به گستره ایران‌ زمین

عباس اسماعیل‌گل: امسال در پانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» که به دلیل پاندمی کرونا برای دومین سال متوالی به صورت آنلاین برگزار می‌شود، از بین بیش از 650 مستند متقاضی، 179 اثر به بخش‌های مختلف رقابتی راه پیدا کرده‌اند. سینماحقیقت همواره در دوره‌های برگزاری، محلی برای کشف مستندهای قابل تأمل بوده است و حضور در این جشنواره اتفاق ویژه‌ای برای مخاطبان حرفه‌ای سینمای مستند بوده تا از گپ‌وگفت‌های روزانه بتوانند این کشف و شهود و لذت تماشای یک مستند ناب را دنبال کنند. اما از دوره گذشته به دلیل کرونا کمی اوضاع متفاوت شد؛ دیگر خبری از حضور مشتاقان سینمای مستند در محل برگزاری جشنواره نیست. چه در دوره‌هایی که سینما فلسطین میزبان سینماحقیقت بود و چه در چند سال اخیر که پردیس چارسو به عنوان کاخ سینماحقیقت انتخاب شده، همیشه صف‌های طولانی مخاطبان برای تماشای آثار کنجکاوی‌برانگیز، نقطه قوت سینماحقیقت بوده است اما در جشنواره پانزدهم که همچون دوره گذشته خبری از حضور مخاطب در پردیس چارسو نیست و تنها اهالی رسانه و میهمانان ویژه آن هم به صورت محدود مجوز جضور در این محل را دارند، شاید بتوان با معرفی چند اثر به مخاطبان کمک کرد با انتخاب‌های بهتری از طریق سایت‌های هاشور و نماوا به تماشای مستندهای خوب این دوره بنشینند.  در این جا مستندهای کنجکاوی‌برانگیز سینماحقیقت پانزدهم در بخش‌های مختلف را معرفی کرده‌ایم.  *** واکاوی مرگی که هیچ کس گردن نمی‌گیرد! از همان روزهای اولی که خبر ساخت مستند «پرواز بی‌بازگشت» منتشر شد، می‌شد حدس زد با اثری جنجالی مواجهیم و حالا این اثر جنجالی که اتفاقا کارگردانش مسعود دهنوی، سابقه خوبی در پرداختن به موضوعات حساس دارد، در بخش مسابقه فیلم‌های نیمه‌بلند سینماحقیقت پانزدهم حضور دارد.  «پرواز بی‌بازگشت» قصه یک بحران ۲ ساله را روایت می‌کند که احتمالا به دلیل قصور مدیریتی برای سومین سال نیز شاهد آن خواهیم بود؛ مرگ خاموش ده‌ها هزار پرنده از جمله فلامینگوها در تالاب میانکاله که هنوز هیچ کس پاسخ درست و روشنی درباره دلایل آن ارائه نداده است.  «پرواز بی‌بازگشت» به دلیل سوژه ملتهبش به احتمال فراوان به محلی برای منازعه میان طرفداران و انجمن‌های حامی محیط‌زیست و مسؤولان سازمان محیط‌زیست تبدیل خواهد شد. مسعود دهنوی ۲ سال قبل با مستند «ماهر» درباره بحران سیل گلستان در جشنواره حضور داشت و فیلمش مورد تحسین قرار گرفت.  *** مستندی برخلاف مسیر حاشیه‌نشینی «بچه‌های زمین خاکی» جدیدترین مستند میکائیل دیانی، مستندساز جوان بعد از «بیجه» است که باز هم دوربین فیلمساز به حاشیه شهر توجه نشان داده و انگار برای دیانی به عنوان یک مستندساز که تحصیلاتش در رشته جامعه‌شناسی است، متن و حاشیه زندگی‌های جاری در این حاشیه شهر همچنان جذاب و قابل روایت است. «بچه‌های زمین خاکی» داستان کودکان کار کوره‌های آجرپزی است که با تلاش و کوشش خود و جمعی از فعالان اجتماعی تیم فوتبالی تشکیل می‌دهند و حالا به موفقیت‌های بسیاری دست پیدا کرده‌اند. این فیلم داستان امید و آینده روشن است و نکته مهم نیز درباره این مستند همین است. انگار فیلمساز بعد از ساخت یک اثر درباره یک جنایتکار معروف حاشیه‌نشین، چشمش بیشتر متوجه زیبایی‌های جاری در زندگی این افراد شده و فوتبال را بهانه‌ای برای روایت این حس زندگی و امید به آینده قرار داده است و شاید دلیل حضور این مستند علاوه بر بخش فیلم‌های نیمه‌بلند در بخش بین‌الملل نیز متاثر از همین نگاه امیدوارانه باشد. نکته قابل توجه مستند «بچه‌های زمین خاکی» آن است که بخش‌هایی از این مستند با دوربین تلفن همراه تصویربرداری شده است. *** قصه پرغصه صیادانی که صید شدند «ناقوس دریا» از دسته مستندهایی است که اصطلاحا به آن «مستند جشنواره‌ای» می‌گویند و باید در زمان جشنواره آن را روی پرده بزرگ و عریض سینما دید؛ مستندی به کارگردانی محسن شیرزایی که خودش اهل جنوب است و به کار معلمی می‌پردازد و درباره یک رنج زیر پوست و یک قصه بیان‌نشده از جنوب کشور سخن می‌گوید.  «ناقوس دریا» که در بخش مسابقه فیلم‌های نیمه‌بلند حضور دارد، در نگاه اول شاید موضوع مستند موفق «دریابست» را تداعی کند اما بر خلاف آن، این بار مستندساز دوربینش را به درون درد جاری در زندگی تعدادی از زنان و مردان ساکن نوار ساحلی سیستان‌و‌بلوچستان برده و خبر از دردی عمیق می‌دهد. «ناقوس دریا» مستندی پر از درد است؛ دردی که همچنان جاری است و انگار کسی نه نمی‌خواهد برای آن کاری کند و نه برایش درمانی پیدا کند.  وقتی دوربین به سمت مادران و زنانی که سال‌هاست چشم‌انتظار مردان‌شان از یک سفر بی‌بازگشت نشسته‌اند می‌چرخد، درد نهفته در عمق صدای این زنان و مادران به شکل عجیبی دل مخاطب را به درد می‌آورد که مگر می‌شود این همه بی‌تفاوتی! و اصلا این حجم از بی‌تفاوتی از کجا می‌آید. اگر در جشنواره حقیقت دنبال مستندهای دردمندانه و اجتماعی می‌گردید «ناقوس دریا» را حتما ببینید و شاید شما صدای آن زنان و مادران خاموش شدید.  *** داستان زندگی مهدی آذریزدی مستند «آن مرد دیگر در را باز نکرد» به کارگردانی سیدهادی موسوی و روایت اردشیر رستمی، تلاش دارد به جنبه‌های گوناگون زندگی و داستان‌های مهدی آذریزدی بپردازد. مستند «آن مرد دیگر در را باز نکرد» به نویسندگی و کارگردانی سیدهادی موسوی با نگاهی به زندگی مهدی آذریزدی، قصه‌گوی محبوب کودکان آماده نمایش شد. این فیلم با نگاهی روانشناختی به جنبه‌های گوناگون، قصد دارد تاکید کند چگونه می‌شود از حسرت‌ها و حقارت‌های دوره کودکی، انگیزه‌ای بسیار قوی برای جبران آن حقارت‌ها ساخت. «آن مرد دیگر در را باز نکرد»، قصه زندگی مردی است که در تنهایی زاده شد، در تنهایی رشد کرد و بزرگ شد، در تنهایی گریست، در تنهایی سفر کرد، در تنهایی خواند، در تنهایی نوشت و عاقبت در تنهایی مرد؛ هر روز تنهایی، هر شب تنهایی و همیشه خانه به دوش. در این مستند، اردشیر رستمی، شاعر، کاریکاتوریست و هنرمند به عنوان راوی، قصه زندگی مهدی آذریزدی را از زاویه‌ای متفاوت و کمتر دیده شده روایت می‌کند و کیاوش صاحب‌نسق، موسیقی این مستند را ساخته است.  *** پرتره‌ پیرزنی که زمین را تمام هستی‌اش می‌داند حتی انتخاب اسم «ننه مخمل» برای مستند جدیدی که امیرحسین خلیل‌زاده آن را کارگردانی کرده و در بخش مسابقه مستند بلند سینماحقیقت حضور دارد نیز کنجکاوی‌برانگیز است تا ببینیم این ننه مخمل کیست و چه ویژگی‌ای داشته که برایش مستندی بلند ساخته شده است.  روستای خفر نزدیک‌ترین روستا به قله‌های دناست؛ روستایی بازمانده از فرهنگی رو به انقراض که با کوچ مردان جویای کار به کشور کویت و سکونت آنها در شهرهای نزدیک اصفهان در بازگشت به کشور، دیگر شرایط گذشته را ندارد. زنان این روستا میراث‌داران و سرچشمه‌های جوشان امروز روستا هستند. ننه مخمل، یکی از زنان این روستاست که در این شرایط، امکانی خلق کرده و جریان زندگی‌اش با دغدغه‌مندی جاری است.  وقتی دوربین مقابل ننه مخمل قرار می‌گیرد، قاب تصویر تماما شیرینی و استواری یک پیرزن مقاوم و متکی به توانایی خودش را ثبت می‌کند و از این منظر تماشای «ننه مخمل» حتی برای زنان و دختران امروز نیز می‌تواند قابل توجه باشد.  *** داستان مردی که قربانی ترور کور نشد اما از سیاست خیری ندید! در میان آثار جشنواره امسال شاید «ریاضت تا سیاست» کنجکاوی‌برانگیزترین مستند باشد؛ پرتره‌ای از مرحوم «ابراهیم اسرافیلیان» که به جرأت می‌توان گفت در ساحت سیاسی ایران یکی از موثرترین افراد و در عین حال یکی از قدرنادیده‌ترین آنها نیز بود؛ مردی که از ساحت علم و دانش پا به عرصه سیاست گذاشت، شانه به شانه شهید سید حسن آیت پیش آمد و بعد از ترور آیت، ناگهان از صفحه سیاسی ایران محو شد. این مستند دلایل و چرایی حذف ناگهانی ابراهیم اسرافیلیان را به تصویر کشیده است.  اگر به تیم تولید «ریاضت تا سیاست» نیز نگاهی بیندازیم با اسامی قابل تاملی روبه‌رو خواهیم شد. مهدی مطهر در جایگاه تهیه‌کننده، مصطفی شوقی در جایگاه نویسنده و پژوهشگر و محمد ثقفی به عنوان تدوینگر، هر کدام نام‌های معتبری در سینمای مستند هستند که به نظر می‌رسد حضور این ۳ نفر در کنار کارگردانی تازه‌نفس و جویای نام به اسم امین عباسی باعث شده مخاطبان با وسواس بیشتری به تماشای کاری بنشینند که محصول سازمان اوج و تولید شده در خانه مستند است. کنار هم قرار گرفتن همه اینها و البته حضور «ریاضت تا سیاست» در ۲ بخش مسابقه فیلم‌های نیمه‌بلند و جایزه شهید آوینی باعث می‌شود به انتخاب اول خیلی از مخاطبان جدی سینمای مستند برای تماشا تبدیل شود.  *** عاشقانه‌ دردناک جهانگیر بدوره مستند «سرباز شماره صفر» عاشقانه‌ای تلخ درباره وضعیت غم‌انگیز زندگی یک جانباز شیمیایی و همسر بیمارش است. «سرباز شماره صفر» درباره شخصیتی به نام جهانگیر است که در 15 سالگی به جنگ می‌رود. او در طول جنگ از ناحیه پا مجروح و جانباز شیمیایی می‌شود اما سهمیه جانبازی به او تعلق نمی‌گیرد و برای اینکه بتواند از پس مخارج سنگین بیماری همسرش برآید، به دنبال اثبات جانبازی خودش است تا حداقل از این طریق دفترچه بیمه‌ای به دست آورد. «سرباز شماره صفر» به کارگردانی محمد سلیمی‌راد از آن مستندهایی است که تماشایش دل مخاطب را به درد می‌آورد، از مظلومیت کسانی که برای این آب و خاک جنگیدند و امروز که کشور در صلح و امنیت به سر می‌برد در گوشه‌ای با دردها و رنج‌های‌شان تنها مانده‌اند.  جهانگیر بدوره یک قهرمان است؛ قهرمانی که روزگاری برای وطن و خاکش جنگید و امروز قهرمان خانه‌اش است. تنها تکیه‌گاه همسر بیمار و ۲ کودکش است و با تمام دردهایش از دولت فقط و فقط یک چیز می‌خواهد: «دفترچه بیمه». دفترچه بیمه‌ای که شاید در نگاه اول بدیهی‌ترین حق آدم‌هایی از جنس جهانگیر باشد اما تماشای مستند «سرباز شماره صفر» نشان می‌دهد در پس زندگی بسیاری از گمنامان دفاع‌مقدس، چه رنج‌هایی جاری است.  *** تا حالا یک سندروم دان عاشق دیده‌اید؟! «ریتم کند» درباره کاراکتری 30ساله با بیماری سندروم داون است که اصلی‌ترین دغدغه‌‌اش ازدواج، نه از بعد عاشقانه است؛ دغدغه‌ای که در جامعه ما به ‌عنوان تابو شناخته می‌شود، بویژه برای کسانی که ناتوانی ذهنی دارند و دوربین این مستند عجیب در جایی درست قرار گرفته است.  در تمام لحظات «ریتم کند» حضور محسن علیدادی، کارگردان آن حس می‌شود و یکی از دلایل همراهی مخاطب با شخصیت علی، اعتمادی است که او به کارگردان پیدا کرده و حتی بسیاری از حرف‌های ناگفته‌اش را نیز با علیدادی می‌زند و البته بعد از همه درددل کردن‌های هر بار به او تاکید می‌کند درباره این حرف‌ها چیزی به پدرش نگوید! تماشای «ریتم کند» مثل یک تلنگر برای مخاطب است و در انتهای آن مخاطب احساس می‌کند تا چه اندازه از دنیای ذهنی و بیرونی افراد مبتلا به سندروم داون دور است؛ مستندی که در آن کارگردان سعی کرده‌ بستری را برای کاراکتر فیلمش فراهم کند تا بتواند براحتی درباره نیازهایش به صحبت بنشیند، از نیازهای عاطفی و جسمی خودش بگوید و ما تازه در پایان آن می‌فهمیم چقدر این گروه تنها به واسطه یک برچسب «بیمار سندروم داون» بی‌توجه به همه نیازهای‌شان نادیده گرفته می‌شوند. *** «سمفونی حمید» نواخته شد فیلم مستند «سمفونی حمید» به کارگردانی جعفر صادقی، هنرمند گرگانی در بخش مسابقه فیلم‌های بلند پانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت حضور دارد. «سمفونی حمید» پرتره‌ای از حمید علیدوستی، ستاره اسبق فوتبال ایران است که سال‌های درخشانی در تیم‌های باشگاهی و ملی داشته و نخستین فوتبالیست ایرانی است که در بوندسلیگای ۲ آلمان ۱۰ گل ‌زده و البته دوران اوجش با