رویکرد تیم مذاکره کننده فعلی و پیشین ایران چه تفاوتی دارد؟

گروه سیاسی/ اکنون که مذاکرات ایران و 1+4 در وین در حال پیگیری است جریان رسانه‌ای حامی دولت قبل سعی دارد تا با یک گزاره ساده و البته پراشکال مذاکره کنندگان کنونی را در مدل، تاکتیک و هدف مذاکراتی پیرو تیم مذاکره کننده پیشین عنوان کند. آنها با این سؤال که چرا منتقدان دیروز برجام امروز برای احیای آن تلاش می‌کنند یک بازی رسانه‌ای را در پیش گرفته‌اند تا در نهایت اینگونه به مخاطب القا کنند که توافق 2015 توافق
ایده آل برای ایران بوده که علی رغم تغییر دولت و روی کار آمدن دولتی که مخالف گفتمان و عملکرد دولت پیش بوده است نیز در تلاش برای دستیابی به مفاد آن توافق است.
پیش از پاسخگویی به این شبهه‌افکنی باید به یاد داشته باشیم که توافق نامتوازن برجام با ایرادات فراوان ساختاری همچنان پر ایراد و انتقاد است و رویکرد تیم مذاکره کننده نیز هر چه کمتر کردن این ایرادات است. خروج یکجانبه و بدون هزینه‌ دولت امریکا از این توافق، وعده‌های دروغین اروپا در تأمین خواسته‌های ایران، مکانیزم عجیب ماشه و خلل‌های فراوانی که در مسیر رفع تحریم‌ها، برجام را به «تقریباً هیچ» تبدیل کرده بود به تنهایی می‌تواند این گزاره را تأیید کند که برجام ایرادات ساختاری مهمی داشته است. دولت امریکا از همان ابتدا در پی آن بود تا با استفاده از خلل‌های موجود در برجام از امتیازات این توافق کاسته، رفع تحریم‌های ایران را به سایر مسائل گره بزند و دولت روحانی را ملزم به پذیرش برجام‌های دیگر کند.
حامیان توافق عوامانه برجام سعی دارند با ساده‌سازی راهبردهای ضدایرانی و شباهت‌سازی مذاکرات کنونی با مذاکرات منتج به برجام در دولت قبل، عملیات رسانه‌ای را علیه تیم مذاکره کننده ایران پیگیری کنند.


برای مشخص شدن تفاوت رویکرد تیم مذاکره کننده فعلی ایران با تیم پیشین به نکات زیر اشاره می‌‌شود:
1.انجام اقدامات متقابل در مقابل نقض عهد دشمن همواره مورد تأکید حامیان منافع ملی بوده است. این راهبرد یک اقدام عقلانی به مثابه اقدام متقابل ایران در مقابل بدعهدی دشمن به حساب می‌‌آمد اما دولت قبل بر مبنای سیاستی که آن را صبر استراتژیک معرفی کرده بود از پاسخ متقابل به بدعهدی طرف مقابل طفره می‌‌رفت و اینگونه امریکا و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان را در بی توجهی به تعهدات‌شان و نقض بیشتر مفاد برجام تهییج می‌‌کرد تا جایی که از اردیبهشت 97 و خروج امریکا از برجام تا زمان تصویب قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریم‌ها در سال 99 دولت روحانی هیچ اقدام متقابلی را در دستور کار قرار نداد. به بیان دیگر علی رغم خروج امریکا از برجام، دولت قبل همچنان بر انجام محدودیت‌های برجامی اصرار می‌‌ورزید.
به همین دلیل رهبرانقلاب بعداً با انتقاد از این رویه دولت فرمودند: «وقتی امریکا از برجام خارج شد و دیگران هم با او همراهی کردند، دستور قرآن این است که «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ» تو هم تعهد را رها کن که با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد و بتدریج بخشی از آنها را کاهش داد که البته این موارد نیز در صورت عمل کردن آنها به وظایف‌شان قابل برگشت است.»
 2. با ادامه سیاست انفعالی صبر استراتژیک توسط دولت دوازدهم، همزمان مجلس ایران از حق قانونی خود استفاده و کاهش تعهدات برجامی و حرکت به سمت اقدام متقابل را (با وجود مخالفت صریح دولت روحانی) عملیاتی کرد و از دی‌ماه سال 1399 راهبرد صبراستراتژیک کمرنگ شد.
رهبری انقلاب با اشاره به تصمیم مجلس درباره‌ لغو تعهدات برجامی آن را «تصمیم درست و کاملاً‌ منطقی و عقلایی و قابل قبول» دانسته و تأکید کردند: «وقتی طرف مقابل به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نمی‌کند معنی ندارد جمهوری اسلامی به همه تعهدات خود عمل کند. لذا از مدت‌ها پیش برخی تعهدات را لغو کردند و اخیراً هم تعهدات دیگری را کنار گذاشتند.» همچنین ایشان این سیاست رسمی را سال گذاشته بیان داشتند که «چنانچه آنها تعهدات خود را انجام دهند ما هم برمی‌گردیم.» بنابراین سیاست ایران در مقابل  بدعهدی امریکا از سیاست انفعالی محض و نادیده گرفتن نقض برجام توسط دولت روحانی به سیاست بازگشت طرفین به تعهدات برجامی تغییر پیدا کرد و تا آن زمان نیز ایران بر مبنای قانون مجلس به صورت گام به گام تعهدات خود در قبال برجام را کاهش داد.
