چشم‌انداز مثبت همکاری بین کشورهای منطقه در چهارچوب 3+3

قهرمان نورانی درآباد
کارشناس  مسائل اوراسیا
دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران درست از همان روز نخست تشکیل، همگرایی و تعامل مؤثر با آسیا و کشورهای همسایه را به عنوان اولویت سیاست خارجی خود اعلام و رئیس جمهور این موضوع را هم در هفتاد و ششمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و هم در نشست سران سازمان همکاری شانگهای و اخیراً در اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی اکو به صورت رسمی تشریح کرد. در واقع گسترش همکاری‌های بین‌المللی بویژه با همسایگان در قالب روابط دوجانبه و منطقه‌ای در راستای سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و استقبال از سازوکار 3+3 هم که از سوی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه جهت شکل‌گیری نوع جدیدی از همکاری بین سه کشور قفقاز جنوبی و همسایگان قدرتمند آنها یعنی ایران، روسیه و ترکیه پیشنهاد شد، در این چهارچوب قابل تحلیل است و می‌توان به صورت مشروط به آینده چنین سازوکاری امیدوار بود.
آن گونه که در خبرها آمده است نمایندگان پنج کشور روسیه، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ایران و ترکیه روز 19 آذر برای رایزنی جهت شکل‌گیری همکاری بین خود در چهارچوب ۳+۳ گردهم آمدند و در پایان نشست اعلام کردند که درها روی مقامات تفلیس هم باز خواهد بود.


طبق اطلاعات وزارت امور خارجه روسیه، در نشست مسکو دورنمای توسعه همکاری‌های چندجانبه منطقه‌ای مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفته است و دیپلمات‌های پنج کشور توافق کردند کار روی مسائل عملی و مورد توجه همه شرکت کنندگان ادامه پیدا کند. از جمله مسائل مورد علاقه طرفین، اقدامات در جهت افزایش اعتماد متقابل، بازگشایی مسیرهای ارتباطی، مشارکت در عرصه تجاری-اقتصادی و فرهنگی-انسانی در منطقه قفقاز جنوبی و مقابله مشترک با چالش‌ها و تهدیدات در منطقه است که شرکت‌کنندگان به ارائه دیدگاه‌های خود درباره این مسائل پرداخته‌اند.
در این میان انگیزه ایران برای شرکت فعالانه در سازوکار 3+3 را چنین می‌توان برشمرد: کمک به حل مشکلات و مناقشات موجود در منطقه بر اساس الگوی احترام به تمامیت ارضی و عدم تغییر مرزهای شناخته شده بین‌المللی، تشویق همسایگان به ممانعت از تأثیرگذاری بازیگران فرامنطقه‌ای در تحولات منطقه و استفاده از پتانسیل اقتصادی یکدیگر بر اساس اصل وابستگی متقابل که به نوبه خود صلح و امنیت پایدار را به ارمغان می‌آورد.
پس سازوکار جدید همکاری فی نفسه منافع ملی ایران را تأمین خواهد کرد و نشست معاونان وزرای امور خارجه کشورهای ذینفع در مسکو را می‌توان به عنوان نقطه آغازین این نوع همکاری به فال نیک گرفت، اما تردیدی نیست که شانس موفقیت همکاری مورد نظر در قفقازجنوبی منوط به حل ریشه‌ای برخی موانع موجود است یا به عبارتی پیش شرط چشم‌انداز مثبت همکاری در چهارچوب سازوکار 3+3 محسوب می‌شوند.
 پیمان صلح بین جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان
میانجیگری روسیه بین جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان پس از جنگ 44 روزه بر سر قره‌باغ اگر چه با پیشرفت‌های محسوسی همراه بوده، اما تاکنون به امضای پیمان‌نامه صلح نینجامیده است و هر یک از طرفین مناقشه به دنبال کسب امتیاز حداکثری هستند. لذا تلاش‌های منطقه‌ای بهتر است به این مسأله مهم متمرکز شود.
 حل مناقشه بین روسیه و گرجستان
اختلافات بین این دو کشور همسایه بر سر وضعیت حقوقی آبخازیا و اوستیای جنوبی پابرجاست و جنگ سال 1387 عمیق‌تر شدن زخم در روابط دو طرف را در پی داشته است. درست به همین دلیل گرجستان از شرکت در نشست مسکو و عضویت در سازوکار همکاری 3+3 سر باز زده است. چنین به نظر می‌رسد که گرجستان حلقه مفقوده این سازوکار است و غیبت آن کشور می‌تواند آینده همکاری در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. لذا بهتر است طرفین دعوی برای حل مناقشات مزبور پیشقدم شوند و اختلافات را به شکل عادلانه حل و فصل کنند. در این زمینه دیگر اعضا می‌توانند برای میانجیگری بین روسیه و گرجستان طرح صلح پیشنهاد دهند که در صورت نتیجه بخش بودن آن احتمال دارد گرجی‌ها هم از سیاست همگرایی خود با غرب صرفنظر کنند و مصلحت خود را در همکاری منطقه‌ای ببینند.
