیم دوره ۸۴ تا ۹۲. به وین رفتیم، آن هم با تیمی پر و پیمان که تعجب حتی دوستان ما را نیز برانگیخت. انتظار اولیه این بود که باقری‌کنی با این لشکر برای شکستن بن‌بست مذاکرات شش دور قبل رفته و حتما با دست پر باز‌خواهد گشت. در آن طرف هم که آمریکا صحنه‌گردان اصلی است، به‌صراحت آمادگی خود را برای توافق از طریق «بازگشت متقابل و هم‌زمان هر دو طرف به توافق ۲۰۱۵» اعلام کرده بود. باقری در مصاحبه با الجزیره گفته است: «هر دو طرف درمورد مبانی مذاکرات که همان مفاد توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ است، توافق کردند».
2- مذاکره‌کنندگان دوره قبل یا دوره کنونی یا هر زمانی دیگر «نمایندگان کشور» هستند. خط‌مشی و محورهای اصلی از طریق تصمیم‌گیری در شورای عالی امنیت ملی در اختیار آنها گذاشته می‌شود. خبر موثق دارم که در جلسه‌ای مقامات عالی مراتب رضایت از «سیدعباس عراقچی» در شش دور مذاکره قبلی را اعلام کرده‌اند. رضایت نه تعریف و تمجید از شخص بلکه تأیید مفاد مذاکرات و توافقات حاصل از آن بر‌اساس دستورالعمل‌های حاکمیتی است. به گفته مقامات وقت کشور مذاکرات به مراحل پایانی رسیده و آمریکا با لغو بیش از ۹۴ درصد تحریم‌های ناشی از مسئله هسته‌ای موافقت کرده بود. روحانی در شب پایان ریاست‌جمهوری خود در رسانه ملی اعلام کرد اگر اجازه داده شود، عراقچی می‌تواند توافق را امضا کند؛ اما باقری‌کنی در همان مصاحبه با الجزیره درباره دو بسته پیشنهادی ایران به ۱+۴ گفته است: «آنچه ما ارائه کردیم، کژکارکردها و اشتباهاتی است که در متن پیش‌نویس‌ها بود. ما مقداری جرح و تعدیل انجام دادیم». این روایت طرف ایران است؛ ولی روایت دیپلمات‌هایی که در آن طرف میز نشسته بودند، متفاوت است. آنها مدعی هستند «ایران تقریبا تمام توافق‌های دشواری را که در ماه‌ها مذاکرات سخت به دست آمده، زیر پا گذاشته و خواستار تغییرات اساسی در متن هستند».
3- در آستانه آغاز مذاکرات در همین ستون نوشتم «هدف‌گذاری» در مقطع قبل از آغاز مذاکرات برای هر دو طرف ایران و آمریکا از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. ضروری است که با رویکرد «معطوف به هدف» که بر‌اساس سیاست اعلامی کشور احیای برجام، لغو تحریم‌ها و برون‌رفت از شرایط نامطلوبی است که کشور و ملت گرفتار آن است، پیش‌ برویم. در زیاده‌خواهی آمریکا هم هیچ‌کس تردیدی ندارد. کشورهای دیگر هم اگر شرایط اجازه دهد و فرصت یابند، به همان اندازه زیاده‌خواه هستند. رفتار روسیه در قبال اوستیای جنوبی، کریمه و به‌تازگی در مناقشه قره‌باغ و... مگر غیر از زیاده‌خواهی است؟ از ترکیه و دیگر نمونه‌ها عبور می‌کنم. سیاست دنیای ممکنات است و حتمیت و قطعیت در آن جایگاهی ندارد. حرف آخر در میدان سیاست را «قدرت» می‌زند. 
توافق هسته‌ای که پس از ۲۲ ماه مذاکره فشرده و نفس‌گیر حاصل شد و در مجلس شورای اسلامی با وجود مخالفت‌ها در کمتر از یک ساعت به تصویب رسید، مشمول همین قاعده است. راه‌حل میانه‌ای بود که به دلیل «توازن قدرت» از طریق «مصالحه» بین ایران و قدرت‌های بزرگ بین‌المللی جهان به دست آمد. موضوع مورد مصالحه هم مشخص بود. برای غرب اطمینان از صلح‌آمیز‌بودن برنامه هسته‌ای ایران و کنترل آن از طریق بازرسی‌های به‌شدت سخت‌گیرانه و نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. برای ایران خلاصی از قطع‌نامه‌های شورای امنیت، لغو تحریم‌ها و عادی‌شدن مناسبات با جهان. برای جهان هم همان‌طور که در مقدمه آن سند صراحتا ذکر شده «کمک به بهبود صلح و ثبات منطقه و جهان از طریق اجرای کامل توافق».
