مجلس، شان دانشگاهیان را رعایت نکرد

محمد زاهدی اصل استاد دانشگاه علامه طباطبایی همواره از نمایندگان مجلس قانونگذار انتظار است که مصوبات آنها پشتوانه عقلانی و علمی داشته باشد و از نظرات کارشناسان، دانشگاهیان و متفکران جامعه کمک بگیرند. صرفا اینگونه نباشد که افرادی در کمیسیون‌ها بنشینند، مطالبی را مطرح کنند و یک‌طرفه تصویب و تبدیل به قانون کنند. ما به عنوان اقشار دانشگاهی بسیار خرسند و خوشحال هستیم که معلمان عزیز کشورمان، با وحدت، همدلی و با پیگیری‌های مداوم به خواسته خود در جهت احقاق رتبه‌بندی معلمان و افزایش حقوق دست پیدا کنند و بدون ترید موافق افزایش حقوق و بهبود شرایط معیشتی همکاران خود در آموزش و پرورش هستیم. دانشگاهیان نیز همواره حمایت خود را از همکاران فرهنگی اعلام کرده‌اند که معلمان ما باید در رفاه باشند، چون وظیفه مهم تربیت آینده سازان جامعه را برعهده دارند. ولی این امر نباید باعث شود که ما با مفاهیم بین المللی که مختص دانشگاهیان است، بازی کنیم. عناوینی همچون مربی، استادیار، دانشیار، مراتب شناخته شده دانشگاهی و جهانی هستند. مگر می‌شود این رتبه‌ها را برای یک صنف خاص دیگر در نظر گرفت و به صنوف دیگر هم تسری داد! که ارتباط منطقی میان آنها وجود ندارد. ما در دانشگاه‌ها از آیین‌نامه‌های ارتقا برخورداریم که بسیار سفت و سختگیرانه و منطبق بر شرایط، در ابعاد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و اجرایی در نظر گرفته می‌شود.
 یعنی شما اگر دکتری تخصصی نداشته باشید در آیین‌نامه فعلی، اصلا امکان ورود به دانشگاه به‌عنوان «استادیار» نخواهید داشت، چه برسد به «دانشیار» و «استاد». نمی‌دانم چه عقلانیتی یا چه منطق علمی پشت این موضوع بوده که این عناوین در مصوبه مجلس و برای رتبه‌بندی معلمان در نظر گرفته شده است. چرا همکاران عزیز ما به‌عنوان اعضای هیات علمی که در خود مجلس و در جایگاه نمایندگی مردم قراردارند، نسبت به این امر حساسیت لازم را به خرج ندادند؟!. چرا مجامع علمی ما سکوت کرده و چرا تشکل‌های صنفی دانشگاهی از کنار این موضوع به‌راحتی عبور می‌کنند؟ شاید ذهن‌شان مشغول همسان‌سازی بوده است؟ متاسفانه هرچه ما بیشتر پیام دادیم، کمتر پاسخ گرفتیم!. سوال صدها دانشگاهی و استاد دانشگاه این است که چه ضرورتی داشت که دو گروه فرهیخته را در مقابل یکدیگر قرار دهیم تا میان آنها سوءتفاهم ایجاد شود. ما که همیشه موافق افزایش حقوق و رفاه همکاران عزیزمان در آموزش و پرورش بوده‌ایم که حقوق و دستمزدشان با نرخ تورم همخوانی پیدا کند، ولی این به‌معنای بازیچه قراردادن مراتب علمی نبوده و نیست. نگارنده بعد از دهه‌ها تحصیل در دانشگاه هنوز مفهوم «آموزشیار معلم»، را نمی‌دانم! یا دو واژه هم‌معنای «مربی معلم» به چه معناست؟ «استاد معلم»، «استادیار معلم»، «دانشیار معلم» چه معنایی دارد؟ چرا با این نامگذاری‌ها به جامعه علمی کشور آسیب وارد می‌کنید؟‌ چرا عناوین شناخته شده دانشگاهی در جهان را مساله‌دار می‌کنید؟ واقعا این برازنده آموزش‌عالی کشوری نیست که در جهان جایگاهی علمی والایی دارد. مجلس پس از 40 سال که از انقلاب می‌گذرد، هنوز در افکار گذشته است که به فرهیختگان دانشگاهی میدان ندهد؟. متاسفانه برخی از همکاران فرهنگی ما یادداشت‌ها و جملات توهین آمیزی در رسانه‌ها، نصیب قشر دانشگاهی می‌کردند و این حاصل بی‌تدبیری کمیسیون آموزش مجلس است. به‌عنوان عضو کوچک دانشگاهی که 54 سال از عمر خود را در دانشگاه‌ها گذرانده، حالا دل‌مشغولی دارم که برچه اساسی، چنین عناوینی در این لایحه آورده‌ شده و مطالبه به‌حق معلمان را با یک سری مباحث دیگر مخلوط کرده‌اند. مگر می‌شود صرفا، با 15 سال سابقه و مدرک تحصیلی لیسانس، دانشیار شد؟‌ وزارت علوم و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، چرا در این رابطه سکوت می‌کند و چه ضرورتی داشت که شما از این عناوین بدون منطق فضایی سوءتفاهمی میان فرهنگیان عزیز و دانشگاهیان ایجاد کنید. اصلا 100 درصد حقوق دانشگاهیان را به معلمان پرداخت کنند، ولی چه اندیشه و منطق علمی پشت این موضوع قراردارد که عناوین شناخته شده دانشگاهی را بی‌اعتبار کنیم. انتظار و تقاضا این است که برای این مصوبه ارزشمند، با شان و ارزش‌های دانشگاهیان بازی نکنید و فرهنگیان عزیز ما نیز این را نمی‌خواهند که اینگونه عناوین علمی مورد خدشه قرار بگیرد. امیدواریم قبل از اینکه این قانون به تایید شورای نگهبان و تصویب نهایی برسد، مورد بازنگری قرار گیرد و حتی امیدواریم معلمان بیش از دانشگاهیان حقوق و دستمزد دریافت کنند، ولی مراتب را به‌نوعی اصلاح نمایند که موجب دلگیری و دلسردی اقشار دانشگاهی نشود، چون انگیزه اساتید دانشگاه کاهش پیدا خواهد کرد. خواسته معلمان ارتقای سطح درآمد، افزایش حقوق و ارزیابی عملکرد است، نه عناوینی که از سر بی‌تدبیری برای این مصوبه انتخاب شده است.