پیراهن باشگاه هما سپری شد. به گفته جعفر صادقی، این فیلم مستند ۱۰۲ دقیقه‌ای پس از یک سال پژوهش، طی ۲ سال در استان‌های تهران، البرز و گلستان تصویربرداری و پس از سپری کردن مراحل تدوین در جشنواره سینماحقیقت پذیرفته شد. وی افزود: حمید علیدوستی علاقه زیادی به کتاب، موسیقی و سینما دارد و شدت علاقه او به هنر باعث علاقه‌مندی دخترش ترانه به سینما شد. در ساخت این مستند جعفر صادقی تهیه‌کننده، پژوهشگر، کارگردان، تدوینگر و نویسنده گفتار متن، مهدی کابلی، مسعود طهماسبی و سیاوش پاکدل تصویربرداران، افشین اشراقی صدابردار، مسعود سرافراز نویسنده، حمید علیدوستی گوینده گفتار متن، امیر شمس آهنگساز، مسعود کابلی دستیار تصویربردار، سیاوش فارابی گریم، دانیال حسینی و باران انوری عکاس به عنوان عوامل، تهیه فیلم را بر عهده داشته‌اند. مستند «سمفونی حمید» با حضور ستارگانی چون ترانه علیدوستی، پیمان معادی، پژمان جمشیدی، عادل فردوسی‌پور، علی پروین، امیر حاج‌رضایی، بهتاش فریبا، ناصر محمدخانی، ناصر ابراهیمی، بهمن فروتن، مهدی دادرس، مرتضی فنونی‌زاده، نعیم صفری، پژمان راهبر، هادی نراقی، محمد توانایی و احمد سنجری در ۱۰۲ دقیقه تولید شده که در جشنواره سینماحقیقت برای بخش مسابقه فیلم بلند انتخاب شده است.  *** گپی با ساموئل خاچیکیان امید نجوان که سابقه‌ مطبوعاتی‌اش را متصل به مستندسازی کرده است، در مستند «ساموئل خاچیکیان، یک گفت‌وگو» سراغ سینماگری رفته که برای نخستین ‌بار، تکنیک را در فیلمسازی سینمای پیش از انقلاب جدی گرفت و بتدریج معروف به «جنایی‌ساز سینمای ایران» شد. در بخشی از این مستند نجوان می‌گوید: ساموئل خاچیکیان اولین ‌‌بار حدود 30 سال پیش زمانی برای من اهمیت پیدا کرد که اهمیت اسم و آثار او را با تشریح و تحلیل مفصل، از زبان استاد عزیزم زنده‌یاد علیرضا وزل‌شمیرانی شنیدم؛ در تحریریه‌ مجله‌ «فرهنگ و سینما». زنده‌یاد شمیرانی که خاچیکیان را از نزدیک می‌شناخت و با او مراوده داشت، برایم از اهمیت تاریخی این فیلمساز و جذابیت نام او در میان عامه‌ تماشاگران سینمای قبل از انقلاب گفت. حتی یک‌ بار متن چاپ شده‌ یکی از گفت‌وگوهای خودش با او را به من نشان داد که در یکی از نشریات سینمایی قبل از انقلاب منتشر شده و در آن با صراحت به این موضوع اشاره شده بود. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم فیلم‌های ساموئل خاچیکیان را پیدا کنم و ببینم. منتقد و روزنامه‌نگار می‌گوید: در حقیقت، فیلم «ساموئل خاچیکیان، یک گفت‌وگو» همان‌طور که از نامش هم برمی‌آید، حاصل همان گفت‌وگوی حالا می‌شود گفت تاریخی‌ است که روی یک نوار کاست معمولی ضبط شد و اکنون به روش مصورسازی و از طریق نمایش نکته‌هایی که زنده‌یاد خاچیکیان در جریان صحبت‌های خود اشاره کرده بودند، به یک فیلم مستند درباره‌ فراز و فرود کارنامه‌ این فیلمساز و البته تاریخ سینمای ایران تبدیل شده است.