4- افکار عمومی به‌شدت نگران مذاکرات وین است. مردم امیدوار بودند (و هستند) دولت سیزدهم که از بالاترین همسویی قوای مقننه و قضائیه و حمایت همه‌جانبه نهادهای نظام در مقایسه با دولت‌های پیشین برخوردار است، با دستیابی به توافق بار گران آثار تحریم‌ها را از دوش آنها بردارد. افق‌های روشن را برای آینده فرزندان‌شان مشاهده کنند. سیاست خارجی کشور با رویکرد تنش‌زدایی دوره‌ای از آرامش برای کمک به توسعه فراراه کشور باز کند‌. مردم آثار شوم تحریم‌ها را در زندگی و در سفره‌هایی که هر روز کوچک‌تر می‌شود، احساس می‌کنند. با یک خبر از وین نرخ ارزهای خارجی و سکه مثل تیر از کمان جسته صعودی می‌شود. بازار سرمایه قفل می‌شود یا با سیر نزولی شاخص‌ها دار و ندار آنها دود شده و به هوا می‌رود. اگر باور ندارید خبرنگاران مورد وثوق را به میان اقشار مردم بفرستید. اجماع افکار عمومی راه‌حل را در برون‌رفت از بحرانی می‌دانند که در دو دهه گذشته کشور را گرفتار و از مسیر بازداشته است. باید باور کرد که بدون توافق در بحران هسته‌ای ایران، گرهی از مشکلات کشور گشوده نخواهد شد. آفت مذاکرات در این دوره نگرش جناح سیاسی خاصی است که برجام را خیانت می‌دانند و طرفداران آنها نیز مذاکره‌کنندگان را به سرنوشت استخر فرح حواله می‌دهند. به‌صراحت باید گفت این تحلیل که پیشرفت اخیر برنامه هسته‌ای ابزار مناسبی برای چانه‌زنی و وادار‌کردن طرف‌های مقابل برای دادن امتیازاتی پیش از آنچه در برجام پیش‌بینی شده باشد، مطابق واقع نیست. می‌توان از آن برای چانه‌زنی استفاده کرد که هم‌اکنون هم می‌کنند؛ ولی این تمام ماجرا نیست. این کش را نباید آن‌گونه کشید که پاره شود. سابقه قطع‌نامه یعنی ورق‌پاره و مذاکره برای مذاکره پیش‌روی ماست و ملت و کشور هنوز بهای سنگین این نگاه را می‌دهد.
5- تردیدی نیست با وجود اختلاف‌های عدیده سیاسی، مردم و نخبگان سیاسی و اقتصادی خواهان موفقیت تیم مذاکره‌کننده هستند. از شرایط توسعه سیاسی تفکیک منافع و مصالح ملی از جناح‌بندی‌های سیاسی به‌ویژه در موضوعی مانند مذاکرات هسته‌ای است. این لزوما به معنای موافقت با جناح سیاسی که هدایت مذاکرات را برعهده دارد، نیست. از پیشینه ذهنی و فکری دولت و دیپلماسی برخاسته از آن درباره توافق هسته‌ای آگاه هستیم. می‌دانیم که دریچه نگاه دولت به جهان با عینک ایدئولوژی است و عمل‌گرایی که لازمه توافق است، در بین آنها کم‌رنگ است. کسانی كه حتی حاضر به ذکر عنوان برجام نبودند و برجام را خیانت ارزیابی کرده و آن را آتش می‌زدند، امروز به میز مذاکره بازگشته‌اند‌. باید از بازگشت به میز مذاکره استقبال کرد و در حد توان به آنها کمک کرد. چه بهتر که سر دلبران گفته آید، در حدیث دیگران، این یک موفقیت برای کشور در مسیر توسعه سیاسی است. مذاکره و مصالحه کم‌هزینه‌ترین راه برای خلاصی از بحرانی است که تمام ظرفیت‌های کشور را گرفتار کرده و سابقه دو دهه گذشته نشان می‌دهد که فرصتی مناسب‌تر از ادامه آن برای دشمنانی مانند رژیم صهیونیستی و رقبای منطقه‌ای ایران متصور نیست.
6- نلسون ماندلا ۲۷ سال را در زندان رژیم آپارتاید سپری کرد. برخلاف تصور غالب که تمام زندگی این شخصیت اسطوره‌ای را نماد رواداری و صلح ترسیم می‌کند، اتهام او خیانت به کشور بود که مجازات آن اعدام است. ماندلا بنیان‌گذار سازمان «نیزه ملت» بازوی مسلح کنگره ملی آفریقا برای مبارزه مسلحانه علیه آپارتاید بود. در کتاب خاطراتش ملاقات طولانی خود با آلبرت لوتولی (۱۹۶۷-۱۸۹۸) رئیس وقت کنگره و برنده اولین جایزه صلح نوبل از قاره آفریقا را بیان می‌کند که یک شب تا صبح با او بحث کرد تا رئیس خود را به راه‌اندازی سازمان مخفی و مسلحانه نیزه ملت راضی کند‌. ماندلا ریاست این سازمان مسلحانه مخفی را برعهده گرفت. عملیات‌های متعددی علیه رژیم را رهبری کرد. پس از دستگیری و پس از محاکمه با تعدادی از رفقای خود به زندان مادام‌العمر محکوم شد. در سال‌های پایانی دهه دوم زندان به این باور رسید که نه رژیم آپارتاید قادر است صدای مردم را با سرکوب خفه کند و نه کنگره ملی می‌تواند با توسل به قوه قهریه رژیم را ساقط کند. به درخواست رژیم که به دنبال برون‌رفت از شرایط غیرقابل قبول تحریم و فشار مجامع جهانی بود، پاسخ مثبت داد و مذاکره را برای رهایی ملت خود برگزید. در طی مسیر و «راه دشوار آزادی» ملامت‌های زیادی را از دوستان و یاران خود شنید؛ ولی مصمم بود که این کم‌هزینه‌ترین راه برای رهایی مردمش از رژیم منحوس آپارتاید است. آنچه ماندلا را در جهان به سیاست‌مداری افسانه‌ای و اسطوره‌ای بی‌بدیل تبدیل کرد، شجاعت او در «مصالحه با دشمن» برای کشور و مردم آفریقای جنوبی بود.