بحث مهم دیگر وجود زیرساخت‌های با اهمیتی همچون خطوط لوله ترانزیتی نفت و گاز و خط آهن در گرجستان است که جمهوری‌آذربایجان را به ترکیه متصل می‌کند. این پتانسیل در کنار توافق سه‌جانبه ایران با گرجستان و جمهوری‌آذربایجان برای ایجاد کریدور ترانزیتی خلیج فارس- دریای سیاه می‌تواند شانس موفقیت سازوکار 3+3 را دوچندان سازد.
 احترام به تمامیت ارضی و رعایت اصل تغییرناپذیری مرزهای بین‌المللی
احترام به تمامیت ارضی همه کشورهای منطقه بر اساس توافق آلماتی پس از فروپاشی شوروی همواره مورد تأکید جمهوری اسلامی ایران بوده است. این سیاست سال گذشته در جریان جنگ دوم قره‌باغ از زبان مقام معظم رهبری هم تکرار و بر تمامیت ارضی دو همسایه شمالی ایران به طور یکسان تأکید شد. حمایت از تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی گرجستان بر سرزمین‌های خود نیز در این ردیف قرار می‌گیرد. برای شکل‌گیری همکاری دامنه‌دار و پایدار توجه به این اصل اجتناب‌ناپذیر و ضروری است.
  پرهیز از انحصارگرایی
حل ریشه‌ای مسائل و مشکلات منطقه مشارکت فعالانه دسته‌جمعی را می‌طلبد و نبود اجماع منطقه‌ای در حل مسائل ممکن است زمینه‌ساز مداخلات بازیگران فرامنطقه‌ای بشود. یکی از ضعف‌های توافقنامه آتش‌بس بین جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان را باید در این نکته جست‌وجو کرد که پس از گذشت بیش از یک سال از جنگ هنوز بی‌اعتمادی و خصومت در روابط آنها خودنمایی می‌کند. ایران به عنوان کشوری که منافع او در سه دهه گذشته در قفقازجنوبی در اثر جنگ قره‌باغ صدمات بسیاری را متحمل شد، می‌تواند در حل برخی مسائل باقیمانده طرف مشورت قرار گیرد. البته در جریان جنگ دوم قره‌باغ طرح صلح جامعی هم از سوی ایران تهیه و به کشورهای منطقه ارائه شد که از علاقه‌مندی تهران به برقراری صلح و ثبات در منطقه حکایت می‌کرد.
  لحاظ کردن همکاری امنیتی در سازوکار
وجود برخی ابهامات درباره نحوه ایجاد گذرگاه در جنوب ارمنستان موسوم به «کریدور زنگزور» برای برقراری ارتباط ریلی و جاده‌ای بین نخجوان و خاک اصلی جمهوری‌آذربایجان یکی از مسائل مناقشه‌برانگیز در روزهای اخیر بوده است. حل این معما بر طبق حفظ تمامیت ارضی ارمنستان می‌تواند رمز موفقیت در همکاری سودمند کشورهای منطقه در بخش حمل‌ونقل باشد. تردیدی نیست که مخدوش شدن مرزهای بین‌المللی به هر شکلی می‌تواند زمینه‌ساز بحران‌های آتی باشد. البته اگر بحث تأمین امنیت آن مطرح است و بی‌اعتمادی جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان به آن دامن می‌زند، می‌توان نیروی مشترکی با همکاری کشورهای همکار در سازوکار 3+3 به وجود آورد تا حافظت از ترددهای ریلی و جاده‌ای را برعهده گیرد؛ وگرنه خلع ید از ارمنستان در این زمینه و سپردن امنیت گذرگاه به کشوری خاص ممکن است نتیجه دلخواه را ندهد.
با نظرداشت مواردی که اشاره شد، می‌توان چشم‌انداز مثبتی از همکاری بین کشورهای منطقه در چهارچوب 3+3 ترسیم کرد و با خوشبینی آینده تحولات را نگریست. تأمین منافع همه اعضا به میزان یکسان آینده روشنی در مقابل منطقه قفقازجنوبی قرار خواهد داد و مناقشات جای خود را به صلح و ثبات و آبادانی خواهد داد.