 این سیاست تخطی ناپذیر ایران همزمان با تغییر دولت در امریکا و بیان این ادعا که دولت جو بایدن مخالف سیاست فشار حداکثری است فضای جدیدی ایجاد کرد تا این ادعاهای امریکایی‌ها در نظام بین‌الملل مورد راستی آزمایی قرار بگیرد و ایران در مقام طلبکار وارد مذاکرات شود. بنابراین بازگشت به تعهدات ایران در صورت بازگشت امریکا از مسیر اشتباه خود سیاستی در مقابل رویکرد بشدت انفعالی دولت گذشته بوده است. این نکته نیز باید مورد توجه قرار بگیرد که متن برجام به گونه‌ای نوشته شده است که ایران در قبال بدعهدی و نقض توافق از سوی طرف مقابل هیچ اقدام مؤثر و عملی برای مجاب کردن آن کشورها به تعهداتش، نمی‌توانست انجام دهد.
 3. دولت جدید امریکا در حالی ادعا می‌کرد که مخالف راهبردهای دونالد ترامپ علیه ایران بوده که در روز اول قدرت گرفتن خود با 13 دستور اجرایی همه تصمیمات دولت گذشته این کشور را لغو کرد اما تنها تجدید نظر در سیاست‌های امریکا در قبال ایران را عملیاتی نکرد تا همسویی حاکمیت این کشور در سیاست‌های ضدایرانی را نمایان کند. با این حال ایران با اعلام اهداف و شروط جدید در اواخر دولت دوازدهم وارد دورجدید مذاکرات شد تا حسن نیت ایران به کشورهای مختلف جهان و بخصوص همپیمانان و متحدان ایران نشان داده شود.
به بیان دیگر علی رغم جابه‌جایی دولت در ایران در بعد بین‌المللی جایگاه حقوقی دولت ایران ثابت است و این مطالبه میان کشورهای 1+5 شکل گرفته بود که ایران پایبند به «قول و قرارها» برای احیای برجام باشد.
4. با همه این تفاسیر تیم مذاکره کننده فعلی به عنوان وارث چنین شرایطی خود را ملزم به سیاست‌های نظام درخصوص ممنوعیت هرگونه مذاکرات فرابرجامی می‌‌داند و صرفاً در صورت بازگشت امریکا به تعهدات 2015 و عمل به آن، به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت. همین نکته یعنی عدم ورود به مباحث فرابرجامی یکی از تفاوت‌های اساسی تیم مذاکره کننده فعلی با تیم مذاکره کننده پیشین است. در شرایطی که امریکایی‌ها حتی در همان شش دور مذاکرات اولیه وین خواسته‌های فرابرجامی پمپئو را پیگیری می‌کردند اکنون با مذاکره کنندگانی مواجه شدند که اجازه چنین گفت‌وگوهایی را نمی‌دهند که مانع راهبرد کلان امریکا برای رسیدن به برجام‌های دیگر است. تیم مذاکره کننده کنونی اکنون به مثابه سدی در مقابل تله امریکایی‌ها قرار دارد که اجازه نمی‌دهد آنها از برجام پلی برای گا‌م‌های فرابرجامی بسازند. با وجود مشکلات ساختاری در برجام، ایران اکنون تلاش دارد تا با پیگیری کردن موضوعاتی چون رفع مؤثر تحریم‌ها، تضمین دادن امریکایی‌ها و راستی‌آزمایی، تعدادی از خلل‌ها و شکاف‌های موجود و مهم برجامی را که امریکا از آن همواره سوء استفاده کرده جلوگیری کند و همزمان خط برخی کشورها در فرار ایران از مذاکرات و مقصر جلوه دادن ایران را که می‌‌تواند مبدأ اتفاقات هزینه‌آور بعدی برای ایران باشد خنثی کند.
5. تیم مذاکره کننده فعلی تلاش دارد کم کاری‌های تیم مذاکره کننده قبلی در تنظیم برجام و بی توجهی به عهدشکنی امریکا را جبران کند. به بیان بهتر مذاکره کنندگان کنونی تلاش دارند امریکا را به پذیرش تعهدات هرچند حداقلی برجام به عنوان اقدامی که دولت قبل در آن ناکام بود وادار کنند، پر واضح است این رویکرد با بی تفاوتی نسبت به عهدشکنی امریکا که رویکرد تیم مذاکره قبلی بود، کاملاً متفاوت است. همین گزاره عمق تفاوت دو تیم مذاکراتی دولت دوازدهم و سیزدهم را نشان می‌دهد.